eitaa logo
کانال رسمی سازمان دارالقرآن الکریم
17.7هزار دنبال‌کننده
10هزار عکس
2.2هزار ویدیو
47 فایل
کانال رسمی و اطلاع رسانی سازمان دارالقرآن الکریم پایگاه اطلاع رسانی: www.telavat.ir شماره تماس سازمان: ۰۲۱۶۶۹۵۶۱۱۰ آدرس: تهران.خیابان حافظ.پایین تر از طالقانی.خیابان رشت.شماره ۳۹
مشاهده در ایتا
دانلود
🍀 💠مرحوم سید شهاب الدین مرعشی نجفی از پدرشان مرحوم آیت الله سید محمود نجفی مرعشی، نقل می کنند که: 🍃"من سال ها دنبال این بودم که قبر حضرت زهرا سلام الله علیها را بیایم. سال ها نذر کردم، توسل جستم تا در خواب امام صادق یا باقر علیهما السلام را دیدم. (تردید از خود ایت الله نجفی بوده است.) 🍃در خواب به ایشان می فرمایند که چرا انقدر تلاش می کنی و نا آرام هستی؟ 🍃گفتم اقا من می خواهم قبر حضرت زهرا سلام الله علیها را بدانم کجا است و حضوری بروم. 🍃حضرت فرمودند: (به این مضامین) مخفی بودن آن سری دارد که تا ظهور امام زمان علیه السلام هم امکان پیدا شدنش نیست.نکته ای که حضرت در خواب می فرمایند این است که "علیک بکریمة اهل البیت". 🍃مرحوم مرعشی گفتند: من فکر کردم حضرت زهرا سلام الله علیها را می فرمایند که گفتم خوب آقا من هم دنبال همین امر بوده و به دنبال قبر حضرت زهرا سلام الله علیها هستم. 🍃فرمودند نه! حضرت معصومه در قم. بعد در ادامه به این مضمون فرمودند: هر جلالت و عظمتی که قرار بود در حرم حضرت زهرا سلام الله علیها قرار دهند، آن را در حرم حضرت معصومه قرار داده اند و این نکته مهمی است که این در مورد هیچ کدام از امامزادگان دیگر مطرح نشده است. 👇👇👇 ✅ @telaavat
🌸🍃دهه کرامت گرامی باد🍃🌸 ایران که بهشت دَر دِلِ قم دٰارد دَر مشهد خود اِمام هَشتُم دٰارد دَر این دَهۀِ کرٰامت و رَحمَت و نُور خورشید به خورشید تبسم دٰارد 👇👇👇 ✅ @telaavat
🌹 🌹 🌷نامه🌷 🌸بعد از مدت‌ها چشم انتظاری، نامه‌اش از جبهه به دستمان رسید. 🌸پاکت نامه را که باز کردم، یک برگه‌ی کوچک داخلش بود. روی همان، نامه‌اش را نوشته بود. وقتی آمد مرخصی، 🌸گفتم: «محمد جان! اگه اونجا کاغذ پیدا نمی شه، خب از اینجا ببر». 🌸گفت: «نه مادر جان! کاغذ پیدا می‌شه، اما چون متعلق به بیت الماله، نمی‌خوام خدای نکرده چیزی از بیت المال پایمال بشه». 🌸 📚:مجموعه رسم خوبان، کتــاب تقوای مالی، ص 83 ✨امــام عـلــى (علـــيه الســلام): 🌺قلم های خود را نازک کنید و سطرها را نزدیک به هم گیرید و زیادتی کلمات را حذف کنید و مقاصد و منظورها را در نظر بگیرید! بر حذر می دارم شما را از پر حرفی و پر نویسی، زیرا اموال مسلمانان نمی تواند این گونه خسارت ها را تحمل کند.🌺 📚:الــخـــصــــــال، ج1، ص310 👇👇👇 ✅ @telaavat
🌷من زنده ام🌷 همکلاسی هایم باور نمی کردند شال و کلاه و ژاکتم را آقا با سیم دوچرخه های اسقاطی پسرها و به صورت هشت میل برایم می بافد. گل های باغچه مان رنگ خود را ازدست داده بودند. به چشم من دنیا کمرنگ شده بود . هرکس که می آمد می گفت دست مشدی به گل ها نشسته و الان که نیست گل ها پژمرده اند. گاهی با گل ها و مرغ و خروس های خانه حرف می زدم; انگار حتی گل های باغچه و مرغ و خروس ها هم احساس کرده بودند که آقا دیگر نیست. همیشه پشت پای مرغ کاکلی ده دوازده تا جوجه در حال دویدن بود. او نمی گذاشت یک دانه برنج در راه آب برود. با وجود ده تا بچه ته سینی هیچ وقت چیزی نمی ماند و آقا با آشغال سبزی به مرغ و خروس ها آب و دانه می داد. هر شب جمعه برای پدر و مادر و رفتگان خاک به اهل مسجد خیرات میداد. هر صبح جمعه کاچی سید عباسش به راه بود و چند شاخه شمع روشن می کرد و در طول هفته روزی نبود که یک بشقاب غذا برا همسایه به نیت به جا آ وردن حق همسایه گری و رد مظلمه از خانه بیرون نرود. خانه ی ما سرقفلی مسکینان بود. اگر گدایی در خانه را می زد تا به او آب خنک نمی داد و سیرش نمی کرد و پاپوشش نمی داد نمی گذاشت دست خالی برود. می گفت: بعضی اولیا در لباس ژنده و ژولیده و با هیبت مسکینان در خانه را می زنند و ما نمی دانیم. غفلت نکنید. همه را راه دهید و در راه خدا خیرات بدهید. امام زمان در بین ماست. به همه سلام کنید شاید یکی از آنها او باشد. حالا باغچه ی حیاط که پژمرده شده بود تا مرغ و خروس ها و مدرسه و مسجد و همسایه و گدا و ... همه می دانستند که دیگر آقا نیست. یادم نمی آید بعد از این حادثه دوباره کی نخودچی کشمش خوردم اما می دانم هرگز طعم نخودچی کشمش بابا را نداشت. کریم و رحیم که برادرهای بزرگ خانه بودند برای اینکه فضای مغموم خانه را عوض کنند غروب که می شد توپ دو پوسته و بساط گل کوچیک راه می انداختند و من هم دروازه بان می شدم. دروازه بان هر گروهی که می شدم برنده ی حتمی همان تیم بود. با هیجان و شدت دنبال توپ می دویدند اما وقتی توپ به دروازه نزدیک می شد، سرعتشان را کم می کردند و توپ به آرامی در بغل من جا می گرفت و من هیجان زده مورد تشویق قرار می گرفتم. اول فکر می کردم دروازه بان ماهری هستم اما بعدها فهمیدم که نه آنها می خواهند من شاد باشم وهورا بکشم. بعضی وقت ها با برادرها، خاله بازی می کردم. اگر چه روزها به رفت و آمد بین خانه و بیمارستان می گذشت اما همه سعی می کردند فشار غیبت آقا را به نوعی جبران کنند. رحمان کشتی گیر محله بود. همه ی زیر اندازها را تشک کشتی کرده بود. دائما زیر خم یکی از بچه ها را می گرفت و به من می گفت: مصی تو داور! من که حسابی خودم را باور کرده بودم با خودم فکر می کردم: مصی تو که در کار دروازه بانی گل کردی حتما می تونی داور کشتی هم باشی. رحمان کشتی گیر بامرامی بود. می گفت همه چیز قاعده دارد، وزن و اندازه دارد. به همه فرصت و لذت پیروزی و قهرمان شدن را می چشاند. آنقدر با گوش های شکسته اش زمین زد و زمین خورد تا در وزن پنجاه و دو کیلو ی کشتی فرنگی، قهرمان خوزستان شد. سال تحصیلی با همه ی سنگینی و فشار و فراقی که داشت به پایان آمد و زمان گرفتن کارنامه رسید. کریم کارنامه همه ی بچه ها را گرفت و ما را به خرج خودش برای بستنی خوردن به شکرچیان ادیبی دعوت کرد. فقط رحمان با ما نبود. او سرسختانه به کار نانوایی چسبیده بود. آن روز هرچه پرسیدم چرا رحمان نیامده، کسی چیزی نگفت. کریم نمی خواست طعم و مزی ی بستنی در کام ما تلخ شود اما بعدها شنیدم که باهاش دعوا کرده که : لامصب این همه تجدیدی رو چطوری بار میکنی! فقط نقاشی و ورزش تجدید نشدی که اونم حتما در حقت ارفاق کردن. وقتی کارنامه ات رو گرفتم حتی نمی شناختنت. منو با تو عوضی گرفتن، یه پس گردنی گرم خوردم و با لگد از مدرسه پرتم کردن بیرون. اینم پاداش برادر رحمان بودن و برادر تنبل داشتن. ادامه دارد...✒️ 👇👇👇 ✅ @telaavat
❣ مهــــــدی جـــان؛ آلودگی هوا ڪه سهل است...! آلودگی دلهایمان نیز از حد هشدار گذشته، 💔 نفس هایمان به شماره افتاده...! سالهاست زندگی مان تعطیل رسمیست...! 💔 هوای باریدن نداری مولا؟ 👇👇👇 ✅ @telaavat
🌻پروردگارا ✨افتخار سجده کردن بر آستان قدسی ات را هرگز از من نگیر... ✨چرا که هر گاه برتو سجده میکنم،روحم را نوازش میکنی و به من آرامش ژرف میبخشی.. ✨پس ای بخشنده ترین بخشندگان بگذار تا ابد بنده کوچک توبمانم 🌙شبتون خدایی 👇👇👇 ✅ @telaavat
🔸🔶 صفحه 463 قرآن کریم 👇👇👇 ✅ @telaavat
463.mp3
957.4K
🔸🔶 قرائت صفحه 463 قرآن کریم 👇👇👇 ✅ @telaavat
🗓 تقویم روز 👇👇👇 🔸 چهارشنبه 🔸 ۲۷ تیر سال ۱۳۹۷ هجری خورشیدی 🔸 ۴ ذالقعده سال ۱۴۳۹ هجری قمری 🔸 ۱۸ جولای سال ۲۰۱۸ میلادی ذکر روز: ۱۰۰ مرتبه «یا حی یا قیوم» 🗒 مناسبت‌ها: 🔻مرگ "محمدولی خان سپهدار تنکابنی" از سیاستمداران مشهور دوران مشروطه (1305 ش) 🔻استعفای دکتر "علی امینی" از نخست‌وزیری رژیم پهلوی (1341 ش) 🔻پذیرش رسمی قطعنامه 598 شورای امنیت از سوی جمهوری اسلامی ایران (1367 ش) 🔻تأسیس نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران (1369 ش) 🔻ارتحال فقیه جلیل و عارف واصل آیت‌الله "سید رضا بهاءالدینی" (1376 ش) 🔻شهادت شهید مسعود پرویز (1361 ش) 🔻بهشت‌زهرا گورستان جدید تهران افتتاح شد. (1349 ش) 🔻در سودان کودتای نظامی شد و سرگرد هاشم عطا قدرت را در دست گرفت (1350 ش) 🔻ایران به تونس برای سدسازی سی میلیون تومان وام داد (1352 ش) 🔻ژنرال حسن البکر به جای عارف رئیس‌جمهوری عراق شد. (1347 ش) 🔻وفات "مهلبی" کاتب و دانشمند مصری (656 ق) 🔻درگذشت "عطاملک جوینی" سیاست‌مدار و مورخ شهیر ایرانی (681 ق) 🔻آغاز نخستین کنگره بین‌المللی امامزادگان (1434 ش) 🔻کشف ماهیت کهکشانِ راه شیری توسط "ویلیام هرشِل" ستاره‌شناس انگلیسی (1782 م) 🔻آغاز جنگ‌های بیست‌وپنج ساله انگلستان و دانمارک (871 م) 🔻تولد "رابرت هوک" دانشمند انگلیسی و پایه‌گذار علم هواشناسی (1635 م) 🔻تصویب قانون استقلال هند در پارلمان انگلستان (1947 م) 🔻قتل "زُهَیر محسن" مبارز فلسطینی توسط عوامل مشترک مصر و اسرائیل (1979 م) 🔻درگذشت خانم "جِین اوسْتین" بانوی داستان‌نویس انگلیسی (1817 م) 👇👇👇 ✅ @telaavat
امام صادق عليه السلام: زراعت كنيد و درخت بكاريد؛ زيرا به خدا سوگند، مردم شغلى حلال تر و پاكيزه تر از آن پيشه نكرده اند 📚 الكافی ج 5 ص 260 👇👇👇 ✅ @telaavat
🔻🔻 🌸 اعوذ بالله من الشیطان الرجیم🌸 🔷 بسْمِ اللَّه الْرَّحْمَنِ الْرَّحِيمِ 🔷 🗯وفِى عَادٍ إِذْ أَرْسَلْنَا عَلَيْهِمُ الرِّيحَ الْعَقِيمَ(41) 🗯ما تَذَرُ مِن شَىْءٍ أَتَتْ عَلَيْهِ إِلَّا جَعَلَتْهُ كَالرَّمِيمِ(42) 🍁جزء 27 سوره ذاریات 🍂 ✍ ترجمه 💭و در (سرگذشت) قوم عاد نیز آنگاه كه بر آنان باد نازا (ویرانگر) فرستادیم (عبرت و نشانه هایى است). 💭 (این باد) هیچ چیزى را كه بر آن مى وزید باقى نمى گذاشت مگر آنكه آن را خرد و تباه مى كرد. ⚡️نکته ها⚡️ پیامبر قوم عاد، حضرت هود بود كه هرچه قومش را هشدار داد به سخنان او اعتنایى نكردند و زمینه نزول عذاب را فراهم ساختند. بادها، گاهى زاینده و عامل رویش مى باشند «ارسلنا الریاح لواقح»، «یرسل الریاح مبشرات» و گاهى نازا و وسیله ى ریزش و ویرانگرى هستند. «الریح العقیم» یعنى باد ویرانگر. بادى كه عامل عذاب قوم عاد بود، به قدرى سوزنده و مسموم كننده بود كه انسان، حیوان، گیاه و هر چه را در مسیرش قرار داشت، نابود مىكرد. «رمیم» به معناى پوسیدگى است و «ترمیم» یعنى اصلاح پوسیدگى. با اینكه قوم عاد بسیار نیرومند و بلند قامت بودند، ولى بادى كه از قهر الهى وزید، آنان را مثل استخوان پوسیده خرد و شكننده كرد. 🔢پيام ها 🔢 1⃣ پدیده هاى طبیعى همچون باد و باران و آثار مثبت و منفى آنها به دست خداست. «ارسلنا علیهم الرّیح العقیم» 2⃣ بلایاى طبیعى همچون خشكسالى و قحطى، مى تواند عذاب الهى باشد. «ما تذر من شىء... جعلته كالرّمیم» 3⃣ آب و باد، لشکر خدا در برابر ظالمان است. «نبذناهم فى الیمّ... الریح العقیم» 👇👇👇 ✅ @telaavat