eitaa logo
🇵🇸 ﴾ᴛᴇʟᴀᴠᴀᴛʙᴀʀᴛᴀʀ | تلاوت بـــࢪتـــࢪ﴿ 🇵🇸
1.8هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
1.9هزار ویدیو
39 فایل
۞﷽۞ ♡《ٺلاوٺ بــࢪٺــࢪ (گلچین بࢪٺࢪین ھا)》♡ ✅( هࢪگونہ‌ڪپی بࢪداࢪے‌مُجاز) https://daigo.ir/secret/4106515126 ناشناس
مشاهده در ایتا
دانلود
مناجات شبانه مجموعه پیام های مناجات زیبای شهید دکتر چمران : خدایا ... از بد کردن آدمهایت شکایت داشتم به درگاهت اما شکایتم را پس میگیرم ... من نفهمیدم! فراموش کرده بودم که بدی را خلق کردی تا هر زمان که دلم گرفت از آدمهایت، نگاهم به تو باشد ... گاهی فراموش میکنم که وقتی کسی کنار من نیست ، معنایش این نیست که تنهایم ... معنایش این است که همه را کنار زدی تا خودم باشم و خودت ... با تو تنهایی معنا ندارد ! مانده ام تو را نداشتم چه میکردم ...! دوستت دارم ، خدای خوب من ... ✅ کانال رسمی 🆔 @telavat_bartar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹مکتب شهادت🌹 💥شهید ابراهیم هادی 💥 خاطره ای از شهید ابراهیم هادی با بیان استاد عالی 👈علامه جعفری هرگاه ایشان را می دیدند میفرمودند شما مارا نصیحت کن..... مانند شهدا باشیم⚘⚘⚘ ✅ کانال رسمی 🆔 @telavat_bartar
✨﷽✨ 🌼 ملاقات یکی از پیامبران با دو جنازه ✍️ حضرت امام باقر (علیه السلام) فرمودند : یکی از پیامبران بنی اسرائیل عبور می کرد، دید مرد مؤمنی در حال جان دادن است، ولی نصف بدنش در زیر دیواری قرار گرفته، و نیمی در بیرون دیوار است، و پرندگان و سگ ها بدن او را متلاشی کرده اند و می درند، از آنجا گذشت، در مسیر راه خود دید یکی از امیران ستمکار آن شهر مرده است، جنازه او را بر روی تخت نهاده اند و با پارچه ابریشم کفن نموده اند، و در اطراف تخت، منقل هائی نهاده اند که بوی خوش عودهای خوشبو از آنها برخاسته است. آن پیامبر به خدا متوجه شد و عرض کرد : خدایا من گواهی می دهم که تو حاکم و عادل هستی و به کسی ظلم نمی کنی، این مرد (مرد اولی) بنده تو است و به اندازه یک چشم به هم زدن، برای تو شریک نگرفته، مرگ او را آن گونه (با آن وضع رقبت بار) قرار دادی و این (امیر) نیز یکی از بنده های تو است که به اندازه یک چشم به هم زدن به تو ایمان نیاورده است؟ (آن چیست و این چیست؟) خداوند به او وحی کرد : ای بنده من! همان گونه که گفتی حاکم و عادل هستم و به کسی ظلم نمی کنم. آن (مرد اولی) بنده من، نزد من گناهی داشت، مرگ او را با آن موضوع قرار دادم تا مجازات گناه او این گونه انجام گیرد، و وقتی که مرد، هیچ گونه گناهی در او بجای نماند، ولی این بنده من (امیر) که کار نیکی در نزد من داشت، مرگ او را با چنین وعضی قرار دارم، تا پاداش کار نیک او را داده باشم و هنگام مرگ نزد من هیچگونه نیکی (و طلب) نداشته باشد. 📚 اصول کافی، ج 2 ، ص 446 ، باب عقوبة الذنب ، حدیث 11 . ‌‌‌✅ کانال رسمی 🆔 @telavat_bartar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹‌استوری | رهبر انقلاب: حتما تلاوت قرآن روزانه را فراموش نکنید، ولو یک صفحه، ولو نیم صفحه قرآن را حتما بخوانید ✅ کانال رسمی 🆔 @telavat_bartar
✍شهید سپهبد قاسم سلیمانی: هرڪدام از شما یڪ شهــید را دوست خود بگیرد و سیره عملی و سبڪــ زندگـــــی او را بڪار ببندید ببینید چطــور رنگ و بوی شهدا را به خود می‌گیرید و خدا به شما عنایت می کند. ✅ کانال رسمی 🆔 @telavat_bartar
7.61M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
﷽ 🎤 تلاوت زیبا و شنیدنی استاد سیّد سعید 📚اتصال آیات پایانی و ابتدایی سوره حجرات و ق 🎵مقام بیات . 🏷استاد سید سعید در 7 مارس 1943 در روستای مارجا میت از کشور مصور به دنیا آمدند . حفظ قرآن کریم را در نه سالگی به پایان رساند و سفرهای متعددی به نقاط مختلف جهان برای قرائت قرآن کریم پرداخت که از جمله آن : امارات متحد عربی و ایران و سویس و لبنام و جنوب آفریقا هستند. او جزو معدود قاریان برجسته ایست که در قید حیات است با 73 سال سن . 📢ما را به دوستان خود معرفی کنید ✅ کانال رسمی 🆔 @telavat_bartar
🌹مکتب شهادت🌹 🌹شهید ابراهیم هادی🌹 عملیات زین العابدین (قسمت اول)   👈پائيز سال61 ابراهيم بعد از سپري كردن دوره نقاهت به جبهه آمد. معمولاً هر جايي كه ابراهيم مي‌رفت با روي باز از او استقبال مي‌كردند. بسياري از فرماندهان از دلاوري و شجاعت‌هاي ابراهيم شنيده بودند. يكبار هم به گردان ما، يعني گردان آرپي‌جي زنها اومد و با من شروع به صحبت كرد. صحبت من با ابراهيم طولاني شد و بچه‌ها براي حركت آماده شدند. وقتي برگشتم فرمانده ما پرسيد: "جواد كجا بودي؟" گفتم: "يكي از رفقا اومده بود با من كار داشت و الان با ماشين داره ميره." برگشت و نگاه كرد و گفت: "اسمش چيه؟" گفتم:"ابراهيم هادي"يكدفعه با تعجب گفت: "اين آقا ابرام كه مي‌گن همينه؟!" گفتم:"آره چطور مگه؟" همينطور كه به حركت ماشين نگاه مي‌كرد گفت:" اينكه از قديمياي جنگه چطور با تو رفيق شده". با غرور خاصي گفتم: " خُب ديگه، بچه محل ماست "بعد از چند لحظه مكث برگشت و گفت: "اگه مي‌توني بيارش تو گردان براي بچه‌ها صحبت كنه" من هم كلاس گذاشتم و گفتم: "سرش شلوغه، اما بهش مي‌گم ببينم چي مي‌شه". دفعه بعد كه براي ديدن ابراهيم به مقر اطلاعات و عمليات رفتم، پس از حال و احوالپرسي و صحبت گفت: "صبركن تا محل گردان تو رو برسونم و با فرمانده شما صحبت كنم"، بعد هم با يك تويوتا به سمت مقرگردان رفتيم. توي راه به يك آبراه رسيديم كه هميشه هر وقت با ماشين از اونجا رد مي‌شديم، گير مي‌كرديم. گفتم: "آقا ابرام  برو از بالاتر بيا، اينجا گير مي‌كني" گفت:"وقتش رو ندارم، از همين جا رد مي‌شيم" گفتم: "اصلاً نمي‌خواد بياي، تا همين جا هم دستت درد نكنه من بقيه‌اش رو خودم مي‌رم". گفت: "بشين سر جات، من فرمانده شما رو مي‌خوام ببينم" و حركت كرد. به خودم گفتم:" چه جوري مي‌خواد از اين همه آب رد بشه!" بعد تو دلم خنديدم و گفتم: "چه حالي مي‌ده گير كنه و يه خورده حالش گرفته بشه". اما ابراهيم يه الله اكبر بلند و يه بسم‌الله گفت و با دنده يك از اونجا رد شد. به طرف مقابل كه رسيديم گفت:  "ما هنوز قدرت الله اكبر رو نمي‌دونيم، اگه بدونيم خيلي از مشكلات حل مي‌شه". منبع : سلام بر ابراهیم ص ۱۹۰ ✅ کانال رسمی 🆔 @telavat_bartar
🔴 خاطره رهبرمعظم انقلاب از کشتار هفده شهریور ♦️من از روز هفدهم شهریور سال ۱۳۵۷ خاطره‌ای در ذهن دارم. قبل از آن که این حادثه خون‌بار در تهران اتّفاق بیفتد، سیاست رژیم ستمشاهی به دنبال این بود که مبارزان و به تبع آن ملت ایران را، به تندرو و کندرو، افراطی و معتدل تقسیم کند. ♦️این، نکته خیلی قابل توجّهی است که امروز مثل آیینه‌ای، همه عبرتها را به ما درس میدهد. کسی که روزنامه‌های آن وقت و اظهارات مسؤولان رژیم ستمشاهی را مطالعه میکرد، میفهمید که اینها میخواهند کسانی را که در مقابل آنها هستند و مبارزه میکنند، از هم جدا کنند. عدّه‌ای را که طرفداران و علاقه‌مندان مخلص امام بودند و راه امام را علناً اظهار میکردند، به عنوان تندرو و افراطی و متعصّب معرفی میکردند. در مقابل اینها هم، بعضی از کسانی را که علاقه‌مند به مبارزه بودند، ولی خیلی جدّی در آن راه نبودند، یا جدّی بودند، ولی دستگاه آن‌طور خیال میکرد اینها جدیّتی ندارند، به عنوان افرادی که معتدلند و با اینها میشود مذاکره و صحبت کرد، معرفی میکردند. من در آن روز این احساس خطر را کردم. ♦️آن زمان من در جیرفت تبعید بودم. شاید روز 14 یا 15شهریور بود. به یکی از آقایان معروف که در قم بود، نامه‌ای نوشتم و سیاست رژیم (مبنی بر تقسیم مبارزان و به تبع آن ملت ایران به تندرو و کندرو، افراطی و معتدل) را برای آن آقا تشریح کردم و گفتم اینها با این تدبیرِ خباثت‌آمیز میخواهند بهانه‌ای برای سختگیری بر مخلصان و عشاق امام بزرگوار به دست آورند و شما را بدون این‌که خودتان بخواهید، در مقابل آنها قرار دهند. این نامه را نوشته بودم؛ اما هنوز نفرستاده بودم. ♦️روز شنبه هجدهم شهریور بود که رادیو و روزنامه‌ها، خبر کشتار هفدهم شهریور را پخش کردند. فردای آن روز، ما در جیرفت از این قضیه مطلع شدیم. من برداشتم در حاشیه آن نامه برای آن آقا نوشتم که: «باش تا صبح دولتش بدمد، کاین هنوز از نتایج سحر است». آن نامه را به وسیله‌ی مسافر، برای آن آقای محترم فرستادم. آنها شروع کردند سختگیریها را علیه مبارزان و انقلابیون حقیقی راه انداختن که نمونه‌اش کشتار هفدهم شهریور بود. بیانات مقام معظم رهبری در دیدار جمعی از پرستاران ۱۳۷۶/۰۶/۱۹ ✅ کانال رسمی 🆔 @telavat_bartar
✨﷽✨ ✍روزی جوانی را دیدم که در کمال ادب سمت حرم اباعبدالله آمد و سلام داد و من نیز جواب سلام امام حسین به آن جوان را شنیدم. از جوان پرسیدم چه کرده ای که به این مقام رسیدی درحالیکه من پانزده سال است امام جماعت کربلا هستم و جواب سلامم را نمی شنوم؟ پاسخ داد پدر و مادر پیر و از کارافتاده ای داشتم که دیگر توانایی پیاده زیارت آمدن را نداشتند؛ قرار بر این شد هر شب جمعه یکی از والدینم را روی پشتم سوار کنم و به زیارت ببرم. یک شب جمعه که بسیار خسته بودم و نوبت پدرم بود، خستگی و گرسنگی و تشنگی ام را به رویشان نیاوردم و پدرم را سوار بر پشتم به زیارت امام حسین علیه السلام آوردم و برگرداندم. وقتی خسته به خانه رسیدم دیدم مادرم بسیار گریه می کند؛ پرسیدم مادرم چرا گریه می کنی؟ پاسخ داد پسرم می دانم که امشب نوبت من نبود و تو هم بسیار خسته ای. اما می ترسم که تا هفته ی بعد زنده نباشم تا به زیارت اباعبدالله بروم. آیا می شود امشب مراهم به زیارت ببری؟ 💥هرطور بود مادرم رو بر پشتم سوار کردم و به زیارت رفتیم. تمام مدت مادرم گریه می کرد و دعایم می نمود. وقتی به حرم رسیدیم دعا کرد ان شاء الله هربار به امام حسین علیه السلام سلام بدهی، خود حضرت، سلامت را پاسخ بدهند. و این شد که من هر بار به زیارت اباعبدالله علیه السلام مشرف می شوم و سلام می دهم، از داخل مضجع شریف صدای جواب سلام حضرت را می‌شنوم. همه‌ی این‌ها از یک دعای مادر است 📚 آیت الله میلانی ‌‌‌‌✅ کانال رسمی 🆔 @telavat_bartar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👆🏻👆🏻👆🏻 ❇️مقطعی زیبا از تلاوت استاد 📖سوره مبارکه فجر آیات ۱ الی ۵ 🎼 مقام : «رست» ⏲مدت زمان : ۱:۳٠ ✅ کانال رسمی 🆔 @telavat_bartar