به یاد عبد صالح خدا...
اولین باری که دیدمش روز جمعه و توی مصلی نماز جمعه شهر بود
یکی از مسجدی ها سید رو بهم معرفی کرد
از اهالی مسجد بود
شال سبز دور گردنش بود
ریش کامل سفیدش که نشونه پیری نبود
بهم گفت از قشر فرهنگیانِ و امسال برای نمایندگی مجلس کاندید شده
گذشت
پای ثابت محافل مذهبی بود و بسیاد ساده و صمیمی رفتار میکرد
چند وقت بعد توی اولین اعتکاف زندگیم باز هم دیدمش
پای ثابت جلسات ختم صلوات بود
خیلی روی قرائت بچه ها ایراد میگرفت
و انصافا صدای خوبی داشت
روز اولی که بیمارستان بستری شد حالش اصلا بد نبود
دائم پیام میداد که بزودی مرخص میشم
برام دعا کنید
صبح امروز پایان ۵سال آشنایی ما بود
برات نماز خوندم سید
اشک ریختم
غم پسر کوچولوتو دارم... ببخش اگه یتیم نوازی بلد نیستم
عکست قاب میشه کنار مابقی توی جلسات ختم صلوات
مرد استقلالی و خوش خنده
سیدعبدالصالح جلویانی
آروم باشی امشب
خدایا میشه مارو ببخشییییی!!
محرم نزدیکهها...
بهحق حسین
بهحق اشک های مادرم زهرا
آدم خوبای شهرم داره کم میشه
کاش دیگ کسی نره...
#بدرود
@tele_text