کرونا نوشت_۲
همچنان در بیخیالی بودم که اندک اندک چراغ های شهر خاموش شد
بسیجی های کف میدون مشغول عفونت زدایی معابر بودن... کاری که تا این لحظه هنوز متوجه نشدم واقعا اثری داشت یا صرفا بار روانی برای مردم
چند روزی پس از شیوع بیماری در کشور، آبادان هم کرونایی شد
طبق معمول موضوعات جلسات تشکیلات هم شد برای کرونا چه کنیم؟!
تماس های بچه ها
درخواست های رفقای کف میدون
انفعال خودمون
و...
باعث شده بود موضع محکمی نداشته باشیم
ولی بالاخره شدیم ستاد کرونا
دههی اخر اسفندماه
و البته وسط شلوغی برنامه ها
ساخت و ساز مکان جدید
برنامه های آخرسال
جلسات فشرده برنامه ریزی ۹۹
مقدمات برنامه تفریحی هرساله توی ایام عید
و...
همه تعلیق شد
اما ما برای مبارزه با کرونا جدی نبودیم...
#کرونائیسم
پن: چند روزی هست کانال رو از حالت خصوصی به عمومی تغییر دادم و بنا دارم هم بیشتر بنویسم و هم تغییراتی در اصل قصه ایجاد کنم به قید حیات و اگر ایزد توان دهد
@tele_text
باز هم مثل همیشه...
قطعا(احتمالا) تا الان بیانات حضرت آقا در دیدار با نمایندگان مجلس رو بازخوانی کردید
پیرامون این دیدار ۲عرض کوتاه خطاب به اهالی جبهه فرهنگی دارم
خاطرم هست ساعتی پس از صدور دستور رزمایش همدلی و مواسات با رفقا جلسه داشتیم... خیلی خوشحال بودم که رفقا عجب جوششی پیدا کردن بعد از این بیانات، الان میان توی جلسه که شهرو و چه بسا استانو ویا اصلااااا کشورو به هم بریزیم
اما کشتی هام غرق شد!
جلسه شروع شد
طبق معمول باتاخیر حضرات شرفیاب شدن
بنابود ارائه دستور کار جلسه با بنده باشه که یکی از عزیزان درخواست موضوع فوری داد:
نیاز هست برای تطهیر اموات کرونایی غسالخانه ایجاد کنیم(شرح کامل بماند در ادامه #کرونائیسم )
بعد از صحبتهاش
خودش😐
من🤨
حاضرین😕
علوم پزشکی😳
شهرداری😌
فرماندار😧
خلاصه اینکه جلسه بعد ۳ساعت و بدون حصول نتیجه برای ساخت غسالخانه جدید تمام شد
جالبتر شد وقتی که در حد ۲دقیقه بیانات اقا رو(رزمایش همدلی ماه رمضون) مجدد بازگو کردم برای رفقا و متوجه شدم عزیزان یا نخوندن و ندیدن و یا اون قسمت رو جدی نگرفتن
روحانیون معزز، رفقای هیآت و مساجد، عزیزان موسسات خیریه، تعدادی از مسئولین و البته خادمین جبهه فرهنگی در جلسه حاضر بودند...
ملالی نیست
هرچند جلسات برای مواسات هفتهها ادامه داشتو عدهای هیجانی درحال دویدن بودن اما ماه رمضون هم گذشت و خستگی رزمایش به تن ما موند...
طولانی شد
ادامه داره
#رزمایش
@tele_text
تلهتکست
کرونا نوشت_۲ همچنان در بیخیالی بودم که اندک اندک چراغ های شهر خاموش شد بسیجی های کف میدون مشغول عف
کرونا نوشت_۳
سال جدید رسید...
هیچ شباهتی با سالهای قبل نداشت
حتی برای ما خبری از سفرهی هفتسین هم نبود
تصمیم ستاد بر این شده بود که در زمینه آموزش اقدام بکنیم
بجز جلسات حضوری آموزش برای اقشار، مقدمات آموزش مجازی هم فراهم شد
۵شب با کرونالایو مهمان خانه ها بودیم...
شاید از نظر محتوایی آنچنان تاثیری نداشت اما ایجاد یک فضای صمیمی باحضور جمعی از بچه های رسانهای، تجربه بسیار لذت بخشی بود
اگر کرونا نبود جنوب این روزها میزبان هزاران زائر سرزمین نور بود
چند روز بعد با جمعی از رفقا و کمک بچههای پایتخت عطر شهدا در فضای مجازی پیچیده شد
اینبار با روایتگری لایو در شلمچه، علقمه، اروندکنار، گلزار غریب آبادان و باغ موزه دفاع مقدس
شب هایی که مشغول ضبط روایت آسمانیها بودیم حال دلهامون خوب بود
نفس کشیدن در کنار شهدا و صدها پیامی که هرشب از خادمین شهدا بههم میرسید انرژی زیادی بهمون داده بود
روضهی شب آخر کنار هشت شهید یادمان والفجر۸ با صدای نالهی بچهها همراه بود
شب وداع، شده بود شلوغترین شب برنامه
هنوز هم نوشتن خاطراتش دلتنگی میاره...
روزهای زندگی با کرونا تکراری شده...
#کرونائیسم
ادامه داره
@tele_text