⭕️ امضایِ «کری» و روزنامهنگاریِ پسافتاده
🔺روزگاری _نه چندان دور_ روزنامهنگاری را پیشرو و پیشرانِ جریانهای اجتماعی، فرهنگی و سیاسی میدانستند و روزنامهنگاران را در زمرۀ پیشبرندگانِ جامعه.
🔸همه، حتی سیاستورزان، بسیاری از تحلیلهای خود را از ستونهای روزنامهها میگرفتند. گاهی یک تیتر، میتوانست جهتِ حرکت دستگاه دیپلماسی را تغییر دهد و مثلاً مذاکرهکنندگان را از پشت میز مذاکره بلند کند و تصمیمشان را عوض نماید. روزنامهنگارانِ جسور و باهوش، با پیشبینیهای خود، میتوانستند آینده را واکاوی کرده و مردم را از آنچه در پیشِ روست آگاه سازند. و این ویژگی بود که مرجعیت مطبوعات را جا انداخته بود.
🔺زمان گذشت و رسیدیم به یکی از فرازهای مهم تاریخ معاصر کشور. ایران، رویاروی غرب ایستاد برای ستاندن یک حقِ غصب شده. کلی آمدند و رفتند و نشستند و برخاستند و نوشتند و خواندند تا رسیدیم به «امضای کَری»!
حالا وقت آن بود که جریان روزنامهنگاری حرفهای و پیشرو، دِین خود را نسبت به ملت و تاریخ کشور ادا نماید و چند گام پیشتر از سیاسیون، آینده را ببیند... یکهو چشم باز کردیم و دیدیم که از آن جریانِ پیشروِ پیشران، چیزی جز چند برگ کاغذِ بیروح چیزی نمانده!
روزنامههای عصرِ مذاکره، نه تنها دیگر توان پیشبینی آینده را نداشتند که حتی جربزۀ تردید در آنچه میگذشت را نیز در خود نمیدیدند. نه تنها نمیتوانستند جهانِ ذهنیِ مذاکرهکنندگان را متاثر سازند که تحت تاثیر فضای ساخته شده توسط سیاستورزان قرار گرفتند.
🔺قلّۀ این ارتجاع را در #شرق دیدیم؛ آنجا که تیتر زد #امضای_کری_تضمین_است!
بخشی از جامعه، به هوای وضعیت قدیم، تصور کرد که با روزنامهای حرفهای طرف است که آینده را کاویده و چندگام پیشتر از سیاستورزان، میداند که چی به چیست؛ و به این تضمینِ مندرآوردی، دل خوش داشت.
امروز که سبو بشکسته و پیمانه ریخته، باید دوباره از نو خواند آن تیترِ تاریخی را؛ نه برای تحقیر شرق، که برای فهم معنای «روزنامهنگاریِ پسافتاده»
✍ #روح_الله_رشیدی
🔹 t.me/teribon
🔺 Eitaa.com/teribon_ir
🔸 http://sapp.ir/teribon_ir
🔺http://ble.im/teribon_ir