eitaa logo
تریبون مستضعفین
1هزار دنبال‌کننده
1هزار عکس
1.6هزار ویدیو
52 فایل
کانال رسمی پایگاه اطلاع رسانی تریبون مستضعفین Www.teribon.ir تریبونی برای آنان که رسانه‌ای ندارند
مشاهده در ایتا
دانلود
⭕️ پای هزاران صفحه اسناد لانه جاسوسی را به ده‌ها و صدها برنامه‌ی آموزشی حزب‌اللهی بازکنیم 🔺 پس از سخنرانی رهبر انقلاب در ایام ۱۳ آبان سال گذشته و اشاره‌ی اعتراضی‌شان پیرامون بی‌توجهی به اسنادلانه جاسوسی، بار دیگر و برای دورهی زمانی محدودی، مجموعه کتاب‌های اسناد لانه مورد توجه‌ قرار گرفت. به ویژه این‌که مؤسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی که متن ۷۴ جلد کتاب اسناد لانه را در یازده جلد منتشر کرده و فایل‌های این یازده جلد را در اختیار عموم گذاشته است. فایل این کتاب‌ها البته چندسالی هست که منتشر شده و در دسترس است اما مناسبت تقویمی ۱۳ آبان که می‌شود، استکبارستیزی‌های شرطی‌شده‌مان گل می‌کند و متن حدود ۹۰۰۰ صفحه‌ای این یازده جلد را در فضای مجازی و شبکه های اجتماعی دست به دست می‌چرخانیم. این بازنشر البته خوب است اما به چه میزان به مطالعه‌ی این چند هزار صفحه کمک می‌کند؟ آیا این انتشار مجازی، همه‌ی مسئولیتِ ما در این باره‌ است یا لازم است گام‌های دیگری هم برداریم؟ 🔺 حالا یکی دو سالی است از این سخنرانی‌ها می‌گذرد؛ دیگر از رد و بدل پیام‌ها در فضای مجازی خبری نیست و استکبارستیزیِ شرطی‌شده‌مان همان بروزها مجازی را هم ندارد! همچنین کسی نمی‌داند و حتی نمی‌پرسد: آیا مسئولین آموزش و پرورش حداقل یک گام – هر چند صوری- برداشته‌اند که جوابی باشد برای این سؤال: «چرا این‌ها را داخل کتابهای درسی قرار نمی‌دهید؟». آموزش و پرورش و ساختارهای رسمی که وضع‌شان مشخص است. مسئله‌ اما این‌جاست که در ده‌ها و ده‌ها برنامه آموزشی‌ و کلاس و کارگاه و نشست و غیره‌ای که در میان تشکل‌های غیررسمی و حزب‌اللهی رواج داشته و دارد نیز اسناد لانه جاسوسی در درسنامه‌ها و سرفصل‌ها وارد نشده است؛ چرا؟ آیا استکبار و مصداق اتم آن، امروز مسئله‌ی اصلی ما نیست؟ در زمانه‌ای که تئوری‌سازان علیه استقلال سخت مشغول کار هستند و مبسوط‌الید؛ مجموعه اسنادلانه بر طرف کننده‌ی یکی از اصلی‌ترین نیازهای معرفتی ماست. چرا در انبوه دورههای معرفتی این روزها کسی این کتاب‌ها را باز نمی‌کند و روخوانی کند؟ 🔺چه باید کرد؟ در راستای توجه به این نیاز معرفتی، می‌توان کارهای زیر را در سطوح مختلف انجام داد: ۱. حلقه های بازخوانی اسناد لانه به ویژه در حلقه‌ها، تشکل‌ها و فضاهای عمومی حوزه و دانشگاه. ۲. تلاش برای تبدیل اسناد به متن درسی: ۳. کوشش برای وارد ساختن اسناد به برنامه آموزشی غیر رسمی. ۴. مطالبه برای ورود اسناد به برنامه‌های آموزشی آموزش و پرورش. 🔺 افسوس که گرایش‌های شبه امنیتی‌، با یهود و فراماسونری‌شناسی‌ها و نشانه‌بازی‌های توهمی‌شان و هایدگریستهای ریش‌دار با حوالت‌های فلسفی‌شان، و مسئله‌گوهای سنت‌بسنده با دغدغه‌های صرفاً اخلاقی‌شان، ما را از دستاوردهای وزوایی‌ها و رجب‌بیگی‌ها، از دستاوردهای انسان انقلاب در مبارزه با استکبار محروم ساخته است. افسوس که جریان مبارزان با استکبار را از درک تحلیلی عقبه‌ی کنش‌های برجسته‌ی خویش محروم ساخته و به روزمرگی و شعارزدگی کشانده‌اند. آیا در میانه‌ی بررسی‌های جنگ‌ نرم‌محورانه‌ی محافظه‌کاران امنیت‌گرا، و بررسی‌ها فلسفی محافظه‌کاران حوالت‌گرا، و پرهیزها و هراسهای شبه عبادی سنتیها، فرصتی برای انسان انقلاب فراهم می‌شود که دستاوردهایش را به میدان بازاندیشی بیاورد؟ 🔺باید بازخوانی اسناد لانه به پای ثابت برنامه‌های فکری-آموزشی حزب‌اللهی تبدیل بشود؛ اگر مطالبه‌ی سال ۹۴ به مطالعه منتهی شده بود؛ مطالبه‌ی سال ۹۵ زودتر به نتیجه می‌رسید. ✍ 🔺http://ble.im/teribon_ir 🔹 t.me/teribon 🔺 Eitaa.com/teribon_ir 🔸 http://sapp.ir/teribon_ir
⭕️جشنواره عمار و جمهوریخواهی فرهنگی 🔺نظریه مردم‌سالاری‌دینی به مثابه محصول و آورده‌ی انقلاب اسلامی، فراتر از امر سیاسی در تمام شئون حیات اجتماعی قابل پیگیری است؛ با این حال این نظریه تا کنون اغلب در حوزه‌ی «سیاست» و «قدرت» تصویر شده است و ما هیچ ایده‌ی عملی و روشنی از طرح مردم‌سالاری دینی در ساحت فرهنگ، اجتماع و اقتصاد نداریم. بر این اساس «جمهوری‌خواهی فرهنگی» از اولویت‌های «انقلابیگری فرهنگی» است. 🔺با هر منظری به تجربه ی زیسته ی نظام جمهوری اسلامی در این دو سه دهه اخیر نگاهی گذرا بیاندازیم، حوزه ی فرهنگ از ناکارآمدترین حوزه های حیات اجتماعی در این دوران است؛ چرا؟ 🔺در تحلیل ساختاری این ناکارآمدی، به طور مشخص دو رهیافت تحلیلی در برابر هم قرار دارد. در یک سو کسانی قرار دارند که می نویسند: «ما باید مدل بازی را عوض کنیم و دستگاههای فرهنگیمان را از حوزه ی جمهوریت به حوزه ی اسلامیت نظام بکشانیم. یعنی تا زمانی که نظام فرهنگی کشور ما زیر نظر جمهوریت است در این دام گرفتار هستیم» 🔺در این دیدگاه جمهوری اسلامی یک نظام دوپاره است و از دو بخش «جمهوریت» و «اسلامیت» تشکیل شده است و ریشه‌ی ناکارآمدی نهادهای فرهنگی، قرار داشتن آن‌ها در بخش جمهوریت است. این پیشنهاد البته محدودیت های در قانون اساسی مواجه خواهد بود؛ پاسخ‌ آن‌ها روشن است: «ممکن است برای این کار لازم باشد قانون اساسی هم تغییر کند». 🔺در برابر این دیدگاه اما دیدگاه دیگری مطرح است: «هر جائى که ناکامى هست، به خاطر این است که ما نتوانستیم حضور مردم را در آن عرصه تأمین کنیم» دیدگاهی که ریشه‌ناکارمدی ها را به غیر مردمی بودن باز می‌گرداند: «هر جائى که مسئولین کشور توانائى‌هاى مردم را شناختند و به کار گرفتند، ما موفق شدیم. هر جائى که ناکامى هست، به خاطر این است که ما نتوانستیم حضور مردم را در آن عرصه تأمین کنیم. ما مسائل حل نشده کم نداریم ... اینجاست که مسئولین بایدزمینه‌ها را، مدلها را، فرمولهاى عملى و قابل فهم عموم را،فرمولهاى اعتمادبخش را براى مشارکت مردم فراهم کنند». 🔺بار دیگر به استدلال‌های دو طرف بازگردیم؛ نویسنده‌ی یادداشت اول یکی از مدیرانی است که در اغلب نهادها و شوراهای فرهنگی بخش اسلامیت(!) مسئولیت داشته و دارد؛ آن‌چه او نوشته بازتاب مشتی نمونه، از خروار‌ها دیدگاهی است که در سطح مدیریت ناکارآمد فرهنگی در طول چند دهه رایج بوده و هست. دیدگاه دوم اما استدلالی است که در بیانات رهبر انقلاب آمده است. 🔺جشنواره عمار، اگر موفقیتی داشته به این دلیل بوده که توانسته در برابر اراده‌ی معطوف به اشرافیت ظاهرالصلاح در حوزه‌ی فرهنگ، فرمول‌ هایی برای مشارکت مردم به دست بدهد. توانسته کاری کند که تعداد بیشتری از مردم در رسانه‌ی سینما روایت شوند و تعدد بیشتری هم این روایت‌ها ببینند. اشرافیت فرهنگی‌ای که همواره در مصادر مدیریتی و شورایی عرصه فرهنگ حضور داشته است و برای پیش برد خواسته‌های ظاهرالصلاح خود حتی به قانون اساسی هم اعتنایی ندارد، یک واقعیت است. در برابر چنین اراده‌ای وجود یک جشنواره عمار، به مثابه یک جنبش جمهوری‌خواهی فرهنگی، یک نیاز مبرم است. ✍ ✅به تریبون مستضعفین بپیوندید: 🔹 t.me/teribon 🔺 Eitaa.com/teribon_ir 🔸 http://sapp.ir/teribon_ir 🔺http://ble.im/teribon_ir