⭕️استکبار جهانی؛ استکبار ایرانی
🔻بر خلاف آنچه اغلب تصور میشود مهمترین دشمنِ استکبارستیزی، استکبار نیست. استکبار موضوع استکبارستیزی است نه ضد آن. دشمنان واقعی استکبارستیزی کسانی هستند که این مفهوم کلیدی انقلاب را از معناتهی میکنند. مهمترین اقدام برای پوچ و بیمعناکردن استکبارستیزی، تحدید و محدود ساختن استکبار به فرامرزهاست. استکبار فقط جهانی نیست، آنچه توطئههای استکبارجهانی علیه ما را ممکن میکند، استکبار ایرانی است.
🔻ما حزباللهیهایی هستیم که سالهاست ذهن و زبانمان را اشرافیت ریشدار تسخیر کرده است. حاضریم بارها و بارها بگوییم مرگ بر آمریکا، ولی یک مرتبه نمیگوییم «مرگ بر تازیانه ها … تازیانه های بی امان به گرده های بی گناه کارگران». آنچه منفور است تازیانه است؛ نه آمریکا. آمریکا هم به واسطهی تازیانههایی که به صلح، برابری، محیط زیست و انسانیت میزند، منفور است. بنابراین هیچ توجیهی ندارند از تازیانههایی که استکبار جهانی به گُردههای بردگان میزند بیاشوبیم و نسبت به گُردههای کارگران بیتفاوت باشیم. گُرده، گُرده است؛ چه فرقی میکند؟
🔻عاشورا پژواک فریاد مردی بود که میفرمود: «أَمّا حَقَّ الضُّعَفاءِ فَضَيَّعتُم ، وأمّا حَقَّكُم بِزَعمِكُم فَطَلَبتُم»؛ اربعین هم گرامیداشت همین عاشوراست. اسلامِ مناسک میانتهی، کلمات و آیینها را از معنا تهی کرده؛ وگرنه جاماندهی اربعین کسی است که از اقدامِ متناسب با این فریاد بازمانده باشد.
🔻در جامعهای که حقوق نجومی قانون باشد، تازیانه بر گردهی کارگران هم قانون خواهد بود. همه ما جامانده و واماندهی واقعیِ اربعین و حسین(ع) هستیم اگر این وضع را ببینیم و دمِ مؤثر برنیاوریم.
✍ #حجه_السلام_نامخواه
🔹 t.me/teribon
🔺 Eitaa.com/teribon_ir
🔸 http://sapp.ir/teribon_ir
🔺http://ble.im/teribon_ir
⭕️درباره #اصولگرایان_ناراضی
جناح راستِ دهه شصت که از میانههای دهه هفتاد با نام اصولگرایی بازسازی شد، دستکم سه دهه است که مرجعیت سیاسی یافته و بر ذهن و زبان #انسان_حزباللهی تفوق یافته است.
طی این سه دهه پارهای از اختلافهای «نسلی»، «سیاسی» و «اعتقادی» همواره بخشی از نیروهای این جناح را در موضع نارضایتی و ناخشنودی قرار داده؛ به گونهای که خُرده جریانی از اصولگرایان ناراضی را شکل داده است.
اصولگرایان ناراضی اغلب با یکی از سه زمینه پیش گفته، در وضعیت اختلاف و تعارض با هسته اصلی اصولگراییاند: یا به خاطر تفاوت سنی، یا به علت سهمیه فهرستهای انتخاباتی و یا به دلیل نوعی نابگرایی و رادیکالیسم اعتقادی.
مسئله کلیدی اما این جاست: آیا این تعارضِهای اصولگرایان ناراضی ارتباطی با انقلابیگری دارد؟ پاسخ به نظرم اکیداً منفی است.
اصولگرایان ناراضی، اغلب تنها نمونههای نابتر و رادیکالتری از اصولگرایان رایج هستند نه چیزی بیشتر یا متفاوتتر از آن.
به عنوان یک نمونه اگر اصولگراییِ متداول در اثر هیجانهای انتخاباتی خطای دیدار اختصاصی با تتلو را مرتکب میشود؛ اصولگرایِ ناراضی یا نارضایتی اصولگرایانه، همواره حامل هیجانهایی است که باعث میشود آن اشتباه در ایام انتخابات با تمسک به سیره امام حسین(ع) توجیه کند! و یا پس از انتخابات آن را به مثابه یک سیاست و رویداد فرهنگی بسط دهد.
اصولگرایان ناراضی اغلب کلاژی هستند از برآیند پارهای از مهمترین نقاط ضعف اصولگرایی. آنها مؤلفههای نارواداری اجتماعی، سیاستزدگی و تفوق مناسبات قدرت بر مذهب و فرهنگ، تهیبودن از هر گونه معنای اجتماعی و چالش عدالتنخواهی که در اصولگرایی متداول رایج است را به شکلی حادّتر دارا بوده و علاوه بر آن آبستن حجم معتنابهی از اختلاف با هستههای اصلی قدرت جریان اصولگرا نیز هستند. اختلافاتی که البته بنیانی نیست و تنها به خاطر سطح متفاوت هیجانی است که در اصولگرایان ناراضی وجود دارد.
هیجان اصولگرایانِ ناراضی،آنها را تبدیل به آلترناتیوِ اصولگرایی و «زیر میز زن» نمیکند؛ آنها بخشی از اصول(قبیله)گرایی و از قضا بخش حادّ آن هستند؛ درست مانند #نواصولگرایی، زیر میز زن نیستند بلکه پایهها میزی هستند که وضع موجود و تفوق جناح راست/اصولگرا بر روی آن بنا شده است.
چه باید کرد؟ عبور از اصولگرایی؟ اصولگرایی بخشی از واقعیتِ بحران نمایندگی و چالش نانمایندگی مردم در عرصه سیاسی است. با عبور کردن مسئله حل نمیشود؛ باید در مقابل این وضعیت ایستاد و به بازتولید امکان نمایندگی مردم در میدان فکر کرد.
#حجه_السلام_نامخواه
✅ @teribon_ir