eitaa logo
تذکره الاولیاء
11.9هزار دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
634 ویدیو
102 فایل
احوالات و کلمات بزرگان اهل معرفت
مشاهده در ایتا
دانلود
مقدس اردبیلی مولی احمد مقدس اردبیلی در سفر بود. یکی از زوار که او را نمی شناخت به او گفت: «جامه های مرا ببر نزدیک آب و بشوی و چرک آنها را بگیر». مولی احمد قبول کرد و جامه های آن مرد را برد و شست و آورد تا به او بدهد، در این هنگام آن مرد ایشان را شناخت و خجالت کشید، مردم نیز او را توبیخ کردند. مقدس اردبیلی فرمود: «چرا او را ملامت می کنید؟ مشکلی پیش نیامده است، حقوق برادران مؤمن بر یکدیگر بیش از اینهاست» کتاب ص 133 🔺کانال تذکرة الاولیاء @tezkar
اگر مصیبت #حضرت_زهرا (علیها السلام) خوانده می شد. از ویژگیهای #علامه_امینی (ره) صاحب كتاب الغدیر ، عشق و ولای كامل او بود نسبت به آل محمد (علیهم السلام) عشقی وصف ناشدنی كه می توان گفت «الغدیر» نیز در اثر همین عشق نوشته شد. در مجالس با صدای بلند بر مصائب آل محمّد (صلی الله علیه وآله)‌ می گریست به طوری كه دیگران و به خصوص اهل منبر و نوحهخوانان تحت تأثیر گریة ایشان منقلب میشدند،گویا یكی از آل محمّد در مجلس است و اگر گوینده ی مصیبت، نام حضرت زهرا (سلام الله علیها) را می بُرد، آن گاه خون در رگهایش متراكم شده و چونان كسی كه ظلم بر ناموس او رفته فریاد میزد و همراه اشك بیامان، از چشمانش شعله ی آتش بیرون میزد. #سیمای_فرزانگان، ص183 🔺کانال تذکرة الاولیاء @tezkar
‍ ‍ ‍ 🌴آخوند خراسانی (ره)🌴 یکی از بزرگترین بدگویان آخوند خراسانی ، خدمتشان رسید. وی می خواست خانه خود را بفروشد و قرض خود را بپردازد. خریدار به وی گفته بود: «اگر آخوند سند فروش خانه را امضا کند، من حاضرم آن را بخرم و گرنه نخواهم خرید. آن مرد به هیچ وجه حاضر نبود نزد آخوند برود چون بارها به طور آشکار به علت مشروطه خواهی آخوند به او ناسزا گفته بود. از طرفی می ترسید که در منزل آخوند متعرض او بشوند و با رفتن به خانه او جان خود را در مخاطره بیفکند. اما قرض داشت و از این رو به ناچار به نجف آمد و خدمت آقای آخوند رسید. آخوند به او احترام فراوان گذاشت و وی را بالا دست خود نشانید و از ملاقات او اظهار خوش وقتی کرد. آن مرد علت مزاحمت را بیان داشت و گفت: خواهش میکنم که ذیل این سند را امضا بفرمایید تا بتوانم منزل خود را به فروش برسانم». . آقای آخوند سند را از دست او گرفت و آن را مطالعه کرد و سپس سند را زیر تشک خود پنهان ساخت. در دل مرد شوری به پا شده بود. او می گفت: «با خود گفتم: دیدی این مرد آخر باطن خود را نشان داد و نه تنها سند را امضا نکرد بلکه آن را هم از ما گرفت تا ما را به زحمت بیندازد». در همین حال آخوند از جای برخاست و از داخل گنجه چند کیسه لیره در آورد و به آن مرد داد و گفت: «شما از اهل علم هستید و من هرگز راضی نیستم کسانی که اهل علم اند گرفتار و پریشان باشند. این پول ها را بگیرید و با آن بده کاری خود را بپردازید. خانه تان را هم نفروشید و زن و بچه خود را آواره نسازید، و اگر خدای ناکرده باز گرفتار شدید نزد من تشریف بیاورید. چنانچه داشته باشم ممنون شما خواهم بود». ☘️☘️☘️ ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈ منبع: ص 271 🔺کانال تذکرة الاولیاء @tezkar
‌دختر شیخ انصاری میگوید: روزی دختر ناصرالدین شاه برای زیارت و دیدار با شیخ وارد منزل ایشان در نجف اشرف شد. آثار زهد عیسوی و علائم ورع یحیوی را در پیشانی شیخ یافت. در اتاق او کمی پشکل-به جای زغال- در منقل مشتعل بود و سفره ای حصیری به دیوار آویزان.در کنار منقل گِلی یک پیه سوز سفالی اتاق را نیمه روشن کرده بود. اینها اسباب اتاق آن قطب دایره ی فقاهت بود! شاهزاده چون وضع اتاق را برانداز کرد نتوانست از اظهار مطلب درونی خود خودداری کند. از این رو گفت:« اگر مجتهد این است پس مولی علی کنی چه میگوید؟!» سخنش هنوز تمام نشده بود که شیخ انصاری از جا برخاست و با ناراحتی فرمود:« چه گفتی؟ این کلام کفرآمیز چه بود؟! بدان که خود را جهنمی کردی، برخیز و از پیش من دور شو. حتی لحظه ای هم در اینجا نمان، زیرا میترسم عقوبت تو مرا هم بگیرد». شاهزاده از تهدیدات شیخ به گریه افتاد و گفت:« آقا! توبه کردم، نفهمیدم، مرا عفو کنید، دیگر از این غلط ها نمیکنم!» شیخ فرمود:« تو کجا و اظهار نظر درباره مولی علی کنی کجا؟ حاجی کنی حق دارد آنگونه زندگی کند، زیرا در مقابل پدر تو باید همانطور زندگی کرد؛ ولی من در میان طلاب هستم. باید حالم و امور زندگانی ام مانند همین طلاب باشد...». #سیمای_فرزانگان زندگانی و شخصیت شیخ انصاری، ص427، پانوشت 🔺کانال تذکره الاولیاء @tezkar
‌🔶تکریم و بزرگداشت عالمان راستین مرحوم حاج شیخ عباس قمی رحمه الله در احوال حضرت امام صادق علیه السلام مینویسد: آن جناب کثیر الحدیث و خوش مجالست و کثیرالفوائد بود. هرگاه میخواست بگوید:« قال رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم»، رنگش تغییر میکرد؛ گاهی سبز میگشت و گاهی زرد، به حدی که نمیشناخت او را کسی که میشناخت او را. مولف گوید که خوب تأمل کن در حال حضرت صادق علیه السلام در تعظیم و توقیر او از رسول خدا که در وقت نقل حدیث از آن حضرت و بردن اسم شریف آن جناب، چگونه حالش تغییر میکرده با آنکه پسر پیغمبر و پاره تن اوست. پس یاد بگیر این را و با نهایت تعظیم و احترام، اسم مبارک حضرت رسول صلوات الله علیه و آله را ذکر کن و صلوات بعد از نام مبارکش بفرست و اگر اسم شریفش را در جایی نوشتی، صلوات را بدون رمز و اشاره بعد از اسم مبارکش بنویس و مانند بعضی از محرومین از سعادت به رمز «ص» و یا «صلعم» و نحو آن اکتفا مکن؛ بلکه بدون طهارت اسم مبارکش را مگو و ننویس و با همه اینها باز از حضرتش معذرت بخواه که در وظیفه خود نسبت به آن حضرت کوتاهی نمودی و به زبان عجز و لابه بگو: هزار مرتبه شویم دهان به مشک و گلاب هنوز نام تو بردن کمال بی ادبی است منتهی الآمال، ج4،ص7،باب هشتم،فصل دوم 🔺کانال تذکره الاولیاء @tezkar
🔶دوری از گناه🔶 استاد بزرگ علم اخلاق، مرحوم شیخ محمد بهاری علیه الرحمه مینویسد: کسی که میخواهد در قدم گذارد، باید چند امر را رعایت کند: اول که پایه تقوا و پایه و اساس دنیا و آخرت بر آن نهاده شده است و مقربان درگاه خداوند متعال، به چیزی بالاتر و به و بهتر از آن تقرب نجستند. و از اینجاست که حضرت موسی علیه السلام از حضرت خضر سؤال میکند که چه کرده ای که من مأمور شده ام از تو تعلّم کنم؟ به چه چیزی به این مرتبه رسیدی؟ فرمود: ؛ پس این را باید انسان بداند و نتیجه آن هم بزرگ است حقیقتا. 📌، ص 45-46 📌 🔺کانال تذکره الاولیاء @tezkar
#مال_شبهه_ناک #استاد_شهید_قدوسی فرموده اند: ما وقتی در نهاوند بودیم، سالی یکبار به صورت خانوادگی منزلِ یکی از آشنایان دعوت می شدیم. من پس از تکرار چند نوبت، دیدم همان شبی که ما در آن مهمانی غذا می خوریم، نماز صبح روز بعد به آخر وقت کشیده می شود. متوجه شدم در اموال آن شخص اشکالی وجود دارد. منبع: #سیمای_فرزانگان کانال تذکرة الاولیاء @tezkar در ایتا eitaa.com/tezkar در سروش🔻 https://Sapp.ir/tezkar
#باب_مکاشفات مرحوم #حاج_مولی_محمد_صالح_برغانی_قزوینی، برادر شهید ثالث و یکی از علمای بزرگ، پیامبر اکرم(ص) را در خواب دید و از آن حضرت پرسید: علت اینکه علمای سابق صاحب کرامات و مکاشفات بودند و در این زمان باب مکاشفات مسدود شده چیست؟ آن حضرت فرمود: سبب آن است که علمای گذشته احکام را دو قسمت کردند: واجب و حرام. حرام را ترک می کردند و واجبات را انجام میدادند و هرچه مکروه و مباح بود از محرمات می شمردند؛ ولی شما متاخرین احکام را در عمل پنج قسم کرده اید و مستحبات را ترک می کنید و مکروهات ومباهات را مرتکب می شوید. از این رو ابواب کرامات و مکاشفات بر شما مسدود است. منبع: #سیمای_فرزانگان کانال تذکرة الاولیاء @tezkar در ایتا eitaa.com/tezkar در سروش🔻 https://Sapp.ir/tezkar
اگر مصیبت #حضرت_زهرا (علیها السلام) خوانده می شد. از ویژگیهای #علامه_امینی (ره) صاحب كتاب الغدیر ، عشق و ولای كامل او بود نسبت به آل محمد (علیهم السلام) عشقی وصف ناشدنی كه می توان گفت «الغدیر» نیز در اثر همین عشق نوشته شد. در مجالس با صدای بلند بر مصائب آل محمّد (صلی الله علیه وآله)‌ می گریست به طوری كه دیگران و به خصوص اهل منبر و نوحه‎خوانان تحت تأثیر گریة ایشان منقلب می‎شدند،گویا یكی از آل محمّد در مجلس است و اگر گوینده ی مصیبت، نام حضرت زهرا (سلام الله علیها) را می بُرد، آن گاه خون در رگهایش متراكم شده و چونان كسی كه ظلم بر ناموس او رفته فریاد می‎زد و همراه اشك بی‎امان، از چشمانش شعله ی آتش بیرون می‎زد. #سیمای_فرزانگان، ص183 🔺کانال تذکرة الاولیاء @tezkar