eitaa logo
تذکره الاولیاء
11.9هزار دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
631 ویدیو
102 فایل
احوالات و کلمات بزرگان اهل معرفت
مشاهده در ایتا
دانلود
تلاش کنید را متوجه کنید تا بدانید در عالم برتر از این عالم چه خبر است و با ملائک چگونه میتوان تماس گرفت که این هم فقط از طریق و عمل دینی و بندگی خالصانه ممکن است. 🔸استاد اصغر طاهر زاده کانال تلگرامی تذکرة الاولیاء @tezkar تذکره الاولیاء در سروش🔻 https://Sapp.ir/tezkar تذکره الاولیاء در ایتا🔻 http://eitaa.com/joinchat/3398828033C792fb6a25a
1.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شما #جوان ها به ملکوت نزدیک تر هستید ... هر چقدر که مبارزه با #نفس رو به تاخیر بندازید مشکل تر می شود. #امام_خمینی_تصویری حجم: ۱.۱۸مگابایت دقیقه۰۲:۲۰ کانال تلگرامی تذکرة الاولیاء @tezkar
تلاش کنید #نفس را متوجه #عالم_غیب کنید تا بدانید در عالم برتر از این عالم چه خبر است و با ملائک چگونه میتوان تماس گرفت که این هم فقط از طریق #معرفت و عمل دینی و بندگی خالصانه ممکن است. 🔸استاد اصغر طاهر زاده کانال تلگرامی تذکرة الاولیاء @tezkar تذکره الاولیاء در سروش🔻 https://Sapp.ir/tezkar تذکره الاولیاء در ایتا🔻 http://eitaa.com/joinchat/3398828033C792fb6a25a
‌🌺 🌺 (بخش اول) بدان که آنچه گفتم آدمی را غیر از همین بدن مادی و صورت حسی ، جزوی دیگر هست مجرد ، که آن را می گویند ، اگر چه فهمیدن و دانستن آن صعوبت دارددولیکن هرگاه کسی به نظر تحقیق ، تأمل کند این مطلب بر او ظاهر و روشن می شود. ، زیرا که هر که ساحت دل خود را از غبار عالم طبیعت پاک کند و علایق و شهوات حیوانیت را اندکی از خود دور نماید و آئینه دل را از زنگ کدورات این عالم فی الجمله جلائی دهد و گاه گاهی در دل را بر روی اغیار نابکار ببندد و با محبوب حقیقی خلوتی نماید و با حضور قلب ، متوجه به عالم انوار شود و با نیّت خالص مشغول به مناجات حضرت پروردگار گردد و گاهی تفکر در عجایت ملک و پادشاه لایزال نماید و زمانی تأمل در غرایب جمال و جبروت قادر ذوالجلال کند ، البته از برای او حالتی نورانی و عقلی حاصل می شود ، که به سبب آن یقین می کند که ذات او از این عالم جسمانی نیست ، بلکه از عالم دیگر است. کانال تذکرة الاولیاء @tezkar
هدایت شده از الهادی
🔻اینکه کدام‌ یک از حس‌های انسان، ارتباط بیشتر یا کمتری با روح و نفس دارند، نیاز به دقّت دارد؛ معلوم نیست بعضی چیزها که ما تأثیرش را کم میگیریم کم باشد. گوش، ارتباطی با روح و نفس دارد و قوّه‌ی سامعه برای خودش روحی دارد. کار آن، هماهنگی با ارواح بدن و هماهنگی با روح حیوانی است. وقتی که آیات آرام‌بخش شنیده شود، گوش این آرامش را به نفس منتقل میکند؛ لذا التذاذ خاصی به انسان دست میدهد. ادامه دارد...
هدایت شده از الهادی
ادامه مطلب قبل... 🔻خیلی از جوان‌های متدیّن، سراغ آهنگ‌های مثلاً به قول خودشان وزارت‌ ارشادی می روند و فکر می‌کنند وزارت ارشاد مبرّای از خطا و اشتباه است؛ در حالی که آن آهنگ‌ها تأثیر مثبتی نمی گذارد. اگر آن جوان، دل خود را بشکافد، می‌بیند بخشی از باطنش میگوید: چرا این کار را میکنی؟ خودش هم تشخیص می دهد که این کار با گوش‌دادن قرآن فرق می کند. او توجیه می‌کند و بهانه می‌آورد و به خود می‌گوید: حالا تو ناراحتی و مشکل داری، شاید این موسیقی تأثیر خوبی برای تو داشته باشد. اگر انسان غبار نشسته‌ی روی وجدانش را پاک کند، امام زمان علیه السلام را حاضر و ناظر می داند و می تواند بفهمد حضرت کدام‌یک را راضی هستند. اگر امام زمان علیه السلام هم حاضر باشند، به فلان موسیقی گوش میکنی؟! اگر حضور حضرت را حس کنی، چنین کاری را انجام می‌دهی؟! تأثیر آن‌ها در روح خیلی ‌زیاد است؛ باعث اضطراب و مشکلات میشوند. این هماهنگی بین قوّه‌ی سامعه و نفس انسان، خوب درک نشده است. ‌ ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈ 🔺کانال رسمی حجت الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری: @nasery_ir ‌ ‌ ┈•• گپ •• سروش •• ایتا ••┈ ‌ ‌
‍ 🌺 🌺 به دامادی شاه رسید یکی از جوانان پاکدامن، طلبه فقیری است به نام «محمد باقر» معروف به میرداماد که از پاکدامنی و مخالفت با شیطان و هوا و هوس به دامادی شاه عباس می رسد و داستان او از این قرار است. نقل شده: شبی در قصر شاه عباس کبیر، نزاعی زنانه روی داد و بین یکی از زنان شاه و دخترش کدورتی پیدا شد. از این رو، دختر شاه قهر کرد و مخفیانه از حرمسرا بیرون رفت، در پشت حرم سرا مدرسه علمیه ای بود که طلبه ها در آن درس می خواندند. وقتی دختر شاه از قصر خارج شد وارد مدرسه گردید و به اتاق یکی از طلاب علوم دینی به نام محمد باقر (میرداماد) که چراغش روشن بود داخل شد. محمد باقر طبق معمول، شام مختصری تهیه کرده و رختخواب کهنه خود را روی حصیری در کنج اتاق پهن نموده و در برابر شمعی مشغول مطالعه بود.. همین که دختر وارد اتاق شد، در را بست و با انگشت به محمد باقر اشاره کرد که ساکت باش! آن طلبه بیچاره چون یک مرتبه و بدون مقدمه چنان فرشته صفت و نازنین سیمینی با هیئت شاهزادگی وارد اتاقش شده بود در بهت و حیرانی فرو رفت و نتوانست چیزی بگوید، وقتی دختر شاه داخل شد و نشست، رو به آن طلبه کرد و گفت: آیا چیزی برای خوردن داری؟ طلبه جوان گفت: مختصر شامی تهیه کرده ام و فورا آن را در مقابل دختر گذاشت و دوباره مشغول مطالعه گردید. دختر وقتی شام را خورد رو به محمد باقر کرد و گفت: رختخواب برای استراحت کجاست؟ گفت: آماده است و به همان جایی کرد که رختخوابش بود اشاره کرد.. دختر گفت: ای جوان! نباید در اتاق را باز کنی و کسی را از آمدن من به اینجا خبر دار نمایی، بعد به سوی رختخواب رفت و در آنجا به استراحت پرداخت. از آن طرف چون به شاه خبر دادند که شاهزاده خانم از حرمسرا خارج شده است، دستور داد: مأمورین تمام شهر را جستجو کنند و او را پیدا نمایند، مبادا دختر جای نامناسبی رود و برای او حادثه غيره منتظره ای واقع شود! مأمورین هرچه جستجو کردند خبری از شاهزاده به دست نیاوردند و فکر نمی کردند که او در حجره طلبه ای رفته باشد. هنگام صبح، دختر از خواب برخواست و از اتاق بیرون آمد. در این هنگام مأمورین او را دیدند، دختر و آن طلبه را که نزدیک بود از ترس جان دهد گرفتند، به حضور شاه بردند و گزارش دادند که شاهزاده خانم دیشب تا صبح در اتاق این طلبه بوده است!؟ شاه از شنیدن این حرف بسیار خشمگین شده از محمد باقر پرسید: چرا شاهزاده خانم را دیشب در اتاق نگاه داشتی و به ما خبر ندادی؟ گفت: قربان! او مرا تحدید کرد و گفت: اگر به کسی اطلاع دهی تو را به دست جلاد خواهم سپرد! شاه دستور داد دختر را معاینه پزشکی کردند، چون دید به او تجاوزی نشده و سالم است ، رو به جوان کرد و گفت: تو که جوان بی زنی هستی، چه طور توانستی از این دختر دلنواز و ماهرو که بدون دردسر به اتاق تو آمده و در رخت خوابت خوابیده چشم پوشی کنی؟ مگر تو نداری؟! در این هنگام محمد باقر ده انگشت دستان خود را به شاه نشان داد، او دید تمام انگشتانش سوخته و گوشت هایش ریخته است پرسید چرا انگشتانت سوخته است؟! گفت: چون شاهزاده خانم در رختخوابم خوابید، شیطان و نفس اماره مرا وسوسه کرد که اتاق خلوت و چنین فرشته ای امشب نصیب تو شده، چرا معطلی؟ چنین فرصتی کمتر به دست می آید، تو هم حرکت کن و کام بگیر. اما هر دفعه که مرا وسوسه می کرد و شهوت من به جوش می آمد و تصمیم به آلودگی دامن گرفتم، یکی از انگشتانم را روی شعله سوزان شمع میگرفتم تا طعم عذاب جهنم را بچشم و دست به نزنم. لذا از سر شب تا صبح با خود در حال جنگ بودم، به لطف خدا اگر چه تمام انگشتانم سوخت ولی شیطان نتوانست مرا از راه راست منحرف کند، از این جهت مشاهده میکنید که شاهزاده خانم سالم مانده است؟! شاه از تقوا و پرهیزکاری این جوان خوشش آمد، دستو داد: تا همان دختر را به عقد او در آورند و او را به ، لقب داد و او را محترم و گرامی داشت.(1) اری، یک طلبه جوان به برکت مبارزه با شیطان و مبارزه با نفس اماره، به پاداش پاکدامنی خود رسید، یک شبه از حجره بی فرش، تاریک و نمناک پا به قصر شاهی گذاشت، به مقام والایی نائل آمد و معروف خاص و عام گشت. 🌺منابع🌺 1.دانستی های تاریخی،ص8 ، محمد جواد اَهَری مکافات عمل ص351تا 353 🔺کانال تذکره الاولیاء @tezkar
* 🔻بعد از ماه مبارک طبیعتا یک رجوع به نفسی اتفاق می افتد؛ منتهی رجوع به نفس هم سخت است؛ دانايي و پختگي مي‌خواهد. گذشت، انزوا و اشتغال به اعمال صالح مي‌خواهد. 🔸نباید انسان خودش را از همه حيث رها كند. طرف در طول ماه مبارک، روزه‌ مي‌گرفته، قرآن زياد مي‌خوانده، خوابش كم بوده، خوراكش همان افطار و سحر هم كم بوده و خيلي خوب پیش می رفته 🔹یک مرتبه حالا مثلا فرض كنيد كه اربعين تمام شد یا ماه رمضان تمام شد؛ ديگر روزه نمي‌گيرد. قرآن هم نمي‌خواند. خوراكش هم زياد مي‌شود. آن ساعات تنهايي و فراغت که داشته را هم ديگر مشغول به امور غیر عبادی می شود و ... لذا يك مرتبه دچار مشكلات مي‌شود؛ این طور رجوع کردن به نفس خيلي‌ها را به خطر نزديك مي‌كند. ‌ ‌ ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈ 🔺شناسه رسمی نشر آثار حجت‌الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری در شبکه‌های اجتماعی: 🔘 @nasery_ir ‌ ‌
8.98M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کلیپ_تصویری #نفس 🎥 جهاد با نفس 🎙 حجت‌الاسلام والمسلمین ناصری ⏱ زمان: ۳ دقیقه 📥 حجم: ۸ مگابایت 🔺 @nasery_ir ‌ ‌