eitaa logo
ثقلین بابِ حطه
243 دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
1.1هزار ویدیو
77 فایل
رسولُ اللَّه(ص): انّی تارکٌ فیکُمُ الثّقلَیْنِ کتابَ اللَّهِ و عترتی أهلَ بیتی؛ فإِنَّهُما لَنْ یَفْتَرِقا حَتّی‏ یَرِدَا عَلَیَّ الْحَوضَ 📥ارتباط با ادمین جهت سوالات دینی و اعتقادی،مشاوره تحصیلی،خانوادگی،ازدواج و... https://eitaa.com/Saghalein313
مشاهده در ایتا
دانلود
7️⃣1️⃣🔆متن شبهه: آیا روز سیزده محرم امام سجاد(ع) امام حسین را دفن کردند؟ 🔆 پاسخ شبهه: 1⃣ در مورد حضور امام سجاد(ع) در کربلا برای دفن بدن شهدای کربلا: طبق برخی گزارشات تاریخی و روایی امام سجاد(ع) و بنی اسد اجساد شهدا را دفن کرده‌اند. بنی اسد فردای عاشورا پس از رفتن سپاه عمر سعد، عده‌ای از آنان برای دفن شهدای کربلا آمدند،(۱) و چون اجساد را نمی‌شناختند، متحیّر بودند. در آن هنگام حضرت سجاد(ع) آمد و پیکر اهل بیت و اصحاب را یک به یک به آنان شناساندند و آنان در دفن شهدا، حضرت را یاری کردند و برای خویش افتخار آفریدند.(۲) 2⃣طرفداران این مبنا باور دارند که در روز یازدهم محرم در هنگام حرکت اهل بیت به سوی کوفه بدن شهدا دفن شده بودند. اینان در برابر این پرسش که چگونه امام سجاد(ع) که اسیر بود، اجساد را دفن کرده‌اند، می‌گوید: امام سجاد(ع) با بهره‌گیری از امدادهای غیبی به طور معجزآسا شهدا را دفن نموده است. 3⃣مرحوم مجلسی می‌گوید: از برخی راویان نقل شده که نزد امام رضا(ع) بودم. علی بن ابی حمزه وابن سراج و ابن مکاره وارد شدند. پس از سخنانی که میان آنان و امام دربارة امامتش گذشت، علی بن ابی حمزه گفت: از پدرانت برای ما روایت شده که عهده‌دار امر دفن امام، جز امام نمی‌شود. از امام پرسید: پس بگو حسین بن علی(ع) امام بود یا نه؟ گفت: امام بود. پرسید چه کسی عهده‌دار کار او شد؟ گفت: علی بن الحسین(ع). پرسید او کجا بود؟ او که دست ابن زیاد اسیر بود! گفت: بی‌آنکه بفمند بیرون آمد و پدرش را دفن کرد و برگشت. 4⃣امام رضا(ع) فرمود: خدایی که می‌تواند امام سجاد(ع) را به کوفه ببرد تا پدرش را دفن کند، می‌تواند صاحب امر امامت را به بغداد برساند تا عهده‌دار کفن و دفن پدرش شود و برگردد، در حالی که نه در زندان است نه اسیر.(۳) مقرم نیز می‌گوید: 5⃣چون امام سجاد(ع) آمد، بنی اسد را دید که کنار کشتگان گرد آمده‌اند و سرگردانند؛ نمی‌دانند چه کنند و کشته‌ها را نمی‌شناسند، چون بین بدن‌ها و سرهای مقدس جدایی انداخته بودند و گاهی از بستگان آنان می‌پرسیدند. امام سجاد به آنان خبر داد که برای دفن این اجساد پاک آمده است. آنان را با نام و مشخصات معرفی کرد. هاشمیان را از دیگران شناساندند.(۴) 6⃣آنچه که در برخی روایات به صراحت بدان اشاره شده است خارق العاده بودن حضور امام سجاد(ع) در کربلا و همراهی با بنی اسد در تدفین شهدای کربلا است. پی نوشتها: ۱. مروج الذهب، ج ۳، ص ۶۳. ۲. جواد محدثی، فرهنگ عاشورا، ص ۷۷. ۳. بحار الانوار، ج ۴۲، ص ۱۸۷. ۴. مقتل الحسین، مقرم، ص ۴۶۹.منبع: همان ━💠🍃🖤🍃💠━ @thaqalayn110
8️⃣1️⃣🔆متن شبهه: ابراهيم چرا (ع) را در ياري نکرد؟ 🔆 پاسخ شبهه: 1⃣ابراهیمِ‌بْنِ مالِکِ اَشْتَرِ نَخَعی، ابوالنعمان (مق72ق/691م)، سردار معروف عرب به حمایت از مختاربن عُبَید ثَقَفی به خونخواهی حسین‌بن علی(ع) بر ضدّ اُمویان قیام کرد. 2⃣از زندگی ابراهیم پیش از پیوستن به مختار آگاهی در دست نیست جز آن که گفته‌اند در جنگ صفّین در زمرۀ یاران علی‌بن ابی‌طالب(ع) و در رکاب پدرش مالک اشتر (ﻫ م) با معاویه جنگ کرد.(1) 3⃣احتمالاتی نسبت به ملحق نشدن وي به امام حسين وجود دارد: 1.عدم آگاهي از خروج امام. 2.كوتاهي كردن. در فرض دوم نه تنها ابراهيم بن مالك، بلکه بسياري از خواص توفيق همراهي با امام حسين را نداشتند. اما پاسخ چرايي اين مطلب را از كلام صاحب تنقیح المقال بيان مي داريم: امام حسین (ع) در مدینه یا مکه فردی را مکلف به همراهی نکرد. امام حسین هنگامی که از حجاز به طرف عراق حرکت کرد، می دانست که به فیض شهادت خواهد رسید، ولی به ظاهر، به قصد جنگ و نبرد مسلحانه حرکت نکرد، تا بر همه مکلفان واجب شود که به عنوان جهاد، با او همراه شوند؛ بلکه بر اساس وظیفه خود، یعنی به دست گرفتن رهبری ظاهری و پیشوایی مردم، که حضرتش را دعوت کرده بودند، حرکت کرد. در این صورت بر دیگران واجب نیست که با او هم سفر شوند. اگر کسی هم همراهی نکند، گناهی را مرتکب نشده است. گناهکار فردی است که در قیام کربلا و محاصره امام حسین در روز عاشورا حضور داشته و با آن حال از همراهی امام تخلف کرده، به یاری حضرتش نشتافته است. 4⃣اما کسانی که در حجاز بودند و از اول با امام نیامدند، از ابتدا مکلف به حرکت و همراهی با امام نبودند. عدم همراهی آنان تخلف و موجب فسق و گناه آنان نیست. 5⃣مامقانی پس از بیان این مقدمات می گوید: بنا بر این، تعدادی از صالحان و خوبان بودند که در آن هنگام، شرف شهادت برای آنان نوشته نشده بود و در حجاز ماندند. شکی نیست که احدی در عدالت آنان تردیدی نداشته است. پس نیامدن محمد حنفیه و عبدالله جعفر به علت سرپیچی یا انحراف ایشان نبوده است.(2) نسبت به خواص در كوفه، علامه مجلسی نقل می کند: 6⃣امام حسین، قبل از شهادتش به بنی هاشم نوشت: «من الحسین بن علی الی بنی هاشم، اما بعد، فانه من لحق بی منکم استشهد معی و من تخلف لم یبلغ الفتح و السلام ؛ اما بعد، هرکس از شما با من باشد، به شهادت خواهد رسید و افرادی که با من نیامدند، به درجه فتح نایل نمی شوند!». وی بعد از ذکر روایت فوق می نویسد: جمله: «به فتح نایل نمی شود». این احتمال را می رساند که امام (ع) دیگران را بین آمدن به کربلا و نیامدن مخیر کرده بود؛ پس چون آمدن آنان امر واجبی نبود، بلکه تخییری بود، تخلف از آن، گناه محسوب نمی شود.(3) پي نوشت ها: 1. دائره المعارف بزرگ اسلامی، ج2 ص450. 2. تنقیح المقال فی علم احوال الرجال، مامقانی، ص112، بی جا، چ الحیدریة؛ بحارالانوار، ج 42، ص 81. 3. بحار الأنوار، ج 44، ص 233- 298، 1403 - 1983م، دار إحياء التراث العربي، بيروت./منبع:همان ━💠🍃🖤🍃💠━ @thaqalayn110
9️⃣1️⃣🔆متن شبهه در فیلم مختار محمد حنفیه را نشان می دهد که شیعه از او حساب می برد چرا محمد حنفیه در قیام امام حسین نکرد آیا او هم از جمله توابین بود 🔆پاسخ شبهه: 1⃣ محمد حنفیه ، يكى از فرزندان رشيد امير مؤمنان على علیه السلام است و «حنفيّه» لقب مادر اوست و اسمش «خوله» دختر يكى از مردان با شخصيّت طايفه «بنى حنيفه» است كه در يكى از جنگهاى اسلامى اسير شد و مى خواستند او را بفروشند، على (ع) او را آزاد كرد و به همسرى خود در آورد. او شجاعت را از على (ع) به ارث برده بود و مى گويند گاهى زرههاى محكم را با دست پاره مى كرد و به همين دليل امام (ع) در جنگ «جمل» پرچم را به دست او سپرد و در جنگ «صفّين» جناح چپ على (ع) به دست او و «محمّد بن ابى بكر» و «هاشم مرقال» بود. 📚مستدرکات رجال الحدیث ج 7 ص 77 2⃣او نسبت به امام حسن و امام حسين عليهما السلام بسيار متواضع بود و فرزندان على علیه السلام را از حضرت را بسيار احترام مى گذارد. 3⃣روزى به او گفتند على تو را به ميدانهاى خطرناك مى فرستد ولى از فرستادن حسن و حسين خوددارى مى كند، در حالى كه آنها هم برادر تواند! او در جواب مى گويد ؛ «حسن و حسين همچون چشمان او هستند و من همچون بازوان او و انسان به وسيله بازوهايش از چشمش دفاع مى كند». 📚شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید ج 1 ص 244 4⃣بعضى «محمّد بن حنيفيّه» را متّهم مى كنند كه او بعد از امام حسين دعوى امامت داشت و يا حتّى دعوى مهدويّت ، ولى مرحوم «شيخ مفيد» در اين زمينه سخن روشنى دارد، مى گويد: «محمّد حنفيّه» هرگز ادّعاى امامت نكرد و كسى را به سوى خود فرا نخواند بلكه ديگران چنين نسبتهايى به او داده اند و مدّعى امامت و يا مهدويّت او بوده اند و «كيسانيّه» جزء چنين مدّعيانى محسوب مى شوند». 📚الفصول المختاره ص 300 5⃣يكى از نشانه هاى مقام او اين است كه امام حسين علیه السلام هنگامى كه مى خواست از مدينه به سوى مكّه حركت كند او را وصى و نماينده خود در مدينه قرار داد تا اخبار آن جا را به او برساند و وصيتنامه معروف خود را كه در مقاتل آمده، به او سپرد ، و علت عدم حضور او در کربلا همین بود که امام حسین علیه السلام وظیفه اطلاعاتی را بر عهده او گذاشته بود چنان که می نویسند ؛ « محمّد بن حنفيّه، سخن خويش با برادر را قطع نمود و شروع به گريه كرد. حسين عليه السلام نيز مدّتى با او گريست و آن گاه فرمود: «برادرم! خداوند، تو را پاداش خير دهد! حقيقتا برايم خيرخواهى كردى و به صواب و حقيقت، راهنمايى نمودى. اميدوارم كه رأى تو، استوار و درست باشد. من تصميم بر خروج به سمت مكّه دارم و خودم، برادرانم، برادرزاده ها و دوستارانم را براى اين ، مهيّا ساخته ام. نظر آنان، نظر من و تصميم آنان، تصميم من است؛ امّا تو اى برادرم منعى نيست كه در مدينه بمانى و از سوى من مراقب حوادث باشى و چيزى از اخبار آنان را از من پنهان نكنى». 📚الفتوح ج 5 ص 20 _ بحار الانوار ج 44 ص 329 6⃣علامه حلی نیز نقل می کند که محمد حنفیه به سبب بیماری نمی توانست حسین علیه السلام را همراهی کند ، لذا امام حسین ماموریت دیده بانی در مدینه را به او کرد . 📚سفینه البحار ج 2 ص 388 ━💠🍃🖤🍃💠━ @thaqalayn110
0️⃣2️⃣🔆 متن شبهه : اگر یزید آب را بر امام حسین (ع) بست ، در حقیقت انتقام بستن چاه های آب در جنگ بدر توسط پیامبر (ص) به روی مشرکین قریش بوده... 🔆پاسخ شبهه : 1️⃣ در برخی تواریخ نقل شده است که وقتی پیامبر (ص) شورای نظامی قبل جنگ را تشکیل دادند، فردی به نام حباب بن منذر پیشنهاد داد که در نزدیک ترین چاه فرود بیایند و بقیه چاه ها را از بین ببرندو بر سر چاهی که فرود آمدند حوضی بسازند و دست دشمن را از آب کوتاه کنند. پیامبر (ص) از این پیشنهاد خوشحال شدند. 2️⃣ اما چند نقد به این مطلب هست ، داستان به صورتی نقل شده است که پیامبر (ص) ابتدا در یک منطقه دیگری فرود آمده بود و بعد از اظهار نظر حباب ، فهمید اشتباه کرده !!! که این با عصمت پیامبر (ص) حتی از خطاهای دنیایی هم در تناقض است. 3️⃣ این در تاریخ ثبت است که مشرکین ، زودتر از مسلمین وارد بدر شدند ، پس به هیچ وجه معقول نیست که آنها در جایی بی آب فرود بیایند ، در ضمن مکانی که مشرکین در آن آمدند ، به نام " عدوه قصوی " بود ، یعنی آن کتاره وادی " یلیل " که از مدینه دورتر بود و دارای آب و زمینی مناسب بود ، اما محلی که سپاه اسلام در آن بود به نام " عدوه دنیا " بود ، یعنی آن وادی ای که به مدینه نزدیک تر بود (چون پیامبر در مدینه بود) این محل آب چندانی نداشت و همچنین زمینی رملی و شنی هم داشت که پا در آن فرو می رفت و راه رفتن سخت بود. 📚 سیره ابن کثیر ج2 ص 400 - الدر المنثور ج 3 ص 171 - سیره حلبی ج2 ص 154 4️⃣ اما ممکن است افرادی بگویند نه،ما آن منابعی که بستن آب را گفته قبول داریم، باشه حالا سراغ جواب به این افراد می رویم : جناب ابن اسحاق از مورخین مشهور به صراحت گفته است که وقتی برخی مشرکین وارد قسمت مسلمین شدند برای خوردن آب، پیامبر (ص) به مسلمین گفت که جلوی مشرکین را نگیرند تا آنها آب بخورند و این مطلب را ابن اثیر در کتاب مشهور تاریخش آورده. حتی خود طبری هم در کتابش معروف به تاریخ طبری آن را آورده است ، پس پیامبر (ص) حتی اگر آب را بسته هم باشد اولا به خاطر محدود کردن منطقه جنگ بود تا از پراکندگی و حمله از نقاط دیگر جلوگیری کنند، ثانیا هروقت مشرکین آب می خواستند ، جلوی آنها را نمی گرفت ، بر خلاف واقعه کربلا 📚 تاریخ ابن اثیر ( الکامل فی التاریخ ج2 ص 123 ) - ترجمه تاریخ طبری ج 3 ص 961 5️⃣ همین رویه را امیرالمومنین (ع) هم در جنگ صفین انجام دادند ، در این جنگ ابتدا معاویه آب را بر یاران امام علی (ع) بست ، حضرت یک خطبه حماسی غرا و فوق العاده عالی بیان فرمودند که هر کس نهج البلاغه کار کرده باشد می داند آن خطبه چقدر عالی و زیباست (خطبه 51 ) ، بعد این خطبه ، یاران حضرت شور عجیبی پیدا کردند و آب را پس گرفتند ، خواستند تلافی کنند و آب را به روی معاویه و یارانش ببندند که حضرت از این کار منع کرد. بستن آب ، سیره اهل بیت(ع) نبوده. 6️⃣ در ضمن حتی آیه قرآن و شان نزول آیه 11 سوره انفال این نظریه ما را تائید می کند که مسلمین هم آب زیادی نداشتند و آن شب به دستور پیامبر (ص ) حوض هایی درست کردند و باران آمد و این باران باعث شد آن حوضها پر از آب بشوند و مسلمین هم دارای آب بشوند. همین باران باعث شد آن زمین شنی زیر پای مسلمین هم سفت شود و رفت و آمد آنها راحت تر شود. 7️⃣ منطقه بدر فقط یک چاه نداشت که اگر بر فرض مسلمین آن را می بستند دیگر هیچ چاهی وجود نمی داشت ! بلکه مشرکین می توانستند از آب چاه های دیگر استفاده کنند ، جایی هم ننوشته که مشرکین بر اثر تشنگی از پای در آمدند ! 8️⃣ اینکه بیاییم و این وقایع را که بین دو لشکر نظامی شکل گرفته را با واقعه کربلا مقایسه کنیم که در آن زنان و کودکان بودند و همچنین از روز هفتم محرم، آب به صورت کامل بسته شد و به کسی حتی اجازه نوشیدن جرعه ای نمی دادند ، یک قیاس مضحک و بی اساس است. ✅ در نقل این مطالب از کتاب ارزشمند " الصحیح من سیره النبی (ص) " تالیف علامه سید جعفر مرتضی عاملی بهره گرفته شده است. ━💠🍃🖤🍃💠━ @thaqalayn110
1️⃣2️⃣🔆 متن شبهه : دليل عزاداري در الان براي اهل بيت عليهم السلام که 1400 سال پيش به شهادت رسيدند چيست ؟ چرا کسي که 1400 سال پيش شهيد شده است در اين زمان هم ما عزاداري ميکنيم؟ 🔆 پاسخ شبهه : 1⃣ فلسفه ي عزاداري اظهار حزن و ماتم است حزن در مصيبتي است که به ناحق بر ايشان وارد شده است و عزاداري نشانه محبت است اين گريه گريه محبت و پيروي است عزاداري، در حقيقت زنده نگه داشتن روزي است که در آن خون خليفه خدا و انسان کامل و حجت خدا بر زمين ريخته شده لذا روز کمي نيست روز بسيار مهمي است و اگر در اين مصيبت انسان شب و روز گريه کند باز هم کم است. 2⃣ به همين جهت امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) در زيارت ناحيه مقدسه خطاب به امام حسين (علیه السلام) مي فرمايد اگر نبودم تا در کربلا جانم را فداي شما کنم در عوض در مصيبت شما شب و روز اشک مي ريزم و اگر اشکم تمام شد خون گريه مي کنم! عزاداري وسيله اي براي اظهار همدردي با معصومين (علیهم السلام) در مصيبتي است که بر ايشان وارد شده نوعي حمايت از مظلوم است و اينکه هميشه حس حمايت از مظلوم را در عزادار زنده نگه مي دارد. 3⃣ شخص عزادار به جايي مي رسد که خود را خونخواه امام مظلوم مي داند بلکه بالاتر اينگونه قلمداد مي کند که، خون خودش ريخته شده است لذا با عزاداري اعلام دادخواهي از خون آنها يا خون خود مي کند به همين جهت در زيارت عاشورا دو بار سخن از طلب ثار و يا خونخواهي به ميان آمده در يکجا «طلب ثارکم» آمده (خونخواهي شما اهلبيت علیهم السلام و در جايي بعدي «طلب ثاري» (خونخواهي خودم) آمده اين اوج نزذيکي عزادار با آن امام شهيد است که خود را نيز جزء شهداي رکاب حضرت مي بيند در يک فراز چنين مي گويد:«وَ أَنْ يرْزُقَنِي طَلَبَ ثَارِي مَعَ إِمَامٍ هُدًي ظَاهِرٍنَاطِقٍ بِالحَقّ مِنکُم»«ثاري» يعني خوني که خون‌ خواه‌ش من هستم. اما اين را هم مي‌داند که خودش به تنهايي نه قادر به خون‌خواهي امام از ظالمين جهان است و نه حق صدور حکم جهاد عليه آنان را دارد. 4⃣ فلذا با حفظ مقام خون‌ خواه بودن براي خود، آن را به زمان ظهور موکول مي‌کند تا در معیت امام زمان عليه‌السلام به آن اقدام نمايد. اگر عزاداري نباشد به طور قطع راه و هدف معصومين که در راه حق به شهادت رسيدند کم رنگ خواهد شد اين عزاداري است که براي ما روشن مي کند چه کسي؟ کجا؟ به دست چه کسي؟ و براي چه؟ به شهادت رسيده است به همين جهت است که امام خميني (ره) فرمودند: اين محرم و صفر است که اسلام را زنده نگه داشته است. 5⃣ شخص عزادار سعي مي کند به جهت عشق و محبت زياد خود به ايشان دائما حس همدري، و حزن و اندوه را در دل خود از طريق عزاداري و اشک ريختن بر مصائب ايشان، با شور و حرارت زنده نگه بدارد و مطمئنا از اين کار لذت برده و نشاط معنوي خاصي به دست مي آورد چرا که مي داند با اين عمل، دل محبوب را به دست آورده و معشوق را از خود راضي مي کند آثار تربيتي زيادي نيز بر اين عزاداري مترتب است از جمله اينکه او به خود اجازه نمي دهد به عنوان عزادار و محب آن امام معصوم، هر کاري دلش خواست انجام دهد و سعي در همسو شدن با آن امام معصوم مي کند. 6⃣ عنوان عزادار بودن، خود، حجاب و پرده اي ميان او و گناه قرار مي دهد به نوعي شخص عزادار در خيمه عزا، حود را واکسينه مي کند واکسن در برابر هواهاي نفساني و خرچه او را در برابر امامش قرار مي دهد عزاداري نوعي توسل به امام معصوم است تا ويروس هاي شهوات و نيروهاي شيطاني نتوانند او را از دين جدا کنند. عزادراي بسيار کمک شاياني در حفظ ايمان شخص مي کند. ━💠🍃🖤🍃💠━ @thaqalayn110
2️⃣2️⃣🔆متن شبهه: پس از فوت معاویه، ولید حاکم مدینه کس نزد امام حسین فرستاد تا که با یزید بیعت کند. به دارالعماره نزد ولید بن عتبه رفت و گفت کسی چون من پنهانی بیعت نمیکند فردا چون مردم را جمع کردی من نیز خواهم آمد و با یزید بیعت میکنم. چون شب فرارسید و هوا تاریک شد بهمراه دو خواهرش زینب و ام کلثوم و برادرانش ابوبکر و جعفر و عباس و خانواده‌اش پنهانی به مکه گریخت! 🔆پاسخ شبهه: 1⃣پس از هلاکت معاویه و فشار ولید بر امام حسین علیه السلام برای بیعت با یزید ، ولید بالاجبار امام علیه السلام را به مجلس خود دعوت کرد . 2⃣امام حسين عليه السلام بر وليد وارد شد و (طبق آداب اسلامى) سلام كرد؛ وليد با خوشرويى پاسخ داد و او را نزد خويش نشاند. مروان بن حكم- با اين كه پيش از اين، بين وى و وليد كينه و نفرت حاكم بود- در مجلس حضور داشت .... امام عليه السلام فرمود: « آيا از حال معاويه به شما خبرى رسيده است؟ چرا كه وى مدّتى طولانى بيمار بود، اكنون حالش چگونه است؟». وليد آهى كشيد، آنگاه گفت: اى اباعبداللَّه! خداوند تو را در مرگ معاويه پاداش دهد! وى عموى صادقى! براى تو بود، كه اكنون طعم مرگ را چشيده است و اين نيز نامه اميرالمؤمنين يزيد است! امام حسين عليه السلام فرمود: «إنّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ، اكنون براى چه منظورى مرا خواسته اى؟!» وليد پاسخ داد: تو را براى بيعت دعوت كردم، و همه مردم با يزيد بيعت كرده اند! امام عليه السلام (براى اين كه آن مجلس بدون درگيرى پايان يابد) فرمود: «شخصى مانند من مخفيانه بيعت نمى كند، دارم بيعت من (اگر بخواهم بيعت كنم) علنى و در محضر مردم باشد! چون صبح شد، و تو مردم و ما را براى بيعت فراخواندى، تصميم ما و مردم يكسان خواهد بود!». 📚کامل ابن اثیر ج 3 ص ¾78 3⃣مطابق نقل شيخ مفيد امام عليه السلام فرمود ؛ «من گمان نمى كنم تو به بيعت پنهانى من با يزيد، قانع باشى، مگر آن كه من آشكارا بيعت كنم تا مردم همگى با خبر شوند». وليد گفت: آرى! امام عليه السلام فرمود: پس بگذار صبح شود، تا نظرت در اين مشخّص گردد». 📚الارشاد ص 374 4⃣مطابق نقل ابومخنف، امام عليه السلام پس از شنيدن خبر مرگ معاويه فرمود: « امّا پاسخم به تقاضاى بيعت تو آن است كه، كسى مانند من به طور پنهانى بيعت نمى كند و تو نيز اين نوع بيعت را كافى نمى دانى، جز آن كه بيعتم آشكارا ميان مردم باشد (تا از اين طريق از مردم بگيرى)». وليد گفت: آرى! امام فرمود: « بنابراين، وقتى كه (فردا) ميان مردم آمدى و همه مردم و ما را به بيعت فراخواندى، تصميم ما و مردم به گونه واحدى خواهد بود!». 📚کامل ابن اثیر ج 3 ص 378 وليد گفت: «اى اباعبداللَّه! سخن درستى گفتى و من اينگونه پاسخت را پسنديدم و من باورم درباره تو همين بود. اكنون برو در پناه خدا، تا فردا با مردم بيايى». مروان كه در حاضر بود، به وليد گفت: به خدا سوگند! اگر حسين هم اكنون از تو جدا شود و بيعت نكند، هرگز چنين فرصتى، به چنگ نخواهى آورد، مگر آنكه كشتار فراوانى ميان شما اتّفاق افتد. جلوى او را بگير و مگذار از نزد تو بيرون رود، تا بيعت كند و گرنه گردنش را بزن! امام عليه السلام ناگهان از جايش برخاست و فرمود: « اى پسر زرقاء (زن چشم كبودِ بد سيرت)، تو مرا مى كشى، يا او؟ به خدا سوگند! دروغ گفتى و گناه كرده اى!». 📚الارشاد ص 374 🔆ادامه در پست بعدی👇 ━💠🍃🖤🍃💠━ @thaqalayn110
1️⃣🔆 نشر یک حدیث جعلی در ایام نزدیک به 🔰 متاسفانه این روایت هم دارد در فضای مجازی دست به دست می شود که واقعا جای تاسف دارد که چطور عده ای جرات می کنند برای رسیدن به هدفی، هر حدیثی را جعل کنند و نشر دهند واقعا داریم به کجا می رویم؟؟؟ خداشاهد هست کانال های ضد اسلام ، این مطالب را با سرعت زیاد نشر می دهند و می گویند شیعیان برای عزاداری های خود هیچ دلیلی ندارند و روی آورده اند به جعل حدیث !!! عزیزان ، چرا داریم با دست خودمان ، آبروی اهل بیت را می بریم؟؟؟ حدیث زیر جعلی هست 👇 به امام صادق (علیه السلام)عرض شد: آقای من به فدایتان شوم!...وقتی کسی می میرد یا کشته می شود جلسه نوحه ای برای او می گیرند، و من مشاهده می کنم که شما و شیعیانتان از اول ماه محرم اقامه ی جلسه عزا می کنید. حضرت فرمودند: این چه حرفی است! هنگامی که هلال ماه محرم دمیده می شود ملائکه پیراهن امام حسین را آویزان می کنند در حالیکه پاره پاره شده از ضربه های شمشیر و آغشته به خون است؛ ما و شیعیانمان این پیراهن را با چشم دل (و نه با چشم ظاهری) می بینیم پس اشک های ما سرازیر می شود. جزایری، خصائص الزینبیه ص49 ، الهاشمی النجفی، ثمرات الاعواد، ص36 ⬅️ در مورد این روایت باید گفت در اولین منبعی که این روایت آمده است همین کتاب ثمرات الأعواد است که از تاریخ وفات مولف کتاب کمتر از نیم قرن می گذرد؛ و منبعی معاصر محسوب می شود. لذا باید دید این کتاب از چه منبع قبل از خودش و با چه سندی ذکر کرده است. در صورتی وقتی به کتاب مراجعه می کنیم؛ می بینیم نه منبعی برای روایت ذکر کرده است نه سندی برای روایت آورده است. لذا هیچ اعتمادی به روایت نیست؛ و باید از نشر آن جلوگیری کرد. این روایت حتی در مجامع روایی مفصل ما امثال بحارالأنوار، وسائل الشیعة و مستدرک الوسائل نیز نیامده است ⬅️ بخدا قسم راه زیاد است برای اثبات عزاداری برای امام حسین (ع) ، پس چرا به احادیث جعلی و راه غلط روی بیاوریم؟؟؟ ⬅️ یادمان نرود گناه حدیث دروغ به اهل بیت نسبت دادن اینقدر زیاد است که یکی از مبطلات روزه است ، بی تفاوت نباشیم خواهشا ⬅️ گفتن یک حدیث از سوی یک سخنران یا برنامه تلویزیونی، دلیل بر صحت آن حدیث نیست ! 👌 درست عزاداری کنیم، درست از مکتب اهل بیت دفاع کنیم ، درست اثبات عزاداری کنیم احسان عبادی/ مدرس مهدویت و پژوهشگر علوم حدیث و تاریخ ☆━🍂🖤🍂━☆ @thaqaleyn110
2️⃣🔆متن شبهه: چرا پس از گذشت سالیان متمادی از شهادت امام حسین همواره برای ایشان گریه و عزاداری می کنیم. 🔆پاسخ شبهه: بعد از بیان نکاتی مقدماتی،به برخی از فلسفه عزاداری اشاره می کنیم. 1گریه و عزاداری کردن برای مصائب امام حسین علیه السلام بر اساس دستور امامان اهل بیت و تاسی به سیره آن بزرگواران می باشد . 🔮امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « هر کس مصایب ما اهل بیت برایش بازگو شود و به اندازه بال پشه ای اشک چشم از او خارج شود ، خداوند تمام گناهانش را می آمرزد اگر چه به اندازه کف روی دریاها باشد » 📚وسائل الشیعه ج14 ص501 🔮امام سجاد علیه السلام فرمود؛ « هر مومنی که چشمش برای کشته شدن حسین چنان اشک بریزد که به صورتش روان شود ، خداوند در بهشت برایش اتاق هایی فراهم می کند که روزگارانی را در آن سپری کند ...خداوند چنین فردی را در روز قیامت از خشم خود و آتش در امان نگه می دارد » 📚ثواب الاعمال ص108 📚بحار الانوار ج44 ص281 🔮امام رضا علیه السلام خطاب به ریان بن شبیب چنین عرضه داشت ؛ « اگر می خواهی گریه کنی برای حسین گریه کن زیرا او را همانند گوسفندی سر بریدند ، آسمان و زمین برای قتل او گریه کردند ، با گریه بر او خداوند تمام گناهان صغیره و کبیره و کم و زیاد را می آمرزد ، اگر می خواهی در بهشت هم درجه ما باشی ، با حزن و مصیبت ما محزون و با فرح ما شاد باش » 📚عیون الاخبار ج1 ص299 📚امالی صدوق ص112 🔮و فرمود ؛ « برای حسین باید گریه کنان گریه کنند ، زیرا گریه بر اوگناهان بزرگ را از بین می برد ، پدرم امام کاظم زمانی که ماه محرم می شد دیگر خندان دیده نمی شد و پیوسته در غم و اندوه به سر می برد تا روز دهم محرم می شد که دیگر آن روز ، روز مصیبت و گریه و حزنش بود » 📚امالی صدوق ص111 🔮امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « حسین به گریه کنانش نگاه می کند و برای آنان استغفار می کند و می گوید ای گریه کن من اگر بدانی که خدا برایت چه آماده کرده است حتما بسیار خوشحال می شدی ...» 📚کامل الزیارات ص103 🔮راوی می گوید ما در نزد امام صادق علیه السلام بودیم که از حسین یاد کردیم و قاتلینش را لعنت کردیم . امام صادق شروع به گریه کردن کرد و ما هم همراه با او گریه کردیم و فرمود ؛ « حسین بن علی کشته اشک است ، و هیچ مومنی او را یاد نمی کند مگر آنکه گریه می کند » 📚بحار الانوار ج44 ص279 در نقل دیگری آمده است ؛ « هر گاه در نزد امام صادق سخن از امام حسین به میان می آمد ، دیگر کسی امام صادق را در آن روز خندان نمی دید» 📚کامل الزیارات ص108 🔰این روایات و روایات فراوان دیگری که از ذکر آن خود داری می شود ؛ 📚وسائل الشیعه ج14 ص500 باب66 📚بحار الانوار ج44 ص278 باب34 همه نشان دهنده رجحان عزاداری و گریه کردن برای حسین علیه السلام می باشد . این عزاداری ها چند فلسفه اساسی دارد ؛ 1⃣با نشر معارف اهل بیت در این محافل و مجالس ، حیات تازه ای بر روح اسلام دمیده می شود و مکتب و شریعت حفظ می شود . 2⃣باورهای دینی مردم با معارف اهل بیت تحکیم می شود . 3⃣نشان دهنده پیوند عمیق عاطفی میان شیعیان و امامان است . 4⃣اعلام وفاداری به مقام امامان و تعظیم و تکریم آنان تلقی می شود . 5⃣سبب انتقال فرهنگ شیعه به نسل های آینده می باشد. 6⃣سبب ایجاد روحیه جهاد و ایثار و از خود گذشتگی در افراد می گردد . 7⃣سبب حاکم شدن آرمان های اهل بیت در جامعه می گردد . 8⃣سبب خود سازی فردی و الگو گیری از اهل بیت می باشد . 👌با توجه به این فوائد است که امام صادق علیه السلام در مورد مجالس عزاداری و نشر معارف اهل بیت فرمود ؛ « این مجالس است که من آن ها را دوست دارم ، امر ما را زنده کنید ، رحمت خدا بر کسی باد که احیاء امر ما را کند » 📚وسائل الشیعه ج14 ص501 ❕در آینده بیشتر در مورد فلسفه عزاداری برای امام حسین علیه السلام توضیح خواهیم داد. ☆━🍂🖤🍂━☆ @thaqaleyn110
19.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 | چرا ایرانی‌ها در کربلا حضور نداشتند؟ 🔸محمدحسین رجبی دوانی، مورخ و پژوهشگر تاریخ اسلام قراره در محرم امسال طی گفت‌وگو با تبیان به سوالات و شبهات تاریخی درباره کربلا و واقعه عاشورا پاسخ بده ☆━🍂🖤🍂━☆ @thaqaleyn110
3️⃣🔆متن شبهه: افرادی را در عزاداری می بینم که به دروغ خود را به گریه کردن می زنند و وانمود می کنند که گریه می کنند اما گریه نمی کنند . برخی میگویند که این عمل ثواب دارد این سخن سندیت دارد؟! 🔆پاسخ شبهه: 1⃣تباکی یعنی خود را به گريه زدن، خود را گريان نشان دادن، خود را شبيه گريه كننده ساختن و حالت گريه به خود گرفتن است . 2⃣در راه احياى عاشورا و سوگوارى بر عزاى حسين علیه السلام ، هم گريستن، هم گرياندن و هم حالت گريه داشتن ثواب دارد. حتّى اگر كسى نگريد يا گريه اش نيايد، گرفتن اين حالت، هم در خود شخص حالت اندوه و تحسّر ايجاد مى کند، هم به مجلس عزا، چهره و رنگ غم مى بخشد. تباكى، همسويى با داغداران سوگ عاشوراست و مثل گريستن و گرياندن است. 3⃣در حديث امام صادق علیه السلام است ؛ «من انشد فى الحسين شعرا فتباكى فله الجنّة» هر كه درباره حسين، شعرى بگويد و تباكى كند، بهشت براى اوست.» 📚بحار الانوار ج 44 ص 282 4⃣در حديثى هم كه سيد بن طاووس نقل كرده، چنين است: «من تباكى فله الجنّة» « هر کس در مصیبت حسین تباکی کند ، بهشت برای اوست » 📚همان مدرک 5⃣ و در حديث قدسى خداوند آمده است ؛ «اى موسى هر يك از بندگانم كه در زمان شهادت فرزند مصطفى گريه كند يا حالت گريه به خود گيرد و بر مصيبت سبط پيامبر تعزيت گويد، همواره در بهشت خواهد بود. » 📚مستدرک سفینه البحار ج 7 ص 235 6⃣البته غير از تباكى در مصيبت ابا عبد اللّه الحسين علیه السلام ، حالت گريه به خود گرفتن در مناجات و دعا و از خوف خدا نيز مطلوب است و اين از نمونه هاى روانى تأثير ظاهر در باطن است . 7⃣ امام صادق علیه السلام درباره گريه بر گناه خويش و از خوف خدا مى فرمايد ؛ « اگر گريه ات نمى آید، خود را به حالت گريه در آور، پس اگر به اندازه سر مگسى اشك بيرون آمد، پس مرحبا به تو.» 📚بحار الانوار ج 90 ص 344 ☆━🍂🖤🍂━☆ @thaqaleyn110
4️⃣🔆متن شبهه: بارها شنیده ایم که مبلغین گرامی می گویند جریان عاشورا و کربلا از سقیفه برخاست !مگر چه پیوندی بین سقیفه و کربلا است که این قدر روی آن مانور داده می شود! 🔆پاسخ شبهه: 1⃣ديد جريان شناسانه در حوادث، ريشه حادثه عاشورا را در انحراف نخستين در رهبرى حكومت مى بيند كه در «سقيفه بنى ساعده» اتفاق افتاد. اگر جمعى از امّت پيامبر، نيم قرن پس از شهادت رسول اللّه در كربلا فرزند رسول اللّه را شهيد كردند، زمينه آن در حوادث گذشته و غصب خلافت و تصدّى آل ابو سفيان نسبت به حكومت اسلامى و كنار زدن ائمه از ولايت و رهبرى بود. از اين رو در زيارت عاشورا كسانى لعن مى شوند كه آغازگر ظلم بر اهل بيت پيامبر و بنيانگذار ستم به ذريّه رسول خدا بودند، و نيز كسانى كه به آن ستم نخست راضى شدند، همكارى يا سكوت كردند و زمينه ساز آن بودند، تا آنجا كه براى جنگ با عترت پيامبر، تمكين كردند: «لعن اللّه امّة اسّست اساس الظلم و الجور عليكم اهل البيت و لعن اللّه امّة دفعتكم عن مقامكم و ازالتكم عن مراتبكم الّتى رتّبكم اللّه فيها و لعن اللّه امّة قتلتكم و لعن اللّه الممهّدين لهم بالتّمكين من قتالكم ...». 2⃣در ماجراى كربلا، همه آنان كه از آغاز، اهل بيت را از صحنه اجتماعى و سياسى امّت كنار زدند و بر غصب حكومت اسلامى توطئه كردند، تا آنان كه بر كشتن او گرد آمدند و همراهى و متابعت كردند، شريكند. اين نكته در جاى ديگر زيارت عاشورا مطرح است ؛ «اللّهمّ العن اوّل ظالم ظلم حقّ محمّد و آل محمّد و آخر تابع له على ذلك، اللّهم العن العصابة الّتي جاهدت الحسين و شايعت و بايعت و تابعت على قتله، اللّهم العنهم جميعا». 3⃣توطئه سقيفه، تلاشى از سوى شرك شكست خورده در جبهه هاى بدر و احد و حنين بود، تا دوباره به سيادت جاهلى خود برسند و سفيانيان كوشيدند انتقام كشته هاى خود را از آل پيامبر، از طريق سلطه يافتن بر خلافت و تار و مار كردن بنى هاشم و عترت رسول بگيرند. طرح شورا و بيعت ساختگى سقيفه، ظاهرى فريبنده براى اعمال آن سياست بود 4⃣هواداران سقيفه، در سپاه كوفه بودند. امام حسين روز عاشورا با بدن مجروح، آنان را «شيعيان آل ابى سفيان» خطاب كرد كه نه دين داشتند، نه حرّيت. 📚لهوف ص 71 5⃣ ابن زياد وقتى با سر بريده حسين در طشت طلايى رو به رو شد، با چوبى كه در دست داشت بر لبهاى آن سر مطهّر مى زد و مى گفت ؛ « امروز انتقام روز بدر است » 📚بحار الانوار ج45 ص 154 6⃣ يزيد بن معاويه نيز پس از كشتن امام و سرمستى از پيروزى بر آن حضرت، در پيش چشم فرزندان او كه به اسارت در كاخ او برده شده بودند، آرزو كرد كه كاش نياكان كشته شده اش در بدر، زنده بودند و به يزيد مى گفتند دستت درد نكند. كشتن حسين و يارانش را در مقابل كشته هاى بدر دانست، منكر وحى و نزول جبرئيل شد و گفت اگر از آل احمد انتقام نگيرم، از نسل خندف نيستم ... 📚همان ص 167_ البدایه والنهایه ج 8 ص 192 7⃣حضرت زينب با خطاب «يا بن الطلقاء» به يزيد، اشاره به نيكان مشرك او كرد، كه در فتح مكّه، پيامبر آزادشان كرد، امام سجاد نيز به يزيد گفت: جدّ من على بن ابى طالب، در جنگ بدر و احد و احزاب، پرچمدار رسول اللّه بود، امّا پدر و جدّ تو، پرچمدار كفّار بودند. 📚بحار الانوار ج 45 ص 135 8⃣كربلا، صحنه تجديد كينه هاى مشركان و منافقان بر ضدّ آل اللّه بود و همان قدرت سياسى را كه ميراث رسول خدا بود و غاصبانه به دست دشمن افتاد، بر ضدّ عترت رسول به كار گرفتند و اين از شگفتيهاى تاريخ است! سيد الشهدا در خطابه خويش در عاشورا به سپاه كوفه چنين فرمود ؛ « شمشيرى را كه ما به دستتان داديم، عليه ما تيز كرديد و به روى ما شمشير كشيديد و آتشى را كه بر دشمنان شما و ما افروخته بوديم، بر خود ما افروختيد و با دشمنان خدا بر ضدّ اولياء اللّه همدست شديد » 📚مقتل الحسین خوارزمی ج 2 ص 6_ مناقب ج 4 ص 110 9⃣ اگر واقعه شوم سقيفه نبود، هرگز جنايتهاى بعدى كه اوج آن در عاشورا بود، پيش نمى آمد و مسير تاريخ اسلام و شيعه به گونه ديگرى بود. 🔮اگر پيمان مردم با «ولى» بود اگر پيوند با آل على بود 🔮نه فرمان نبى از ياد مىرفت نه رنج و زحمتش بر باد مى رفت 🔮نه زهرا كشته مى شد در جوانى نه مى شد خسته از اين زندگانى 🔮 نه خون دل نصيب مجتبى بود نه پرپر لاله ها در كربلا بود 🔮 نه زينب بذر غم مى كاشت در دل نه مىزد سر ز غم بر چوب محمل 🔮بقيع ما نه غم افزاى جان بود نه ويران و چنين بى سايه بان بود 📚شعر اهلبیت آفتاب ، محدثی ☆━🍂🖤🍂━☆ @thaqaleyn110
5️⃣🔆متن شبهه: برخی مطرح می کنند که مثلا شیعه برای مظلوم نمایی می گوید دشمنان قبر امام حسین را چندین بار تخریب کردند این چقدر سندیت دارد!اساسا انگیزه آنان از این عمل چه بوده ؟ 🔆پاسخ شبهه: 1⃣در این شکی نیست که زیارت قبر امام حسین علیه السلام همواره مورد تاکید و توصیه سایر امامان گرامی علیهم السلام بوده است ، چنان که امام باقر علیه السلام فرمود ؛ « شیعیان ما را به زیارت قبر امام حسین توصیه کنید زیرا زیارت قبر او برای هر شیعه ای که مقر به امامت او است لازم است» 📚بحار الانوار ج98 ص3 2⃣الهام ‏بخشى تربت خونين سيد الشهدا در راه مبارزه با ستم، سبب شد كه شيعه،همواره مرقد آن شهيد را تكريم و بر گرد آن تجمّع كند. توصيه ‏هاى اكيد ائمّه نيز نسبت به زيارت قبر امام حسين اين شور و الهام را مى ‏افزود. همين سبب شد كه حكّام ستمگر همواره احساس خطر كنند و اين كانون را از هم بپاشند. از دوران بنى اميّه كه زيارت آن حضرت، ممنوع و تحت كنترل بود، تا زمان هارون الرّشيد كه حتّى درخت سدرى را كه سايه‏ بان زائران بود قطع كردند ؛ 📚بحار الانوار ج 45 ص 398 3⃣مهم‏ترين جسارت نسبت به مزار امام حسين عليه السلام در تاريخ، مربوط به متوكّل عبّاسى است. وى از سال 232 تا 247 ق، تحت تأثير اهل حديث متعصّب بغداد، بر امور، سيطره داشت. منابع تاريخى، وى را دشمن اهل بيت عليهم السلام دانسته‏اند و گفته ‏اند كه دشمنى سختى با على بن ابى طالب عليه السلام و خانواده ‏اش داشت‏ . 📚الکامل فی التاریخ ج 4 ص 318 4⃣متوكّل عباسى، پاسگاهى در نزديكى كربلا زده و به افراد خويش فرمان اكيد داده بود كه هر كس را ديديد قصد زيارت حسين را دارد، بكشيد. 📚بحار الانوار ج 45 ص 404 5⃣به امر متوكّل، هفده بار قبر حسين علیه السلام را خراب كردند. 📚همان ص 410 6⃣ در يكى از اين نوبتها، «ديزج يهودى» را مأمور تغيير و تبديل و تخريب قبر مطهّر كرد. او نيز با غلامان خويش سراغ قبر رفت و حتّى قبر را شكافت و به حصيرى كه پيكر امام در آن بود برخورد كرد كه از آن بوى مشك مى‏ آمد. دوباره خاك روى آن ريختند و آب بستند و آن زمين را مى ‏خواستند با گاو، شخم بزنند كه گاوها پيشروى نمى‏ کردند. 📚بحار الانوار ج 45 ص 394 7⃣هارون الرشيد نيز يك بار به والى كوفه فرمان داد تا قبر حسين بن على را خراب كند. اطراف آن را عمارتها ساخته و زمينهايش را زير كشت و زراعت بردند. 📚تتمه المنتهی ص 240 8⃣ابن عساكر، نوشته است كه متوكّل، در سال 236 ق، دستور انهدام قبر امام‏ حسين عليه السلام را صادر كرد. پس، خانه ‏هاى اطراف قبر را تخريب و همه را مزرعه كردند و مردم را از زيارت آن قبر، منع كرده، آن جا را به صحرا، تبديل نمودند. مسلمانان، از اين كار، ناراحت شدند و مردمان بغداد، بر روى بام منازل و مساجد، متوكّل را دشنام دادند و شعرا، او را هجو كردند. 📚تاریخ دمشق ج 72 ص 167 9⃣به متوكّل خبر دادند كه مردم در سرزمين «نينوا» براى زيارت قبر حسين جمع مى ‏شوند و از اين رهگذر، جمعيّت انبوهى پديد مى‏ آيد و كانون خطرى تشكيل مى ‏شود. متوكّل به يكى از فرماندهان ارتش خود در معيّت تعدادى از لشكريان مأموريّت داد تا مرقد مطهّر را بشكافند و مردم را متفرّق ساخته، از تجمّع بر سر قبر آن حضرت و زيارت قبر او جلوگيرى كنند. او هم طبق دستور، مردم را از پيرامون قبر پراكنده ساخت. اين حادثه در سال 237 هجرى بود. ولى مردم در موسم زيارت، بازهم تجمّع كرده، عليه او شورش كردند و بى‏ باكانه به مأموران خليفه گفتند: اگر تا آخرين نفر هم كشته شويم، دست بر نمى‏ داريم. و بازماندگان ما به زيارت خواهند آمد. وقتى حادثه به متوكّل گزارش شد، به آن فرمانده نوشت كه دست از مردم بردارد و به كوفه بازگردد و چنين وانمود كند كه مسافرتش به كوفه در رابطه با مصالح مردم بوده ... تا اينكه در سال 247 باز تجمّع مردم زياد شد. به نحوى كه در آن محلّ، بازارى درست شد. مجدّدا بناى سخت‏گيرى گذاشتند. 📚اعیان الشیعه ج 1 ص 628 🔟روز به روز بر زائران افزوده مى‏ شد، متوكّل سردارى فرستاد و ميان مردم اعلام كردند كه ذمّه خليفه از كسى كه به زيارت كربلا رود بيزار است. بازهم آن منطقه را ويران كردند و آب بستند و شخم زدند و قبر را شكافتند. 📚تتمه المنتهی ص 241 1⃣1⃣آرى ... «زيارت اين خاك است كه توده مردم را يارى مى ‏دهد تا به انقلاب حسين علیه السلام و به جهاد و مبارزه او عليه ظلم بينديشند و به رسوا كردن دستگاه حاكم بنشينند. چنين است كه اين خاك- خاك كربلا- سمبل و شعار مى‏ شود و طواف آرامگاه حسين، با صد طواف كعبه مقابل مى ‏شود و حتّى بر آن ترجيح مى‏ يابد.» 📚مجموعه آثار شریعتی ج 7 ص 20 ☆━🍂🖤🍂━☆ @thaqaleyn110