#شبهات_محرم
8️⃣1️⃣🔆متن شبهه:
ابراهيم #مالک_اشتر چرا #امام_حسين (ع) را در #جنگ ياري نکرد؟
🔆 پاسخ شبهه:
1⃣ابراهیمِبْنِ مالِکِ اَشْتَرِ نَخَعی، ابوالنعمان (مق72ق/691م)، سردار معروف عرب به حمایت از مختاربن عُبَید ثَقَفی به خونخواهی حسینبن علی(ع) بر ضدّ اُمویان قیام کرد.
2⃣از زندگی ابراهیم پیش از پیوستن به مختار آگاهی در دست نیست جز آن که گفتهاند در جنگ صفّین در زمرۀ یاران علیبن ابیطالب(ع) و در رکاب پدرش مالک اشتر (ﻫ م) با معاویه جنگ کرد.(1)
3⃣احتمالاتی نسبت به ملحق نشدن وي به امام حسين وجود دارد:
1.عدم آگاهي از خروج امام.
2.كوتاهي كردن.
در فرض دوم نه تنها ابراهيم بن مالك، بلکه بسياري از خواص توفيق همراهي با امام حسين را نداشتند. اما پاسخ چرايي اين مطلب را از كلام صاحب تنقیح المقال بيان مي داريم:
امام حسین (ع) در مدینه یا مکه فردی را مکلف به همراهی نکرد. امام حسین هنگامی که از حجاز به طرف عراق حرکت کرد، می دانست که به فیض شهادت خواهد رسید، ولی به ظاهر، به قصد جنگ و نبرد مسلحانه حرکت نکرد، تا بر همه مکلفان واجب شود که به عنوان جهاد، با او همراه شوند؛ بلکه بر اساس وظیفه خود، یعنی به دست گرفتن رهبری ظاهری و پیشوایی مردم، که حضرتش را دعوت کرده بودند، حرکت کرد. در این صورت بر دیگران واجب نیست که با او هم سفر شوند. اگر کسی هم همراهی نکند، گناهی را مرتکب نشده است. گناهکار فردی است که در قیام کربلا و محاصره امام حسین در روز عاشورا حضور داشته و با آن حال از همراهی امام تخلف کرده، به یاری حضرتش نشتافته است.
4⃣اما کسانی که در حجاز بودند و از اول با امام نیامدند، از ابتدا مکلف به حرکت و همراهی با امام نبودند. عدم همراهی آنان تخلف و موجب فسق و گناه آنان نیست.
5⃣مامقانی پس از بیان این مقدمات می گوید:
بنا بر این، تعدادی از صالحان و خوبان بودند که در آن هنگام، شرف شهادت برای آنان نوشته نشده بود و در حجاز ماندند. شکی نیست که احدی در عدالت آنان تردیدی نداشته است. پس نیامدن محمد حنفیه و عبدالله جعفر به علت سرپیچی یا انحراف ایشان نبوده است.(2)
نسبت به خواص در كوفه، علامه مجلسی نقل می کند:
6⃣امام حسین، قبل از شهادتش به بنی هاشم نوشت:
«من الحسین بن علی الی بنی هاشم، اما بعد، فانه من لحق بی منکم استشهد معی و من تخلف لم یبلغ الفتح و السلام ؛ اما بعد، هرکس از شما با من باشد، به شهادت خواهد رسید و افرادی که با من نیامدند، به درجه فتح نایل نمی شوند!».
وی بعد از ذکر روایت فوق می نویسد:
جمله: «به فتح نایل نمی شود». این احتمال را می رساند که امام (ع) دیگران را بین آمدن به کربلا و نیامدن مخیر کرده بود؛ پس چون آمدن آنان امر واجبی نبود، بلکه تخییری بود، تخلف از آن، گناه محسوب نمی شود.(3)
پي نوشت ها:
1. دائره المعارف بزرگ اسلامی، ج2 ص450.
2. تنقیح المقال فی علم احوال الرجال، مامقانی، ص112، بی جا، چ الحیدریة؛ بحارالانوار، ج 42، ص 81.
3. بحار الأنوار، ج 44، ص 233- 298، 1403 - 1983م، دار إحياء التراث العربي، بيروت./منبع:همان
━💠🍃🖤🍃💠━
@thaqalayn110
ثقلین بابِ حطه
▫️حكمت 4 #نهج_البلاغه: ارزش هاى اخلاقى و ضد ارزش ها امام در چهارمين كلمه از كلمات قصارش به پنج وصف
📌شرح اجمالی از قسمت چهارم #حکمت4 #نهج البلاغه
آنگاه در چهارمين جمله مىفرمايد: «تقوا و پرهيزگارى سپرى است (در برابر گناهان و خطرات شيطان و هواى نفس)»؛ (وَ الْوَرَعُ جُنَّةٌ) . ورع به معناى تقوا يا حد اعلاى تقواست به گونهاى كه انسان حتى از شبهات پرهيز كند. اين فضيلت انسانى از حالت خداترسى باطنى سرچشمه مىگيرد كه چون در برابر او گناهى ظاهر شود سدى در ميان او و گناه ايجاد كند. تعبير به «جنة» تعبير جالبى است، زيرا سپر وسيلهاى دفاعى در مقابل آماج تيرهاى دشمن يا شمشيرها و نيزههاست گويا هواى نفس و شيطان پيوسته قلب انسان را هدف تيرهاى خود قرار مىدهد و انسان با ورع به وسيلۀ اين سپر مىتواند از آزار آنها در امان بماند. در حديثى از رسول خدا صلى الله عليه و آله مىخوانيم: «لِكُلِّ شَىْءٍ أُسٌّ وَ أُسُّ الْإيمٰانِ الْوَرَعُ؛ هر چيز اساس و شالودهاى دارد و شالودۀ ايمان ورع است». در حديثى كه از امير مؤمنان على عليه السلام در غرر الحكم نقل شده مىخوانيم: «عَلَيْكَ بِالْوَرَعِ فَإنَّهُ عَوْنُ الدّيٖنِ وَ شَيْمَةُ الْمُخْلِصيٖنَ؛ بر تو باد به پيشه كردن ورع، زيرا (بهترين) ياور دين و روش مخلصان است»
━💠🍃🖤🍃💠━
@thaqalayn110
#شبهات_محرم
9️⃣1️⃣🔆متن شبهه
در فیلم مختار محمد حنفیه را نشان می دهد که شیعه از او حساب می برد چرا محمد حنفیه در قیام امام حسین #شرکت نکرد آیا او هم از جمله توابین بود
🔆پاسخ شبهه:
1⃣ محمد حنفیه ، يكى از فرزندان رشيد امير مؤمنان على علیه السلام است و «حنفيّه» لقب مادر اوست و اسمش «خوله» دختر يكى از مردان با شخصيّت طايفه «بنى حنيفه» است كه در يكى از جنگهاى اسلامى اسير شد و مى خواستند او را بفروشند، على (ع) او را آزاد كرد و به همسرى خود در آورد. او شجاعت را از على (ع) به ارث برده بود و مى گويند گاهى زرههاى محكم را با دست پاره مى كرد و به همين دليل امام (ع) در جنگ «جمل» پرچم را به دست او سپرد و در جنگ «صفّين» جناح چپ #سپاه على (ع) به دست او و «محمّد بن ابى بكر» و «هاشم مرقال» بود.
📚مستدرکات رجال الحدیث ج 7 ص 77
2⃣او نسبت به امام حسن و امام حسين عليهما السلام بسيار متواضع بود و فرزندان على علیه السلام را از حضرت #فاطمه را بسيار احترام مى گذارد.
3⃣روزى به او گفتند على تو را به ميدانهاى خطرناك مى فرستد ولى از فرستادن حسن و حسين خوددارى مى كند، در حالى كه آنها هم برادر تواند! او در جواب مى گويد ؛
«حسن و حسين همچون چشمان او هستند و من همچون بازوان او و انسان به
وسيله بازوهايش از چشمش دفاع مى كند».
📚شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید ج 1 ص 244
4⃣بعضى «محمّد بن حنيفيّه» را متّهم مى كنند كه او بعد از امام حسين دعوى امامت داشت و يا حتّى دعوى مهدويّت ، ولى مرحوم «شيخ مفيد» در اين زمينه سخن روشنى دارد، مى گويد: «محمّد حنفيّه» هرگز ادّعاى امامت نكرد و كسى را به سوى خود فرا نخواند بلكه ديگران چنين نسبتهايى به او داده اند و مدّعى امامت و يا مهدويّت او بوده اند و #طايفه «كيسانيّه» جزء چنين مدّعيانى محسوب مى شوند».
📚الفصول المختاره ص 300
5⃣يكى از نشانه هاى #جلالت مقام او اين است كه امام حسين علیه السلام هنگامى كه مى خواست از مدينه به سوى مكّه حركت كند او را وصى و نماينده خود در مدينه قرار داد تا اخبار آن جا را به او برساند و وصيتنامه معروف خود را كه در مقاتل آمده، به او سپرد ، و علت عدم حضور او در کربلا همین بود که امام حسین علیه السلام وظیفه اطلاعاتی را بر عهده او گذاشته بود چنان که می نویسند ؛
« محمّد بن حنفيّه، سخن خويش با برادر را قطع نمود و شروع به گريه كرد. حسين عليه السلام نيز مدّتى با او گريست و آن گاه فرمود: «برادرم! خداوند، تو را پاداش خير دهد! حقيقتا برايم خيرخواهى كردى و به صواب و حقيقت، راهنمايى نمودى. اميدوارم كه رأى تو، استوار و درست باشد. من تصميم بر خروج به سمت مكّه دارم و خودم، برادرانم، برادرزاده ها و دوستارانم را براى اين #كار، مهيّا ساخته ام. نظر آنان، نظر من و تصميم آنان، تصميم من است؛ امّا تو اى برادرم منعى نيست كه در مدينه بمانى و از سوى من مراقب حوادث باشى و چيزى از اخبار آنان را از من پنهان نكنى».
📚الفتوح ج 5 ص 20 _ بحار الانوار ج 44 ص 329
6⃣علامه حلی نیز نقل می کند که محمد حنفیه به سبب بیماری نمی توانست حسین علیه السلام را همراهی کند ، لذا امام حسین ماموریت دیده بانی در مدینه را به او #محول کرد .
📚سفینه البحار ج 2 ص 388
━💠🍃🖤🍃💠━
@thaqalayn110
ثقلین بابِ حطه
📻 پای منبر استاد سیدعلی حسینی #خامنهای حفظه الله 📻 📻 #صوت_کامل سلسله جلسات طرح کلی اندیشۀ اسلامی د
بسم الله الرحمن الرحیم
🔰نکاتی اجمالی از درس#یازدهم کتاب "طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن "
✍ابوالفضل نجفی
📌افغیر الله ابتغی حَکَماً و هو الذی انزل الیکم الکتاب...
🔹️در این آیه مسئله حکومت و داوری خداست کاه از همه اولی تر است به حکومت و داوری.
📌و تمت کلمه ربکم صدقا و عدلا لامبدل لکلماته و هوالسمیع العلیم
🔸️در این آیه مسئله تخلف ناپذیری دین و فرمان خداست که #دشمن و #کافر و#معاند و #معارض ،هر غلطی میخواهد بکند،بکند؛فرمان خدا مضی ست و تمام شده است.
📌و ان تطع اکثر من في الارض یضِ لّوک عن سبیل الله ان یتبعون الا الظن و ان هم الا یخرصون
🔹️باید از خدا اطاعت کرد نه از هواها و هوس ها.
▪️▫️کسانی که راه و شیوه هایی برای زندگی مردم جعل می کنند و پیشنهاد می کنند؛آیا یقین به صحت آن دارند؟
خدا با تئوری کسی را اراده نمی کند؛با متن واقعیت،با علم و دانش به معنای واقعی،انسان ها را راه راست هدایت می کند.
📌فکلوا مما ذکر اسم الله علیه ان کنتم بآیاته مؤمنین
🔸️ابتدائا انسان تعجب می کند بعد از این مطالب کلی یک دفعه می گوید که آنچه که نام خدا بر آن برده شده است،بخورید!مسئله فرعی!
▫️چه ارتباطی به هم دارند؟
1️⃣اولا: در نظر پروردگار همه ی مسائل در یک سطحند.
برای پروردگار عالم،آنچه مایه #سعادت انسان است،به عنوان یک فرمان مطرح است.
2️⃣ثانیا: در زندگی باید جهت گیری داشته باشیم.حتی وقتی شکمت را هم پر میکنی،برای خدا باشد.اگر چه نیاز اصیلی ست، اما در زندگی تو،اصل نیست،در #زندگی تو اصل #خداست و #جهت_گیری خداست.
📌و ذروا ظاهرا الاثم و باطنه ان الذین یکسبون الاثم سیجزون بما کانوا یقترفون
🔹️▫️یک کارهایی هست که#عواقب و #اشکالاتش، عواقب سوئش ظاهر است. #قتل_نفس معلوم است که کار بدی است.▫️یک کارهایی هم گناه بودنش درست و ظاهر و بارز و نمایان نیست.کوچک شمردن اطاعت از غیر خدا کردن،از این نوع است.
📌ان الشیاطین لیوحون الی اولیائهم لیجادلوکم
🔸️شیطان ها و قطب های شرارت به دوستان و هم جبهگان خود الهام میدهند تا با شما مجادله کنند.
▪️شما تکلیفتان این است که اطاعت نکنید.و الا مشرکید.
━💠🍃🖤🍃💠━
@thaqalayn110
ثقلین بابِ حطه
📌شرح اجمالی از قسمت چهارم #حکمت4 #نهج البلاغه آنگاه در چهارمين جمله مىفرمايد: «تقوا و پرهيزگارى س
📌شرح اجمالی از قسمت پنجم #حکمت_4نهج_البلاغه
سپس در پنجمين و آخرين جمله مىفرمايد: «رضايت و خشنودى (از تقديرات الهى) بهترين همنشين است»؛ (وَ نِعْمَ الْقَرِينُ الرِّضَى) . همنشين خوب كسى است كه به انسان آرامش بخشد و او را از بىتابى در برابر مشكلات باز دارد و در او روح اميد بدمد و تمام اين آثار در راضى بودن به قضاى الهى است. آنكس كه مقدرات را از سوى خداوند حكيم و مهربان مىداند هرگز از مصائبى كه به هر حال در دنيا روى مىدهد و مشكلاتى كه گريبان انسان را ناخواسته مىگيرد ناراحت نمىشود و بىتابى نمىكند و اعصاب خود را در هم نمىكوبد. البته اين بدان معنا نيست كه انسان در برابر هر حادثهاى تسليم شود، بلكه به اين معناست كه تمام كوشش خود را براى پيروزى بر مشكلات به كار گيرد؛ ولى اگر حوادثى خارج از حيطۀ قدرت او رخ دهد در برابر آن راضى باشد و زبان به ناشكرى نگشايد و جزع و بىتابى نكند. در روايتى آمده است كه موسى بن عمران عليه السلام به پيشگاه خداوند عرضه داشت: مرا به عملى راهنمايى كن كه اگر آن را انجام دهم رضاى تو را به دست آورده باشم. خداوند به او وحى فرستاد كه رضاى من (گاه) در ناخوشنودى توست و طاقت آن را ندارى... موسى بر زمين به سجده افتاد عرض كرد خداوندا افتخار سخن گفتنت با من را به من بخشيدهاى و پيش از من به كس ديگرى ندادهاى و هنوز مرا به عملى راهنمايى نكردهاى كه با آن رضا و خوشنودىات را به دست آورم «فَأَوْحَى اللَّهُ إِلَيْهِ أَنَّ رِضَايَ فِي رِضَاكَ بِقَضَائِي؛ خداوند به او وحى فرستاد كه رضاى من در اين است كه تو راضى به قضاى من باشى». *** [گفتار حكيمانه] 5 و قال عليه السلام الْعِلْمُ وِرَاثَةٌ كَرِيمَةٌ، وَ الْآدَابُ حُلَلٌ مُجَدَّدَةٌ، وَ الْفِكْرُ مِرْآةٌ صَافِيَةٌ . امام عليه السلام فرمود: علم و دانش ميراث گرانبهايى است، آداب (انسانى) لباس زيبا و كهنگىناپذير است و فكر آئينۀ صافى است
━💠🍃🖤🍃💠━
@thaqalayn110
#شبهات_محرم
0️⃣2️⃣🔆 متن شبهه :
اگر یزید آب را بر امام حسین (ع) بست ، در حقیقت انتقام بستن چاه های آب در جنگ بدر توسط پیامبر (ص) به روی مشرکین قریش بوده...
🔆پاسخ شبهه :
1️⃣ در برخی تواریخ نقل شده است که وقتی پیامبر (ص) شورای نظامی قبل جنگ را تشکیل دادند، فردی به نام حباب بن منذر پیشنهاد داد که در نزدیک ترین چاه فرود بیایند و بقیه چاه ها را از بین ببرندو بر سر چاهی که فرود آمدند حوضی بسازند و دست دشمن را از آب کوتاه کنند. پیامبر (ص) از این پیشنهاد خوشحال شدند.
2️⃣ اما چند نقد به این مطلب هست ، داستان به صورتی نقل شده است که پیامبر (ص) ابتدا در یک منطقه دیگری فرود آمده بود و بعد از اظهار نظر حباب ، فهمید اشتباه کرده !!! که این با عصمت پیامبر (ص) حتی از خطاهای دنیایی هم در تناقض است.
3️⃣ این در تاریخ ثبت است که مشرکین ، زودتر از مسلمین وارد بدر شدند ، پس به هیچ وجه معقول نیست که آنها در جایی بی آب فرود بیایند ، در ضمن مکانی که مشرکین در آن آمدند ، به نام " عدوه قصوی " بود ، یعنی آن کتاره وادی " یلیل " که از مدینه دورتر بود و دارای آب و زمینی مناسب بود ، اما محلی که سپاه اسلام در آن بود به نام " عدوه دنیا " بود ، یعنی آن وادی ای که به مدینه نزدیک تر بود (چون پیامبر در مدینه بود) این محل آب چندانی نداشت و همچنین زمینی رملی و شنی هم داشت که پا در آن فرو می رفت و راه رفتن سخت بود.
📚 سیره ابن کثیر ج2 ص 400 - الدر المنثور ج 3 ص 171 - سیره حلبی ج2 ص 154
4️⃣ اما ممکن است افرادی بگویند نه،ما آن منابعی که بستن آب را گفته قبول داریم، باشه حالا سراغ جواب به این افراد می رویم :
جناب ابن اسحاق از مورخین مشهور به صراحت گفته است که وقتی برخی مشرکین وارد قسمت مسلمین شدند برای خوردن آب، پیامبر (ص) به مسلمین گفت که جلوی مشرکین را نگیرند تا آنها آب بخورند و این مطلب را ابن اثیر در کتاب مشهور تاریخش آورده.
حتی خود طبری هم در کتابش معروف به تاریخ طبری آن را آورده است ، پس پیامبر (ص) حتی اگر آب را بسته هم باشد اولا به خاطر محدود کردن منطقه جنگ بود تا از پراکندگی و حمله از نقاط دیگر جلوگیری کنند، ثانیا هروقت مشرکین آب می خواستند ، جلوی آنها را نمی گرفت ، بر خلاف واقعه کربلا
📚 تاریخ ابن اثیر ( الکامل فی التاریخ ج2 ص 123 ) - ترجمه تاریخ طبری ج 3 ص 961
5️⃣ همین رویه را امیرالمومنین (ع) هم در جنگ صفین انجام دادند ، در این جنگ ابتدا معاویه آب را بر یاران امام علی (ع) بست ، حضرت یک خطبه حماسی غرا و فوق العاده عالی بیان فرمودند که هر کس نهج البلاغه کار کرده باشد می داند آن خطبه چقدر عالی و زیباست (خطبه 51 ) ، بعد این خطبه ، یاران حضرت شور عجیبی پیدا کردند و آب را پس گرفتند ، خواستند تلافی کنند و آب را به روی معاویه و یارانش ببندند که حضرت از این کار منع کرد.
بستن آب ، سیره اهل بیت(ع) نبوده.
6️⃣ در ضمن حتی آیه قرآن و شان نزول آیه 11 سوره انفال این نظریه ما را تائید می کند که مسلمین هم آب زیادی نداشتند و آن شب به دستور پیامبر (ص ) حوض هایی درست کردند و باران آمد و این باران باعث شد آن حوضها پر از آب بشوند و مسلمین هم دارای آب بشوند. همین باران باعث شد آن زمین شنی زیر پای مسلمین هم سفت شود و رفت و آمد آنها راحت تر شود.
7️⃣ منطقه بدر فقط یک چاه نداشت که اگر بر فرض مسلمین آن را می بستند دیگر هیچ چاهی وجود نمی داشت !
بلکه مشرکین می توانستند از آب چاه های دیگر استفاده کنند ، جایی هم ننوشته که مشرکین بر اثر تشنگی از پای در آمدند !
8️⃣ اینکه بیاییم و این وقایع را که بین دو لشکر نظامی شکل گرفته را با واقعه کربلا مقایسه کنیم که در آن زنان و کودکان بودند و همچنین از روز هفتم محرم، آب به صورت کامل بسته شد و به کسی حتی اجازه نوشیدن جرعه ای نمی دادند ، یک قیاس مضحک و بی اساس است.
✅ در نقل این مطالب از کتاب ارزشمند " الصحیح من سیره النبی (ص) " تالیف علامه سید جعفر مرتضی عاملی بهره گرفته شده است.
━💠🍃🖤🍃💠━
@thaqalayn110
🔴 زیارت امام زمان (عج) در روز جمعه
🔵 اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا حُجَّةَ اللهِ في اَرْضِهِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا عَيْنَ اللهِ في خَلْقِهِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا نُورَ اللهِ الَّذي يَهْتَدي بِهِ الْمُهْتَدُونَ، وَيُفَرَّجُ بِهِ عَنِ الْمُؤْمِنينَ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا الْمُهَذَّبُ الْخآئِفُ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا الْوَلِيُّ النّاصِحُ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا سَفينَةَ النَّجاةِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا عَيْنَ الْحَيوةِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ صَلَّي اللهُ عَلَيْكَ وَعَلي آلِ بَيْتِكَ الطَّيِّبينَ الطّاهِرينَ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ عَجَّلَ اللهُ لَكَ ما وَعَدَكَ مِنَ النَّصْرِ وَظُهُورِ الاَْمْرِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يامَوْلايَ، اَنـَا مَوْلاكَ عارِفٌ بِاُوليكَ وَاُخْريكَ، اَتَقَرَّبُ اِلَي اللهِ تَعالي بِكَ وَبِآلِ بَيْتِكَ، وَاَنْتَظِرُ ظُهُورَكَ، وَظُهُورَ الْحَقِّ عَلي يَدَيْكَ، وَاَسْئَلُ اللهَ اَنْ يُصَلِّيَ عَلي مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد، وَاَنْ يَجْعَلَني مِنَ الْمُنْتَظِرينَ لَكَ وَالتّابِعينَ وَالنّاصِرينَ لَكَ عَلي اَعْدآئِكَ، وَالْمُسْتَشْهَدينَ بَيْنَ يَدَيْكَ في جُمْلَةِ اَوْلِيآئِكَ، يا مَوْلايَ يا صاحِبَ الزَّمانِ صَلَواتُ اللهِ عَلَيْكَ وَعَلي آلِ بَيْتِكَ، هذا يَوْمُ الْجُمُعَةِ وَهُوَ يَوْمُكَ، الْمُتَوَقَّعُ فيهِ ظُهُورُكَ، َالْفَرَجُ فيهِ لِلْمُؤْمِنينَ عَلي يَدَيْكَ، وَقَتْلُ الْكافِرينَ بِسَيْفِكَ، وَاَنَا يا مَوْلايَ فيهِ ضَيْفُكَ وَجارُكَ، وَاَنْتَ يا مَوْلايَ كَريمٌ مِنْ اَوْلادِ الْكِرامِ، وَمَأْمُورٌ بِالضِّيافَةِ وَالاِْجارَةِ، فَاَضِفْني وَ اَجِرْني، صَلَواتُ اللهِ عَلَيْكَ وَعَلي اَهْلِ بَيْتِكَ الطّاهِرينَ.
#جمعه
#امام_زمان
━💠🍃🌺🍃💠━
@thaqalayn110
📌تفسیر اجمالی در بیان #امام_خامنه_ای
سوره مبارکه الأحزاب آیه ۳۳
إِنَّما يُريدُ اللَّهُ لِيُذهِبَ عَنكُمُ الرِّجسَ أَهلَ البَيتِ وَيُطَهِّرَكُم تَطهيرًا
لزوم التزام پیروان اهل بیت(علیهمالسّلام) به حرکات آنان
خداوند متعال دربارهی اهلبیت پیغمبر با صراحت تمام در قرآن بیانی دارد که این بیان دربارهی کمتر مجموعهای در قرآن تکرار شده است و آن این است: اِنَّما یُریدُ اللهُ لِیُذهِبَ عَنکُمُ الرِّجسَ اَهلَ البَیتِ وَ یُطَهِّرَکُم تَطهیرًا. معرّف اهلبیت طهارت آنها و تطهیر الهی نسبت به آنها است؛ خب، این تطهیر ابعاد زیادی دارد. اگر مجموعهای خود را منتسب به اهلبیت (علیهمالسّلام) میداند، باید لوازمی را ملتزم باشد -این عرض ما است- لوازمی هست که باید به این لوازم ملتزم شد. تلاش ائمّه (علیهمالسّلام) عبارت بود از مجاهدت در این چند هدف: اوّلا زنده نگه داشتن معارف حقّهی اسلامی، اصول و مبانی اسلامی؛ اینها را زنده نگه دارد. سعی حکومتهای ظالم و طواغیت امّت این بوده است که معارف اسلامی را یا نابود کنند یا قلب بکنند، عوض کنند، تحریف کنند. یکی از مهمترین رشتههای حرکات ائمّه (علیهمالسّلام) ایستادگی در مقابل این بوده؛ حفظ معارف اسلامی، احیاء معارف اسلامی.
یکی از کارهای دیگر ائمّه (علیهمالسّلام) اقامهی احکام الهی بوده است. سعی در اقامهی احکام الهی؛ چه در زمانی که حکومت دستشان بود، چه آن زمانی که از حکومت و از قدرت برکنار بودند. تلاششان مصروف بود برای اینکه بتوانند احکامالهی را در جامعه محقّق کنند. یک کار دیگر ائمّه (علیهم السّلام) مجاهدت فیسبیلالله بود که شما در زیارت ائمّه میخوانید: أشهَدُ أنّکَ جاهَدتَ فِیاللهِ حَقَّ جِهادِه؛حقّ جهاد؛ یعنی هیچ کم نگذاشتهاند در مجاهدت در راه خدا؛ با همهی وجود، با همهی توان، با همهی ظرفیّت در راه خدا مجاهدت کردند.
یک بخش مهمّ از این مجاهدت که خود یک سرفصل جداگانهای است، مبارزهی با ظلم و مبارزهی با ظالم بوده است. زندگی ائمّه (علیهم السّلام) سر تا پا عبارت است از مبارزهی با ظلمه، مبارزهی با ظلم. علّت آن فشارها و مسموم شدنها و #شهید شدنها و مانند اینها هم همهاش همین بوده است؛ چون با ظلم و ظالم مبارزه میکردند. این زندگی ائمّه است. ما حالا میخواهیم پیروان اهلبیت باشیم؛ باید این چیزها را رعایت کنیم. بایستی معارف اسلامی را ترویج کنیم؛ بایستی اقامهی احکام الهی را جزو اهداف خودمان بدانیم؛ باید در راه خدا با همهی وجود مجاهدت کنیم؛ باید با ظلم بجنگیم، با ظالم بجنگیم، #مبارزه کنیم؛ این وظیفهی ما است. خب، مجاهدت فقط جنگ نظامی نیست؛ #مجاهدت اعم است از انواع مبارزات، از مبارزات #فرهنگی گرفته تا مبارزات #سیاسی تا مبارزات #اقتصادی؛ اینها همه داخل در عنوان مجاهدت است. ذهن فقط نرود به جنگ نظامی؛ یک وقتی هم ممکن است در یکجایی #جنگ_نظامی پیش بیاید لکن همهی مجاهدت آن نیست.۱۳۹۴/۰۵/۲۶
━💠🍃🖤🍃💠━
@thaqalayn110
#شبهات_محرم
1️⃣2️⃣🔆 متن شبهه :
دليل عزاداري در الان براي اهل بيت عليهم السلام که 1400 سال پيش به شهادت رسيدند چيست ؟ چرا کسي که 1400 سال پيش شهيد شده است در اين زمان هم ما عزاداري ميکنيم؟
🔆 پاسخ شبهه :
1⃣ فلسفه ي عزاداري اظهار حزن و ماتم است حزن در مصيبتي است که به ناحق بر ايشان وارد شده است و عزاداري نشانه محبت است اين گريه گريه محبت و پيروي است عزاداري، در حقيقت زنده نگه داشتن روزي است که در آن خون خليفه خدا و انسان کامل و حجت خدا بر زمين ريخته شده لذا روز کمي نيست روز بسيار مهمي است و اگر در اين مصيبت انسان شب و روز گريه کند باز هم کم است.
2⃣ به همين جهت امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) در زيارت ناحيه مقدسه خطاب به امام حسين (علیه السلام) مي فرمايد اگر نبودم تا در کربلا جانم را فداي شما کنم در عوض در مصيبت شما شب و روز اشک مي ريزم و اگر اشکم تمام شد خون گريه مي کنم! عزاداري وسيله اي براي اظهار همدردي با معصومين (علیهم السلام) در مصيبتي است که بر ايشان وارد شده نوعي حمايت از مظلوم است و اينکه هميشه حس حمايت از مظلوم را در عزادار زنده نگه مي دارد.
3⃣ شخص عزادار به جايي مي رسد که خود را خونخواه امام مظلوم مي داند بلکه بالاتر اينگونه قلمداد مي کند که، خون خودش ريخته شده است لذا با عزاداري اعلام دادخواهي از خون آنها يا خون خود مي کند به همين جهت در زيارت عاشورا دو بار سخن از طلب ثار و يا خونخواهي به ميان آمده در يکجا «طلب ثارکم» آمده (خونخواهي شما اهلبيت علیهم السلام و در جايي بعدي «طلب ثاري» (خونخواهي خودم) آمده اين اوج نزذيکي عزادار با آن امام شهيد است که خود را نيز جزء شهداي رکاب حضرت مي بيند در يک فراز چنين مي گويد:«وَ أَنْ يرْزُقَنِي طَلَبَ ثَارِي مَعَ إِمَامٍ هُدًي ظَاهِرٍنَاطِقٍ بِالحَقّ مِنکُم»«ثاري» يعني خوني که خون خواهش من هستم. اما اين را هم ميداند که خودش به تنهايي نه قادر به خونخواهي امام از ظالمين جهان است و نه حق صدور حکم جهاد عليه آنان را دارد.
4⃣ فلذا با حفظ مقام خون خواه بودن براي خود، آن را به زمان ظهور موکول ميکند تا در معیت امام زمان عليهالسلام به آن اقدام نمايد. اگر عزاداري نباشد به طور قطع راه و هدف معصومين که در راه حق به شهادت رسيدند کم رنگ خواهد شد اين عزاداري است که براي ما روشن مي کند چه کسي؟ کجا؟ به دست چه کسي؟ و براي چه؟ به شهادت رسيده است به همين جهت است که امام خميني (ره) فرمودند: اين محرم و صفر است که اسلام را زنده نگه داشته است.
5⃣ شخص عزادار سعي مي کند به جهت عشق و محبت زياد خود به ايشان دائما حس همدري، و حزن و اندوه را در دل خود از طريق عزاداري و اشک ريختن بر مصائب ايشان، با شور و حرارت زنده نگه بدارد و مطمئنا از اين کار لذت برده و نشاط معنوي خاصي به دست مي آورد چرا که مي داند با اين عمل، دل محبوب را به دست آورده و معشوق را از خود راضي مي کند آثار تربيتي زيادي نيز بر اين عزاداري مترتب است از جمله اينکه او به خود اجازه نمي دهد به عنوان عزادار و محب آن امام معصوم، هر کاري دلش خواست انجام دهد و سعي در همسو شدن با آن امام معصوم مي کند.
6⃣ عنوان عزادار بودن، خود، حجاب و پرده اي ميان او و گناه قرار مي دهد به نوعي شخص عزادار در خيمه عزا، حود را واکسينه مي کند واکسن در برابر هواهاي نفساني و خرچه او را در برابر امامش قرار مي دهد عزاداري نوعي توسل به امام معصوم است تا ويروس هاي شهوات و نيروهاي شيطاني نتوانند او را از دين جدا کنند. عزادراي بسيار کمک شاياني در حفظ ايمان شخص مي کند.
━💠🍃🖤🍃💠━
@thaqalayn110