بچه ها سریال [قهوه پدری] خیلی سریال ساده ای هست ولی بعضی تیکه هاش خنده داره
می دونید سریالی هست که سلیقه ایه ولی بنظرم جالبه من دوستش دارم :")~
خدا چرا اون زمانایی که [بیدار میشدم از خواب بغل بخاری توی زمستون بعد مامانم میگفت داره برف میاد مدرسه ها تعطیله یکم دیگه بخواب بریم برف بازی ]
انقدر زود گذشت ؟!
-2147483648_-229818.jpg
حجم:
13.2K
لبخند به پهنای صورت :")
روح من خیلی شکننده ست تا الان نمیدونستم هر چقدر افسوس میخورم بدتر میشم و هر لحظه به اوج غصه هام میرسم در حال تظاهرم همش و همش تظاهر میکنم همه چیز رو ،واقعا نمیدونم چطوری انگار هزاران ساله کلاس بازیگری رفتم برای اینکه الان یه بازیگر خوبی برای زندگیم شدم .اینطوری همش بدتر میشه ولی تظاهر میکنم که چیزی نیست رسم زندگیه
وای من دلم برای دیالوگ های قشنگه کتاب"صدای آرچر" تنگ شده بود بازش کردم و چند تا از جمله هاش و خوندم و خودمو چنگ زدم انقدر بعضی جاهاش با لطافت توصیف شده بود :")🪴
زمانی که بقیه چیزی راجبم فکر میکنن که در واقع اونطوری نیست نمیدونم چرا انگار لال می شم میتونم با مدرک یا هرچیز دیگه ثابت کنم ولی انگار دهنم با سوزن دوخته شده و ترجیح میدم هیچی نگم شاید چون حوصلهی جر و بحث ندارم یا میترسم و...
ولی از درون انگار یه نفر صدام میزنه که خیلی دیوونهای چرا هیچی نمیگی بهش ؟چرا خفه خون گرفتی؟
انقدر دوست داری بهت تهمت بزنن؟