بعضیا خیلی عجیبن مثلاً اگه کتاب روانشناسی و فلسفی نخونی از نویسنده های معروف کتابی نخونده باشی 'آدم عجیب' نامید میشی، متنفرم از این وضع هر کسی هر چی دوست داره می‌خونه و به ما مربوط نیست جدی. (اصلا هم ربطی به خرید کتاب امروزم ندار-)

من هر سال زمان شروع مدرسه :

هر چی بیشتر می‌گذره می‌فهمم من واقعاً عاشق رابین ویلیامز هستم جدی دوستش دارم هر فیلمی که تا الان ازش دیدم موردعلاقم بوده و هست .

هیچوقت زمانی که خدا بهترین چیزا رو برام خواست نگفتم چرا من؟ همیشه وقتی یه اتفاق خیلی بد میوفته میرم پیش خدا و میگم چرا من؟

وای کتاب "انجمن شاعران مرده" من و تموم کرد.

وای وای وای بخونید این شاهکار رو اصلاً نمی‌دونم چی‌بگم ازش تا الآن کتاب مورد علاقمه! جدی میگم. حتی اگه اهل کتاب نیستید لااقل فیلمش رو ببینید اهالی قارچ خپل :(

بچه‌ها ناکس (!) امان از ناکس که منو شیفته‌ی انتقال عشقش به کریس کرد، نمی‌دونید چقدر خوب بود این بشر دوست دارم براتون تک‌تک دیالوگ هاش در رابطه با کریس رو براتون بفرستم.

خوندن این کتاب همش عقب میوفتاد و فکر می‌کردم چون فیلم و دیدم دیگه کتاب به دلم نمی‌شینه ولی کتابش خیلی شیرین بود خیلی، چند تا اتفاق هم افتاد که توی فیلم نبود ولی فقط بخونید ...

و آخرش با تاد خیلی موافق بودم همه چیز تقصیر آقای پری بود می‌تونم بگم همه چیز. دوست دارم واضح تر حرف بزنم اما اسپویل خیلی بزرگی می‌شید.

اوه کاپیتان، کاپیتان من.

به جا مانده از ۱۵ شهریورِ دوست داشتنی!