eitaa logo
[ تینـو ]
559 دنبال‌کننده
3 عکس
0 ویدیو
1 فایل
• ما همه تینو به آمدنت. همه‌جا سراب است جانِ جهان... سیرابمان کن! تینو، تشنه را گویند... ما همه تشنه به قدوم سبز یک مهربانیم :)
مشاهده در ایتا
دانلود
جمله «اشهد ان محمدا عبده و رسوله» در نماز به ما مى‌آموزد كه اول بايد عبد بود و بعد رسول! اول بايد به عبوديت رسيد و سپس رسالت خلق را بر دوش گرفت. اول خودسازى بعد ديگر سازى. اگر چنين نباشى، مبارزه در دراز مدت دچار آفات عظيمى مى‌شود. يا خلق بت تو مى‌شود يا تو خودت را بت خلق مى‌كنى. [ علی صفایی حائری ]
اینکه نمیتوانی یک خانواده ، یک موسسه و یا یک محله را به دوش بگیری و از زیر بارش فرار میکنی ، این همه وحشت و تزلزل حتی وحشت از عهده دار شدن یک بچه و یا وحشت از ازدواج و ... نشانگر این مسئله است که چقدر محدود به خودت نگاه میکنی و هنوز خودت را درک نکرده ای . اما با شناخت و درک قدر خویش تا آنجا پیش میروی که حاضر میشوی حتی بار نسل ها را هم بدوش کشی و در این حرکت نه خستگی پیدا کنی و نه غرور . نه احتیاج به تشویق و ترویج داشته باشی و نه حتی از ضربه ای که میخوری واهمه و گریز . [ حرکت ص ۵۷ ]
محبت خدا در صورتی کارساز است که در مقام عمل نمودار گردد ؛ یعنی محبّ و عاشقِ واقعی کسی‌ست که اراده و خواست محبوب را بر خواست خویش مقدم بدارد . در این وادی ، انقیاد و انتخاب و اطاعت و ریاضت لازم است که فرمود : « ان اکرمکم عندلله اتقیکم » - همانا گرامیترین شما نزد خدا با تقواترین شماست . [ آیت‌ الله مهدوی ‌کنی ]
اگر انسان دنبال برتری‌ جویی باشد ، هر کاری بکند فساد است ! اگر دنبال اثبات خودت بودی ، نماز خواندنت هم فساد است ، چون مدّ "ولاالضالین‌ات" را می‌کشی که خودت را اثبات کنی ! [ سید محمد مهدی میر باقری ]
كسانى كه به اندازه تمامى عمرشان آگاهى به دست آورده‌اند ، ولى به اندازه‌ی یک لحظه هم گامى برنداشته‌اند ، بدانند كه همین آگاهى‌ها ، اغلال و زنجیرهاشان مى‌شود ! و آن‌ها را خُرد و خسته مى‌كند ! این‌كه مى‌بینید با بارى از معلومات و مطالعات و آگاهى‌ها ، هر كدام فرعونى شده‌ایم و آشكار و پنهان ، دعواها داریم ، به همین خاطر است كه آگاهى یك عمر را به دوش گرفته‌ایم ، ولى حركت یك لحظه را هم نداشته‌ایم ! بارى كه بازده نداشته باشد ، چه كمرها كه نمى‌شكند ! [ علی صفایی حائری ]
نگوييد ما همه‌ی گناهان را نداريم ، كه هركس گناهى دارد ، همان براى توقف و ماندن او كافى است ! لازم نيست كه ذنوب همه‌ی عوالم را داشته باشد . يك ماشين لازم نيست همه جايش خراب شود تا بايستد . [ اخبات ص ۳۲ ]
پیغمبر روشش روش طبیب بود ولی طبیب سیار ، نه طبیب ثابت که فقط بنشیند که هر کس امد از ما پرسید ما جواب میدهیم ، هر کس نپرسید دیگر ما مسئولیتی نداریم . نه ، او مسئولیت خودش را بالاتر از این حرفها میدانست . در روایات ما هست که عیسی مسیح را دیدند که از خانه ی یک زن بدکاره بیرون امد . مرید ها تعجب کردند : یا روح الله ! تو اینجا چکار میکردی ؟ گفت : طبیب به خانه ی مریض میرود . خیلی حرف است ! [ سیری در سیره نبوی ص ۸۹ ]
وقتی می‌گویی لا اله الا الله نه دنیا می‌ماند ! نه عادات و رسوم ! نه آبروداری بین اهل دنیا ! همه از بین می‌رود . لا اله یعنی هرچه واله‌ کننده‌ی من است ، دور انداختم الا الله را ... [ مرحوم دولابی ]
گفت : اگر حسین بن علی پاسخی به نامه های کوفیان ندهد ؟! پاسخ داد : اگر حتی یک پیرزن یهودی در آن سوی مرزهای اسلامی به حسین نامه بنویسد و از او داد بخواهد ، حسین در یاری او لحظه ای درنگ نخواهد کرد . [ نامیرا ص ۷۰ ]
[ تینـو ]
گفت : اگر حسین بن علی پاسخی به نامه های کوفیان ندهد ؟! پاسخ داد : اگر حتی یک پیرزن یهودی در آن سوی م
تصدقتان ! یا بن الحسن ... این روزها و این شبها ، گریه نمیکنیم و دل نمیسوزانیم . همچو هر سال ، لاف میزنیم که ما ، حسینی هستیم ! کدام حسینی ؟ به ولله که اگر چنین بود ، سال ها نمینشستیم و اشک چشمان شما را ، منتقم همان حسین را ، بنگریم ! حسین اشک من و دیگری را میخواهد چه کار ؟ ولی اقا جان ! درد و دلی دارم ... ما که یهودی نیستیم ، نابلدیم ... نمیدانیم که چگونه داد بخواهیم ، خودت میایی ؟
به مادرِ موسی قبل ان که سبدِ طفلش به اب سپرد ، وحی نازل کرد که مطمئنش کند ، که بی قراری نکند . خود قران میگوید : دلِ مادرش را که خالی شده بود ، نگه داشتیم ، لابد که از هم نپاشد . همیشه فکر میکنم چه خوب که رباب هم این ایه ها را خوانده بود ، بلد بود . اصلاً شاید همان لحظه ای که علیِ کوچک را سپرده بود دستِ حسین (ع) ، همین ایه را زیرِ لب خوانده بود . حتماً موقعی که از دور دیده بود حسین (ع) دارد میاید سمت خیمه ها و زیر عبایش چیزی مخفی کرده ، خدا قلبش را دو دستی نگه داشته بود که از هم نپاشد . حتماً نگه داشته بود :)))) + و اصبح فؤادها فارغاً
شیخ عباس قمی توی نفس المهمومش گفته است : من به مأخذی دست نیافتم که دال بر امدن لیلا به کربلا باشد . بهتر هم که سندی نیست . لااقل دل ادم ذره ای خوش میشود به اینکه مادرش نیامده بود . همان چند کلمه از "رباب" هم که توی مقاتل امده قلب ادم را اتش میزند . حجم مصیبت امام هم عظیم تر بود اگر لیلا توی خیام حاضر بود . اگر چشم های نگرانش عرصه ی قتال را میپایید ، و اگر راست گفته باشند راوی ها که < فقطعوه بالسیوف اربا اربا > باید دعا کرد این وصف ها را مادر نشنیده باشد . همان < علی الدنیا بعدک العفا > گفتنِ پدر بس است برای تصور سنگینی مصیبت علی ! همان گذاشتن صورت روی صورت علی ... توی آن صحرا ، بانویی اما بود که بلد بود بار مصیبت همه ی مادر ها را یک تنه به دوش بکشد . سید ابن صاووس از راوی نقل میکند که بعد شهادت علی ، بانویی از خیمه ها بیرون امد در حالی که داشت صدا میزد : یا حبیباه ! یا بن اخاه ! ... + مادرت نیست اگر مادر سقا هم نیست عمه ات هست به جای همه ی مادرها ...