eitaa logo
[ تینـو ]
559 دنبال‌کننده
3 عکس
0 ویدیو
1 فایل
• ما همه تینو به آمدنت. همه‌جا سراب است جانِ جهان... سیرابمان کن! تینو، تشنه را گویند... ما همه تشنه به قدوم سبز یک مهربانیم :)
مشاهده در ایتا
دانلود
امام سجاد (ع) برای عاقبت خودشون گریه میکردن ! میگن اخه اقا شما که اولاد پیغمبرید ، چرا اینطوری میکنید ! همون حرفی رو میزنن که پیامبر به بچه های عبدالمطلب از قول خدا میزدن که با اعمالتون به سمت من بیایید نه با حسب و نسبتون ! زمانی که صور دمیده بشه ، دیگه حسب و نسبی پیشتون نخواهد موند ! + همون زمانی که ما ها رو به اسم صدا میزنن ! نه ابن فلانی . نه ذریه ی فلانی ... همون زمانی که خودتی و اعمال خودت :))
گفت : ببینید حرف حضرت عیسی به حواریون چقدر قشنگه ! میگن که من به شما امر میکنم به دلتون فکر فساد و گناه رو راه ندید ، چه برسه به اینکه واقعا این کار ها رو بکنید . وقتی شما به فکر فساد و گناهید عین اینه که تو یه اتاق اتیش روشن کردید ، اتاق اتیش نگیره ولی دود اتیش رو دیوار اتاق بمونه ... خیلی جای فکر کردن داره ! + حتی فکرش هم ممنوع :))
تعریف میکرد : ایت الله بروجردی یه کار خیلی جالبی میکردن :)) فردای هر روزی که سر شاگرداشون داد میزدن و عصبی میشدن ، روزه میگرفتن ! نفسشونو مجازات میکردن ! + چقده خوبه ماام از این کارا کنیم ... البته اگه لازم نباشه هر روزمون بشه روزه های این مدلی !
اگر اُنس با خدا در تو آمد ، بیداریِ شب ، هرچند دقایقی هنگام سحر را از دست نخواهی داد .. و اگر این حال و انس نبود ، حتی از بی حالیِ خودت دست نکش و در نوبت بِایست و دربزن که محبوب غیور و با وفاست ... [ علی صفایی حائری ]
تو این سه روزِ ایام البیض ؛ سیزده و چهارده و پانزدهِ رمضان ؛ خوندنِ دعای مجیر رو فراموش نکنید :) که به فرموده ی آقا رسول الله بخشیده میشه گناهان حتی اگه باشن به قدرِ برگِ درختا ! قدرِ قطره های بارون ریگِ بیابون .. که وسطِ مهمونیِ بخشش، خدا بازم بهونه جور کرده واسه بیشتر تر بخشیدن ! واسه بیشتر بغل کردن .. این سه روزُ بیشتر مهمون باشید ! این سه روزُ بیشتر خودشیرینی کنید واسه صاحبخونه دستای خالی‌تونُ نشون بدید نشون بدیدُ با زبونِ دلتون بگید که میبینی بی‌ پناهم ؟! که أجِرنا من النارِ یا مُجیر ...
مگه دستِ خالی برمیگرده کسی که امشب در بزنه خونه ی عزیزِ دلِ مدینه رو ؟ مگه امشب دستِ رد به سینه ی کسی میزنه مادری که اولین غنچه‌شُ بغل گرفته ؟ مگه امشب بی جواب میذاره سائلی رو بابای عالم؟ مگه میشه نظرِ لطف نندازه رحمةُ للعالمینی که امشب بدو بدو میره خونه ی نازنین‌دخترش تا اولین نوه رو ببینه ؟ که ذوق کنه واسه بابابزرگ خطاب شدن ؟ مگه میشه از کرامت کم بیاره کسی که امشب بشینه پای گهواره ی کریم‌ترین ؟ که دست به دامنِ سبزش بشی و بگی خوش اومدی اول‌امام‌زاده ی عالم چه خوب شد که اومدی حبیب ابنِ حبیب مبارکِ دلِ ما باشی کریم ابنِ کریم ...💙
از من سوال شد "امام زمان غایب است" یعنی چه ؟ گفتم غایب ؟! کدام غایب ؟ بچه دستش را از دستِ پدر رها کرده و گُم شده می‌گوید پدرم گم شده است ! [ حاج میرزا اسماعیل دولابی ]
سحرِ هجدهم و آخرین سحری که مردِ غریبِ شب‌های کوفه با پای خودش میره مسجد و برمی‌گرده .. کمی طولانی تر .. آهسته تر کوچه به کوچه، زیرِ لب زمزمه میکنه خداحافظ ای نخل‌ها ای چاه‌ها دگر نشنوید از علی آه‌ها ...
اونجایی که حضرت زینب به باباشون مدام میگن سلام اقا میگن چرا انقد سلام میکنی ؟ جواب میدن اخه بابا خودم دیدم کسی جواب سلامتو نمیده ... اقا تو همین شبا دارن با خودشون میگن راحت شدم ... از سلام بی جواب راحت شدم ! از همه بی کسیام راحت شدم ! دیگه از تنهاییام راحت شدم !
نمیدونم از اعضا اینجا کسی تا حالا بیماری پدرشو دیده یا نه الهی که کسی نه دیده باشه ، نه ببینه ... ولی منی که دیدم منی که تو بچگیم دیدم بیماری پدرمو میفهمم که بابای خونه تو بستر بیوفته یعنی چی :)) فقط همین تو بستر افتادن رو . دیگه نمیدونم وقتی پدر بره وقتی سایه سر نباشه چی میشه ... + مگه غیر از اینه که اقا بابای همه شیعه هان ؟ پیرهن سیاه دارید میپوشید برا باباتون ؟ ...
دم زینب شده باز مکن ای صبح طلوع ...
روزهای بعد از ضربت خوردن بود مردم پشتِ دربِ خانه ی امیرالمومنین جمع شده بودند امام حسن درب خانه را گشود ، و امر فرمود که مردم آنجا را ترک کنند تعدادی با نا امیدی برگشتند اما أصبغ ابنِ نباته آنجا ماند و با تضرع اصرار و التماس کرد و جایی نرفت تا بلاخره اذنِ دخول گرفت ...