eitaa logo
[ تینـو ]
560 دنبال‌کننده
3 عکس
0 ویدیو
1 فایل
• ما همه تینو به آمدنت. همه‌جا سراب است جانِ جهان... سیرابمان کن! تینو، تشنه را گویند... ما همه تشنه به قدوم سبز یک مهربانیم :)
مشاهده در ایتا
دانلود
[ تینـو ]
[ من به آنها نزدیکم ، هرگاه کسی مرا خواند دعای او را اجابت کنم . (۱۸۶ بقره) ] خیلی جدی ایه رو خوند و
:( أَلَمْ أَعْهَدْ إِلَيكُمْ يا بَنِي آدَمَ أَن لاَّ تَعْبُدُوا الشَّيطَانَ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌ مُّبِين ٌ)؛ «ای فرزندان آدم ! آيا با شما پيمان نبستم كه شيطان را نپرستيد (و از شيطان اطاعت نكنيد) كه او برای شما دشمن آشكاری است.» (۶۰ یس)
جوونا ! امشب به رسمِ ادب به رسمِ ذوق به رسم عشق دلتونُ بردارید برید مدینه تو کوچه ی بنی هاشم یه خبراییه ... در بزنید درِ خونه ی اربابِ عالمُ هنوز دق الباب نکرده درُ به روتون باز میکنه خودِ خودش .. با یه لبخندِ قشنگ ! همونجور که واسه ذوق و شوق و لبخندش جون میدید ، بی‌اُفتید به پاشُ بگید بابا شدنت مبارک بابا ... بابای علی‌ شدنت بابای اشبه الناس بالرسول شدنت .ـ. جوونا ! امشب اربابُ به جوونیِ علی اکبرش قسم بدید و دستای خالیتونُ پر کنید امشب رزقِ جوونی رو از گوشه ی قنداقه ی اکبر ترین علیِ دنیا بردارید امشب بگید جوونیم فدای جوونت ، توجوونی فدات شدن میخوام ... علی اکبرِ راهت شدن میخوام تو رکابِ پسرِ غایبت ارباً اربا شدن میخوام ... یه شب کربلا ... شیش گوشه ... زیارتِ پایینِ پا میخوام جوونا ! امشب وقتشه بخواید هرچی که میخواید امشب وقتشه اون عشق و حالِ واقعیِ جوونی رو یاد بگیرید از مولا امشب وقتشه و دستِ خالی برنمیگردید از درِ این خونه ... جوونا ! مبارک باشه جوونی‌تون 💙
دغدغه امریکا یه روزی حمله نظامی بود الان صفحه مجازی مسدود میکنه ... نکشیمون ابرررر قدرررررت ؛)
[ تینـو ]
دغدغه امریکا یه روزی حمله نظامی بود الان صفحه مجازی مسدود میکنه ... نکشیمون ابرررر قدرررررت ؛)
ما به فکر حذف اسرائیلیم ! اونا به فکر حذف اکانت حاج قاسم ! امریکا نمیدونه دیگه چجوری بگه بیچاره و ناتوان شده ... همین چند روز قبل رهبری فرمودن : دشمن نفسهای آخرشو میکشه شروع به بستن صفحات انقلابی کردن ... چرا پیج لیبرالها رو نمیبندن ؟ اینستاگرام چرا پیج شیخ حسن رو نبسته ؟ این یه معنی بیشتر نداره اونم اینه که ایشون در حد کبریت بی خطر هم‌ نیست برای آمریکا ...
یعنی تمام جمعه ها آدم یه جوری دلش میگیره که قشنگ معلوم کنه اونروز جمعست ... اصلا یه وقتایی آدم یادش میره جمعست ، بعد از این همه دلتنگی میفهمه جمعه شده ... ببخشید آقا که نمی میریم از دلتنگی جمعه ها ! ببخشید که دووم آوردیم تا حالاشم ! ببخشید سر دادن که هیچ ... سر خم کردن جلوی شمارو هم بلد نیستیم !
پس ادمی اگه میخواد به خدا برسه ، باید به طلب ، عطش و تشنگی برسه ، نه اثبات وجود خدا ، که خیلی ها نه تنها به خدا رسیده اند که حتی اثباتش هم میکنند ، ولی چون با او کاری ندارند و ارتباطی بین خودشون و خدا نمیبینند ، میگن خدا منو ساخته ، عقل هم به من داده ، خب دستش درد نکنه . + اگه تشنه باشی ، به مقدار تشنگی ات طلبت هم بیشتر میشه . [ رد پای نور ج ۱ ص ۸۳ ]
گفت : دیدی مهمون دعوت میکنی انتظار داری حواس طرف به خود تو باشه و نه به خونه زندگیت ؟ نه به لباس و ... تو ! انتظار داری همون فرصت کمی که پیشته ، دلشو با دلت یکی کنه . بشه همدمت اصلا ! نه اینکه تو رو بندازه تو زحمت . نه اینکه تو رو پشیمون کنه از مهمونی گرفتنت . یکی دو روز دیگه به مهمونی ای دعوتی که میزبانش خاصه . حواستو جمع کن . ماه رمضونه و مهمونی بزرگ خدا :)))
وقتى بچه بوديم ، نزديکِ عيد كه مى شد ؛ ما را به حمام می فرستادند. چند تا بچه بوديم، بدجنس و بازی‌گوش گاهى سه ساعت در حمام مى مانديم ! آن هم حمام هاى قديمى كه خزينه داشت. همديگر را میزديم و پوستِ همديگر را مى كنديم و صاحب حمامى چقدر ما را دعوا مى كرد بعضى وقت هاهم بيرونمان می‌كرد ! ولى وقتى مى آمديم خانه، پشتِ گوشها و پاهامان همه كثيف مانده بود مادرِ ما هم كه خيلى دقيق بود، پشت گوشها و آرنج هاى ما را نگاه مى كرد و مى پرسيد: اينها چيه ؟! ما را تنبيه مى كرد و گريه مى كرديم. ما حمّام رفته بوديم، اما بازى كرده بوديم. در مقامِ تطهير نبوديم! در همين شبهاى ماه رمضان، كه ما دورِ هم مى نشينيم و مى گوييم ماه رمضان آمد ، بايد مواظب باشيم و به خودمان فكر كنيم ؛ ولى مانندِ كسى هستيم كه به حمام آمده است، ولى نه براى تطهير، كه براى بازى! رمضان ها آمده و رفته، امّا ما لَعبِ به رمضان داشته ايم و جدّى نبوده ايم رمضان ها آمده و رفته، اما جز خيس خوردنِ چركها چيزى برايمان باقى نمانده است ماه رمضان كه شهرِ طهور، شهرِ تمحيص ، ماه طهارت، ماه شستشو است ؛ اما ماهِ شستشوى ما نبوده است ... [ علی صفایی حائری ]
شیطان در ماه رمضان محبوس است. کسی که شیطان را بشناسد و طریقه تاثیر او بر بشر را بداند ؛ میداند که همان خودداری از خوردن و آشامیدن، به خصوص اگر توأم با بستن زبان از بسیار سخن گفتن باشد، سبب منع و جلوگیری از تصرف شیاطین در دل روزه دار خواهد بود... [ میرزا جواد آقا ملکی ‌تبریزی ]
کیف داره نفس بکشی و ترازوی ثوابت سنگین و سنگین تر شه ! خدا دیگه با چه زبونی بگه دوستت داره ! + تو ماه رمضون ، نفس کشیدنم ثواب داره :)
4_5856975222845997236.mp3
1.74M
نوشِ روحتون :) اوصیکم به گوش دادنش !
گفتم : به من میگن امل میگن عقب مونده بازم ادب حکم میکنه سکوت کنم ؟ گفت : این موقع ها ، شوخی کن . شوخی کن تا همونطوری منظورتم برسونی . مثلا در جواب اینکه بهت میگن امل ، بگو ببین شما چه گناهی کردی که خدا با امل ها همنشینت کرده تا کفاره شو بدی ! :))
ما هیچ چیزی از انها بیشتر نداشتیم جز یک چیز ! شده تا حالا فقط یک چیز از رقیبت بیشتر داشته باشی اما خیالت جمع و خاطرت راحت باشد که همان یک چیز را کسی دیگر ندارد و حالا حالا ها هم نمیتواند لنگه اش را پیدا کند ؟! ما فقط (یک چیز) بیشتر از انها داشتیم که ان (چیز) یعنی (همه چیز) برای ما ! ما یک (اقا) داشته و داریم که انها نداشتند و ندارند و همین حضرت اقا برای ما یعنی همه چیز ! :)))) [ کف خیابون ]
شرم هَمی آیدم ز حاصلِ خویش ...
یعنی الان ، با دهن روزه کجای صحرا نشستی یا بن الحسن ؟ + مگه‌ من ‌مرده ام تو گوشه ی صحرا نِشینی ؟... + شاید روضه !
این شبها خودتو گول بزن ... یه بهونه هایی برای خودت جور کن که بتونی بیدار بمونی ... و آروم آروم به خدا نزدیک شی ! الان فرصت "عاشق" شدنه چهار روزش رفتا ... [ استاد شجاعی ]
چقد حرفای شهید بهشتی به دل میشینه : ما روزی به دست میایم که شهید شیم ...
جلسه اخر کلاسمون بود . با بغض گفت بچه ها ... باید یه موضوعی رو بهتون بگم و میخوام که بین خودمون بمونه . هممون از بغضی که کرده بود تعجب کردیم ! چیشده یعنی !
گفت یه چیزی به دستم رسیده که ... بغضشو قورت داد ! که بعد از انجام یه عااالمه ازمایش ، اثبات شده که برا خود شخص پیغمبره . یعنی از خود حضرت بهم رسیده ...
یه عده بغض کردن ! ادامه داد : از خیلیا خواستم نگه داری کنن از این امانتی . ولی نپذیرفتن . خیلی مراقبت لازم داره ! کم چیزی نیست که ! این همه قرن مونده تا به دستم برسه ... بچه ها با بغض میگفتن : هر چی باشه ما هستیم ! ما همه جوره هستیم ! شما فقط بگید چیه ؟ ما جونمونم میذاریم ...
دوباره بغضشو قورت داد : بچه ها خیلی ساله که این امانتی رو من دارم و پدرم سفارش کرده بود مراقبش باشم ! ولی حیف که من در حقش کم کاری کردم ...
بچه ها شما رو قسمتون میدم به خود حضرت که از این امانتی درست مراقبت کنید ! شما رو قسمتون میدم به خود حضرت که ساده نگذرید از این امانتی !
چرا منتظرید من بگم یه تیکه لباس مونده ؟ یه ظرف ! یه شمشیر ! چرا چشمهاتونو باز نمیکنید و نمیبینید که (قران) از خود حضرت مستقیم به شما داده شده ؟ چرا نمیخوایید از این امانتی درست مراقبت کنید ؟ چرا انقدر کم توجهید ؟ جا خوردیم ! نمیدونستیم گریه کنیم یا بخندیم ! ادامه داد : بچه ها شما رو قسمتون میدم به خود حضرت که از این امانتی درست مراقبت کنید ! شما رو قسمتون میدم به خود حضرت که ساده نگذرید از این امانتی ! :))))
رقابت در شهادت از اولین موضوعاتی‌ست که برای شهدا به ذهن می رسد اما شهادت یک نقطه نیست ! ا‌ول : اللهم اجعل محیای محیاست دوم : مماتی ممات محمد و آل محمد است اول رقابت در زندگی‌ست آن گاه رقابت در شهادت . دعا کن شهید "باشیم" ! نه این که فقط شهید "بشیم" ! اصلا تا شهید نباشیم شهید نمی شیم .. تا حالا فکر کردی پشتِ بعضی دعاهای شهادت یک جور فرار از کار و تکلیف است ؟! سریع شهید شویم تا راحت شویم ! اما دعا کن قبل از این که شهید بشیم یک عمر شهید باشیم ۸۰سال ، مانند جنابِ حبیب ابنِ مظاهر .. شهید که "باشیم" ؛ خودش مقدمه می شود تا شهید هم "بشویم" ان شاءالله‌ ... [ سید‌ علی ‌اصغر علوی ]
روز وصلش باید از شرم اب گردیدن که ما ... در فراقش زندگی کردیم و جانی داشتیم :))
پله های زیاد غار حرا از جلوی چشمام رد نمیشه ... یه زنو میبینم که هر روز آب و غذایی تو دستاشه و از این کوه بالا میره :) تا به کسی که خیلی دوستش داره برسونه . ولی از یه همچین روزی به بعد ، نبودش میشه داغ دل عزیز خدا ... که تا اخر عمرش حس میکنه جای خالیشو و بعد نبودش اون سال رو "عام الحزن" میدونه ... میدونی چقدر غم تو دلشه که میگه سال اندوه ؟
ز دستگیری مردم بریده‌ام پیوند امیدوار به دست دعای خویشتنم :))
سفینه در عرق شرم من توان انداخت ز بس که منفعل از کرده‌های خویشتنم :))
قرار دل عشاق در بی قراری است... [ سید مرتضی اوینی ]
[ تینـو ]
قرار دل عشاق در بی قراری است... [ سید مرتضی اوینی ]
همینه حکایت تموم غروب های جمعه ... و قسم به تمام زمان های بی شما که لااقل جمعه هاشو ... "غروب" جمعه هاشو بی قرار بودیم ...