💔 #دلنوشته_همسر_شهید_مکیان❤️
❤️میترسم...
❤️میترسم از ان روزی که سنگینی گناهانم،دلم را سخت و سنگ کند و اشک چشمانم را بخشکاند....
❤️خدایا؛ هنوز دلخوشم به این قطره های داغ #اشک...نکند تنها دلخوشی ام را بگیری؟؟؟
زبانم لال....
❤️خدا نیاورد آن روز را...
❤️تو که خوب میدانی بعد هر #گناه چه میگویم؟؟
❤️تو که خوب میدانی بعد هر #استغفاری که به درگاهت کرده ام چه التماسی داشته ام؟؟
❤️ #التماس_اشک...التماس رقت قلب...
❤️تو که خوب میدانی تمام بغض ها و اشک ها و دلشکستگی هایم را نگه داشته ام...دم نزدم...خرجشان نکردم....
❤️مدت هاست به خود #وعده داده ام....
وعده ی دیدار #یار را..
❤️در امروز تمام بغض های فرو خورده را بشکن....امروز تمام عقده های دل شکسته ات را باز کن!
منتظر چه هستی؟
❤️گریه کن و خوشحال باش!
❤️گریه کن و خدا را شاکر باش بخاطر قطره قطره ی اشک ات
و باور کن
هنوز #دوستت دارد.....
نشانه اش؟؟؟
❤️قطرات زیبای #اشکت...
💠 سر به سجده میگذارم،
نزدیک ترین حالتم به #تو ...
و ناخوداگاه اشکهایم برای رسیدن به تو از هم سبقت میگیرند!
لب به حاجت که باز میکنم ، هیچ ندارم ...
جز تعجیل فرج
"اللهم عجل لولیک الفرج"
"يا راحِمَ الْعَبَراتِ"*
میان اینهمه #اشک جوابم را نمیدهی؟
*دعای جوشن کبیر
💠 @tmersad313
💢 حواسمان باشد دشمن شاد نشود
.
وقتی خبر شهادت #مالک_اشتر را به علی(ع) دادند بسیار اندوهگین شد و فرمود:
.
خدا #مالک را رحمت فرماید که بعهد خود وفاء نمود، و مدّتش را بپایان رسانید، و پروردگارش را ملاقات کرد، با اینکه ما تعهّد نموده ایم که پس از مصیبت رسول خدا(ص)بر هر مصیبتى شکیبا باشیم، زیرا آن بزرگترین مصیبتها بود
.
حاج قاسم بدون شک مالک اشتر عصر آخرالزمانی ماست، با این تفاوت که پس از شهادت مالک اشتر، علی(ع) تنها ماند، شیعه بی یاور شد و مسیرمقاومت به سختی ها مبتلا و النهایه با گودال کربلا خاتمه یافت. اما این بار نه علی تنها می ماند و نه مسیر از گودال قتلگاه خواهد گذشت
.
چند روزی درخفا #اشک میریزیم که مبادا دشمن شاد شود و از همین لحظه با شدت و غلظت بیشتری مبارزه را ادامه خواهیم داد، جماعت صفینی و خوارجی این بار به خیمه علی نخواهند رسید
.
ما مظلومیم اما مقتدر، با اقتدار برای سردار اشک بریزیم مبدا دشمن شاد شود
.
#علیرضا_زادبر
#حاج_قاسم #مرد
#رسانه_تنگه_مرصاد_آنتی_منافق
@tmersad313
خدا انوار خلقت خود را فرو فرستاد تا به دلها روشنی بخشد و روح آدمی را جلا دهد و #نفس ها را آنچنان صیقل دهد که آماده پذیرش لهم فیها خالدون شوند.
اما باز کار که به اختیار بشر رسید و دستِ #شیطان بازتر شد، تمام آن سیزده پارهی خورشید را یا #سوزاندند یا #مسموم کردند یا #سر_بریدند و یا #تبعید و #زندان و...
عاقبت تمام تجلی #خدا در دویستوپنجاه سال، شده روضهای ۱۴۰۰ ساله که تا امروز #داغ بر جگر ماست و کاری از دست ما بر نمیآید.
هــــــادی، #هدایت_کننده آل طاها و بشارت دهنده تولد منجی، جهل زمانه را به جایی فرستاد که محصور در سایه گرگ بنیعباس شد و تمام عمر، #هادی در گودال بود و جماعت دورش هلهله میکردند و شیعیان نیز محکوم به تقیّه و سکوت...
و اما سکوت، در گذر زمان معنایی را در دل خود جای داده است که گاه فکر به آن، #بغضِ گلویت را با خودِ گلو پاره خواهد کرد
سکوت #علی در خانه، سکوت #حسن در کوچه، سکوت #حسین در #گودال، سکوت #سجاد در #مدینه و...
گاه برای از بین رفتن جهلِ مردم
باید دندان روی هم سایید و #صبر کرد و پلک زد، تا #اشک سرازیر نشود، تا ملت در جهل خود بمانند و حالِ غریقی چون تو را با تمام وجود نفس بکشند.
#یا_صاحب_الزمان! اینک ما ۱۳ نور را خاموش کرده و در سر، بانگِ #العجل داریم؛ تو خود دانای کل جهانی! باشد که کاری کنی در #قلبهایمان مرض نباشد و از دل طلب کنیم رنگ فیروزهای تو را...
✍نویسنده: #محمد_صادق_زارع
🖤به مناسبت #شهادت_امام_هادی_(ع)
#گرافیست_الشهدا #کربلا #مشهد #عمار_عبدی #طراحی
#رسانه_تنگه_مرصاد_آنتی_منافق
@tmersad313
👊کانال تنگه مرصاد💥
به نام مَلجَا مظلومین
قدم می زنم، در خیابان های سرد آغشته به #جور.
نفس می کشم، در هوای تلخ بی تاب نور.
پیش رویم، کودکانی را می یابم، که می آموزند، تلفظ لفظ #شهادت را در خرابه ها و گره می زنندش به حقیقت، در انتفاضه ها.
و پشت سر، حیوان صفتانی را نظاره می کنم، که در هیاهوی #اشک مظلومان، مستانه می خندند و با سنان شان، لاله ها را عریان می کنند.
پیش رویم، آرمان است و شهامت، #ایمان است و #حلاوت، عشق است و شرافت.
و پشت سر، برق شمشیر است و رنج زنجیر و پریشانی مسیر.
پیش رو، غَزّه ی غمزده است و پشت سر، حیفای پر جفا.
من به کدام سوی خواهم گروید؟
پیش رو یا پشت سر؟
حق یا باطل؟
می خواهم دمی پلک برهم نهم و لختی، اندیشه کنم که ناگاه، دیده می گشایم و تازه درمی یابم، که تمام این صُوَر را، از ورای پلک های به هم تنیده ام، تماشا کرده ام.
خونِ قلمِ میانِ دستانم، جاری ست و برگ پیش رو، سیاه از خاطرات پرسه در خیابان های #فلسطین.
خون، در تار و پود انگشتانم، رسوخ می کند و نگاهم بند می شود به نگاه خیس طفلی سر برآورده از میان سیاهی ها.
دیگر تمنای تامل و تفکر ندارم.
من، زین پس عشقی عاقل را برگزیده ام.
گرچه در یافته ام که در میان #ظلمت جهان، از قلم هایی کز مظلوم بسرایند، خون می چکد؛ لکن، باکی نیست.
مظلومی که به سبب #ظلم ظالمان، نصیبش از حیات، آه و نم مژگان است و در مدار مخوف تاریخ، هماره خونش جاری بوده است.
از آن روز ها و دشت بلا، تا امروز و فلسطین.
و نیز، هزاران سرای مظلومیت دیگر.
من، زین پس عشقی عاقل را برگزیده ام.
تو چه خواهی کرد؟
و گر این عشق را برگزیدی، به پایش چه ها خواهی نهاد؟
#جان؟ مال؟
#زمان؟ قلم؟
#علم؟
فرزند؟ #خانواده؟
تو بگو!
چه خواهی کرد؟
پ.ن: معیادگاه ما، واپسین جمعه ی ماه خدا
در همین فضا
به مناسبت #روز_قدس
✍نویسنده: #زهرا_مهدیار
#گرافیست_الشهدا
#instagram #USA #Israel #WHPstandout #Palestine #Peace #Trump..
#دولت_جوان_حزب_اللهی
#شبکه_ملی_اطلاعات_مطالبهی_ملی
#مبارزه_با_قاچاق_و_حمایت_از_تولید_داخلی
#نظارت_بر_گرانی_مطالبهی_ملی
#نه_به_وزارت_واردات
#شفافسازی_بازار_خودرو_مطالبهی_ملی
#دلالی_آفت_بازار_خودرو
#نه_به_دلال_عامل_آشفتگی_بازار
#افزایش_تولیدملی
#مطالبهی_ملی
#به_مدد_الهی_کرونا_را_شکست_میدهیم
#رسانه_تنگه_مرصاد_آنتی_منافق
@tmersad313