⚫️ امروز: پنجشنبه #دوازدهم_محرم 95 هجری قمری : شهادت حضرت امام #زین_العابدین علیهالسلام بروایتی
◼️حضرت #علی_بن_حسین (ع) در پنجم شعبان سال 38 هجری، در مدینه به دنیا آمدند. آن حضرت در عصر حکومت #یزید ، معاویه بن یزید ، مروان بن حکم، عبدالملک بن مروان و ولید بن عبدالملک زندگی میکردند.
ایشان در کربلا حضور داشتند و به دلیل بیماری، قادر به شرکت در جنگ نبودند. اما پس از واقعه، در دربار یزید به همراه عمه بزرگوارشان حضرت زینب(س) با سخنرانیهای غرا، حقایق واقعه #عاشورا را برای مردم بیان کردند و به نوعی پیامبران کربلا به شمار میروند.
دوره امامت خود ایشان، پر از اختناق بود و کسی در برابر جاسوسان بنیامیه، مجال نفس کشیدن نداشت. با این حال، امام(ع) از ارشاد و نشر احکام اسلام فروگذاری نکردند. ایشان به هر نحو ممکن، مسائل اسلامی را بیان میکردند و در هدایت مردم میکوشیدند. «صحیفه سجادیه» که مهمترین اثری است که از #امام_سجاد (ع) باقی مانده است، مجموعه 54 دعاست که در بلندی مضامین و عارفانه و بدیع بودن، مشهور است.
امام زینالعابدین(ع) سرانجام به دستور #هشام_بن_عبدالملک در 12 محرم سال 95 هجری مسموم شدند و به شهادت رسیدند. پیکر مطهر ایشان در قبرستان بقیع به خاک سپرده شد.
#رسانه_تنگه_مرصاد_آنتی_منافق
@tmersad313
🏴 #دوازدهم_محرم :
#کاروان_اسرا و مصيبت #امام_سجاد علیهالسلام :
فردای روز #عاشورا «عمر بن سعد» جنازههای لشکر خويش را جمع کرد و بر آنان نماز خواند و دفن کرد، اما پیکر امام حسين(علیه السلام) و اصحاب او را همچنان در بيابان باقي گذاشت و فرمان حرکت به سوی #کوفه را صادر کرد. هر يک از قبايل کوفه و عرب، برای آنکه خود را نزد « #عبیدالله_ابن_زياد » عزيز کنند، سرهای مطهر شهداء را بين خود تقسيم کردند و آنها را بر نيزه زدند و آماده حرکت شدند.
آنگاه زنان و کودکان اهل بيت(علیهم السلام) را بدون حجاب مناسب بر شتران و چارپايان بدون زين نشاندند و همچون اسرای کفار به سوی کوفه بردند.
چون ابن سعد با اسيران نزديک کوفه رسيد مردم شهر برای تماشا جمع شده بودند. زنی از اهل کوفه که از بلندی بر اسيران مشرف بود پرسيد: "شما اسيران کدام طايفهايد؟" گفتند: "اسيران آل محمد!" آن زن متأثر شد، فرود آمد و چادر و مقنعه و جامههايی آورد تا بانوان اهل بیت خود را بپوشانند...
پيش از ورود اسرا به دارالحکومه، رأس مطهر #امام_حسين (علیه السلام) را در مقابل ابن زياد گذاشتند. وی عصايی از چوب خيزران به دست گرفته بود و با آن بر لب و دندان امام(علیه السلام) می زد.
اين جسارت عجیب وی، اعتراض بسياری از حاضران را برانگيخت. « #زيد_بن_ارقم » که صحابي پيامبر (صل الله علیه و آله) و از ياران #اميرالمؤمنين (علیه السلام) در #جنگ_صفين بود و در آن هنگام کهنسال شده بود به عبيدالله نهيب زد: "چوب خود را بردار! به خدا سوگند پيغمبر را ديدم که همين جای چوب تو را ميبوسيد" و سپس شروع به گريستن کرد.
ابن زياد پلید پاسخ داد:
"اگر نه اين بود که پيرمردي خرف و ديوانه شدهای گردن تو را ميزدم!". زيد برخاست و در حالي که بيرون می رفت گفت: "ای مردم عرب! از امروز بنده شديد. پسر فاطمه (سلام الله علیها) را کشتيد و پسر مرجانه را امارت داديد! به خدا قسم نيکان شما را خواهد کشت و اشرار شما را به کار خواهد گرفت".
سپس اسرا را بر ابن زياد وارد کردند...
وی هنگامي که امام سجاد (علیه السلام) را ديد پرسيد: "کيستی؟" فرمود: "علي بن الحسين"
آن ملعون گفت: "مگر علي بن الحسين را خدا نکشت؟!"
امام فرمود: "برادری داشتم که علی نام داشت. مردم او را کشتند"
ابن زياد گفت: "خدا کشت!"
امام فرمود: "الله يتوفي الانفس حين موتها"
ابن زياد خشمگين شد و گفت: "در پاسخ من دليری ميکني؟ او را ببريد و گردن بزنيد".
در این هنگام #حضرت_زينب (علیها سلام) فریاد برآورد "ای پسر زياد! هر چه خون از ما ريختی بس است" و امام را در آغوش گرفت و فرمود: "والله از او جدا نميشوم. اگر ميخواهی او را بکشی مرا نيز بکش".
ابن زياد کمي به آن دو نگريست و گفت: عجبا که اين زن دوست دارد با برادرزادهاش کشته شود! او را رها کنيد که با اين بيماری که دارد خواهد مرد»…
امام سجاد (علیه السلام) سپس رنج سفر به شام و غم اسيری و عذاب در دربار يزيد را تحمل کرد… و تا پايان عمر شريفش، همواره در اندوه مصيبت کربلا بود…
#حضرت_زین_العابدین (علیه السلام) در محرم سال 94 هجری، هنگامی که 57 سال داشت، با زهر يکی از فرزندان « #عبدالملک_مروان » مسموم شد و در بستر احتضار افتاد.
حضرت در اين ايام، تمامی فرزندان خود را جمع کرد و فرزند بزرگوارش « #محمد_بن_علی عليه السلام» (که او نيز در مصيبت کربلا حضور داشت و در آن زمان کودکي 4 ساله بود) را وصی خود قرار داد و وی را « #باقر » ناميد. ایشان امر ساير فرزندان خود را به آن جناب واگذار کرد و به آنان موعظه و وصيت نمود.
سپس #امام_باقر را به سينه چسباند و فرمود: "تو را وصيت ميکنم به آنچه وصيت کرد مرا پدرم در هنگام شهادت خود و گفت که پدرش او را وصيت کرده بود به اين وصيت در هنگام وفات خود که: زنهار ستم مکن بر کسی که ياوری بر تو غير از خداوند ندارد"
ا▪️▪️🔲▪️▪️ا
نالهیِ واعطشا بر جگرش میافتاد
آب میدید به یادِ قمرش میافتاد
شیرخواره بغل ِتازه عروسی میدید
یادِ لالایِ رباب و پسرش میافتاد
با دلی خون شده میگفت که: الشام الشام
تا به بازار ِمدینه گذرش میافتاد
جلوی پای سکینه دم دروازهی شهر
از رویِ نیزه علمدار سرش میافتاد
میشکست آینهیِ صبر و غرورش را زجر
تا به جانِ اُسرا با کمرش میافتاد
روضهی گم شدن و دفنِ رقیه میخواند
تا به صحرا و خرابه نظرش میافتاد
گوسفندی جلویش ذبح که میشد، یادِ
خنجر ِکُند و گلویِ پدرش میافتاد
وای از آن لحظه که از لایِ حصیری کهنه
قطعه هایِ پدرش دور و برش میافتاد . . .
الا لعنة الله علي القوم الظالمين؛
و سيعلم الذين ظلموا أي منقلب ينقلبون
#رسانه_تنگه_مرصاد_آنتی_منافق
@tmersad313
گفتگوی امام سجاد (ع) با ابن زیاد در دارالاماره کوفه👇
🔴ابن زیاد رو به امام سجاد (ع) کرد و پرسید:
_تو کیستى؟
🔵حضرت پاسخ داد:
_من على بن الحسین هستم.
🔴ابن زیاد گفت:
_مگر على بن الحسین را خداوند (در کربلا) نکشت؟
🔵امام(علیه السلام) فرمود:
_من برادرى به نام على بن الحسین (حضرت علی اکبر) داشتم که مردم (ستمگر) او را به قتل رساندند.
🔴ابن زیاد گفت:
_نه، او را خداکشت!
🔵امام (ع) با استفاده از آیه ۴۲ سوره زمر فرمود:
_«اللهُ یَتَوَفَّى الاَْنْفُسَ حِینَ مَوْتِهَا» (خداوند، جانها را به هنگام مرگشان مى گیرد).
(یعنى هر چند خداوند، جان هر کس را هنگام مرگ مى ستاند ولى برادرم را عده اى ستمکار به #شهادت رساندند).
🔴ابن زیاد که از این جواب دندان شکن خشمگین شده بود، گفت:
_تو با جرأت و جسارت پاسخ مرا مى دهى؟! هنوز در تو، توانایى پاسخگویى به من وجود دارد؟ او را ببرید و گردن بزنید!!
🔵#حضرت_زینب (س) وقتی این وضع را دید، #امام_زین_العابدین (ع) را در آغوش گرفت و خطاب به ابن زیاد فرمود:
_بس است! هر چه خواستى از خون ما بر زمین ریختى. سپس افزود: به خدا سوگند! از او جدا نخواهم شد، اگر مى خواهى او را بکشى، مرا نیز همراه او به قتل برسان!
🔴ابن زیاد به حضرت زینب و #امام_سجاد (ع) نگاهى انداخت و گفت:
_شگفتا از مِهرِ خویشاوندى! به خدا سوگند! گمان مى کنم این زن دوست دارد با برادرزاده اش کشته شود. از او (#علی_بن_الحسین) درگُذرید که گمان مى کنم همین بیمارى براى درد و رنجش کافى است!
🔵امام سجاد (ع) رو به عمه اش کرد و فرمود:
_عمه جان! تو آرام باش تا من با وى سخن بگویم. آنگاه رو به ابن زیاد کرد و فرمود:
_آیا ما را به قتل تهدید مى کنى؟ مگر نمى دانى که کشته شدن [در راه خدا]، عادت [دیرین] ما و شهادت، مایه کرامت و افتخار ماست؟!
🔴پس از این گفتگوها ابن زیاد که کاملا شکست خورده بود، دستور داد على بن الحسین (ع) و همراهانش را درخانه اى کنار مسجد اسکان دهند.
📚لهوف، ص ۲۰۲
#رسانه_تنگه_مرصاد_آنتی_منافق
@tmersad313
حاجامیر کرمانشاهی4_5837221774898498527.mp3
زمان:
حجم:
8.32M
#روضه
📝 ناقۀ بیجهاز بماند...
🎤 حاجامیر کرمانشاهی
ویژه شهادت #امام_سجاد
🏴 ماه #محرم
#رسانه_تنگه_مرصاد_آنتی_منافق
@tmersad313
@Rozekhanegee4_5821354907281658895.mp3
زمان:
حجم:
11.52M
🎙ما همانیم که از عشق تو غفلت کردیم...😢
🔻مناجات با #امام_زمان(عج)
🔻 #روضه #امام_سجاد(ع)
⏱ #بیش_از_ده_دقیقه | 14:34
👤 کربلایی سید مصطفی #میرحافظ
#التماسدعا
#شبجمعه