eitaa logo
👊کانال تنگه مرصاد💥
669 دنبال‌کننده
20.3هزار عکس
10.8هزار ویدیو
130 فایل
👊آنتی منافق👊 🔥کانال تنگه مرصاد🔥 ✔✔ 🔴رسانه جوانان مستقل و انقلابی ایران اسلامی 🔴 💪ما همه صیاد هستیم👊 ✨با ولی تا ظهور خواهیم ماند✋ ارتباط با ادمین 👇👇 @Soheil_110 @yaa_hossain_313
مشاهده در ایتا
دانلود
☑️تجمعی علیه حجاب دیروز(دوشنبه) اتفاق مهمی در دانشگاه تهران افتاد. تعدادی از دانشجویان در مخالفت با اجرای قانون تجمع اعتراضی برگزار کردند. خواسته دانشجویان این بود که قانون را اجرا نمی کنیم. این اتفاق از جهات مختلف اهمیت دارد. ☑️وجه اول خطابش دانشجویان معترض است. ما هنوز به این سطح از بلوغ نرسیدیم که اعتراض به قانون با قانون شکنی متفاوت است؟ تجمع این دانشجویان، در اعتراض به قانون نیست بلکه در تقابل با اجرای قانون است. انشالله که فرقش روشنست. برای همین در شعارها می گفتند تا ریشه کنی حجاب یک یاحسین دیگر. معترض به قانون، مانع اجرای قانون نمی شود و قبل از اصلاح قانون، قانون را زیر پا نمی گذارد ... معترض به قانون می داند که اعتراض را نباید نزد حراست دانشگاه ببرد و باید مجوز تجمع بگیرد و قس علی هذا. روشنست. ☑️ وجه دوم این ماجرا خطابش به مسوولین کشورست. وقتی شهر را رها می کنیم تا چهارشنبه ها و باقی روزهای هفته راعده ای با اباحه گری مانور ابتذال دهند، طبیعی است که از آزادی یواشکی برسیم به تجمع برای قانون شکنی علنی. حجاب و غیر حجابش بماند. کجای دنیا اجازه می دهند، قانون کشورشان را اینطور بی حیثیت کنند؟ ☑️اما وجه سوم ابعاد سیاسی این ماجراست. حجاب هیچ، قانون هم هیچ. چرا آقایان متوجه نیستند که پروژه کشف حجاب، پروژه امنیتی است. ؟ صاحب این پروژه علنا با پهلوی ها و پمپئو و غیره عکس یادگاری دارد تا نشان دهد که کشف حجاب را در خدمت تحریم ها و علیه مردم آورده است. موضوع چهارشنبه های سفید، موضوع حجاب و بدحجابی نیست. موضوع قانون و بی قانونی هم نیست. مشخصا علیه مردم است. چرا در غفلتیم؟ ____ @tmersad313_amariyon
👊کانال تنگه مرصاد💥
با این اقدام اشتباه دیگه هیچ مامور نیروی انتظامی با تخلفات اخلاقی برخورد خواهد کرد؟ نیروی انتظامی
🔴 پلیس منفعل! 🔹🔸امروز در خبرگزاری فارس تصمیم گرفتیم از مامور ناجا تقدیر کنیم که خبر برخورد ناجا و دستور بازداشت پلیس منتشر شد. طبیعی است که از این خبر شوکه شویم. متاسفانه ناجا اینبار هم منفعل عمل کرد و نتوانست تصمیم درست را بهنگام تشخیص دهد. در این باره چند نکته حائز اهمیت است. . 1⃣یکم. مقصر اول. منکر قصور و تقصیرها در این فیلم نیستم. اما مقصر اصلی چه کسی است؟ پلیس حاضر در صحنه؟ اشتباه بزرگی است؛ مقصر اصلی در تصویر غائب است. مامور پلیس اتفاقا رفتار طبیعی از خود نشان داده است. ♦️بخشی از فیلم دستگیری یک دزد را هم نشان دهند، روشن است که در وهله اول برای مخاطبی که بی اطلاع است، گمراه کننده و تاثر برانگیز جلوه کند. فیلم را باید کامل دید. حداقل مسئولان پلیس نباید به دانلود فیلم از صفحه شخصی کارمند پمپئو اکتفا کنند! دستگیر شدگان مست بودند و مواد مخدر مصرف کرده و توهم داشتند. ضمن اینکه روشن است کل صحنه و سر و صداها نیز برنامه ریزی شده فیلم برداری شده است. مامور هم ابتدا تذکر داده و بعد از اینکه مقاومت و پرخاشگری و سلیطه گری دیده، برخورد کرده است. سوال اینست که چرا پلیس نباید مجهز به تجهیزات نوین الکترونیکی باشد؟ چرا نباید مجهز به دوربین روی لباس باشد که امروز فیلم را کامل ببیند؟ 2⃣دوم. مقصر دوم و بالاتر اما تقصیر تنها محدود و محصور به تجهیزات نیست. سوال اینست که جسارت این خانم در تعدی به مامور قانون به کدام پشتوانه است؟ چه اتفاقی افتاده که رفتارهای هنجارشکنانه از متخلفین در برخورد با پلیس شایع شده است؟ یک روز راننده لندکروز و یک روز فوتبالیست و یک روز درویش جانی و غیره. این جسارت ها را کنار جلسه مهمانی باحضور یک قاتل سیاسی بگذارید. اصلاح را از این نقطه آغاز کنید. بگردید ببینید چه کسی و کسانی تلاش کردند پلیس مظهر اقتدار نباشد؟ 3⃣سوم. مقصر سوم و فراتر مقصر اصلی مربوط به همین دست تصمیم سازی ها و تصمیم گیری هاست. تصمیمات هیجانی و ناتمام و غیرجامع. فرض کنید یک مامور تخلف داشت که نداشت. چرا باید پلیس ما سطح دعوا را در یک پارک و آب بازی ببینید؟ آیا مدیران محترم متوجه نیستند این بازی فراتر از آب بازی و حجاب و قانون و پلیس و غیره است و نقشه آشکار فرماندهان و سربازان آشکار و پنهان ضد ایرانی برای فشار بیشتر به مردم است؟ ♦️آقای پلیس باید متوجه باشد که سطح تصمیم گیری اش محدود به سازمان ناجا نیست. امروز تصمیم دقیق ناجا تکه های پازل ضدانقلاب را می توانست جابجا کند. انتظار این بود بزرگان پلیس صحنه را دقیق ارزیابی می کردند و با همه جزئیات و ابعادش آنرا می دیدند و بعد تصمیم می گرفتند. برخورد شتاب زده با مامور، نقشه پشت پرده و اصلی آب بازی را تکمیل کرده است؛ کاش در آب بازی متوقف نمی شدند. ✍ @tmersad313_amariyon
🌹دعاهای رمضان و خیرخواهی امام برای آمریکا شعار "مرگ بر آمریکا" را با کدام تقریر شنیده اید؟ هر تقریری هست را کنار گذاریم و یکبار جان کلام را در قرائت شرح دعای سحر امام ببینیم؛ مستی فزاست. اللَّهُمَّ انّى اسْئَلُکَ مِنْ جَلالِکَ بِاجَلِّهِ، وَ کُلُّ جَلالِکَ جَلیلٌ وسپس شرح می دهند که اوست که در غضبش نیز رحمت است. و به نقل از امیرالمومنین ادامه می دهند: و خدائی که نقمتش بر دشمنانش همان رحمت واسعه است. و در جای دیگر به فرازی از جوشن کبیر اشاره می کنند که " یَا مَنْ سَبَقَتْ رَحْمَتُهُ غَضَبهُ‌ " ای کسی که رحمتش بر غضبش سبقت دارد. و سپس توضیح می دهند که پیامبر اکرم برای کسانی که در ضلالت بودند نیز غصه میخورد و از سر رحمت بر آنها باب غضب را باز می کرد. 🌹 با این توضیح تقریر نهایی امام از شعار مرگ آمریکا ذیل رحمت است ولو ظاهرش بر غضب باشد. بعد از اینکه طی سخنانی درباره ضیافت ماه رمضان توصیه به دعا و مناجات می کنند در نهایت می فرمایند: " و من عقیده‌ام است بهترین دعا از برای امثال رئیس جمهوری امریکا و نوکرهای او مثل صدام این است که خدا مرگشان بدهد، این دعا برای آنهاست. اگر می‌خواهید نفرین کنید بگویید خدا حفظشان کند؛ برای اینکه هر روزی که بر امثال اینها می‌گذرد، جهنمشان بدتر می‌شود. جهنم مراتبش مثل خود مراتب انسان لا یتناهاست.... و خداوند ان شاء الله، ما را هم بیدار کند، متوجه کند، متوجه کند که ما چند روزی بیشتر نیستیم، منتها من زودتر و شما هم دنبالش..." او طلب مرگ برای دشمن را از سر دلسوزی و رحمت می داند؛ لذا جای دیگری می فرماید:" این طور نیست که این جنگ‏های پیغمبر مخالف با رحمة للعالمین باشد، مُؤَکِّدِ رحمة للعالمین است." امام از نسل و ذریه پیامبری بود که از شدت شفقت اش بر مومن و کافر خداوند او را دلداری می داد: «لَعَلَّکَ باخِعٌ نَفْسَکَ أَلَّا یَکُونُوا مُؤْمِنِینَ» (شعراء / 3). امام می فرماید خداوند او را مراقبت می کرد که از شدت حزنش برای مردم قالب تهی نکند. 🌹"ایران را محیط محبت کنید" از امامی است که ظهور اسم رحمان الهی بود و به همین دلیل غضب و خشم و طلب مرگش بر دشمن نیز از سر محبتش بود. چه انکه دلنشین در جنود عقل و جهل می فرماید: " عالم نقشه رحمت رحمانیّه است" @tmersad313
🔴 چطور سیاهی ها را فریاد کنیم؟ 🖌 🔻 در چند ده روز گذشته جامعه رسانه ای ما درگیر با چند موضوع تلخ بوده است. از رومینا تا آسیه پناهی تا غیزانیه تا عمران محمدی و این روزها هم طبری و ... 🔻سوال خیلی ها اینست که چطور به این موضوعات بپردازیم که مطالبه ما مورد سواستفاده ضدانقلاب قرار نگیرد. 🔹پاسخ اول و کلیدی اینست که مطالبه این موضوعات اولا باید در دست انقلابی ها باشد. هیچ سیاهی نباید سفیدنمایی شود. هیچ تلخی را نمی شود مزه کرد و به ناخوشی اش بی اعتنا بود. ظلم در هر اندازه ای در جمهوری اسلامی قباحت ایدئولوژیک دارد نه صرفا نگرانی بابت کارآمدی. انقلاب اسلامی شکل گرفت تا بساط ظلم برچیده شود. غصه عمیق مولا از ماجرای خلخال و زن یهودی، قصه باشد یا افسانه، مبنای دینی و منطقی در حکومت دینی دارد. بیرق مطالبه ایندست مسائل نیز باید دست انقلابی ها باشد. باید فریاد کنند؛ آنهم به صدای بلند. 🔹با این توضیح چه کنیم که مطالبه ما دستاویز ضدانقلاب نشود؟ چه کنیم پازل ضدانقلاب را کامل نکنیم؟ بالاخره ضدانقلاب لاشخور وار نشسته و مترصد است ظلم را امری دامنگیر در انقلاب نشان دهد. 🔻سوال اینست که چه کنیم تا دچار خطای تحلیل و خطای مطالبه نشویم؟ 🔹خلاصه و روان و ساده بگویم؛ به اثر رفتارمان در مخاطب توجه کنیم. اگر اثر رفتار ما این شد که مخاطب احساس کرد سیاهی سراسری است یعنی به خطا رفتیم. اگر حس کرد گرفتار بن بستیم دچار اشتباه شدیم. اگر ناامید از آینده شد یعنی به هدف نزدیم. 🔹اگر سوال کرد پس فرق ما با طاغوت و دیگر حکومت های مستبد چیست یعنی مصداق را تعمیم به ساختار دادیم؛ فرد خطاکار را به خطای نظام ارتقا دادیم و فساد مصداق را تبدیل به فساد سیستمی کردیم. نقد و مطالبه ما چه در ساحت ادبیات و چه بیان مشکل یک تفاوت جدی با ضدانقلاب دارد و آن اثرش بر مخاطب است. 🔹ایجابی بحث کنیم. جوان انقلابی وقتی ظلمی را پی گیری می کند در نهایت مخاطب باید حس "حرکت" کند. حس اینکه در حال شدنیم. در حال اصلاحیم. مطالبه باید مخاطب را به حرکت برای اصلاح وادار کند نه نشستن و ناامیدی. 🔹خیلی وقت ها نقدها، ولو نقد دولت و قدرت نتیجه اش می شود قهر مردم از صندوق. اگر نقد کردیم و آنوقت مردم را برای تغییر وضع موجود پای صندوق آوردیم، هنرست واگرنه همان می کنیم که زمین بازی رقیب بدذات است. چنان مطالبه و نقد کنیم که انتخاب مردم تغییر کند نه با هر نوع انتخابی خداحافظی کنند. در مکتب امام و به حکم مردمسالاری، رای سبز و بنفش و سیاه از بی رایی بهترست. ✅ ؛ نقد کردن تمام حیثیت نظام، نه لازم بلکه واجب است، اما نتیجه اش باید امید به اصلاح باشد...همین ملاحظه سبک و ادبیات و روش نقد را تعیین می کند. @tmersad313
🔴 کار خودشونه...؟‼️ 🖌 🔻 با خبر مرگ قاضی منصوری این تعبیر را زیاد شنیدید....«کار خودشونه». چرا؟ 🔹 ایران اینترنشنال قبل مرگ منصوری اعتراف می کند که وی در مسیر بازگشت به ایران است. حتی سایت منافقین در گزارشی مینویسد رژیم هواپیمای قشم ایر را برای بازگرداندن متهم راهی رومانی کرده است. خود مرحوم نیز مدعی بود باز خواهد گشت. بازهم کفاف نمی دهد؟ 🔹سوال ساده تر؛ بازگشت و دادگاهی شدن چنین فردی برای جمهوری اسلامی مفیدتر و آورده بیشتر دارد یا مرگ او با سرنوشت مبهم؟ این متن در مقام پاسخ به این شبهه نیست که «کارخودشنه» یا نه؟! در پی پاسخ به این پرسشم که این اتهام چرا برای برخی باور پذیر است؟ نوع دیگری از این تعبیر را کجا شنیدید؟ در دادگاه طبری: «دادگاه طبری ظاهر ماجراست، باید دنبال گنده ترها بود.» ؛ 🔹افتخار نیست که جمهوری اسلامی محاکمه یک مقام ارشد سیاسی در بدنه قدرت را علنی و بدون لکنت و واهمه و ترس از مصلحت و بدوراز محافظه کاری برگزار می کند؟! ؛ اینرا نمی بینندو دنبال «گنده ترها واصلی تر ها» هستند. چه شد که به این نتیجه رسیدیم در هر پرونده ای یک پشت پرونده ای وجود دارد از یک "مقام اصلی تر" که نظام از محاکمه او واهمه دارد؟! چه شد به چنین توهمی از فساد مافیایی در جمهوری اسلامی رسیدیدم؟ 🔹 مردم خرده روایت ها را با ابرروایت فهم می کنند. مثال: فرض کنید در ذهن شما ابرروایتی نقش بسته که فلان محله دزد بازار است. حالا اگر در روز روشن مردی از دیوار خانه اش بالا رود حتما می گویید دزد است. حال آنکه فرض این ابرروایت یعنی دزدبازاری نادرست است و لذا همان خرده روایت نیز غلط تصویر میشود چون آن مرد کلید خانه اش را گم کرده و ناچارا از دیوار بالا رفته است. 🔸 صدق و کذب خرده روایت ها را ما با ابرروایت ها فهم می کنیم. خرده روایت مرگ قاضی منصوری و دادگاه طبری با ابرروایت «فساد سیستمی» منتهی میشود به « کار خودشونه». حال سوالم این است چه کسانی در نقش بستن چنین ابرروایت سراسر ظالمانه ای نقش داشتند؟ پاسخش با شما!! ✅ ان شاءالله عمق ماجرا را دقت فرمودید. به نظر شما گناه یک مفسد بیشتر است یا گناه کسی که جمهوری اسلامی را دارای فساد سیستمی می داند؟ اولی یک مصداق است و دومی همه مصداق ها را "نشانه" ای برای یک فساد اکبر. @tmersad313
🔴 | دوستان مانع شفافیت آرا نشوید ‼️ 🖌 📌 مخاطب این متن برخلاف تلقی رایج، مسوولین و نمایندگان مجلس نیستند. الحمدالله در مجلس یازدهم عزم جدی برای تحول ساختاری در مجلس و شفافیت و خاصه شفافیت آرا وجود دارد. طرحی نیز در این رابطه نوشته و به امضای نمایندگان رسیده است. اما این چالش قدیمی با تصویب یک طرح حل می شود؟ اساسا تک وجهی دیدن مسائل و ساده سازی آنها باعث می شود بسیاری از طرح های ارزشمند و کارا به ثمر نرسد و حافظه تاریخی تلخی از آن به یادگار بماند. موضوع شفافیت آرا یک وجهش مربوط به مجلس و نمایندگان است. وجه دیگر آن نیازمند یک ترکیب خردمندانه و آرایش رسانه ای جدید در تناسب با شفافیت است. 🔹 واقعیت اینکه امروز مهمترین مانع شفافیت آرا سبک رفتار رسانه ای من و شما است. یک اشکال فرهنگی در نوع سیاست ورزی ما در شبکه های اجتماعی اینست که همه مسائل را حیثیتی تحلیل می کنیم. مسائل حیثیتی مسائلی است از ایدئولوژی و خط قرمزها؛ آنهم خط قرمزهای بسیار مضیق که جمع کثیری خارج آن قرار می گیرند. موضوعات سیاسی و حکمرانی از جنس بازی استقلال و پرسپولیس نیست. تعصبی و ایدئولوژیک نیست. لازم نیست برای هر موضوعی غیرتی شویم. بسیاری از مسائل از جنس کارشناسی است. حتا تصمیم گیری درباره رای اعتماد و سوال و اعتبارنامه و غیره نیز نیازمند جمعبندی فردی است. نماینده باید برای رای دادن حجت شرعی داشته باشد و نمی تواند با سروصدای رسانه ها و توقع سازی اجتماعی رای دهد. 🔹اگر کسی در رد اعتبارنامه تاجگردون به جمعبندی نرسید فاسد است؟ اگر نماینده ای مخالف مالیات بر خانه های خالی بود، مدافع محتکرین است؟ اگر کسی مدافع فلان قرارداد بود و آنرا به نفع کشور دانست، خاک فروش است؟ فردا اگر قرار شد قیمت کالایی افزایش یابد، نماینده باید بتواند تصمیم کارشناسی بگیرد، نه اینکه مقهور جوسازی و غوغای رسانه ای شود. 🔹شفافیت آرا قرارست مانع لابی های سیاسی و پشت پرده شود. اما حیثیتی کردن مسائل باعث می شود، لابی های سیاسی به لابی های رسانه ای تبدیل شود. مطابق قانون بقای لابی، لابی های سیاسی حذف نمی شود فقط از یک نقطه به نقطه دیگر منتقل می شود. از پشت پرده مجلس به پشت پرده رسانه منتقل می شود. 🔹حیثیتی کردن مسائل جای تصمیم کارشناسی را می گیرد. فشار رسانه ای نباید مانع جسارت نماینده و تصمیم کارشناسی او باشد. شفافیت آرا باید منجر به کارآمدی شود نه تصمیمات پوپولیستی. 🔹در نهایت اینکه این روزها مهمترین مانع اجرای شفافیت، تنها و تنها حیثیتی کردن امور است. آنقدر فضا را تنگ می کنیم که تصمیمات اصلی بجای مجلس در توئیتر گرفته شود و موضوعات مهم در شبکه های اجتماعی مدیریت شود. ✅ این بار من و شما مانعیم! @tmersad313
🆘 آه مجلس انقلابی‼️| مجلس انقلابی فقط آن است که من خواهم و لا غیر!! 📌یک عکس از معارفه رئیس جدید دیوان محاسبات منتشر کردند و نوشتند: "آه. اینم از مجلس انقلابی". حالا چه شده است؟ چرا بعد از افشاگری های ما اهالی توئیتر، نماینده ها نگفتند "اصلا نخواستیم رای مان را پس دهید." 🔹دوست عزیزم اشکال این نگاه صفر و یکی به مراتب بیشتر از خطای این و آن است. همین تلقی غلط است که با هر سطحی از خطا همه چیز را از دست رفته می بیند. اساساً ماجرا فراتر از رئیس دیوان و حواشی آن است. در موضوع قیر نیز ماجرا همین غصه دامنه دارست. در تاجگردون نیز. 🔹 خب؟ اگر نماینده به حجت شرعی برای یک انتخاب نرسید یعنی حق سکوت گرفته است؟ اگر قیر رایگان را به نفع مردم دانستند و معتقد بودند باید عوارض آنرا کم کرد یعنی مدافع رانت اند؟ بالاتر از این حتی اگر خطائی صورت گرفت، مثل حواشی اخیر، یعنی انتخاب مان به خطا بوده است؟ یعنی همه چیز تمام شد؟ یعنی ناامیدی؟!! 🔹 تلقی غلطی از مجلس انقلابی داریم. مجلس انقلابی مجلسی نیست که به فهم من و شما انقلابی است. مجلس انقلابی مجلس عصمت و مصون از خطا و اشتباه نیز نیست. مجلس انقلابی یعنی جهت گیری های کلان انقلابی است، هرچند ممکن است در جزئیات نیز دچار خطای تشخیص شوند. یعنی عزم نماینده ها رفتار انقلابی است، هرچند ممکن است در مصداق نیز خطا کنند. کلیت مجلس و نماینده ها پاکدستند و اهل زد و بند نیستند، هرچند ممکن است تخلف هم صورت گیرد. 👇👇👇 🔹خطا را ببینیم و پی گیری هم کنیم ؛ اما: 1⃣ انتظار نداشته باشیم حکم نهائی، حکم ما باشد. 2⃣ صبوری به خرج داده و اجازه دهیم آنچه برای ما قطعیت ساخته برای دیگران هم حجت شود. 3⃣ اجازه دهید در مسیر قانونی اش مشکل حل شود و نه خارج از رویه. خروجی این مسیر امید است نه دل بریدن و آه کشیدن! 🖌 @tmersad313
🅾 | ۱۰ گونه از جریان تحریف 📌 رهبر معظم انقلاب فرمودند جریان تحریف شکست بخورد شکست تحریم قطعی است. این تعبیر یعنی جنگ اقتصادی نیز بهانه ای است برای جنگ ذهنی. جنگ ذهنی هدفش چیست؟ مردم برای هیچ حرکت و اصلاحی اقدام نکنند. چطور ممکن است؟ اینکه از راه طی شده ۴۰ ساله پشیمان شوند و آینده را سیاه و تلخ ببینند. غایت جنگ ذهنی یا ادراکی "پشیمانی از گذشته" و "ناامیدی از آینده" است. 🔻 اما ۱۰ گونه در جریان تحریف سهم دارند، البته بجز سهم "مخاطب" و "مسوولین". 1⃣ افرادی که قلب واقع می کنند. دروغ می گویند مثل آب خوردن؛ روشن است و عبور می کنیم. 2⃣ افرادی که بزرگنمایی می کنند. آنچه می گویند کذب نیست، اما فراتر از اندازه خودش است. 3⃣ افرادی که جای اصل و فرع امور را عوض می کنند. امر فرعی را جای اصلی جا می زنند. 4⃣ فقط سیاهی ها را می بینند و حاضر نمی شوند دارائی ها و فضائل را به زبان بیاورند. 5⃣ فضائل را یا کتمان می کنند یا کوچک به حساب می آورند و یا به تمسخر می گیرند. 6⃣ مخاطب را بمباران سیاهی می کنند. هجمه خبرهای تلخ، تصویر سیاه می سازد. 7⃣ ضعف ها را تعمیم می دهند. خطا را در جزءمی بینند وبه کل نسبت می دهند. 8⃣ با تلخی ها سلفی می گیرند. کسانی که حیات شان در سیاهی ها است و شهرت می گیرند، جریان تحریف اند. 9⃣ بَت من می شوند. کسانی که تلاش می کنند نشان دهند همه از جمله حکومت خواب است و تنها آنها قهرمان اصلاح هستند. 🔟 هیجان سازها. غوغاسالارهایی که با تحریک احساسات مخاطب اجازه نمی دهند عقل مخاطب منطقی مسائل را تحلیل کند. 🔻مخاطب هم سهم دارد؟ بله. 🔹 مخاطبی که کورکورانه محتوای دیگران را لایک و ریشیر و ریتوئیت می کند و متن و خبر بدون بررسی از این گروه به آن گروه می برد در این جریان وارونه نما سهم دارد. 🔻مسوولین چطور؟ حتماً. 🔹 مسوولین با پنهان کاری زمینه ساز جریان تحریف هستند. همچنین مسوولی که مردم را جهت پاسخگوئی و روشنگری به حساب نمی آورد بیرق دار جریان تحریف است. ✅ خلاصه تصور نکنیم جریان تحریف فقط آنسوی آب هاست. 🖌 @tmersad313
◾️خدمتی که حصر کرد... 🔸یکم. یک اصل کلیدی را فراموش نکنیم؛ جامعه ای که در آن نفاق کم شود، جامعه رشد یافته است. نفاق از کفر بدتر است. چون منافق، همان کافر در لباس نفاق است. جامعه ای که در آن نفاق کم شود، جامعه بلوغ یافته است چراکه دشمن نمی تواند با تزیین و ظاهرسازی آنها را دچار خطا کند. 🔸دوم. حوادث ۸۸ چرا لقب فتنه گرفت؟ ادعای تقلب؟ خیر. اعتراضات غیرقانونی؟ خیر. آدم کشی و و صدمه زدن به بیت المال؟ خیر. عنوان فتنه تنها به یک دلیل بود: امتزاج غبارآلود حق و باطل؛ به نحوی که حق از باطل قابل شناسایی نبود؛ بقیه موارد ذیل همین عنوان بود. 🔸سوم. همان سال رهبری فرمودند أین عمار؟ چرا چنین گفتند؟ مگر نبودند شخصیت های سیاسی و رسانه ای که علیه فتنه موضع گیری کنند؟ بودند؛ پس چرا فرمودند این عمار؟ مگر عمار در تاریخ چه کرده است و چرا آنروز نیازمند عمار بودیم؟ 🔸چهارم. در تاریخ ثبت است که نقش عمار در سپاه امیرالمومنین روشنگری و نشاندن غبار صفین بود تا حق از باطل تمییز داده شود. عمار فتنه شکن بود. آنروز ها مطالبه منتقدین و مخالفان جنبش سبز محاکمه سران فتنه بود؛ حال آنکه کشور عمار می خواست. چرا؟ مگر حق شان محاکمه نبود؟ حتما بود. اما قبل از محکمه باید نزد مردم محاکمه می شدند. باید فتنه ها می شکست تا حق نمایان شود. 🔸پنجم. هدف نهایی حصر چه بود؟ حصر کمک کرد زمان بگذرد و غبارها بنشیند و باطل خود را نشان دهد. حصر کمک کرد هیجان های کف خیابان تمام شود تا جامعه عاقلانه صحنه را ببیند. نقش حصر فرصت روشنگری و انداختن نقاب نفاق بود. و این پروژه کلان انقلاب اسلامی است. باید مردم بخواهند تا هر تصمیمی ولو قهریه کارساز باشد. امام با بنی صدر و بازرگان و منتظری نیز با همین راهبرد رفتار کرد. برای تک تک آنها فرمود "از اول می دانستم محق نیستند" اما همراهی می کنند تا با گذر زمان و روشنگری نقاب ها بیافتد. رهبری نیز با موسوی و جنبش سبز و جریان فتنه همین کردند. با امثال احمدی نژاد نیز. 🔸ششم. و حالا توهین ها و هتاکی ها در بیانیه موسوی مهم نیست. مهم اینست که گذشت روزگار فتنه. رقیب موسوی آگاهی مردم است. همه چیز روشن است. یک خط است با دو سو؛ یا جریان انقلاب اسلامی و یا مقابل آن که طرفداران داعش و تروریست ها و آدم کش ها و سلطنت طلب ها و رجوی ها و غیره اند. بیانیه موسوی تصریح موکدی بود بر مرزبندی که از ۸۸ با مردم و این خاک و انقلاب پیدا کرد. آنروز نقاب و امروز بی نقاب؛ همین. بیشتر هم لازم نیست جدی گرفته شود. گذشت دوران نفاق؛ این جامعه بلوغ یافته است. ✍ @tmersad313
◾️سخن کیلویی❗️ 1️⃣یکم. فکرکنید؛ در شرایطی که داد مردم از بیداد قیمت خودرو بلند است، خبر برسد دولت به مجلس خودروی شاسی بلند داده است تا در ازای این رشوه از خطای دولت چشم پوشی کند. 🔹 حالا خشم اجتماعی را تخمین بزنید. فرض کنید بلافاصله هم خبر تکذیب شود؛ آیا فایده دارد؟ اساسا تکذیب دیده می شود؟ 2️⃣دوم. سخن کیلویی شنیدید؟ غرض خدای ناکرده طعنه و حرف گوشه دار نیست. کلام کیلوئی یک پرده زشت تر از کلام بی حساب و دیمی است. سخن دیمی و بی حساب چیست؟ سخنی که مبنا ندارد و بدون سند است. اما کیلویی سخن گفتن، همان سخن بی حسابی است که گوینده به عواقب آن نیز بی اعتناست. نگاه نمی کند این حرف چه عوارضی دارد و چطور می شود آنرا جبران کرد. 3️⃣سوم. این روزها حرف بی حساب و کیلویی در شبکه های اجتماعی فراوان است و وبالی است دامنگیر. چپ و راست هم نمی شناسد. اشتباه نشود؛ منظور رسانه های شیطانی نیست؛ آنها که کذاب اند و با دروغ جیره می گیرند. غرض آدم هایی اند که صفت کذاب بر آنها صدق نمی کند اما حرف بی حساب می زنند و کیلویی سخن می گویند. 🔸 هرچه می شنوند و می بینند، بی درنگ توزیع می کنند. مثل آب خوردن آبرو می برند و ندیده و نشنیده قضاوت می کنند. چه بسیار روایت های بی حساب و کیلویی که در چرخه توزیع هیجانی، تبدیل به ابرروایتی ماندگار شده است. 4️⃣چهارم. حرف بی حساب را می شود تکذیب و اصلاح کرد اما کیلویی سخن گفتن، الزاما با تکذیبیه جبران نمی شود. ضرر کیلوئی سخن گفتن تنها در نادرستی سخن نیست، در عوارض جبران ناپذیر آنست. یک وقت حرف غلط و بی سند می زنیم اما یک وقت با این حرف غلط آبرو می بریم. تکذیبیه مگر جبران بی آبرویی می کند؟ ✅ با این توضیح حرف بی حساب از هیچ کس پذیرفته نیست اما خدا نکند آن هیچ کس، مسوول باشد. چرا؟ چون حرف بی حساب مسوول برخلاف افراد عادی، مصداق کیلوئی سخن گفتن است. 5️⃣پنجم. حرف بی حساب را باید متناسب با "نادرستی سخن" برخورد کرد اما سخن کیلوئی را باید متناسب با "آثار نادرستی سخن" برخورد کنند. آثار کلام مهمتر از خود کلامست. اتهام گوینده اولی خبر غلط است و اتهام گوینده دوم تشویش اذهان عمومی و بهم زدن امنیت روانی. این مردم چه گناهی کردند که در دعوای سیاسی آقایان اینطور با روح و روان شان بازی شود؟ با این توضیح تکذیب ادعای نماینده مجلس در خصوص رشوه دولت کافی نیست، باید ذیل اتهام تشویش اذهان عمومی قهریه ورود کند. ✍ @tmersad313