eitaa logo
تو ‌آرومم‌ کن
331 دنبال‌کننده
201 عکس
102 ویدیو
0 فایل
________________________________ ڪـانال فوق العاده احساسی ♥️ عشـ♥️ــق Love کلیپــــــــــ، موزیک 🎼 گیــــفــــــ🔞ــــ عاشقانه ♥️👇🏻👇🏻 #آرومت‌میکنه👍 ________________________________
مشاهده در ایتا
دانلود
کاش بمونی آخه اگه بری انگاری یه چیزی گُمه :)
فکر کردن بهت اینجوریه که یهو "قند تو دل آب" بشه... ...😍
هدایت شده از تو ‌آرومم‌ کن
هدایت شده از تو ‌آرومم‌ کن
دوست داشتنت گناه مورد علاقه منه..!
مثلا انقد بت فكر كنم كه تا ميخوام يكيو صدا كنم اشتباهى اسم تورو بلند بگم *.*
آنـکه با چـــشم خود آدم بـکشـد قاتل نیسـت؟!👀👌 :|
از این پهلو به آن پهلو شد و صدایم زد بیداری؟ + تو حال خلسه‌ام ولی نخوابیدم هنوز - میخوای مشاعره بریم؟ بدون معطلی گفتم: روا بود که چنین بی حساب دل ببری مکن که مظلمه خلق را جزایی هست - مگه تو دلمونو بردی، همین طورم داری میبری، ما حرفی داریم خندیدم و گفتم ت بده - تا تو را جای شد ای سرو روان در دل من هیچ کس می‌نپسندم که به جای تو بود اخم هامو تو هم کشیدمو گفتم: نه تو رو خدا، بپسند، اصلا هم خجالت نکش! از حسادتم حسابی کیفور شد و قهقهه زد و گفت: د بده خانوم د بده + دلم بعد از بسی منزل به منزل، در به درگشتن نشان آرزویش را سرانجام از تو می‌گیرد - الهی قربونه دلت بشم من همینطور که نزدیکم میشد گفت: دل خود چون به سر زلف تو دیدم، گفتم ای خوش آن دم که پریشان به پریشان برسد... حس خوبی بود بغل کردنش سرم را بلند کردم، نگاهش پر از عشق بود چشمهایش مرا یاد این بیت انداخت دوست داشتنت، همچو برنج گیلان می‌ماند رفته رفته خوش طعم‌تر می‌شود حصار بازوانش تنگ‌تر شد و گفت خمار و سردم آری، در رگم همواره جاری کن شراب و آفتابی را که در بوسیدنت داری... میخواست مرا ببوسد که با شیطنت گفتم: چرا جر زنی میکنی؟ باید د بدی نه خ خندید و گفت: گمراهی مرا به حساب تو می‌نهند این کسر شأن چشم فریبنده‌ی تو نیست!؟ + نوچ، قبول نیست، همش داری جر میزنی... -دیگر گذشته از سر و سامان من مپرس من بی تو دست از این سرو سامان کشیده‌ام + من استغفار کردم از نگاه تو، نمی‌دانم اجابت می‌شود این توبه کردن‌های با اکراه؟ - شبی بوسیدنت را مست میخواهم نمی‌فهمی! بغل با دست هم در بست میخواهم نمی‌فهمی؟ خودم حسابی زدم به آن راه و او ادامه داد... عشوه را آغاز کن، آغوش خود را باز کن، "با ادا" یا "بی ادا" فرقی ندارد، ناز کن... سکوت کردم تا ببینم شعرهایش به کجا میرسند... - نیست همرنگِ لبانت در گلستان انار با فقط یک باب از بوسیدنت هم راضی‌ام... این را گفت گونه‌اش را بوسیدم چشم هایش را بست و خوابید نمیدانم چرا گاهی اینطور میشد که با ایما و اشاره خواسته‌اش را میگفت و نمیدانم چرا اینطور بودم که لذت میبردم... وقتی خودم را حسابی به آن راه میزدم هر چه بود، پایان خوشی داشت داستان مشاعره‌مان 😍
تا منو می دید بهش می گفتم تیامو ، ازم پرسید یعنی چی؟ گفتم همون سلام خودمون به ایتالیاییِ . از اون به بعد هر وقت همو می دیدیم می گفتیم تیامو. یه روز بهم گفت سلام آقای محترم ، فهمیده بود تیامو به ایتالیایی میشه
اگه قول بدی به حرفم گوش بدی دیگه ازت نمیخام بمونی پیشم،خودم نگهت میدارم.. ♥️