eitaa logo
🌻🌻🌻🌻 طلوع 🌻🌻🌻🌻
2هزار دنبال‌کننده
71.7هزار عکس
75هزار ویدیو
2.9هزار فایل
اسیرزمان شده ایم! مرکب شهادت ازافق می آیدتاسوارخویش رابه سفرابدی کربلاببرد اماواماندگان وادی حیرانی هنوزبین عقل وعشق جامانده اند اگراسیرزمان نشوی زمان شهادتت فراخواهدرسید. @tofirmo
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻 افسر نیروی دریایی آمریکا: حوثی ها اولین نیرویی در تاریخ هستند که از موشک‌های بالستیک ضد کشتی استفاده می‌کنند، این موشک ها بسیار پیچیده و موثر هستند........
part5.mp3
19.5M
📗نمایش صوتی شنا در رویا قسمت 5⃣
✅✅✅پایان✅✅✅
hafez 46.mp3
1.85M
دل عالمی بسوزی چو عذار برفروزی
Part04_کیمیاگر.mp3
9.2M
📗رمان صوتی اثر رضا مصطفوی قسمت 4⃣
حکایت " نالیدن ستون حنانه برای پیامبر صل الله علیه و آله"
حکایت " نالیدن ستون حنانه برای پیامبر صل الله علیه و آله" نالیدن "ستون حنانه" یکی دیگر از حکایات مثنوی است که در بسیاری از کتب تاریخی بیان شده است، ستون حنانه (ناله کننده)، ستونی بوده است از درخت خرما که حضرت رسول (ص) در مسجد النبی به آن تکیه می دادند و خطابه و موعظه می نمودند. بعدها برای آن حضرت منبری ساختند که بر فراز آن بنشینند و سخن بگویند ، در این میان اتفاقی اعجاب آور رخ میدهد و ناله ای از این ستون از فراق پیامبر بلند میشود که به ستون "حنانه" معروف میگردد..
نهج البلاغه نامه ها9.mp3
36.89M
📗کتاب صوتی بخش نامه ۵۳ ۵۳. عهدِ مالک اشتر
دو خوانش غزل ۲۶۷ حافظ.mp3
4.57M
غزل شمارهٔ ۲۶۷ ای صبا گر بگذری بر ساحل رود ارس بوسه زن بر خاک آن وادی و مشکین کن نفس منزل سلمی که بادش هر دم از ما صد سلام پرصدای ساربانان بینی و بانگ جرس محمل جانان ببوس آن گه به زاری عرضه دار کز فراقت سوختم ای مهربان فریاد رس من که قول ناصحان را خواندمی قول رباب گوشمالی دیدم از هجران که اینم پند بس عشرت شبگیر کن بی ترس کاندر شهر عشق شبروان را آشنایی‌هاست با میر عسس عشقبازی کار بازی نیست ای دل سر بباز زان که گوی عشق نتوان زد به چوگان هوس دل به رغبت می‌سپارد جان به چشم مست یار گر چه هشیاران ندادند اختیار خود به کس طوطیان در شکرستان کامرانی می‌کنند وز تحسر دست بر سر می‌زند مسکین مگس نام حافظ گر برآید بر زبان کلک دوست از جناب حضرت شاهم بس است این ملتمس
دو خوانش غزل ۲۶۸.mp3
4.55M
غزل شمارهٔ ۲۶۸ گلعذاری ز گلستان جهان ما را بس زین چمن سایه آن سرو روان ما را بس من و همصحبتی اهل ریا دورم باد از گرانان جهان رطل گران ما را بس قصر فردوس به پاداش عمل می‌بخشند ما که رندیم و گدا دیر مغان ما را بس بنشین بر لب جوی و گذر عمر ببین وین اشارت ز جهان گذران ما را بس نقد بازار جهان بنگر و آزار جهان گر شما را نه بس این سود و زیان ما را بس یار با ماست چه حاجت که زیادت طلبیم دولت صحبت آن مونس جان ما را بس از در خویش خدا را به بهشتم مفرست که سر کوی تو از کون و مکان ما را بس حافظ از مشرب قسمت گله بی انصافیست طبع چون آب و غزل‌های روان ما را بس