🌷 #خاکریز خاطرات #شهدا ... (۳۶۴)

📕 احکام ⬅️ مبطلات روزه «استفتائات آیة‌الله العظمی ؛ امام خامنه‌ای»

💠 کلام نورانی «حضرت امام» رضوان‌الله علیه * مدرس با اون عبای نازک و با اون قبای کرباسی وقتی وارد می‌شد ، مجلس میشد مجلس ...

⤴️ شرح در کلیپ * اراذل و اوباش و اذناب شیطان بزرگ ؛ آمریکا از بوق‌های رسانه‌ای دولت خبیث انگلیس گرفته تا وهابی‌ها و تروریست‌های داعش و از سران کودک کش اسرائیل گرفته تا منافقین آواره خلاصه اینکه همه شیاطین بزرگ و کوچک عالم در مقابل مردم سالاری دینی و انتخابات جمهوری اسلامی ایستاده‌اند ⚠️ من و شما کجا و در کدام جبهه ایستاده‌ایم؟!

💠 با «قرآن کریم» نورانی شویم سوره مبارکه فلق آیه ۱ و ۲ و ۵ قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَقِ.مِن شَرِّ مَا خَلَقَ...وَمِن شَرِّ حَاسِدٍ إِذَا حَسَدَ بگو پناه مى‌برم به پروردگار سپيده دم از شرّ آنچه آفريده شده و از شرّ هر حسود آنگاه كه حسد ورزد.

آرامِ دلِ عمه و باباست رقیه سلام‌الله‌علیها 💐صلی الله علیکِ یا رقیه خاتون💐

شعرمولودی تولدت مبارک دردانه ی ارباب یارقیه خاتون

#یک_داستان_یک_پند ✍جوانی به سن ازدواج رسید. او به خاطر تنگی‌ معیشت و روزی از ازدواج می‌ترسید. هاتفی از غیب او را ندا داد که ای جوان! چرا به خدای خود برای روزی‌رسانی اعتماد و توکل نداری؟! جوان گفت: ترس دارم‌ پس از ازدواج مرا شغل و کسب و کارم سست شود و مدیون خانواده‌ام گردم. هاتف از او پرسید: آیا به یاد داری که در شکم مادر تو را به رایگان روزی داد و چون متولد شدی با شیر مادر تو را رایگان و بی‌رنج روزی بخشید؛ و این روزی رایگان خدای تو تا سن بلوغ ادامه داشت و چنان مهر تو را در قلب والدین‌ات انداخت که به تو رایگان روزی می‌بخشیدند، آن گاه که به سن بلوغ رسیدی روزی تو را از رایگان به دسترنج تو تبدیل کرد و تو را در میان تلاش و کار آزمود تا روزی خود را با معصیت و نافرمانی او کسب نکنی. پس بدان خدای تو، تو را رایگان روزی داده است و اکنون نیز که به سن بلوغ و رشد رسیده‌ای اگر معصیت و نافرمانی او را نکنی مانند همان روز نخستِ خلقتت تو را و اهل‌بیت تو را روزی رایگان و بی‌منت خواهد بخشید.

🎥باور به فرج 👤 استاد پناهیان

❣ #سیره_شهدا به صورت لباس شخصی سوار اتوبوسی در کردستان شد. آنقدر اتوبوس تکان می خورد که کودک کردی که همراه پدرش کنار آن ها نشسته بود دچار استفراغ شد. او کلاه زمستانی اش را زیر دهان کودک گرفت. کلاه کثیف شد. پدر بچه خواست بچه اش را تنبیه کند. با لبخند مانع شد و گفت: کلاه است می شوییم پاک می شود... *مدت ها بعد در عملیاتی سردار خرازی و رفقایش محاصره شدند. کاری از دستشان برنمی آمد. *رئیس گروه دشمن که با نیروهایش به آن ها نزدیک شده بود ناگهان اسلحه اش را کنار گذاشت، سردار را در آغوش گرفت و بوسید؛ صورتش را باز کرد و گفت: من پدر همان بچه م... با رفتار آن روزت مرا شیفته خودت کردی. حالا فهمیدم که شما دشمن ما نیستی. #شهید_حسین_خرازی🕊 حدیث خوبان_ ص۲۵۴

انقدر نام رقیه را بر لب خود زمزمه کردم لب من سوخت ولی نام رقیه را توبه نکردم … ولادت حضرت رقیه سلام الله علیها بر تمامی دوستداران ایشان مبارک باد🤍