16-ولاء ها و ولایت ها در قرآن.mp3
24.81M
💠 ولاء ها و ولایت ها در قرآن
حجت الاسلام محسن قنبریان
رمضان ۱۴۴۵ / جلسه شانزدهم
❗️ تعمیم الزام با ادله امر به معروف
❓آیا نقض قاعده پیش گفته(حفظ پیوند اجتماعی) است؟!
• روایت ریان بن صلت
• بستره "النصیحة خشنة":
- جاسوسی برادر زاده امام کاظم(ع)
- تهمت عدم طیب مولد به امام جواد(ع)
- شکایت برادر از امام رضا(ع)
- معارضه های سیاسی: دیباج/ زیدالنار/ ابراهیم(قصاب)
• امام رضا(ع) برای امر به معروف به روی دیگر ولایت عرضی پرداخت:
- هزار دینار بدهی ابراهیم را داد...
- در ماجرای شکایت فرمود: از همراهی و احسان به شما کوتاهی نمی کنم!
❗️سبک علوی و سبک اموی بردن بهشت!
• روایت عمار بن ابی الاحوص
• حضرت امیر(ع): فِي حَمْلِ عِبَادِ اَللَّهِ عَلَى أَحْكَامِ اَللَّهِ اِسْتِيفَاءُ اَلْحُقُوقِ وَ كُلُّ اَلرِّفْق
* مطلب مرتبط: وقتی نصیحت هم خشونت میشود!
Part18_علی از زبان علی.mp3
13.01M
............ دوران جنگ صفین ............
*آمادگی سپاهیان
*خطبه برای لشکریان
*آغاز جنگ
*به میدان رفتن امیرالمومنین(ع)
*دعوت معاویه به میدان
*عریان شدن عمر بن عاص
*حوادثی در جنگ
*پاسخ به چند پرسش درباره علت جنگ
📗 از والدین محترم درخواست میگردد این فایل صوتی را در اختیار فرزندان نوجوان خود قرار داده و به آنها توصیه گردد که علاوه بر گوش دادن به آن، منن آنرا نیز پیاده نمایند.
لازم است در صورت امکان برای تشویق این اقدام معنوی آنها هدیه ای در نظر گرفته شود. 🌺
🌹ختم نهج البلاغه در ۲۷۰ روز. سهم روز شصت وچهارم
┄═❁🍃❈🦋✨🦋❈🍃❁═┄
📜 #نامه53 :نامه به مالک اشتر
8⃣ شناخت اقشار گوناگون اجتماعی
🔹ششم سيمای بازرگانان و صاحبان صنايع
🔻سپس سفارش مرا به بازرگانان و صاحبان صنايع بپذير، و آنها را به نيكوكاری سفارش كن بازرگانانی كه در شهر ساكنند، يا آنان كه همواره در سير و كوچ كردن می باشند و بازرگانانی كه با نيروی جسمانی كار می كنند، چرا كه آنان منابع اصلی منفعت و پديد آورندگان وسايل زندگی و آسايش و آوردندگان وسايل زندگی از نقاط دور دست و دشوار می باشند، از بيابانها و درياها، و دشتها و كوهستانها، جاهای سختی كه مردم در آن اجتماع نمی كنند، يا برای رفتن به آنجاها شجاعت ندارند. بازرگانان مردمی آرامند و از ستيزه جویی آنان ترسی وجود نخواهد داشت، مردمی آشتی طلبند كه فتنه انگيزی ندارند. در كار آنها بينديش چه در شهری باشند كه تو به سر ميبری، يا در شهرهای ديگر، با توجه به آنچه كه تذكر دادم. اين را هم بدان كه در ميان بازرگانان، كسانی هم هستند كه تنگ نظر و بد معامله و بخيل و احتكار كننده اند كه تنها با زورگویی به سود خود می انديشند. و كالا را به هر قيمتی كه می خواهند می فروشند، كه اين سود جویی و گران فروشی برای همه افراد جامعه زيانبار و عيب بزرگی بر زمامدار است. پس از احتكار كالا جلوگيری كن كه رسول خدا (صلّی اللّه عليه و آله و سلّم) از آن جلوگيری می كرد بايد خريد و فروش در جامعه اسلامی به سادگی و با موازين عدالت انجام گيرد، با نرخ هایی كه بر فروشنده و خريدار زيانی نرساند، كسی كه پس از منع تو احتكار كند، او را كيفر ده تا عبرت ديگران شود، امّا در كيفر او اسراف نكن.
┄═❁🍃❈🦋✨🦋❈🍃❁═┄
🔹هفتم سيمای محرومان و مستضعفان
🔻سپس خدا را ! خدا را ! در خصوص طبقات پايين و محروم جامعه، كه هيچ چاره ای ندارند و عبارتند از زمين گيران، نيازمندان، گرفتاران، دردمندان. همانا در اين طبقه محروم گروهی خويشتن داری كرده و گروهی به گدایی دست نياز بر می دارند، پس برای خدا پاسدار حقّی باش كه خداوند برای اين طبقه معيّن فرموده است: بخشی از بيت المال و بخشی از غلّه های زمينهای غنيمتی اسلام را در هر شهری به طبقات پايين اختصاص ده زيرا برای دورترين مسلمانان همانند نزديكترين آنان سهمی مساوی وجود دارد و تو مسؤول رعايت آن می باشی. مبادا سر مستی حكومت تو را از رسيدگی به آنان باز دارد، كه هرگز انجام كارهای فراوان و مهم عذری برای ترك مسئوليّتهای كوچكتر نخواهد بود. همواره در فكر مشكلات آنان باش و از آنان روی بر مگردان، به ويژه امور كسانی را از آنان بيشتر رسيدگی كن كه از كوچكی به چشم نمی آيند و ديگران آنان را كوچك می شمارند و كمتر به تو دسترسی دارند. برای اين گروه از افراد مورد اطمينان خود كه خدا ترس و فروتنند فردی را انتخاب كن، تا پيرامونشان تحقيق و مسائل آنان را به تو گزارش كنند. سپس در رفع مشكلاتشان به گونه ای عمل كن كه در پيشگاه خدا عذری داشته باشی، زيرا اين گروه در ميان رعيّت بيشتر از ديگران به عدالت نيازمندند و حق آنان را به گونه ای بپرداز كه در نزد خدا معذور باشی، از يتيمان خردسال و پيران سالخورده كه راه چاره ای ندارند. و دست نياز بر نمی دارند، پيوسته دلجویی كن كه مسؤوليّتی سنگين بر دوش زمامداران است، اگر چه حق تمامش سنگين است امّا خدا آن را بر مردمی آسان می كند كه آخرت می طلبند، نفس را به شكيبايی وا می دارند و به وعده های پروردگار اطمينان دارند. پس بخشی از وقت خود را به كسانی اختصاص ده كه به تو نياز دارند، تا شخصا به امور آنان رسيدگی كنی و در مجلس عمومی با آنان بنشين و در برابر خدایی كه تو را آفريده فروتن باش و سربازان و ياران و نگهبانان خود را از سر راهشان دور كن تا سخنگوی آنان بدون اضطراب در سخن گفتن با تو گفتگو كند، من از رسول خدا (صلّی اللّه عليه و آله و سلّم) بارها شنيدم كه می فرمود: «ملّتی كه حق ناتوانان را از زورمندان، بی اضطراب و بهانه ای باز نستاند، رستگار نخواهد شد» پس درشتی و سخنان ناهموار آنان را بر خود هموار كن و تنگ نظری و خود بزرگ بينی را از خود دور ساز تا خدا درهای رحمت خود را به روی تو بگشايد و تو را پاداش اطاعت ببخشايد، آنچه به مردم می بخشی بر تو گوارا باشد، و اگر چيزی را از كسی باز ميداری با مهربانی و پوزش خواهی همراه باشد.
┄═❁🍃❈🦋✨🦋❈🍃❁═┄
ختم نهج البلاغه در 270 روز(37)(2).mp3
7.58M
🔊 ختم گویای نهج البلاغه در ۲۷۰ روز
🌺 سهم روز شصت وچهارم نامه ۵۳ بند ۸، قسمت ۶ تا ۷
4_5900015661349865370.mp3
3.12M
🔊 شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه
🔸 شرح #حکمت15
🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
✨بسم الله الرحمن الرحیم✨
🌹شرح #حکمت15
🔹روش برخورد با فریب خوردگان
🔰 امیرالمومنین (علیه السلام) در حکمت پانزدهم نهج البلاغه می فرمایند : "هر فریب خورده ای را نمیشود سرزنش کرد."
🔻 ماجرای صدور این حکمت از زبان مقدس مولا این است که بعد از به حکومت رسیدن امیرالمؤمنین در مدینه، طلحه و زبیر به خاطر اینکه حضرت حاضر نشدند سهمی از سیاست و حکومت به آنها بدهند، در بصره همراه همسر پیامبر فتنه و آشوب بزرگی به راه انداختند. مولا علی (علیه السلام) بر اساس آن تکلیف صیانت از حکومت و امنیت مردم، در مدینه دستور جهاد دادند. همه مردم آماده جهاد شدند، اما چهار نفر از افراد سرشناس نشستند و برای جهاد بلند نشدند.
🔻 آن چهار نفر عبارت بودند از: "عبدالله ابن عمر"، پسر خلیفه دوم، "اُسامة ابن زید"، "سعد ابی وقاص" و "محمدابن مسلمة".
🔻حضرت از آنها پرسیدند: چرا برای جهاد آماده نمی شوید؟ آنها با خباثت تمام گفتند: از اینکه با مسلمان بجنگیم نگرانیم. در واقع با این رفتارشان می خواستند در دل مردم شبهه ایجاد کنند که معلوم نیست حکم جهادی که علی (علیه السلام) داده مشروع و خداپسندانه باشد. حضرت فرمودند: پس بروید در خانه های خود بنشینید؛ یعنی چه؟ یعنی اینجا نمانید که مردم هم با دیدن شما از حضور در این جهاد مردّد بشوند.
🔻وقتی اینها راه افتادند به سمت خانه هایشان بروند، حضرت پشت سر آنها بود که فرمودند: «هر فریب خورده ای را که نمی شود سرزنش کرد»؛ یعنی اینها چون به حقیقت آگاهند اما دارند کتمان میکنند، چه فایده دارد که من آنها را سرزنش کنم؟ که نرود میخ آهنین در سنگ!
🔻نشانه این تفسیر این است که وقتی راه افتادند متأسفانه آن شبهه افکنی آن چهار نفر در دل بعضی ها اثر کرد. مثلا در حکمت هجدهم میخوانیم که : حارث ابن حوت هم به مولا گفت من هم مثل عبدالله ابن عمر و سعد ابی وقاص این جنگ را قبول ندارم و در آن شرکت نمیکنم. امیرالمؤمنین آنجا، از عمق خباثت این نگاه و کناره گیری از جنگ در فتنه ها، پرده برداری کردند و فرمودند کسانی که در این جنگ کناره گیری کردند، «خَذَلُوا الْحَقَّ وَ لَمْ يَنْصُرُوا الْبَاطِلَ»؛ درست است که مستقیماً به باطل کمک نکردند، اما با همین نیامدنشان به میدان نبرد حق را تنها گذاشتند و خوار کردند.
🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
🌳شجره آشوب« قسمت صد و بیست و سوم »
📌بررسی نفوذی های بنی امیه در حکومت امیرالمومنین علیه السلام
🔻از دیگر جلوههای نفاق اشعث و از مأموریت های او در جنگ صفین، دستور به محو لقب «امیرالمؤمنین» از کنار نام علی علیهالسلام در متن حکمیت است. او بعد از اینکه عمروعاص گفت ما علی را بهعنوان امیر نمیشناسیم، به احنف بن قیس گفت تا لقب امیرالمؤمنین را از متن قرارداد حذف کند.
🔻 در همین منبع، جمله ای از اشعث نقل شده است که نشان دهنده عمق نفاق و نفوذی بودن اوست و بیانگر این است که او اصلا امام را به امامت و خلافت قبول نداشت. او بعد از اینکه می گوید لقب امیرالمومنین باید حذف شود، گفت: «لقب را حذف کن که خدا آن را از بین ببرد.» ملاحظه میشود که تمام تلاش اشعث بر این بود که هرچه زودتر قائله صفین پایان پذیرد تا امام نتواند به پیروزی نهایی دست پیدا کند.
🔻امام علی نیز در روایتی اشعث را صریحا منافق پسر کافر خطاب کرد. در حقیقت، اشعث، کوشید تا عنوان رهبر و «امام» جامعه اسلامی، از روی حضرت برداشته شود؛ گویی اینکه امام نیز مانند یکی دیگر از افراد جامعه، فردی عادی تلقی می شود و هیچ گونه برتری ندارد. تمام تلاش اشعث بر این بود تا تقدس حضرت به عنوان امام و رهبر و ولی جامعه، نزد عموم مردم خدشه دار شود.
🔻 مالک اشتر در هنگام تقدس زدایی اشعث از لقب مبارک امام علی، به او گفت که « مردمى را كشتهام كه از تو بدتر نبودند و من ميدانم كه تو جز فتنهجويى نظرى ندارى» . این نکته به خوبی نفوذی بودن و نفاق اشعث را نشان می دهد که اصحاب بصیر امام از آن آگاه بودند.
📚 کتاب شجره آشوب
💬 نویسندگان: آقایان یوسفی و آقامیری
↩️ ادامه دارد...
🌳شجره آشوب« قسمت صد و بیست و چهارم»
📌بررسی نفوذی های بنی امیه در حکومت امیرالمومنین علیه السلام
🔻نکته بسیار مهم اینجاست، هنگامی که معاویه با برافراشتن قرآن ها بر سر نیزه ها، زمینه توقف جنگ را ایجاد کرد ابو الاعور، از یاران معاویه، وقتى كه كار را چنين ديد به معاويه گفت: «امير المؤمنين، اين مردم كارى را كه از آنان خواستهايم نمىپذيرند مگر اين كه مجبور باشند.
🔻 اينان اگر امسال از جنگ دست بردارند و به خانههاى خود باز گردند سال ديگر وقتى كه زخميان و كشتگان را فراموش كنند بر مىگردند، مگر اين كه اختلاف آنان با على را دامن زنيم.»
🔻در اینجا، خالی از لطف نیست که بگوییم مردم مصر، بعد از حکمیت، به محمد بن ابوبکر که به عنوان حاکم مصر انتخاب شده بود گفتند تا پایان نتایج حکمیت صبر کند. آن ها این کار را به این منظور انجام دادند تا ببیند چه کسی در حکمیت، پیروز می شود.
🔻 این گزارش نشان می دهد حکمیت، کاری کرد که مردم مصر، حاضر نبودند تا اعلام نتیجه قطعی آن، با امام بیعت کنند. این اختلاف، حتی بلافاصله بعد از انتخاب معاویه در حکمیت، آثار خود را نشان داد. عده ای در همان مجلس، به گفته یعقوبی، تازیانه ها به صورت یکدیگر می زدند و خوارج نیز شعار «لا حکم الا الله» را سر میدادند.
📚 کتاب شجره آشوب
💬 نویسندگان: آقایان یوسفی و آقامیری
↩️ ادامه دارد...
🌳شجره آشوب« قسمت صد و بیست و پنجم»
📌بررسی نفوذی های بنی امیه در حکومت امیرالمومنین علیه السلام
🔻حال از اینجا وظیفه جدید معاویه یا همان جبهه استکبار شروع می شود. آن ها قصد داشتند با ایجاد تفرقه و اختلاف در سرزمینهای اسلامی تحت حاکمیت امام، مردم را درگیر کنند تا از این طریق، امام را فردی ناتوان در اداره حکومت نشان دهند و از سویی با چنین اقداماتی، یاران حضرت را مشغول سازند تا امام نتواند به سوی معاویه و اهل شام، مجددا لشکرکشی کند؛ لذا بعد از حکمیت و نهروان، می بینیم که در سال آخر حکومت امام، فتنه معروف به غارات از سوی معاویه آغاز می شود.
🔻 آن ها با لشکر کشی به بلاد اسلامی مانند یمن، مکه و سرزمینهای عراق، مردم را به قتل می رساندند و اموالشان را به غارت می بردند. حضرت نیز در چنین آشفته بازاری، هم باید اوضاع را آرام می کرد و هم باید برای از بین بردن غده سرطانی بنی امیه یا همان جبهه کفر، تدبیری می اندیشید.
🔻 اما خواهیم دید که همراهی بنی امیه با خوارج، اجازه این کار را به امام برای هیچ وقت نداد و بعد از حکمیت و آغاز اختلافات درون سرزمینهای اسلامی و با شهادت حضرت، جبهه کفر موفق شد از شکست و نابودی، به لطف تلاش نفوذی هایی مانند اشعث، فرار کند.
🔻 در حقیقت اشعث، با ایجاد همان دو قطبی سازی میان سپاه اسلام، زمینه اختلافات درونی جامعه را به وجود آورد که همین اختلافات، خواست معاویه بود تا بتواند بعد از حکمیت، از لشکر کشی مجدد امام به سوی شام، جلوگیری کند و مردم جامعه را سرگرم نبردهای داخلی سازد. غائله خوارج و جنگ نهروان نیز بعد از صفین، تا حد بسیاری به این موضوع کمک کرد. نقش اشعث بعد از صفین را نیز به زودی خواهیم گفت.
📚 کتاب شجره آشوب
💬 نویسندگان: آقایان یوسفی و آقامیری
↩️ ادامه دارد...