eitaa logo
🌻🌻🌻🌻 طلوع 🌻🌻🌻🌻
2.1هزار دنبال‌کننده
81.9هزار عکس
87.8هزار ویدیو
3.3هزار فایل
اسیرزمان شده ایم! مرکب شهادت ازافق می آیدتاسوارخویش رابه سفرابدی کربلاببرد اماواماندگان وادی حیرانی هنوزبین عقل وعشق جامانده اند اگراسیرزمان نشوی زمان شهادتت فراخواهدرسید. @tofirmo
مشاهده در ایتا
دانلود
AUD-20200826-WA0139.mp3
6.44M
*🎤•|حآج‌محمودڪریمۍ|•* *🔊زمینه_از خــیـمـه داره مـیـاد بـیـرون بـا هـیـبـت حـسـنی قــاســم؛😭💔•~* ↓ *قاسم بن الحسن*
*▪️رجز شنیدنی و حماسی(حضرت قاسم ابن الحسن)* . *🎤حجت الاسلام دارستانی* *🎤حاج محمود کریمی* *روز ششم محرم* *حضرت‌قاسم‌بن‌حسن ع*
AUD-20200826-WA0150.mp3
4.45M
*🎤•|حآج‌محمود‌ڪریمۍ|•* *🔊روضه_خواب‌میدیدم‌ڪه دَندون‌دَراوردۍ.؛😔♥️•~* ↓ *رباب‌مانده‌و‌یڪ‌عمرآرزو* ●√●♥●√●♥● ╭─💕─═✨💜✨═─💕─‌ کانال نورالشهدا(شهید سلیمانی🌹🌹) ╰─💕─═✨💜✨═─💕─╯
1_337630229.mp3
5.07M
🌼باسلام:اجازه آموزش مسایل و شرایط آمربه معروف و نهی ازمنکر به وسیله کانال دانش پژوهان واحیاگران واجب فراموش شده درکانال وگروه هاتون رابه مابدید؛قبوله؟🌼🌷🌷🌷🌷🌷👇 ╔═🌺🍃═══╗ 🆔 @sm34953 ╚═══🍃🌼═╝ 📡به کانال دانش پژوهان واحیاگران آمربه معروف ونهی ازمنکر🔗بپیوندید۰ ┗━✨🕊✨🕊✨
╭─💕─═✨💜✨═─💕─‌ کانال نورالشهدا(شهید سلیمانی🌹🌹) ╰─💕─═✨💜✨═─💕─╯
💢‏پارسال محرم فضای بیت اینجوری بود، امسال آقا تو بیت تنهاست... ╭─💕─═✨💜✨═─💕─‌ کانال نورالشهدا(شهید سلیمانی🌹🌹) ╰─💕─═✨💜✨═─💕─╯
💢معنای کلمه «کُلُّ یَوْمٍ عَاشُورَا و کُلُّ اَرْضٍ کَرْبَلاء» ♦️امام خمینی (ره):«کُلُّ یَوْمٍ عَاشُورَا و کُلُّ اَرْضٍ کَرْبَلاء» یک کلمه بزرگی است که اشتباهی می‌فهمند. آنها خیال می‌کنند که یعنی هر روز باید گریه کرد! لکن محتوایش غیر از این است. نقش این بود که - سلام الله علیه- با جمعیت معدود، آمدند کربلا و در مقابل ظلم یزید و در مقابل دولت جبار ایستادند و فداکاری کردند و کشته شدند، لکن ظلم را قبول نکردند. همه‌ روز باید ملت ما این معنا را داشته باشد که امروز روز ست و ما باید مقابل ظلم بایستیم 📚صحیفه نور،جلد 9،صفحه 202 ╭─💕─═✨💜✨═─💕─‌ کانال نورالشهدا(شهید سلیمانی🌹🌹) ╰─💕─═✨💜✨═─💕─╯
╭─💕─═✨💜✨═─💕─‌ کانال نورالشهدا(شهید سلیمانی🌹🌹) ╰─💕─═✨💜✨═─💕─╯
*💠ماجرای تکان‌دهنده از شهیدی که تک فرزند خانواده بود و زنده زنده سرش رو بریدند ولی زبونش رو باز نکرد تا عملیات لو بره‼️* *عباسعلی فتاحی بچه دولت آباد اصفهان بود حدود ۱۷ سال سن داشت. سال شصت به شش زبان زنده‌ی دنیا تسلط داشت😳 تک فرزند خانواده هم بود😍 زمان جنگ اومد و گفت: مامان میخوام برم جبهه😇 مادر گفت: عباسم! تو عصای دستمی، کجا میخوای بری؟ عباسعلی گفت: امام گفته. مادرش گفت: اگه امام گفته برو عزیزم...😊* *عباس اومد جبهه. خیلی ها می شناختنش. گفتند بذاریدش پرسنلی یا جای بی خطر تا اتفاقی براش نیفته☺️ اما خودش گفت: اسم منو بنویس میخوام برم گردان تخریب😇 فکر کردند نمی دونه تخریب کجاست. گفتند: آقای عباسعلی فتاحی! تخریب حساس ترین جای جبهه است و کوچکترین اشتباه، بزرگترین اشتباهه...😱 بالاخره عباسعلی با اصرار رفت تخریب و مدتها توی اونجا موند.* *یه روز شهیدخرازی گفت: چند نفر میخوام که برن پل چهل دهنه روی رودخونه دوویرج رو منفجر کنن😰 پل کیلومترها پشت سر عراقیها بود... پنج نفر داوطلب شدند که اولینشون عباسعلی بود😇 قبل از رفتن حاج حسین خرازی خواستشون و گفت: " به هیچوجه با عراقیها درگیر نمیشید. فقط پل رو منفجر کنید و برگردید. اگر هم عراقیها فهمیدند و درگیر شدید حق اسیر شدن ندارین که عملیات لو بره...😳* *تخریبچی ها رفتند... یه مدت بعد خبر رسید تخریبچی ها برگشتند و پل هم منفجر نشده، یکی شونم برنگشته...😔* *اونایی که برگشته بودند گفتند: نزدیک پل بودیم که عراقیها فهمیدن و درگیر شدیم. تیر خورد به پای عباسعلی و اسیر شد...😓 زمزمه لغو عملیات مطرح شد.😲 گفتند ممکنه عباسعلی توی شکنجه ها لو بده🤔* *پسر عموی عباسعلی اومد و گفت: حسین! عباسعلی سنش کمه اما خیلی مرده، سرش بره زبونش باز نمیشه برید عملیات کنید...😊 عملیات فتح المبین انجام شد و پیروز شدیم.* *رسیدیم رودخانه دوویرج و زیر پل یه جنازه دیدیم که نه پلاک داشت و نه کارت شناسایی. سر هم نداشت😭 پسر عموی عباسعلی اومد و گفت: این عباسعلیه! گفتم سرش بره زبونش باز نمیشه...😔* *اسرای عراقی میگفتند: روی پل هر چه عباسعلی رو شکنجه کردند چیزی نگفته... اونا هم زنده زنده سرش رو بریدند...😭 جنازه اش رو آوردند اصفهان تحویل مادرش بدهند.* *گفتند به مادرش نگید سر نداره😓 وقت تشییع مادر گفت:* *صبر کنین این بچه یکی یه دونه من بوده، تا نبینمش نمیذارم دفنش کنین! گفتن مادر بیخیال. نمیشه... مادر گفت: بخدا قسم نمیذارم. گفتند: باشه! ولی فقط تا سینه اش رو می تونین ببینین😔* *یهو مادر گفت: نکنه میخواین بگین عباسم سر نداره؟😔* *گفتند: مادر! عراقی‌ها سر عباست رو بریدند. مادر گفت: پس میخوام عباسمو ببینم...😳 مادر اومد و کفن رو باز کرد. شروع کرد جای جای بدن عباس رو بوسیدن تا رسید به گردن. پنبه هایی که گذاشته بودن روی گلو رو کنار زد( یاد گودی قتلگاه و مادر سادات) و خم شد رگهای عباس رو بوسید. و مادر شهید عباسعلی فتاحی بعد از اون بوسه دیگه حرف نزد...😭😭* *(یاد شهدا و این شهید جوانمرد را حفظ کنیم ولو با ارسال این داستان زیبا به یک نفر حتی شده با یک صلوات)* *💔شادی روح شهدا صلوت💔* ╭─💕─═✨💜✨═─💕─‌ کانال نورالشهدا(شهید سلیمانی🌹🌹) ╰─💕─═✨💜✨═─💕─╯