توبه (1)_48.mp3
18.07M
جلسه اول
سلسله سخنرانیهای استاد شهید مرتضی مطهری با موضوع توبه
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
╭─💕─═✨💜✨═─💕─
کانال نورالشهدا(شهید سلیمانی🌹🌹)
╰─💕─═✨💜✨═─💕─╯
توبه (2)_47.mp3
18.94M
جلسه دوم
سلسله سخنرانیهای استاد شهید مرتضی مطهری با موضوع توبه
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
╭─💕─═✨💜✨═─💕─
کانال نورالشهدا(شهید سلیمانی🌹🌹)
╰─💕─═✨💜✨═─💕─╯
خدا در اندیشه انسان (1)_38.mp3
12.66M
جلسه اول
سلسله سخنرانیهای استاد شهید مرتضی مطهری با موضوع خدا دراندیشه انسان
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
╭─💕─═✨💜✨═─💕─
کانال نورالشهدا(شهید سلیمانی🌹🌹)
╰─💕─═✨💜✨═─💕─╯
خدا در اندیشه انسان (2)_37.mp3
10.7M
جلسه دوم
سلسله سخنرانیهای استاد شهید مرتضی مطهری با موضوع خدا دراندیشه انسان
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
╭─💕─═✨💜✨═─💕─
کانال نورالشهدا(شهید سلیمانی🌹🌹)
╰─💕─═✨💜✨═─💕─╯
خدا در اندیشه انسان (3)_36.mp3
11.73M
جلسه سوم
سلسله سخنرانیهای استاد شهید مرتضی مطهری با موضوع خدا دراندیشه انسان
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
╭─💕─═✨💜✨═─💕─
کانال نورالشهدا(شهید سلیمانی🌹🌹)
╰─💕─═✨💜✨═─💕─╯
خدا در اندیشه انسان (4)_35.mp3
11.49M
جلسه چهارم
سلسله سخنرانیهای استاد شهید مرتضی مطهری با موضوع خدا دراندیشه انسان
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
╭─💕─═✨💜✨═─💕─
کانال نورالشهدا(شهید سلیمانی🌹🌹)
╰─💕─═✨💜✨═─💕─╯
خدا در اندیشه انسان (5)_34.mp3
14.53M
جلسه پنجم
سلسله سخنرانیهای استاد شهید مرتضی مطهری با موضوع خدا دراندیشه انسان
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
╭─💕─═✨💜✨═─💕─
کانال نورالشهدا(شهید سلیمانی🌹🌹)
╰─💕─═✨💜✨═─💕─╯
عبادت و دعا (1)_46.mp3
14.91M
جلسه اول
سلسله سخنرانیهای استاد شهید مرتضی مطهری با موضوع عبادت ودعا
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
╭─💕─═✨💜✨═─💕─
کانال نورالشهدا(شهید سلیمانی🌹🌹)
╰─💕─═✨💜✨═─💕─╯
عبادت و دعا (2)_45.mp3
16.34M
جلسه دوم
سلسله سخنرانیهای استاد شهید مرتضی مطهری با موضوع عبادت ودعا
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
╭─💕─═✨💜✨═─💕─
کانال نورالشهدا(شهید سلیمانی🌹🌹)
╰─💕─═✨💜✨═─💕─╯
عبادت و دعا (4)_43.mp3
16.92M
جلسه چهارم
سلسله سخنرانیهای استاد شهید مرتضی مطهری با موضوع عبادت ودعا
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
╭─💕─═✨💜✨═─💕─
کانال نورالشهدا(شهید سلیمانی🌹🌹)
╰─💕─═✨💜✨═─💕─╯
🕊🍂
🍂🍂
#مثل_حاج_قاسم
💥رفتار و کردارش جذبم کرده بود.
از آرزوهایم بود که شبیه او شوم. هرچند از محالات بود.⚡️ گفتم: «حاجی چیزی برایم بنویس که یادگاری بماند.»⚡️
دست به قلم شد.
🌹بسمه تعالی🌹
علی عزیز، چهار چیز را فراموش نکن:
💥۱_ اخلاص، اخلاص، اخلاص؛ یعنی گفتن، انجام دادن و یا ندادن برای خدا؛
💥۲_ قلبت را از هر چیز غیر او خالی کن و پر از محبت او و اهل بیت علیهم السلام کن؛
💥۳. نماز شب توشه عجیبی است؛
💥۴_ یاد دوستان شهید، ولو به یک صلوات.
🌹 برادرت، دوستدارت سلیمانی🕊
__
و امضایی که نشست پای این نصیحت های برادرانه.
📚 خاطرات علی نجیب زاده/ کتاب سلیمانی عزیز ص ۱۲۹
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
╭─💕─═✨💜✨═─💕─
کانال نورالشهدا(شهید سلیمانی🌹🌹)
╰─💕─═✨💜✨═─💕─╯
خنثیسازی تهدید دریایی دورایستا با «ذوالفقار بصیر»/ موشکی که ناوهای آمریکایی را عقبتر میراند | خبرگزاری فارس
https://www.farsnews.ir/news/13990716001069/%D8%AE%D9%86%D8%AB%DB%8C%E2%80%8C%D8%B3%D8%A7%D8%B2%DB%8C-%D8%AA%D9%87%D8%AF%DB%8C%D8%AF-%D8%AF%D8%B1%DB%8C%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D8%AF%D9%88%D8%B1%D8%A7%DB%8C%D8%B3%D8%AA%D8%A7-%D8%A8%D8%A7-%D8%B0%D9%88%D8%A7%D9%84%D9%81%D9%82%D8%A7%D8%B1-%D8%A8%D8%B5%DB%8C%D8%B1-%D9%85%D9%88%D8%B4%DA%A9%DB%8C-%DA%A9%D9%87-%D9%86%D8%A7%D9%88%D9%87%D8%A7%DB%8C
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
╭─💕─═✨💜✨═─💕─
کانال نورالشهدا(شهید سلیمانی🌹🌹)
╰─💕─═✨💜✨═─💕─╯
fakhre.mp3
4.06M
بسوز ای دل که امروز اربعین است
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
╭─💕─═✨💜✨═─💕─
کانال نورالشهدا(شهید سلیمانی🌹🌹)
╰─💕─═✨💜✨═─💕─╯
هدایت شده از 🌻🌻🌻🌻 طلوع 🌻🌻🌻🌻
زیارت اربعین امام حسین (ع) - ایسنا
https://www.isna.ir/news/99071712750/%D8%B2%DB%8C%D8%A7%D8%B1%D8%AA-%D8%A7%D8%B1%D8%A8%D8%B9%DB%8C%D9%86-%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85-%D8%AD%D8%B3%DB%8C%D9%86-%D8%B9
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
╭─💕─═✨💜✨═─💕─
کانال نورالشهدا(شهید سلیمانی🌹🌹)
╰─💕─═✨💜✨═─💕─╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 آمادهسازی حرم حضرتزینب سلاماللهعلیها برای برگزاری مراسم اربعین
﷽
✅ خاطرهای زیبا از زبان مرحوم حجتالاسلام سیدعلی اکبر ابوترابی بنظرم زیبا بود که تقدیم میکنم:
✍ در اسارت، اذان گفتن با صدای بلند ممنوع بود. ما در آنجا اذان میگفتیم، اما به گونهای که دشمن نفهمد.
روزي جوان هفده ساله ضعیف و نحیفي، موقع نماز صبح بلند شد و اذان گفت. ناگهان مأمور بعثی آمد و گفت: «چیه؟ اذان میگویی؟ بیا جلو»!
یکی از برادران اسدآبادی دید که اگر این مؤذن جوان ضعیف و نحیف، زیر شکنجه برود معلوم نیست سالم بیرون بیاید، پرید پشت پنجره و به نگهبان عراقی گفت: «چیه؟ من اذان گفتم نه او».
آن بعثی گفت: «او اذان گفت».
برادرمان اصرار کرد که «نه، اشتباه میکنی. من اذان گفتم».
مأمور بعثی گفت: «خفه شو! بنشین فلان فلان شده! او اذان گفت، نه تو».
برادر ایثارگرمان هم دستش را گذاشت روی گوشش و با صدای بلند شروع کرد به اذان گفتن. مأمور بعثی فرار کرد.
وقتی مأمور عراقی رفت، او رو کرد به آن برادر هفده ساله که اذان گفته بود و به او گفت: «بدان که من اذان گفتم و شما اذان نگفتی. الان دیگر پای من گیر است».
به هر حال، ایشان را به زندان انداختند و شانزده روز به او آب ندادند. زندان در اردوگاه موصل (موصل شماره 1 و 2) زیر زمین بود. آنقدر گرم بود که گویا آتش میبارید.
آن مأمور بعثی، گاهی وقتها آب میپاشید داخل زندان که هوا دم کند و گرمتر شود. روزی یک دانه سمون (نان عراق) میدادند که بیشتر آن خمیر بود.
ایشان میگفت: «میدیدم اگر نان را بخورم از تشنگی خفه میشوم. نان را فقط مزه مزه میكردم که شیرهاش را بمکم . آن مأمور هم هر از چند ساعتی میآمد و برای اینکه بیشتر اذیت کند ، آب میآورد ، ولی میریخت روی زمین و بارها این کار را تکرار میکرد» .
میگفت: «روز شانزدهم بود که دیدم از تشنگی دارم هلاک میشوم . گفتم : یا فاطمه زهرا ! امروز افتخار میكنم که مثل فرزندت آقا حسین بن علی اینجا تشنهکام به شهادت برسم» .
سرم را گذاشتم زمین و گفتم : یا زهرا ! افتخار میکنم . این شهادت همراه با تشنهکامی را شما از من بپذیر و به لطف و کرمت، این را به عنوان برگ سبزی از من قبول کن .
دیگر با خودم عهد کردم که اگر هم آب آوردند سرم را بلند نکنم تا جان به جان آفرین تسلیم کنم . تا شروع کردم شهادتین را بر زبان جاری کنم، دیدم که زبانم در دهانم تکان نمیخورد و دهانم خشک شده است .
در همان حال، نگهبان بعثی آمد پشت پنجره، همان نگهبانی که این مکافات را سر ما آورده بود و همیشه آب میآورد و میریخت روی زمین. از پشت پنجره مرا صدا میزد که بیا آب آوردهام .
اعتنایی نکردم . دیدم لحن صدایش فرق میکند و دارد گریه میکند و میگوید : بیا آب آوردهام .
مرا قسم میداد به حق فاطمه زهرا (سلام الله علیها) که آب را از دستش بگیرم .
عراقیها هیچ وقت به حضرت زهرا (سلام الله علیها ) قسم نمیخوردند . تا نام مبارکت حضرت فاطمه (سلام الله علیها ) را برد ، طاقت نیاوردم . سرم را برگرداندم و دیدم که اشکش جاری است و میگوید : «بیا آب را ببر ! این دفعه با دفعات قبل فرق میکند».
همینطور که روی زمین بودم، سرم را کج کردم و او لیوان آب را ریخت توی دهانم . لیوان دوم و سوم را هم آورد . یک مقدار حال آمدم . بلند شدم . او گفت : به حق فاطمه زهرا بیا و از من درگذر و مرا حلال کن ! گفتم : تا نگویی جریان چی هست، حلالت نمیکنم .
گفت : دیشب، نیمهشب، مادرم آمد و مرا از خواب بیدار کرد و با عصبانیت و گریه گفت : چه کار کردی که مرا در مقابل حضرت زهرا (سلام الله علیها) دختر رسول الله (ص) شرمنده کردی . الان حضرت زهرا(سلام الله علیها) را در عالم خواب زیارت کردم . ایشان فرمودند : به پسرت بگو برو و دل اسیری که به درد آوردهای را به دست بیاور اگر نه همه شما را نفرین خواهم کرد .
فقط بگو لبيک يازهرا (س) 😥
حماسههای ناگفته (به روايت علی اكبر ابوترابی)،
عبد المجيد رحمانيان، انتشارات پيام آزادگان،
چاپ اول : ۱۳۸۸،صفحات ۱۲۵-۱۲۷
ـــــــــــــ
•┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•
•┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•
🌹🍃🤲التماس دعا ویژه🤲🌹🍃
هدایت شده از 🌻🌻🌻🌻 طلوع 🌻🌻🌻🌻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
جاماندهـ...💔
پیشنهاد میشود در خلوت ببینید ...
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
╭─💕─═✨💜✨═─💕─
کانال نورالشهدا(شهید سلیمانی🌹🌹)
╰─💕─═✨💜✨═─💕─╯
.