قالیباف: شورایعالی امنیت ملی زمان ابلاغ قانون حجاب را تمدید کرد
🔹همان مرجعی که ابلاغ قانون عفاف و حجاب را ۲۳ آذر تعیین کرده بود، زمان ابلاغ را تمدید کرد. در واقع من تاریخ ابلاغ را تعیین نکردهام و حالا هم زمان ابلاغ را رعایت کردهام.
عکس: محمدحسین صنعتکار
@Farsna
🖼 همتی: از رئیسجمهور شنیدم مقام معظم رهبری درخصوص طرح مجدد لوایح پالرمو و CFT در مجمع تشخیص مصلحت موافقت فرمودهاند.
@Farsna
طرحی برای فردا - شبکه یک - ۷ دی ماه ۱۴۰۳ .mp3
15.61M
🔻 حمله به سوریه برای نجات اسرائیل؟(عقد مخفی اسلام گرایی با صهیونیزم)
نشست "کراواتی که اسرائیل بر گردن داعش زد" - ۱۴۰۳
استاد #رحیم_پور
طرحی_برای_فردا
شبکه_یک
📅 پخش: ۱۴۰۳/۱۰/۰۷
#سوریه
#وعده_صادق
پیچیدگی های فتنه های آخر الزمان .mp3
2.54M
﷽
🎞️ پیچیدگی فتنههای آخر الزمان از منظر روایات
🎙️ حجتالاسلام امیری طیبی
🔺 انتشار به مناسبت نهم دی ماه
📍 روز میثاق امت با ولایت
#حماسه_نهم_دی
#هیئت_اصحاب_الشهداء
فتنه ۸۸ توصیه شبکه صهیونیستی.mp3
7.19M
#اختصاصی
✡ فتنهٔ ٨٨ ؛ توصیهٔ یهود
🎙 سخنرانی استاد حسن عباسی
💥 در گزارش #اندیشکده_بروکینگز، چطور روی جناح اصلاحطلب برای #کودتای_مخملی حساب باز شده بود!
👈 استفاده از جریان #اصلاحطلب در داخل ایران بهترین راه است. شاخهٔ دانشجوییِ اصلاحطلبها و روشنفکرانِ اصلاحطلب که زیربنای نظری جمهوری اسلامی را سست کردهاند، بهترین موقعیت را برای #براندازی جمهوری اسلامی و انقلاب مخملی دارند!!
#فتنه | #تبیین
voice.ogg
15.47M
🔴نگاهی به درگیری میان طالبان و پاکستان
🔻چند روز پس از حمله هوایی پاکستان به افغانستان، نیروهای طالبان در اقدامی تلافیجویانه «چندین نقطه» را در مرز پاکستان هدف قرار دادند. طالبان روز چهارشنبه اعلام کرد پاکستان حملات هوایی را در یک استان مرزی در شرق افغانستان انجام داده است که در جریان آن ظاهرا ۴۶ نفر کشته شدند.
🔻 وزارت دفاع طالبان در بیانیهای اعلام کرد: «چندین نقطه فراتر از خط فرضی (مرز)، که به عنوان مراکز و مخفیگاه عناصر شرورانه و حامیان آنها که حملات را در افغانستان سازماندهی و هماهنگ میکردند، به عنوان انتقام، از جهت جنوبشرقی کشور هدف قرار گرفتند.»
🔻ما در این گزارش کوتاه نگاهی داشتهایم بهت این موضوع و حملات متقابل طالبان و پاکستان به همدیگر و دلایل و عوامل آن...
🎙 استاد جعفری مدیر کانال اخبار سوریه
#طالبان | #پاکستان
علامّه مصباح و منطق کنشگری سیاسی.mp3
21.04M
🔻درسگفتار:
منطق کنشگری سیاسیِ علامه مصباح
🖇 مجتمع فرهنگی سرچشمه
۹ دی ۱۴۰۳
#علامهمصباح | #سیاسی
برابری انسانها... دکتر لگنهاوزن.mp3
21.63M
💠 بررسی برابری اخلاقی انسانها و سازگاری آن با عقاید اسلامی
👤پروفسور محمد لگنهاوزن
➖➖➖➖
تحلیل و نقد کتاب فلسفه تاریخ اثر عباس زریاب.mp3
28.15M
💠 تحلیل و نقد کتاب فلسفه تاریخ اثر عباس زریاب
👤سیدحسین حسینی
👤حسین رمضانی
➖➖➖➖➖
ریزشها و شورشها.mp3
33.8M
🔻درسگفتار:
ریزشها و شورشها
(جریان غیرانقلابی درون نظام)
🔻قایق کاغذیِ روشنفکریِ تمامیّتخواه:
اخلاق بهعنوان پلۀ اضطراری
🖊مهدی جمشیدی
[یکم]. گفتگوی آقای حاتم قادری با آقای بیژن عبدالکریمی، در لحظهای که در انتظار شنیدن پاسخها و دفاعهای ایشان بودیم، قطع شد؛ البته نه از سوی حاکمیّت، بلکه از سوی خودش. عبدالکریمی، به اقتضای گفتگویی که طرف مقابلش، یک روشنفکرِ متعلّق به جریان مخالف حاکمیّت بود، به نقد منطق و مبنای روشنفکران پرداخت و اشاراتی نیز به قادری داشت. قادری، شاید مَثَل اعلای همان روشنفکرانی بود که عبدالکریمی، چندین سال است که زبان انتقادیاش را به رویشان گشوده است، اما روشن است که مخاطبش، نوعی از شخصیّت روشنفکری در دوۀ پساانقلاب است و نه شخص قادری. عبدالکریمی، خودش به جریان روشنفکری تعلّق دارد اما روشنفکری، ماهیّتی بهشدّت پیوستاری دارد. بههرحال، این بار مواجهه در درون جریان و جبهۀ روشنفکری بود و یک روشنفکر، روشنفکر دیگر را خطاب قرار داد تا نشان بدهد که در این پهنۀ معرفتی، دیگرانی نیز هستند که به گونهای دیگر میاندیشند. عبدالکریمی، چاره را در تقابلهای نفیمدار و تمامیّتخواهانه نمیبیند و میخواهد در میانۀ همۀ امکانها و امتناعهای عینی، مسیری بیابد که تلاطم و تکانه نیافریند و جامعه را از چاله به چاه نیفکند. او چون هویّتی مستقل و درونزاد دارد و حجّتش را در جایی بیرون از اندیشهاش جستجو نمیکند، میتواند به روشنفکریِ برانداز و بحرانزاد و مطلقبین بتازد و واقعیّتها و عینیّتهایی را پیش روی دیدگان این لایه از روشنفکری بنشاند که آشکارا، مبطل استدلالهای تخیّلی آنهاست. نزاع او با اینان، واقعیّتبنیان و اینجایی است، نه سهمخواهانه و مصلحتاندیشانه. او بهخوبی میداند که چهارچوبشکنی و ساختارستیزی، حاصلی جز غلتیدن به آشوب و اغتشاش و بحران و ویرانی ندارد و فردایی که روشنفکریِ جزمیّتزده و همیشهمخالف وعده میدهد، هرگز فرا نخواهید رسید.
[دوم]. و اما قادری. او در دهۀ هفتاد و در همنوایی با جبهه و جریان اصلاحات، برخاست و نامش بر سر زبانها افتاد، اما او حتی در آن زمان نیز آنچنان خویشتنِ معرفتی و غایاتِ روشنفکریاش را شاذ و شدید و بیرونزده تعریف کرد که هیچگاه، جدّی انگاشته نشد. میشد بهروشنی دریافت که نقدها و گفتهها و مواضع وی، کارکردی جز ساختهوپرداختهکردن یک هویّت تقابلیِ ساختارشکن ندارد و نمیتواند هیچ مسیر و معبری را بگشاید. بنابراین، فقط میتوان او را خواند و شنید و بس. تفکّر وی، امکانی برای تحقّق ندارد؛ چون نسبتی با واقعیّت ندارد. او یک قایق کاغذی ساخته بود که به کار بازی سادهسازانۀ روشنفکری میآمد و نه یک طرح فاخر و عینی که بتواند واقعیّت را دگرگون کند. قادری نشان داد که با ریشهها و بنیانها، سرِ ستیز دارد و منطقش، بر نفی و تصادم و تضاد و اصطکاک استوار است و میخواهد همۀ داشتهها و اندوختههای تاریخی را بسوزاند. روشن است که چنین اندیشهای، بیبدنه و بد اقبال میماند و در عمق مهجوریّتِ نظری و اجتماعی، روزبهروز، بر غلظت و نفیپایهگیاش افزوده میشود، اما همچنان به آن اعتنا نمیشود. حادشدگی و غلیان انفجاری، همیشه مخاطبساز نیست. بااینحال، او بر همین مدار اندیشید و به اکنون رسید. اکنونِ او، تکرار همان گذشتۀ ناپخته و بیحاصل است؛ او همان اندیشههای دهههای هفتادی خویش را تکرار میکند و میکوشد چهارچوب نظریِ منسوخ و معیوبش را برای ارائۀ توضیح معرفتی، مطرح کند. این اندیشه، نه در گذشته از کفایت تبیینی برخوردار بود و نه اکنون چنین بضاعتی دارد.
[سوم]. پس از چالشگریِ عبدالکریمی، قادری دچار عصبیّت و برانگیختگی شد و عنان از کف داد، اما برای نهفتن و پوشاندن این حالت انفعالی، فرار به جلو کرد؛ او میخواست از موقعیّت انقباضی بگریزد و دستاویزی بهتر از اخلاقِ گفتگو نداشت. او نمیتوانست از خودش دفاعِ استدلالی کند، پس باید عبدالکریمی را متهم به تندی و غلظت و بیاخلاقی میکرد تا هم بگریزد و هم آبرو و اعتبارش را حفظ کند. ادبیات عبدالکریمی، در سطح گفتگوهای رایج بود و حاجت به عذرخواهی نداشت، اما مسأله این بود که وی توانسته بود قادری را از غار تخیّلات روشنفکرانهاش بیرون بیاورد و تازیانۀ واقعیّتها و امکانها را بر تنِ طرح وی بنوازد. این نواختنِ بیپروا همان و گریختنِ ناموجّهِ قادری از معرکۀ گفتگو، همان. قادری از اخلاق بهعنوان پلۀ اضطراری استفاده کرد، اما مخاطب میفهمد که او از آتشِ استدلالهایی گریخت که به جانِ قایق کاغذیاش افتاده بود. طرح قادری، نهفقط بیگانه با حقیقت و آرمان است، بلکه حتی با واقعیّت و امکان نیز سرِ ستیز دارد؛ این طرحِ غیرقابلدفاع، تنها در موقعیّتی میتواند بیان شود که یکسویه باشد یا در آن سو، طرحی نشسته باشد که همگون و مشابه باشد.