#ڪلام_شهید :
برادران من! خودرا دست ڪم نگیرید! دنیا و ابرقدرتهای دنیا از لباس سبز ما و اسم ما میترسند و آن هم بخاطر
ایمان درون قلب شماست!
#شهید_مهدی_ثامنی_راد
#یاد_شهدا_صلوات🍀🍀🌸🌸
🌹 شیرازۀ عترت و
💗کتاب است حسیـن
🌹سرچشمۀ عشق و
💗انقلاب است حسیـن
🌹دیگر شهدا ستارۀ تابانند
🌹عباس چو ماه و
💗آفتاب است حسیـن
#اعیادشعبانیه_مبارک 💐
🌸🍃
7.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تلاوت زیباودلنشین سوره شمس .خدایا همه ی مارا به راه راست هدایت فرما..
8.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سخنان استاد پناهیان...تاثیراذان برانسانها
مى نويسند سلطانى بر سر سفره خود نشسته غذا مى خورد، مرغى از هوا آمد و میان سفره نشست و آن مرغ
بريان كرده كه جلو سلطان گذارده بودند برداشت و رفت، سلطان متحیر شد، با اركان و لشكرش سوار شدند كه آن
مرغ را صید و شكار كنند. دنبال مرغ رفتند تا میان صحرا رسیدند، يك مرتبه ديدند آن مرغ پشت كوهى رفت، سلطان
با وزراء و لشكرش بالاى كوه رفتند و ديدند پشت كوه مردى را به چهار میخ كشیده اند و آن مرغ بر سر آن مرد
نشسته و گوشت ها را با منقار و چنگال خود پاره مى كند و به دهان آن مرد مى گذارد تا وقتى كه سیر شد، پس
برخواست و رفت و منقارش را پر از آب كرد و آورد و در دهان آن مرد ريخت و پرواز كرد و رفت.
سلطان با همراهانش بالاى سر آن مرد آمدند و دست و پايش را گشودند و از حال او پرسیدند؟
گفت: من مرد تاجرى بودم، جمعى از دزدان بر سر من ريختند و مال التجاره و اموال مرا بردند و مرا به اين حالت اينجا
بستند، اين مرغ روزى دو مرتبه به همین حالت مى آيد، چیزى براى من مى آورد و مرا سیر مى كند و مى رود،
پادشاه متنبه شد و ترك سلطنت كرد و رفت در گوشه اى مشغول عبادت شد.
نام كتاب: قصص الله يا داستان هايى از خدا
نام مؤلف: شهید احمد میرخلف زاده و قاسم میرخلف زاده
🌸🌸🍀🍀