♨️میگن ژاپنیها موفق شدند از عقل و منطق و شعور موجود در این👆🏻 توئیت، برق تولید کنند!!!!😐
♨️خو نادانآدم!!!
از ابتدای پدید آمدن جامعه انسانی، روزانه عدهای مردند، و عدهای متولد شدند!!!
اگه بخوای فوت این بندگان خدا رو گردن رئیسی بندازی، اونوقت فوت روزانه ۷۰۰ نفر بیمار کرونایی، در دوران حسن فریدون رو میخوای گردن چه کسی بندازی ؟؟؟
عقل ندارین شماها؟؟؟☹️
#سرطان_اصلاحات_آمریکایی
📖🖇محمد رضا در ایام دبیرستان لحظه ای بیکار نبود. هر فرصتی که گیر می آورد یا مطالعه می کرد یا قرائت قرآن.
🔆🕯زیاد با قرآن مأنوس بود. قرآنی جیبی داشت که همه جا همراهش بود. هر وقت فرصتی داشت، مشغول قرائت می شد. آن هم با تدبر و دقت.
📚کتاب یا زهرا سلام الله علیها؛ زندگی نامه و خاطرات شهید محمد رضا تورجی زاده
💬نویسنده:گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی،
#هفته_دفاع_مقدس
#قرآن
باران که می بارد دلم.mp3
7.1M
🎧 #سرود بسیار زیبا🌷
💐 باران که میبارد دلم
💐 سر مست غوغا میشود
🎤 حاج #حسین_سیب_سرخی
💚 #ولادت_پیامبر_اکرم (ص)
💚 #ولادت_امام_جعفر_صادق (ع)
☑️ کانال بهترین مداحی ها
🌹 اللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَة وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بَنیها وَ سِرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحَاطَ بِهِ عِلْمُکَ 🌹
🌺🌷🌹
🌺🌷 منتظران ظهور 🌷🌺
🇮🇷
🌷 اللّهُـمَّ عَجـِّـل لِوَلیِّـکَ الفَــرَج 🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 احاطۀ دانشآموزان با محتوای غیراخلاقی
🔹این روزها مراقبت از بچهها در مقابل مخدر و محتوای جنسی فقط به فضای مجازی محدود نمیشود و آهنگهایی که مروج این موضوعات هستند تا مدرسه رسیده، آن هم توسط مربیانی که نمیدانند این محتواها میتواند چه بلایی سر دانشآموزان بیاورد.
✅ خوب است در چه حالی بمیریم؟
🌺 جواب خدای #متقین:
1️⃣ اى مؤمنین! اهل #تقوای خدا شوید آن گونه که حق خداست. و مبادا جز در حالت #تسلیم بمیرید.
2️⃣ ابراهيم و يعقوب، پسران خود را به همین دین سفارش كردند و به آنها چنین وصیت کردند: «اى پسران من! خدا براى شما اين دين را برگزيد؛ پس مبادا جز در حالت #تسلیم بميريد.»
✍️ شرح: حالت #تسلیم یعنی حالتی که انسان ملتزم به اطاعت از دستورات خدا یعنی انجام #واجبات و ترک #حرامها باشد.
📖 متن آیات:
1️⃣ يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ حَقَّ تُقاتِهِ وَ لا تَمُوتُنَّ إِلاَّ وَ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ (آل عمران، 102)
2️⃣ و وَصَّى بِها إِبْراهيمُ بَنيهِ وَ يَعْقُوبُ يا بَنِيَّ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفى لَكُمُ الدِّينَ فَلا تَمُوتُنَّ إِلاَّ وَ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ (بقره، 132)
آیه شماره 56
9.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حجت الاسلام حامد کاشانی:
بهترین مقاتل سیدالشهدا علیه السلام را
اهل سنت نوشتند...
برترین اشعار در مدح امیرالمومنین علیه اسلام را سنی ها گفتند!
پ ن: بمناسبت هفته وحدت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حرفهای پروفسور جفری لانگ استاد ریاضیات دانشگاه کانزاس آمریکا درباره قرآن
ایشون از آتئیسم خارج و مسلمان شدن...
⭕️ عاقبت باج دهی
▪️حسین سلاح ورزی( رییس اتاق بازرگانی) ازاحتمال پیوستن ایران به FATFخبرداد.
▪️وقتی دولت سیزدهم با تسلیم در برابر گردن کلفتهای سرمایه دار ، ریاست سلاح ورزی (از حامیان آشوبهای پائیز ۱۴۰۱) بر اتاق بازرگانی را پذیرفت، باید منتظر چنین اخباری بودیم!
▪️بفرموده حضرت امام اگر در برابر دشمن و پادوهای آن، یک قدم عقب نشینی کنیم، آنها صد قدم پیشروی خواهند کرد.
▪️خدا کند خبر بعدی جناب سلاح ورزی، اعطای کارت بازرگانی به مصی علینژاد و عبدالله مهتدی یا احتمال برقراری روابط تجاری میان تهران و تل آویو نباشد!!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 شهید آیت الله دکتر بهشتی
(رضواناللهعلیه) از دروغ و آزدی بیان میگوید
صفت اول : حسد
حسد ومفاسد آن
و آن عبارت است از : تمنای زوال نعمتی از برادر مسلم خود ، از نعمتهائی که صلاح او باشد .
و اگر تمنای زوال نعمت از او نکند ، بلکه مثل آن را از برای خود خواهد ، آن را «غبطه» و «منافسه» خوانند .
و اگر زوال چیزی را از کسی خواهد ، که صلاح او نباشد آن را غیرت گویند .
و ضد حسد ، نصیحت است . و آن عبارت است از : خواستن نعمتی که صلاح برادرمسلم باشد ، از برای او . و چون هر کسی نمی تواند بفهمد که این نعمت صلاح است یافساد ، و بسا چیزهائی که در نظر ظاهر ، کسی آن را صلاح پندارد و در حقیقت وبال وفساد بر صاحب خود باشد ، پس شرط نصیحت و دوستی آن را صلاح پندارد و درحقیقت وبال و فساد بر صاحب خود باشد .
پس شرط نصیحت و دوستی آن است که : در اموری که صلاح و فساد آن مشتبه است ، خواستن و نخواستن آن از برای برادر دینی مشروط به صلاح و فساد باشد ، یعنی چنان خواهد که : اگر فی الواقع صلاح اوست باقی باشد . و اگر باعث فساد است ، زایل شود .
و معیار در نصیحت ، آن است که : آنچه را از برای خود خواهی از برای برادر خود نیز خواهی . و آنچه را که از برای خود مکروه داشته باشی ، از برای او نیز مکروه داشته باشی .
و معیار در حسد ، آن است که : آنچه را از برای خود نخواهی از برای او خواهی . وآنچه را از برای خود خواهی ، از برای او نخواهی .
و مخفی نماند که : حسد ، اشد امراض نفسانیه ، و دشوارترین همه ، و بدترین رذایل ، وخبیث ترین آنهاست .
عقبه زین صعب تر در راه نیست ای خنک آن کس حسد همراه نیست صاحب خود را به عذاب دنیا گرفتار ، و به عقاب عقبی مبتلا می سازد ، زیرا که : حسوددر دنیا لحظه ای از حزن و الم و غصه و غم خالی نیست . چون که او هر نعمتی که ازکسی دید متالم می شود . و چون نعمت خدا نسبت به بندگان خود بی نهایت است ، وهرگز منقطع نمی شود ، پس حسود بیچاره ، پیوسته محزون و غمناک است . و اصلا به محسود ضرری نمی رسد ، بلکه ثواب و حسنات او زیاد می شود . و درجات او بلندمی گردد . و به جهت غیبتی که حسود از او می کند و سخنی که نباید ، در حق او می گوید ، وزر و وبال محسود را بر دوش خود می گیرد . و اعمال صالحه خود را به دیوان اعمال او نقل می نماید . و با وجود همه اینها چنانچه حسود به دقت تامل کند ، می فهمد که : اودر مقام عناد و ضدیت با رب الارباب است ، زیرا که : هر که را نعمتی و کمالی است از «رشحات» [1] فیض واجب الوجود ، و مقتضای حکمت شامله ، و مصلحت کامله او است .
پس مشیت و اراده او چنین اقتضا فرموده است که : آن نعمت از برای آن بنده حاصل باشد . ولی این حسود مسکین ، زوال آن را می خواهد . و این نیست مگر نقیض مقدرات الهی را خواستن . و اراده خلاف مراد خدا را کردن ، بلکه حسود ، طالب نقص است بر خداوند - سبحانه - . یا خدا را - العیاذ بالله - جاهل می داند ، زیرا که : اگر آن محسود را قابل و لایق آن نعمت می داند و با وجود این ، زوال آن را از خدا می طلبد ، این نقص بر خداست ، که کسی را که سزاوار نعمتی باشد منع نماید . و اگر او را لایق نمی داند ، پس خود را داناتر از خدا می داند به مصالح و مفاسد . و این هر دو کفر است .
و چون شکی نیست که : آنچه خدا می کند محض خیر و مصلحت ، و خالی از جمیع شرور و مفاسد است . پس حاسد فی الحقیقه دشمن خیر ، و طالب شر و فساد است . پس او شریر و مفسد است . و از این ها معلوم می شود سر آنچه مذکور شد ، که : حسد ، بدترین رذایل ، و حاسد ، شریرترین مردمان است . و چه خباثت از این بالاتر که : کسی متالم باشد از راحت بنده ای از بندگان خدا ، که هیچ ضرری به او نداشته باشد . و از این جهت آیات و اخبار بی نهایت در مذمت این صفت وارد شده است . چنان که خدای - تعالی - درمذمت قومی می فرماید :
«ام یحسدون الناس علی ما آتیهم الله من فضله»
یعنی : «آیا حسد می کنند مردمان را بر آنچه خدای - تعالی - از فضل خود بر ایشان عطا فرموده ؟ » . [2]
از حضرت پیغمبر - صلی الله علیه و آله - مروی است که : «حسد ، می خورد اعمال حسنه را ، همچنان که آتش هیزم را می خورد» . [3]
و از آن حضرت منقول است که : «پروردگار عالم به موسی بن عمران - علیه السلام - وحی فرمود که : حسد مبر به مردم بر آنچه از فضل من به ایشان رسیده است . وچشمهای خود را بر آن مینداز . و دل خود را همراه او مکن . به درستی که : کسی که حسد دارد خشمناک بر نعمتهای من است . و برابری می کند قسمتهائی را که من میان بندگان خود تقسیم کرده ام . و هر که چنین باشد من از او نیستم و او از من نیست» . [4]
و نیز از آن بزرگوار منقول است که : «ترسناک ترین چیزی که از آن بر امت خودمی ترسم این است . که : مال ایشان زیاد شود ، پس بر یکدیگر حسد بورزند و یکدیگر رابه قتل رسانند» . [5]
و نیز فرمود : «به درستی که از برای نعمتهای خدا ، دشمنانی هست . عرض شد :
کیان اند ؟ فرمود : کسانی که حسد می برند مردم را بر آنچه از فضل خدا به ای
شان رسیده» . [6]
و در بعضی از احادیث قدسیه وارد شده است که : «خدا فرمود که : حاسد ، دشمن نعمت من ، و خشمناک از برای قضای من است . و راضی به قسمتی که در میان بندگانم کرده ام نیست» . [7]
و از حضرت ابی عبد الله - علیه السلام - مروی است که : «آفت دین ، حسد و عجیب وفخر است» . [8]
و نیز از آن جناب مروی است که : «حاسد ضرر به نفس خود می رساند پیش از آنکه ضرری به محسود برسد ، مانند ابلیس ، که به واسطه حسد ، از برای خود لعنت را حاصل کرد و از برای آدم برگزیدگی و هدایت و بلندی و ارتفاع به محل حقایق عهد و اصطفارا . پس محسود باش و حاسد مباش . به درستی که ترازوی حاسد ، همیشه سبک است ، به واسطه ترازوی محسود . یعنی اعمال حسنه حاسد به ترازوی اعمال محسود گذارده می شود . و روزی هر کسی قسمت شده است . پس چه نفعی می رساند حسد به حاسد ؟ وچه ضرر می رساند به محسود ؟ و اصل حسد ، از کوری دل ، و انکار فضل خداست . واین ، دو بال اند از برای کفر . و فرزند آدم به واسطه حسد در حسرت ابدی افتاد و به هلاکتی رسید که هرگز نجاتی از برای او نیست» . [9]
و از کلام بعضی از حکماست که : «حسد ، جراحتی است که بهبود از برای آن نیست» . [10]
و یکی از بزرگان دین گفته است که : «حاسد را از مجالس و مجامع عاید نمی شودمگر مذمت و ذلت . و از ملائکه به او نمی رسد مگر بغض و لعنت . و از خلق نفعی نمی برد مگر غم و محنت . و در وقت مردن نمی بیند مگر هول و شدت . و در قیامت چیزی به او نمی رسد مگر عذاب و فضیحت» . [11]
حسود سود نمی برد
و بدان که صاحب این صفت ، همیشه خوار و بی مقدار است .
و از این جهت است که : حضرت امیر المؤمنین - علیه السلام - فرموده است که :
«الحسود لا یسود»
یعنی : «صاحب حسد ، خداوند شرف و بزرگی نمی گردد» . [12]
و حسود پیوسته به غصه و الم گرفتار است .
و از این جهت است که سید انس و جان فرموده :
«اقل الناس لذة ، الحسود»
یعنی :
«کمترین مردمان از حیث لذت ، حسود است» . [13]
چون که : مذاق طبعش همیشه از تلخی حسد متغیر است .
و بر طبق این کلام است آنچه حضرت امیر المؤمنین - علیه السلام - فرموده اند :
«الحسود مغموم»
یعنی : «حسد ، آدمی را به غم و اندوه مبتلا می سازد» . [14]
خلاصه آنکه : صفت حسد ، موجب عذاب و نکال اخروی ، و مایه اندوه و ملال دنیوی است . و آدمی را صفتی از این ناپسندتر ، و دل بیچاره را مرضی از این کشنده ترنیست . و اخبار و آثار در مذمت آن بی شمار وارد شده است . و آنچه مذکور شد ازبرای قابل هدایت کافی است . و این همه در صورتی است که غرض او از زوال نعمت ازمحسود امر دینی نباشد . اما هرگاه غرض ، دینداری باشد داخل حسد نیست . و بر آن ضرری مترتب نمی باشد ، مثل اینکه : هر گاه نعمتی یا دولتی یا منصبی و عزتی ، به کافری یا فاجر معصیت کاری برسد و او به دست آویزی آن ، فتنه برپا ، یا اذیت بندگان خدانماید . یا در میان مردم افساد کند . یا مرتکب معصیتی گردد و به این سبب کسی طالب زوال نعمت از او باشد و عزت او را مکروه داشته باشد ، ضرر ندارد ، و داخل حسدنیست . و بر آن معصیتی مترتب نمی گردد .
و مخفی نماند که : - همچنان که اشاره به آن شد - حسد آن است که : کسی طالب زوال نعمتی از برادر دینی خود باشد . و اگر زوال آن را نخواهد و لیکن مثل آن را ازبرای خود خواهد این منافسه و غبطه است . و بر آن مذمتی نیست ، بلکه آن در امورپسندیده است .
و این است مراد ، از آنچه از حضرت رسول - صلی الله علیه و آله - مروی است که :
«حسد نیکو نیست مگر بر دو کس : یکی مردی که : خدا او را مالی داده باشد و همه آن را در راه خدا صرف کند . و دیگری مردی که : خدا علمی به او کرامت فرموده باشد واو به آن عمل کند و مردم را تعلیم کند» . [15]
و سبب غبطه بردن بر شخصی ، محبت آن بر نعمتی است که از برای او حاصل است .
پس اگر آن نعمت ، امر دینی باشد ، سبب آن غبطه ، محبت خدا و محبت طاعت اوست .
و این امری است مستحسن و مرغوب . و اگر امر دنیوی باشد که مباح باشد ، سبب آن ، محبت تنعم و التذاذ در دنیاست . و این اگر چه حرام نباشد و لیکن شکی نیست که : باعث پستی مرتبه ، و بازماندن از مقامات بلند ، و منازل ارجمند است .