📗برشی از یک کتاب
✅ حسن بصری ولی الله یا کابالیست
🔸حسن بصري كه اولين خشت تصوف را در ميان مسلمانان بنا نهاد، در زمان حضرت علي(ع) خيلي جوان بود و به شدت به زهد و عبادت مي پرداخت.
🔹پس از ماجراي جمل كه علي(ع) در بصره بود، حسن را ديد كه وضو مي گيرد فرمود: حسن وضو را اسباغ كن (درست به جا بياور) گفت: همين ديروز شخصيتهائي را در ميدان جنگ كشتي كارشان اسباغ وضو و عبادت بود. امام گفت: اگر آنان را بر حق ميدانستي چرا به ياريشان برنخاستي؟
حسن گفت: شمشير و اسلحه برداشتم و به سويشان رفتم، وقتي كه به «خريبه» رسيدم هاتفي صدا زد حسن به كجا ميروي قاتل و مقتول هر دو در دوزخاند، برگشتم. روز ديگر باز مسلح شده و ميرفتم كه باز در همان جا همان ندا تكرار شد برگشتم.
امام(ع) فرمود: آن ندا راست گفته است قاتل و مقتول از لشكر جمل هر دو در دوزخ هستند و گوينده برادر تو شيطان بود.
1️⃣ حسن بصري چگونه عارف است كه هرگز ولايت علي(ع) را نشناخت بل به قول شيخ عطار خودش را ولي الله ميدانسته كه عطار او را در رديف اول اولياء در «تذكرة الاولياء» آورده است.
2️⃣ امام(ع) سخن حسن بصري را دربارة آمدن نداي غيبي تأييد ميكند و ندا كننده را شيطان ميداند.
3️⃣ حسن بصري در اصل يك مسيحي زاده بود، ابليس او را از رفتن به جنگ باز داشت تا كشته نشود. زيرا به وجود او نيازمند بود. به وسيله او تصوف را در ميان مسلمانان بنا نهاد. او حدود 110 سال عمر كرد و هنگام مرگش تصوف كاملاً جان گرفته بود.
🔸برخي ها حسن بصري را يك فرد دوستدار علي(ع) ميدانند و دربارة موضوع بالا ترديد ميكنند. آن چه اينان را به اين فكر انداخته دو چيز است:
🔺الف: اينان ميبينند كه حسن بصري بر عليه معاويه سخنانی گفته است. و توجه نمي كنند (بل توان تحليل تاريخ را ندارند) كه آن سخنان را وقتي گفته است كه در دمشق پس از مرگ يزيد، ميان آل سفيان و آل حكم، درگيري شديد براي تصاحب خلافت بود و حسن بصري ميديد كه مروان و آل حكم پيروز ميشوند، شروع كرد بر عليه معاويه و به نفع آل حكم سخن گفتن، كه مورخين گفتهاند «لو لا الحسن لمات خلافة آل مروان في المهد».
🔺ب: اينان مشاهده ميكنند كه در برخي از مسائل فقهي كه از او پرسيده شده، با تكيه بر نظر حضرت علي(ع) فتوي داده است. و توجه ندارند كه هر مدعي فقاهت در ميان امت، در برخي مسائل فقهي به علي(ع) استناد ميكرد. زيرا بر همگان مسلّم بود كه علي(ع) اعلم امت است و اساساً در تمسك به نظر علي(ع) نوعي افتخار براي هر كس بود حتي براي دشمنان او.
🔹حسن بصري علاوه بر علي(ع) در برابر امام حسن(ع)، امام حسين(ع) و امام سجاد(ع) نیز كاملاً دكان باز كرده و مزاحم جدي بود.
🖌
برشی از کتاب کابالا و پایان تاریخش📖 مطالعه و دانلود #برشی_از_یک_کتاب #کابالا_و_پایان_تاریخش 🌐 https://binesheno.com
📙 برشی از یک کتاب
✅ معنی ذنب و منظور از استغفار معصومین(ع)
🔸 استغفار فقط از گناه نیست، از هر ذنبی باید استغفار کرد.
🔻 در این دیدگاه ذنب بر سه نوع است:
1️⃣ ذنب شرعی: رفتار خلاف شریعت بطور عامدانه.
2️⃣ ذنب نقصی: مخلوق هرگز از نقص بریئ نیست، حتی معصومین، زیرا کمال مطلق تنها مقام خداوند است. و این ذنب گناه نیست.
3️⃣ ذنب رفتاری خطائی: که ذنب شرعی (گناه) نیست بدلیل حدیث رفع. و اثری از ذنب نقصی است.
🔹 با بیان دیگر: ذنب رفتاری خطائی، بارزترین نشان نقص هر مخلوق است.
🔸 توضیح: معصومین (انبیا و ائمه علیهم السلام) از هر دو ذنب شرعی و رفتاری، معصوم هستند. پس استغفار آنان تنها از ذنب نقصی غیر رفتاری است. و معنی «انى لاستغفر الله كل يوم سبعين مرة» همین است. و همچنین معنی آیۀ «ما تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِكَ وَ ما تَأَخَّرَ».
🔹 در دعای روز اول شوّال به ما یاد داده اند که از هر سه ذنب استغفار کنیم؛ بحار، ج 95 ص 206.
🔸 ذنب حضرت آدم (در خوردن از آن درخت) ذنب نقصی است زیرا او در آن وقت هنوز در مراحل خلقت بود و خلقتش تکمیل نشده بود و هیچ شریعتی برایش نیامده بود بدلیل «قُلْنَا اهْبِطُوا مِنْها جَميعاً فَإِمَّا يَأْتِيَنَّكُمْ مِنِّي هُدىً فَمَنْ تَبِعَ هُدايَ فَلا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُون» در این آیه تصریح دارد که شرع، هدایت و تکلیف پس از خروج خواهد آمد. و استغفارهای انبیا و ائمّه همگی از ذنب نقصی است.
🔹 و از همین محور است نیاز به جنس مخالف، و…
هر نیاز انسان یک «نقص» است و هر نقصی منشأ آثار منفی است.
🔸 نقص در توانائی: انسان در برابر بسیاری از حوادث ناتوان است از قبیل سیل، زلزله و….، که همین نقص منشأ آثار و تبعات و پیامدهای منفی است؛ یعنی منشأ «ذنب» است.
🔹 همانطور که گفته شد، ذنب یعنی «پیامد منفی» و «ذنوب» یعنی تبعات و پی آمدهای منفی.
🔸 با بیان دیگر: ذنب نقصی یعنی پیامدهائی که از «نیازها» و «نداشتهها»ی انسان ناشی می شوند.
🔹 ذنب نقصی که منشأ آن صرفاً نقص وجودی و نقص توانمندی انسان است، گناه نیست.
🔸 استغفار از ذنب نقصی: پوزش خواستن و بخشش خواهی از ذنب نقصی، در میان مردم رایج، متداول، و ستوده است. مثلاً کسی که مأمور انجام کاری بود. و بدون تقصیر نتوانسته از عهدۀ آن بر آید معذرت و پوزش خواسته و عدم توانائی خود را دلیل عدم انجام مأموریت
می داند. و عذرش نیز موجه است و عقل به بخشوده شدن او حکم می کند.
📖 مطالعه و دانلود
#انسان_و_علوم_انسانی_در_صحیفه_سجادیه_جلد5
#برشی_از_یک_کتاب
🌐 https://binesheno.com