#خاطراتی_از_آزادگان
در آسایشگاه قرآنهای کوچکی بود که در بین سطرهایش دعای کمیل یا دعاهای دیگر نوشته شده 📗
بود. این ابتکار اسرای قدیمی بود تا دیگران بتوانند با ادعیه آشنا شوند و آنها را حفظ کنند.
مداحان هم اشعاری را که حفظ بودند روی پاکت سیمان یا کاغذ سیگار می نوشتند و میدادند به بچه ها، تا آنها هم
حفظ کنند. ما حتی به خاطر کمبود کاغذ از برگ های نامۀ صلیب سرخ هم استفاده میکردیم.
صلیب به هر نفر، پنج شش برگۀ نامه میداد. ما در یکی دو تا نامه مینوشتیم و بقیه را در عزاداریها و امثال آن
استفاده میکردیم. من هنوز هم ده بیست ورق نامه را که از صلیب گرفته بودم، دارم که روی آنها اشعار مرثیۀ حضرت
ابوالفضل ع، علی اکبر ع و دیگر مصیبتها را نوشته ام.
با این روش اشعار و مطالبی که در سینه و حافظۀ دوستان بود جمع آوری شد و در اختیار همه قرار گرفت. به :
تدریج به قدری اشعار مرثیه جمع شد که به اندازۀ یک کتاب شد.
محمد اکبرپور غازانی، به نقل از کتاب نهالهای برومند