اگرچه یوسف این عاشقانه من هستم
اسیر وسوسهی نفس خویشتن هستم
عزیز شهر تویی و منم که دور از تو
همیشه منتظر بوی پیرهن هستم
میان دین و دلم برسر تو معرکهایست
که من غنیمت این جنگ تن به تن هستم
همیشه سرد و پریشان، همیشه آواره
شبیه باد هراسان و بی وطن هستم
تو دور دستترین نقطه.ی جهان هستی
برای من که پر از شرمِ خواستن هستم
بیا که رفته.ام از دستِ زندگی بی تو
تو روح و جانی و من نعش یک بدن هستم
بپیچ روسریات را به دور بغضم، آه
که سخت تشنهی آرامش کفن هستم....
#سجاد_صفری_اعظم