🍂🌺🍂🌺🍂🌺
📝روزی که #پدرجنگلداریایران، #مهندسساعی بلیت «پرواز مرگ» را از استاد تاریخ دکتر باستانی پاریزی، استاد برجسته تاریخ دانشگاه تهران گرفت.
✍️در دوران نوجوانی، از آنجا که خواهرم و همسرش در شیراز زندگی میکردند، زیاد به شیراز میرفتم…
یکی از این بارها در بازگشت از شیراز چند دقیقهای به پرواز مانده بود که مردی با کت و شلوار اتوکشیده بالا آمد و رو به مسافران گفت :
مسافران عزیز!
من مسئولیتی در سرجنگلداری کشور دارم و چند ساعت پیش به من خبر دادند
یک هیات خارجی مهم مرتبط با کارم به تهران آمدهاند و قصد مذاکره و انعقاد قرارداد دارند و حضور من در این مذاکرات و بازدیدها ضروری است.
🔹از طرفی هواپیما هم جای اضافه ندارد. هرکس که بلیت خودش را به من بدهد، من همین الان هزینه بلیت برگشت و یک هفته اقامت و تفریح در بهترین هتل شیراز را به او میدهم.
من کتم را روی دستم انداختم،
بلند شدم و گفتم:
من بلیتم را به شما میدهم،
از لطف شما هم ممنونم؛ من خواهرم اینجاست و به هتل و هزینههای دیگر احتیاجی ندارم؛ شما به کارتان برسید.
خلاصه هرچه آن مرد اصرار کرد، من چیزی قبول نکردم و به منزل خواهرم برگشتم.
🔸چند ساعتی که گذشت، رادیو با قطع برنامههای خود اعلام کرد :
هواپیمای حامل تعداد زیادی از هموطنان که از شیراز به تهران در حرکت بود،
سقوط کرده و تمام مسافران از جمله مهندس ساعی، رئیس سازمان سرجنگلداری کشور و بنیانگذار بسیاری از پارکها، باغها و جنگلهای کشور کشته شدهاند.
حالا من برای همیشه تأسف میخورم که چرا با دادن بلیت خودم به آن مرد که بعد از مرگش فهمیدم چه خدمات بزرگی به سرسبزی و آبادانی کشور کرده است،
باعث شدم کشورم از خدمات او محروم شود و من زنده بمانم.
🔹سانحه سقوط هواپیمای مسافربری شرکت هواپیمایی ایران در روز پنجشنبه چهارم دی ۱۳۳۱ خورشیدی که بزرگترین سانحه هواپیمایی ایران تا آن زمان توصیف شده است.
خصوصا با توجه به درگذشت مهندس ساعی در آن که در محافل جنگلداری دنیا شناخته شده بود در رسانه های داخلی و خارجی آن زمان بازتاب زیادی داشت.
پیکر مهندس کریم ساعی روز یکشنبه هفت دی ماه ۱۳۳۱ از مسجد مجد تا چهارراه پهلوی (ولیعصر) تهران بر دوش مردم تشییع،
🔸و از آن جا به دانشکده منابع طبیعی دانشگاه تهران در کرج منتقل و به خاک سپرده شد.