eitaa logo
🌻🌻🌻🌻 طلوع 🌻🌻🌻🌻
2.4هزار دنبال‌کننده
115هزار عکس
124.8هزار ویدیو
4.4هزار فایل
اسیرزمان شده ایم! مرکب شهادت ازافق می آیدتاسوارخویش رابه سفرابدی کربلاببرد اماواماندگان وادی حیرانی هنوزبین عقل وعشق جامانده اند اگراسیرزمان نشوی زمان شهادتت فراخواهدرسید. @tofirmo
مشاهده در ایتا
دانلود
9.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
السلام علیک یااباعبدالله(ع) 🟢 فریادها و پیام اموات در شب های جمعه ✍️ محدث قمی گوید: از لب اللباب قطب راوندی نقل شده که؛در خبر است مردگان در هرشب جمعه از ماه رمضان می آیند، پس هر یک از ایشان به آواز گریان فریاد می زند : 🔹ای فرزندان من ! ای خویشان ! با خیرات خود به ما محبت کنید ، خدا شما را رحمت کند 🔹ما را به خاطر بیاورید و ما را فراموشمان نکنید 🔹 بر غربت ما رحم کنید، ما در زندان تنگ و تاریک مانده ایم، به ما رحم کنید و دعا و صدقه از ما دریغ نکنید ، شاید پیش از آن که شما مثل ما شوید ، به شما رحم فرماید. 🔹 ای بندگان خدا ! سخن ما را بشنوید و ما را فراموش مکنید ، این ثروتی که در دست شما است ، روزی در دست ما بود، ما آن ها را در راه خدا خرج نکردیم،پس آن ها برای ما وبال شد و منفعت برای دیگران! 🔹به ما مهربانی کنید ، ولو به یک درهم یا قرص نانی یا پاره ای از چیزی. 🔹پس فریاد می کنند : چقدر نزدیک است که بر نفس های خود گریه کنید و به شما نفعی ندهد ؛ چنان که ما گریه می کنیم و سودی برای ما ندارد ؛ پس کوشش کنید ، پیش از آن که مثل ما شوید. 📚 جامع الأخبار  ص ۴۸۲ 🍂 یادش بخیر روزهایی که روی پا بند نبودیم و روز و شب نمی شناختیم کوله به دست پوتین پوشیده چفیه آذیین کرده پرچم و قرآن و گل و های‌وهوی خانواده و دود و اسفند ، همراه می‌شود با رفتن به منطقه‌ای که جز مجروحیت و شهادت و اسارت چیزی در انتظار نبود و شیرینی این معامله، تکلیفی بود که باید انجام می‌شد. 🌟یادتان هست شرط کردیم ؛ هر کس شهید شد جاماندگان از قافله را در روز قیامت شفاعت کند یادتان هست؟!    🚩  
💔 پنج‌شنبه‌ها برای برخی هنوز بوی دلتنگی می‌دهند “پنج‌شنبه” برای ما یک روز عادی‌ست اما برای دل‌های عاشق، وقتِ قرار است؛ قراری با قاب عکسی که نفس نمی‌کشد، اما جان می‌دهد دل‌شان را به همین قرارها خوش کرده‌اند؛ به فاتحه‌ای آرام، به شاخه‌گلی خاموش، به دلی که هنوز در سنگ مزار می‌تپد... 🔸 مادر، عصا به دست آرام چادر گل‌دارش را مرتب می‌کند 🔹 همان چادری که سال‌هاست وقتِ نماز و دعا، رو به آسمان، اشک‌هایش را پنهان می‌کرد ▪️حالا این پدر و مادر، دست می‌کشند روی مزار و قاب عکس پسرشان، انگار دارند صورتش را نوازش می‌کنند همان صورتی که دیگر فقط در خواب‌های آشفته‌شان پیداست ▫️کنار مزار می‌نشینند و با او حرف می‌زنند، مثل همان روزهایی که پسر، هنوز گوش می‌داد □ حالا سال‌ها گذشته صدای مادر لرزان شده، قامت پدر خمیده، اما دل‌هایشان هنوز ایستاده‌اند ● و پسر؟ همان‌طور در قاب مانده با همان لبخند، با همان چفیه خاکی جوان، ساکت، عاشق 🔻 آن روزها پدر و مادر، دل‌شان شور بازگشت می‌زد حالا دل‌شان را به همین پنج‌شنبه‌ها خوش کرده‌اند؛ به همین چند لحظه کنار "فرزند شهیدشان"، در دل سنگ، در آغوش سکوت ◾️ پدر، با پسرش در جبهه‌ها بود فقط یک عکس به یادگار مانده و حالا همان عکس، همیشه همراه پدر است. قامتش خم شده، اما دلش با پسرش گره خورده هر پنج‌شنبه، با همان عکس کنار پسرش می‌نشیند و با مادر، او را صدا می‌زنند