eitaa logo
🌻🌻🌻🌻 طلوع 🌻🌻🌻🌻
2.2هزار دنبال‌کننده
82.5هزار عکس
88.6هزار ویدیو
3.3هزار فایل
اسیرزمان شده ایم! مرکب شهادت ازافق می آیدتاسوارخویش رابه سفرابدی کربلاببرد اماواماندگان وادی حیرانی هنوزبین عقل وعشق جامانده اند اگراسیرزمان نشوی زمان شهادتت فراخواهدرسید. @tofirmo
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷🌷کانال نورالشهدا(شهید سلیمانی)🌷 https://eitaa.com/tofirmo
🔥🔥خداوند تو را در دنیا و آخرت نسوزاند🔥🔥 در کتاب « فضائل ‏السادات » و همچنین در کتاب « گناه گریزی » به نقل از سید محمد اشرف علوی آمده است: « در سفری به مصر، آهنگری را دیدم كه با دست خود آهن گداخته را از كوره بیرون می‏آورد و روی سندان می‏گذاشت و حرارت آهن به دست وی اثر نمی‏كرد. با خود گفتم این شخص، مردی صالح است كه آتش به دست او كارگر نیست. از این ‏رو، نزد آن مرد رفتم، سلام كردم و گفتم: تو را به آن خدایی كه این كرامت را به تو لطف كرده است، در حق من دعایی كن. مرد آهنگر كه سخن مرا شنید،گفت: ای برادر، من آن‏گونه نیستم كه تو گمان كرده‏ ای. گفتم: ای برادر، این كاری كه تو می‏كنی، جز از مردمان صالح سر نمی‏زند. گفت: گوش كن تا داستان عجیبی را در این ‏باره برای تو شرح دهم. روزی در همین دكان نشسته بودم،كه ناگاه زنی بسیار زیبا كه تا آن روز كسی را به زیباییِ او ندیده بودم، نزد من آمد و گفت: برادر، چیزی داری كه در راه خدا به من بدهی؟ من كه شیفته او شده بودم، گفتم: اگر حاضر باشی با من به خانه‏ ام بیایی و خواستۀ مرا اجابت كنی، هر چه بخواهی به تو خواهم داد. زن با ناراحتی گفت: به خدا سوگند، من زنی نیستم كه تن به این كارها بدهم. گفتم: پس برخیز و از پیش من برو. زن برخاست و رفت. پس از چندی دوباره نزد من آمد و گفت: نیاز و تنگدستي‏، مرا به تن دادن به خواستۀ تو وادار كرد. من برخاستم و دكان را بستم و وی را به خانه بردم. چون به خانه رسیدیم، گفت: ای مرد، من كودكانی خردسال دارم كه آنها را گرسنه در خانه گذاشته ‏ام و بدین جا آمده‏ام. اگر چیزی به من بدهی تا برای آنها ببرم و دوباره نزد تو باز گردم، به من محبت كرده‏ ای. من از او پیمان گرفتم كه باز گردد. سپس چند درهم به وی دادم. آن زن بیرون رفت و پس از ساعتی بازگشت. من برخاستم و در خانه را بستم و بر آن قفل زدم. زن گفت: چرا چنین می‏كنی؟! گفتم: از ترس مردم. زن گفت: پس چرا از خدای مردم نمی‏ترسی؟! گفتم: خداوند،آمرزنده و مهربان است. این سخن را گفتم و به طرف او رفتم. دیدم كه وی چون شاخه بیدی می‏لرزد و سیلاب اشك بر رخسارش روان است. به او گفتم: از چه وحشت داری و چرا این‏گونه می‏لرزی؟ زن گفت: از ترس خدای عزوجل. سپس ادامه داد: ای مرد، اگر به خاطر خدا از من دست برداری و رهایم كنی، ضمانت می‏كنم كه خداوند تو را در دنیا و آخرت به آتش نسوزاند. من كه وی را با آن حال دیدم و سخنانش را شنیدم، برخاستم و هر چه داشتم به او دادم و گفتم: ای زن، این اموال را بردار و به دنبال كار خود برو كه من تو را به خاطر خداوند متعال رها كردم. زن برخاست و رفت. وقتي به خواب رفتم، در خواب بانوی محترمی كه تاجی از یاقوت بر سر داشت، نزد من آمد و گفت: ای مرد، خدا از جانب ما جزای خیرت دهد. پرسیدم: شما كیستید!؟ فرمود: من مادر همان زنی هستم كه نزد تو آمد و تو به خاطر خدا از او گذشتی. خدا در دنیا و آخرت تو را به آتش نسوزاند. پرسیدم: آن زن از كدام خاندان بود؟ فرمود: از ذریّه و نسل رسول خدا ( صلّی ‏الله علیه و آله و سلّم ). من كه این سخن را شنیدم، خدای تعالی را شكر كردم كه مرا موفق داشت و از گناه حفظم كرد و به یاد این آيه افتادم كه خداوند می‏فرمایند؛ « خدا می‏خواهد هر پلیدی را از شما خاندان نبوت ببرد و شما را از هر عیبی پاك و منزه گرداند » [ سورۀ احزاب، آيۀ۳۳ ] سپس از خواب بیدار شدم و از آن روز تاكنون آتش دنیا مرا نمی‏سوزاند و امیدوارم آتش آخرت نیز مرا نسوزاند. »
202030_1482507151.mp3
13.4M
🔊 فایل صوتی برنامه سمت خدا 👤 📚 موضوع: مراحل سلوک 🗓 پنج شنبه بیست و دوم مهر ماه ۱۴۰۰ 🗂 حجم : ۱۲ مگابایت
🔴حالا که امید اسد بیگی متهم هفت تپه و از اعضای ستاد میرحسین موسوی به ۲۰ سال حبس محکوم شد این عکس برام شیرین تره. روحت شاد شهید مهدی نوروزی فاتح لانه فتنه ✍️ امیر فروغی [شهید مهدی نوروزی در حال پلمب ستاد میرحسین موسوی، اسد بیگی هم داره با داد و بیداد هوچیگری می‌کنه]
فقط امام‌حسین(ع) رو بچسب هرچی میخوای ازش بخواه یکی یدونه‌ست و از خدا هرچی بخواد بهش میده..
❌بی سواد بود، دیدن بچّه هاش همه با سواد شدن و خیلی اهل علم! گفتن حاج آقا چی شد بچّه هاتون هر کدوم تو مباحث علمی موفّق شدند؟ ❌تو جواب گفت: من خیلی حسرت میخوردم که چرا به دلایلی نتونستم درس بخونم! دیگه پیر شده بودم، ضعف و بچّه داری شرایطم رو محدودتر کرده بود! یه وقتی خدا به قلبم انداخت، از سر کار که بر میگردم، شب به شب یه کتابی رو دست بگیرم و به ظاهر و نمادین شروع کنم به مطالعه...! ❌بعد از گذشتِ مدّتی رفاقت و محبّت قلبی به بچّه هام، دیدم اونا هم به لطف خدا، کم کم عاشق مطالعه و علم شدند و الان الحمدلله واسه خودشون آقایی شدند. گاهی ما آدمها، اگه اهل مساله ای هم نیستیم، اگه حقیقتاً طلبِ کاری رو داشته باشیم و جدّیت به خرج بدیم، خدای مهربون هم برکاتش رو واسمون نازل میکنه. مَن طَلَب شَیئاَََ وَ جَدَّ وَجَدَ. راستی به نظرتون ماها چیکار میتونیم انجام بدیم، که خودمون، بچّه هامون و اطرافیانمون هر کدوم عاشق بشن؟!