eitaa logo
🌻🌻🌻🌻 طلوع 🌻🌻🌻🌻
2هزار دنبال‌کننده
73هزار عکس
76.2هزار ویدیو
2.9هزار فایل
اسیرزمان شده ایم! مرکب شهادت ازافق می آیدتاسوارخویش رابه سفرابدی کربلاببرد اماواماندگان وادی حیرانی هنوزبین عقل وعشق جامانده اند اگراسیرزمان نشوی زمان شهادتت فراخواهدرسید. @tofirmo
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌴❄️🌴 می نشینم گوشه ای و آهِ حسرت میکشم گوشه چشمی از توراعمریست منّت میکشم از ازل قـالـوا بلـی گفتم برای دیدنت سالها بر دوش خود بارِ امانت میکشم مهزیارت بی تو شد آواره، امّا بی تو من این نفسهایِ کذایی را چه راحت میکشم خوشبحالِ عاشقی که گفت با عجزونیاز ناز چشمان تو را محض عبادت میکشم عهد بستم باتو امّا نَفْس عهدم را شکست اینچنین در وادیِ عصیان اسارت میکشم تا که آقا سر به زانوی تو روزی جان دهم روزوشب بر لوح دل نقش شهادت میکشم در خیالاتم تجسّم میکنم رویِ تو را رنجِ بسیاری از این طرزِ زیارت میکشم باز هم یکسالِ دیگر باعثِ زحمت شدم نیمه ی شعبان که میاید خجالت میکشم... 🌴🌼🌴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
  "یاد" دارم در "دبستان" در "کتاب"    درس "اول" صحبت "نان" بود و "آب" آنچه را در "خرد سالی" خوانده ایم همچنان در "جستو جویش" مانده ایم ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌
یک چیزی باید باشد که در هجومِ شب دلت را قرص کند ... ! یک چیزی مثل آرامش نگاهش مثل امنیت شانه‌هایش مثل گرمای نفس‌هایش مثل بودنش ‌...♡
ای وای بر اسیری کز یاد رفته باشد در دام مانده باشد صیاد رفته باشد از آه دردناکم سازم خبر دلت را روزی که کوه صبرم بر باد رفته باشد آواز تیشه امشب از بیستون نیامد گویا به خواب شیرین فرهاد رفته باشد شادم که از رقیبان دامن‌کشان گذشتی گو مشت خاک ما هم بر باد رفته باشد پر شور از «حزین» است امروز کوه و صحرا مجنون گذشته باشد فرهاد رفته باشد
در امتحان بلا، مبتلا شدن شرط است برای کرب‌و‌بلا، کربلا شدن شرط است به شرط مزد گرفتن، گدای دوست مباش که در جوار کریمان، گدا شدن شرط است اسیر یار شدن، راه ساده‌ای دارد در ازدحام تعلق، رها شدن شرط است در آرزوی بقا رفت عمْر و آخر کار، خبر رسید که: تنها فنا شدن شرط است تمام لشکر دشمنْ شهید محسوب‌اند، اگر بدون ولایت، فدا شدن شرط است حسین در دل گودال یاد داد به ما که از رضای الهی، رضا شدن شرط است "نه هرکه مرثیه‌ای ساخت محتشم گردد قبولِ خاطرِ خونِ خدا شدن شرط است" "جَری لِآخِرِنا ماجَری لِاَوَّلِنا" بیا که وارد این ماجرا شدن شرط است ✍
🔹دوستت دارم🔹 همیشه در میان شادی و غم دوستت دارم چه شعبان‌المعظم، چه محرّم دوستت دارم دلم با عشق، خویشاوندی دیرینه‌ای دارد از آغاز جهان، از عهد آدم دوستت دارم وضوی گریه می‌گیرم در استغفار و می‌ریزم به پایت جان که ای جانان دمادم دوستت دارم برای این دل بیچاره همدم، عاشقت هستم برای زخم‌های سینه مرهم، دوستت دارم نگو از چشم من افتاده‌ای من چشم در راهم که از تو بشنوم یک‌بار من هم دوستت دارم خودم را بین آغوش تو می‌بینم شبیه حُر که با اشک خودش می‌گفت نم‌نم دوستت دارم در این دنیا نبردی آبرویم را در آن دنیا چه خواهی کرد؟! من در هر دو عالم دوستت دارم مرا حتی اگر در آتش خشمت بسوزانی زنم فریاد در بین جهنّم دوستت دارم دل دلواپسی دارم، دلی از غصه‌ها سرشار ولی «یا کاشف الهَم کاشف الغم» دوستت دارم فراز آخر شعر است و یک اقرار بی‌پایان مرا بسیار می‌خواهی و من کم دوستت دارم
🔲 تاوَلِستان غزل - پیشکش به تماشا کنید اشکِ پنهانِ من چکیده ست بر دامنِ جانِ من برآید به هر لحظه ، هر نیمه شب هزار آفتاب از گریبانِ من نفس سوخت از بس که آتش گرفت زِ طوفانی از آهِ سوزانِ من تنم مثلِ صحرایِ دهلاویه ست پر از آتش است این بیابان من کدام آسمان تاب می آورَد به خورشیدی از تاوَلستانِ من دلم میلِ ماندن ندارد دگر که چشم انتظارند یارانِ من به تدریج پر می کشم تا خدا چه زیباست اینگونه پایانِ من
🙏🏻 تقدیم به مادر امام زمان (عج) 🪷🪻 برای نرجس خاتون سلام الله علیها از قبل ................ گم بودی و با او شدی پیداتر از قبل اینجا کنیزی هستی و داراتر از قبل در محضر معصوم، تاریکت ندیدم! آن زهره ی زهرا که شد زهراتر از قبل با عسکری بودن، صراط مستقیم است صورت به صورت چیدن و معناتر از قبل قسمت نشد کعبه ببوسد دست او را از قبله هم والاتری، والاتر از قبل! بخت بلندت را چه باید گفت بانو چادر به سر داری! شدی یلداتر از قبل تو ریشه در آبی ترین ها داری ای گل با نرگسی ها دیدمت طوبی تر از قبل تو کیستی!؟ آیینه ی پاک و زلالی که با نگاهِ آه شد، گویاتر از قبل نرجس، زلیخا بوده و از شوق یوسف در مصرِ بند و بندگی، رسواتر از قبل از صخره های ناگزیری سخت رد شد رودی که حالا می رود دریاتر از قبل عمر شریفت مثل زهرا بود کوتاه مرگ آمد و بردت ولی، بالاتر از قبل آتش گرفته مرقدت در طول تاریخ اما تو ققنوس منی، زیباتر از قبل! مریم، مسیح آورد و تو، مهدی به دنیا دارم هوای آدمی حوّاتر از قبل از حال او قطعا خبر داری! بمیرم... فرزند تو حالا شده تنهاتر از قبل قم المقدسه
ما هیچ نیستیم جُز سایه‌ای زِ خویش آیـیـنِ آیِنـه خـود را نَـدیــدن اسـت...!
هرگز ز سنگِ دل‌شکنانم هراس نیست این شیشه را برا‌ی شکستن گرفته‌ام دانسته‌ام حقیقت خود را چنان که هست در کینِ خویش، جانبِ دشمن گرفته‌ام
ای‌کاش که‌این فاصله‌ها سر گردد چشمانِ زمین و آسمان تر گردد. . . باران بزند غصه و غم را ببرد روی خوشِ این خاطره‌ها بر گردد. . . ✍حسن‌کریم‌زاده 📋باران
🌞🌱 خورشید زدست بار دیگر بوسه بر گونه آسمانِ خوابیده به ناز بیدار شده، پلک گشوده، با مهر- -خندید و زمین تنعمش شد اغاز 🌸🌱 سلام 💚 صبحتون خوش و دلپذیر 💐
هوای سینه عطر آگین شده است از عطر نیلوفر سبک مرغ دلم از آشیانش می گشاید پر زند بال و پری تا خانه ی نور دل عالم مگر جوید نشانی از جلال حضرت حیدر مدینه غرق در نور است و شادی و سرور و مهر به دنیا پانهاده است آن طنین سوره ی کوثر گل آرایی کنید اکنون جهان را ای پری رویان! به دنیا پا نهاده است آن که باشد بر جهان افسر چنان ماهی که خورشید از جمالش در کسوف آمد و پیدا بود در رخساره اش سیمای پیغمبر نشان از قامت رعنای اکبر را نمی بینی مگر در قامت دلجوی عباس آن یل صفدر یل حیدر نمایی که عیان شد ظهر عاشورا ز خون پاک او رویید هر جا لاله ی احمر جوانان ! گر به دنبال جهانی تازه می گردید جهان باصفاتان را علی اکبر بود رهبر کنون روز جوان است و مبارک بر جوانانی که دارند اسوه ای والا ، که دارند اسوه ای برتر میلاد با سعادت حضرت علی اکبر علیه السلام و روز جوان بر جوانان عزیز مبارک💐 جهانشاهی
حضرت مهدی (عج) ای عشق! کاری کن که درماندند درمان‌ها برگرد و برگردان حقیقت را به ایمان‌ها چشم‌انتظارت شهرهامان کوچه در کوچه غـرق خـیالِ بـوسه بر پایت، خـیابان‌ها مستِ شب گیسوی تو، چشم سحرخیزان بی‌تاب تسبیح سحـرگاهت، شـبـسـتان‌ها مهدیه‌ها دل برده‌اند از حوض مسجدها دور «ولیِّ عصر» می‌گـردند مـیدان‌ها پُر می‌شود شهر از نوای «آیة الکرسی» تا بگـذری از زیر این دروازه قـرآن‌ها در خواب، چشمان تو را دیدند نرگس‌ها شـوق گـل روی تو را دارنـد گـلـدان‌ها ای در صدای مهـربانت حجـتی کـامل! ای در نگـاه روشـنت اثـبـات برهان‌ها! هر جمعه در شهری برایت ندبه می‌خوانیم تا یوسف گمگـشته! باز آیی به کنعان‌ها (عج) قاسم صرافان
زاهد ار راه به رندی نَبَرَد معذور است عشق کاری‌ست که موقوفِ هدایت باشد
جهان پیر است و بی‌بنیاد، از این فرهادکش فریاد که کرد افسون و نیرنگش ملول از جان شیرینم
اگر نامی ز خسرو ماند از افسون شیرین است به غیر از عشق اکسیری در این دنیا نمی‌بینی
شعاعِ دردِ مرا ضرب در عذاب کنید مگر مساحتِ رنجِ مرا حساب کنید... محیطِ تنگِ دلم‌را شکسته رسم کنید خطوطِ منحنیِ خنده را خراب کنید... طنینِ نام مرا موریانه خواهد خورد مرا به‌نام دگر غیر از این خطاب کنید... دگر به منطقِ منسوخِ مرگ می‌خندم مگر به شیوه‌یِ دیگر مرا مجاب کنید... در انجمادِ سکون پیش از آنکه سنگ‌شوم مرا به هرمِ نفس‌هایِ عشق آب کنید... مگر سماجتِ پولادی سکوتِ مرا درون کوره‌یِ فریادِ خود مذاب کنید... بلاغتِ غمِ من انتشار خواهد یافت اگر که متنِ سکوتِ مرا کتاب کنید...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فرشتگان حرم را سفارشی کردم برای این دل دیوانه هم دعا بکنند به وقت خواندن اذکار و شور قلبیشان به جای عبد سیه رو ، رضا ، رضا بکنند
اللهم ارنی الطلعه الرشیده الا ظهور تو عید تمام منتظران بیا که بی تو بود تلخ کام منتظران به نغمه های هزاران نیاز نیست که هست نشاط بی گل رویت حرام منتظران بیا ز ساغر چشمت شراب وصل ببخش که پر زخون جگر گشته جام منتظران.... نسیم صبح به پاداش جان من بستان ببر به حضرت جانان سلام منتظران ز اشک شوق کنم کوچه را چراغانی از آن مسیر که آید امام منتظران تو تیغ نور بکش قلب تیرگی بشکاف تو از فراق بگیر انتقام منتظران تو بامداد وصالی پس از سیاهی شب تو آفتاب امیدی به بام منتظران گل وصال تو بر شاخه ها جوانه زده رسیده بوی خوشی بر مشام منتظران تفاوتی نتوان یافت بین مرحم و تیغ رضایت تو بود اهتمام منتظران عنایتی، کرمی کن که نام «میثم» هم شود به مصحف تو جز و نام منتظران ...
ای که در سورۀ تبسم خود لطف «وَالشَّمس» و «وَالقَمَر» داری نوری از آفتاب روشن‌تر، رویی از ماه خوب‌تر داری تو کدامین گلی که دیدن تو، صلواتی محمدی دارد چقدر بر بهشت چهرهٔ خود رنگ و بوی پیامبر داری هجرتت از مدینه شد آغاز مکه هم شاهد سلوک تو بود کربلا، کوفه، شام حیران‌اند، تا کجاها سر سفر داری باوری سرخ بود و جاری شد «اَوَلَسْنا عَلَی الحَق» از لب تو چه غرور آفرین و بشکوه است مقصدی که تو در نظر داری با لب تشنه بودی و می‌سوخت در تب کربلا پر جبریل وقت معراج شد چه معراجی، ای که از زخم بال و پر داری از میان تمام اهل جهان، عرشِ پایینِ پا نصیب تو شد عشق می‌داند و ادب که چقدر شوق پابوسی پدر داری شوق پابوسی تو را داریم، حسرت آن ضریح شش‌گوشه گوشه‌چشمی، عنایتی، لطفی، تو که از حال ما خبر داری در مدیح تو از مدایح تو، یا علی هرچه بیشتر گفتیم با نگاهی پر از عطش دیدیم حُسن ناگفته بیشتر داری 📝
نه از رومم، نه از زنگم، همان بيرنگِ بيرنگم بيا بگشای در، بگشای، دلتنگم
💖✋🏻 برای امام زمان (عج) ظهور .............. شبی که با تو گذشتم از عمق فاصله ها یکی یکی به سرآمد تمام مسئله ها بدون تو نظریات و فرضیات پر است ظهور توست جوابی بر این معادله ها به دست خالی من می رسد نگاهی سبز و می تراود از آستین یک عبا، صله ها به جای شکوه، دعای فرج دوای من است ازاین به بعد رها می شوم از این گله ها خدا خبر به زمین می دهد که او آمد به اوج می رسد این ذوق و شوق و هلهله ها و روشن است برایم چو روز، یک روزی تمام می شود این بحث ها، مجادله ها بیا که با تو علی زنده می شود، وقتی که ذوالفقار شود ختم کل غائله ها قم المقدسه
گَردِ زمان نشسته به روی شقیقه‌ام شیئی درون موزه‌ام و چون عتیقه‌ام از من نشانه بر ورَقِ خاطرات نیست همچون دواتِ رفته از آغوش لیقه‌ام ای حبه‌‌حبه خنده‌ی تو در شمارِ شور من واحد شمارش غم در دقیقه‌ام تا لحظه‌ای رها بشوم سوی من بیا در بند خویش مانده‌ام و بی‌وثیقه‌ام در انتخاب بین تو و کوهی از طلا غیر از تو برگزینم اگر، بی‌سلیقه‌ام در تنگنای سینه‌ی تو، زنده می‌شوم بر سینه.ات فشار مرا، در مضیقه‌ام