سلام
🔔 ((۱۴۰۰ و خطری که از سر ایران گذشت .))..
کسی نفهمید از سر ایران چه خطری گذشت!
*سال ۱۴۰۰* سالی بود که کلید نابودی ایران باید فشرده میشد و فشرده هم شد ،
اما با توصیه عجیب رهبر فرهیخته انقلاب به فرماندهان نظامی کشور، مبنی بر عدم اتخاذ تصمیم عجولانه و پیشه نمودن صبر ، این توطئه نیز خنثی گردید!!!
سناریو به اندازه ای ماهرانه چیده شده بود که کسی شک نکرد ماجراهای شرق ایران کلید آغاز ماجراهای شمالغرب کشور است!!!
گاهی شعبده باز به اندازه ای سریع حرکتش را انجام میدهد تا بتواند فرصت فکرکردن رااز تماشاگر بگیرد .
مردم ایران ناگاه دیدند درشرق کشورشان یک مشت طالب وحشی از پشت کوه ها و از دل غارها با چند قبضه کلاشینکف زنگ زده و دمپایی به پا و عبا بر دوش یک کشور پهناور به گسترهٔ افغانستان را تسخیرکردند .
بسیاری ازتحلیلگران ایرانی هم نفهمیدند چه شد!
چه شد که اشرف غنی و آمریکا، افغانستان را دو دستی پیشکش طالبان پابرهنه کردند؟!!! ساده لوحانه است اگر فکرکنیم که یک گروه پابرهنه طلبه که تنهاسلاح سنگین شان کلاشینکف روسی و نهایتا چند قبضه تیربار است بتواند بسادگی و بدون تبانی بادولت مرکزی، شهر به شهر یک کشور و ارتش آن را تسخیرکنند!
فردای سقوط کابل احمدمسعود!!! جلوی چشم همگان به پنجشیر میرود تا جبهه مقاومت ملی را تشکیل دهد
این سناریو از اینجا به بعد ، جالب میشود، خوب دقت کنید تا بفهمید تمام سناریوی طالبان، برای ایران، طراحی شده بود!
احمدمسعودتوانست یک محور پان پارسیستی (نه پان ایرانیستی) راشکل دهد، این نکته بسیارمهم است که بدانید پان پارسیسم کاملا ضد ایرانشهری است و دقیقا درراستای طرح لوییس حرکت میکند، محدودکردن ایران به یک قوم پارس و نامگذاری این کشور بنام پرشیا! بخش مهم طرح لوییس است، احمد از اتحاد پارس سخن میگفت و این خوشایند ملی گرایان ساده اندیشی آمد که پشت پرده را نتوانستند ببینند.
ناگاه درمیان برخی ایرانیان شور و هیاهویی افتاد که ایران باید به افغانستان لشگرکشی کند و به احمدمسعود برای نابودی طالبان کمک کند.
در ظاهر خواسته ی قشنگ و ملی ای بود ، برای همین هم ناگاه احمد مسعود تبدیل به یک قهرمان ملی شد و فشاربرای دخالت ایران در افغانستان فزونی یافت تا جایی که عده ای از مردم که معمولا گوشهای خود را همیشه از خبرهای رسانه های بیگانه تغذیه میکنند، حکومت را به خیانت در ماجرای افغانستان و همدستی باطالبان متهم کردند!
اگر فهیم دشتی سخنگوی جبهه مقاومت ملی افغانستان، آن سخنان گاف دار، مبنی بر پشتیبانی از تجزیه طلبان کُرد را بر زبان نمیاورد چه بسا نقاب از چهرهٔ ایشان حالاحالاها برداشته نمیشد،
و اینجا بود که فرماندهان نظامی، معنای توصیه مقام معظم رهبری را به صبر و تامل فهمیدند...
تنهاچندی از ماجراهای شرق ایران نگذشته بود که ماجراهای شمالغرب ایران درقفقاز کلیدخورد
جمهوری باکو نقاب از رخ ایران ستیز خود برداشت و آشکارا ادعاهای خاکی علیه آذرپایگان اصیل و ایران را مطرح کرد!
رانندگان ایرانی درجاده های ترانزیت ارمنستان بازداشت و مرز ارمنستان با ایران به خطر نابودی افتاد
زمانیکه حجم انبوهی از نیروهای مسلح و ارتش کشور جهت انجام رزمایش اقتدار به مرز گسیل شدند ناگاه همه چیز بسان یک مکاشفه یوحنا آشکارشد و ترفند پلید شعبده باز آشکار گشت!
سناریوی کشاندن ارتش ایران به باتلاق افغانستان برای خالی شدن مرزهای شمالغرب از نیروهای مسلح و پدافند کشور طراحی گردیده بود!!!
آن ها قصدداشتند با یک سناریوی بسیار طبیعی و ماهرانه ایرانیان را به باتلاق افغانستان بکشانند تا در پدافند از شمالغرب ناتوان بمانند اما گمان نمیکردند ایرانیها فریب شان را نخورند.
شاید اگر هر ملتی بود بسادگی فریب این سناریوی بی نقص را میخورد
خطری که از زیر گوش ایران گذشت را بسیاری هنوز متوجه رخ دادن آن نشده اند.
بی تردید ایران را دست خدا دراین توطئه پاس داشت
نسخه نابودی این کشور بسیار پیشتر در اتاق های فکر اتحادیه ایران ستیزان نوشته شده است، بسیاری هم فریب این نسخه را خوردند اما نهایتا ایران بود که پیروز شد.
ما به خود می بالیم که در سایه توجهات حضرت حجت(عج) و هوشیاری رهبر فرزانه، همواره بیداریم ؛ زنده باد ایران عزیز، زنده و پاینده باد جمهوری اسلامی ایران
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
97.06.08.mp3
11.63M
آرشیوصوتی درسهایی از قرآن🌸🌸👇👇
موضوع بحث: جایگاه ولایت و اهمیت غدیرخم✅✅✅
☑ مثل عينك!
🔻كساني كه عينك ميزنند دايم عينك خود را تميز ميكنند وگرنه درست نميبينند.
عينك اگر تيره باشد تيره ميبينند.
تميز كردن هم البته با ملايمت و با دستمال لطيف و حرير مانند است. كسي را نميبيني كه عينك خود را با اسكاج يا سيم ظرفشويي پاك كند.
حالا به يك معنا همه ما بر چشمان خود عينك داريم.
عينك ما ذهن ماست، يعني ما با ذهن و ذهنيتهاي خود عالم و آدم را ميبينيم.
يعني پيشزمينهها بر داوريهاي ما اثر دارند.
مادرها را ببين از دختر خود هزار ناسزا ميشنوند اما به دل نميگيرند و توجيه هم ميكنند، اما از عروس خود كمتر از گل بشنوند گُر ميگيرند؛ اين به خاطر چيست؟ جز به خاطر تصورات و تخيلات باطل و بياساسي است كه مادرها نسبت به عروسهاي خود دارند؟ از قبيل اينكه او ميخواهد فرزند مرا و جگر گوشهي مرا از من بگيرد و يا...
يعني اين برخوردها ريشه در خيالات دارد.
و اين جنس خيالات دامنگير غالب ما آدمها هست.
«تو جهاني بر خيالي بين روان»
خيالات رشتهاي بر گردن ما دارند كه به هر كجا كه بخواهند ميكشند.
🔻شايد شنيدن اين داستان خالي از لطف نباشد:
كسي ميگفت: در فرودگاه بودم. از فروشگاه كتابي و از غرفه بيسكويتي خريدم.
روي صندلي به انتظار نشستم. از بيسكويتي كه كنارم بود يكي برداشتم، اما ديدم پيرمردي هم كه در كنار من نشسته است، بدون تعارف و بدون اجازه گرفتن از بيسكويت من بر ميدارد.
من يكي برداشتم، او هم يكي. خيلي ناراحت شدم اما روي خود نياوردم. دوباره برداشتم او هم برداشت. نگاهي تند به او كردم اما او لبخند زد.
تا اينكه بيسكويت آخر را دو قسمت كرد قسمتي خود در دهان گذاشت و قسمتي هم براي من گذاشت. با عصبانيت برخاستم و با نگاهي زهرآلود از او فاصله گرفتم.
در هواپيما كيفم را باز كردم تا كتاب را بردارم، ولي ديدم بيسكويت من در كيفم است! تازه فهميدم كه من بيسكويت آن پيرمرد بيچاره را ميخوردم در حالي كه خيال ميكردم بيسكويت خودم است و به خاطر اين خيال غلط و ناصواب، در ذهن و خيال خود چه ناسزاهايي كه نثار او كردم!
بپذيريم كه غالباً نزاع و درگيريهاي ما ريشه در چنين انديشهها و خيالات نادرست و ناچيز دارد.
توصيه و تأكيد دين بر زدودن اين گونه خيالات و گمانهاي باطل و ناچيز است.
عنوان سوء ظن كه اين همه در روايات و آيات به گونههاي گوناگون مذموم شمرده ميشود به همين دليل است، يعني ذهن خود را بايد شست.
همان كه سهراب ميگفت: «چشمها را بايد شست.»
و پيشتر از او حافظ گفت: «شستشويي كن و آنگه به خرابات خرام.»
و پيش از حافظ البته مولانا گفته بود:
«پاك كن دو چشم را از موي عيب
تا ببيني باغ و سروستان غيب»
البته يادمان باشد يكي از وروديها و مدخلهاي عمدهي خيالات، شنيدههاي ما هستند. از اين رو سفارش دين بر اين است كه نسبت به بديهاي ديگران چشم باشيد و نسبت به خوبيهاي ايشان گوش.
يعني اگر كسي خوبي ديگري گفت سراپا گوش باشيد و بشنويد ولي نسبت به بديهايي كه از ديگران ياد ميشود سراپا چشم باشيد. بگوييد من بايد ببينم و تا نبينم نميپذيرم.
💠🔹اسماعیل بن سهل گوید:
خدمت امام جواد علیهالسلام نوشتم
چيزى به من تعليم فرما که اگر آن را
بگويم در دنيا و آخرت با شما باشم
✍حضرت به خط خود نوشت:
سوره «اِنّا اَنزَالناه» را زياد بخوان
و لبهایت به گفتن «استغفار» تَر باشد
يعنى آنقدر استغفار كنى که دائم
لبت از گفتن استغفار در حرکت باشد
↲ثواب الاعمال، صفحه ۱۹۷
*ا✿ ✵• ° ✸• ° ✵﷽✵ ° •✸ ° •✵ ✿*
📣 *قابل توجه مخاطبین بزرگوار و محترم*
💠 به لطف ایزد منان و با همراهی شما بزرگواران الحمدالله مرحله سوم نهج البلاغه را سپری می کنیم
🔶 *لازم به توضیح است که هدف ما در مرحله اول و دوم ختم نهج البلاغه آشنایی با متن این کتاب مهم و به نوعی فراموش شده بود که به مدت ۱۹٢ و ۲۴۰ روز گذراندیم*
⚠️ اما با توجه به اینکه هدف اصلی ایجاد این گروه، توجه به عمق مطالب این کتاب ارزشمند است
↩️ *لذا برای فهم و درک بهتر از آن در مرحله سوم به شرح و تفسیر این موضوعات پرداخته و لذا به این سبب زمان ختم، طولانی تر از مراحل قبل خواهد شد.*
👈 در ادامه
🤲 از خداوند منان خواهانیم ما را در مطالعه و به کار گیری این مطالب ارزشمند در زندگی، یاری کند تا حداقل به اندازه نمک غذا از آن بهره و استفاده ببریم.
انشاءالله
*ا┄┅══✼🍃🌟🍃✼══┅┄*
خطبه ۱۷۷ و ۱۷۶ بند ۱.m4a
4.86M
🌸 بسم الله الرحمن الرحیم
📣 مرحله سوم ختم نهج البلاغه
🔸سهم روز صد و هشتاد و پنجم
📔 خطبه ۱۷۷ و ۱۷۶ بند ۱
📣 صوت نهج البلاغه
📣📣🌿🌹﷽🌹🌿📣📣
📣 مرحله سوم ختم نهج البلاغه
🔸 سهم روز صد و هشتاد و پنجم
🌷خطبه ۱۷۷ و ۱۷۶ بند ۱
📣 ( پس از خیانت داوران حکمیت 《ابوموسی و عمروعاص》 فرمود:)
🔹نكوهش از خيانت حكمين
🔻رأی جمعيّت شما در صفّين يکی شد که دو مرد را به داوری برگزينند، (ابوموسی اشعری و عمروعاص) و از آن دو پيمان گرفتيم که در برابر قرآن تسليم باشند، و از آن تجاوز نکنند و زبان آن دو با قرآن و قلب هايشان پيرو کتاب خدا باشد. امّا آنها از قرآن روی گردان شدند، حق را آشکارا می ديدند و ترک گفتند، که جور و ستم، خواسته دلشان، و کجی و انحراف در روش فکريشان بود. در صورتی که پيش از صدورِ رأی زشت و حُکمِ جائرانه، با آنها شرط کرده بوديم که به عدل حکم کرده و به حق عمل کنند. ما به حقّانيت خود ايمان داريم، در حالی که آن دو از راه حق بيرون رفتند و حکمی بر خلاف حکم خدا صادرکردند.
┄┄┅┅✿❀🌿🌸🌿❀✿┅┅┄┄
📣 خطبه ۱۷۶
📣 این سخنرانی را در روزهای نخست خلافت خود در سال٣٥ هجری در مدینه ایراد فرمودند.
1⃣ ضرورت اطاعت از دستورات الهی
🔻مردم! از آنچه خداوند بيان داشته بهره گيريد و از پند و اندرزهای خدا پند پذيريد و نصيحت های او را قبول کنيد، زيرا خداوند با دليل های روشن راه عذر را به روی شما بسته و حجّت را بر شما تمام کرده است و اعمالی که دوست دارد بيان فرموده و از آنچه کراهت دارد معرّفی کرده تا از خوبی ها پيروی و از بدی ها دوری گزينيد. همانا رسول خدا(صلی الله علیه و آله) همواره می فرمود: «گرداگرد بهشت را دشواری ها (مکاره) و گرداگرد آتش جهنّم را هوس ها و شهوات گرفته است».
آگاه باشيد، چيزی از طاعت خدا نيست جز آن که با کراهت انجام می گيرد و چيزی از معصيت خدا نيست، جز اينکه با ميل و رغبت عمل می شود. پس رحمتِ خداوند بر کسی که شهوت خود را مغلوب و هوای نفس را سرکوب کند، زيرا کار مشکل بازداشتن نفس از شهوت بوده که پيوسته خواهان نافرمانی و معصيت است. بندگان خدا! بدانيد که انسانِ با ايمان شب را به روز و روز را به شب نمی رساند، جز آنکه نفس خويش را متّهم می داند، همواره نفس را سرزنش می کند و گناهکارش می شمارد. پس در دنيا چونان پيشينيانِ صالحِ خود باشيد که در پيش روی شما درگذشتند و همانند مسافران خيمه خويش را از جا در آوردند و به راه خود رفتند.
┄┄┅┅✿❀🌿🌸🌿❀✿┅┅┄┄
صحیفه دعای ۴۹ بند ۴.m4a
5.39M
🌸 بسم الله الرحمن الرحیم
📣 مرحله دوم ختم صحیفه سجادیه
🔸سهم روز صد و هفتاد و پنجم
📔 دعای چهل و نهم بند ۴
📣 صوت صحیفه سجادیه