🖌هرثمه بن سلیم نقل می کند: ما با امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) برای جنگ صفین حرکت کردیم؛ چون آن حضرت در بین راه در کربلا فرود آمد، ما با آن حضرت نماز جماعت به‌پای داشتیم. چون از نماز فارغ شد و سلام نماز را گفت، مقداری از خاک را برداشت و بوئید و گفت: «واها لک یا تربة! لیحشرن منک قوم یدخلون الجنة بغیر حساب؛ عجبا از تو ای تربت! سوگند به خدا که از میان تو جماعتی برمی‌خیزند که بدون حساب داخل بهشت می‌شوند.» چون هرثمه از جنگ صفین به نزد زنش جرداء دختر سمیر که از شیعیان امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) بود، بازگشت به او گفت: ای جرداء می‌خواهی از دوستت أبوالحسن برای تو مطلبی نقل کنم که تعجب کنی! چون وارد کربلا شد مشتی از خاک برگرفت و بو کرد و چنین گفت: «واها لک أیتها التربة! لیحشرن منک قوم یدخلون الجنة بغیر حساب». او ادعای علم غیب می‌کند؟ زن گفت: ای مرد دست از اینگونه سخن‌ها بردار، امیرالمؤمنین جز کلام حق هیچ چیز دیگری نمی‌گوید. هرثمه می‌گوید: چون عبیدالله بن زیاد لشکر برای جنگ با حسین (علیه‌السلام) به کربلا فرستاد، من نیز در میان آن لشکر بوده و به کربلا رفتم. و چون به منزلگاه حسین (علیه‌السلام) و اصحابش رسیدم به یاد آوردم که این زمین همان زمینی است که ما با امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) در راه صفین در آن وارد شدیم. و همان نقطه‌ای را که امیرالمؤمنین از خاکش بوئید، شناختم و آن کلماتی را که فرموده بودند، به خاطر آوردم و لذا از این حرکت و مسیرم به کربلا ناخشنود شدم. عنان اسب را به طرف حسین (علیه‌السلام) گردانیدم و در مقابلش ایستادم و سلام کردم؛ و آن حدیثی را که در این سرزمین از پدرش شنیده بودم برای او بازگو کردم. حضرت حسین (علیه‌السلام) فرمود: اینک آیا موافق ما هستی یا از مخالفین ما؟ عرض کردم: ای پسر رسول خدا! نه از موافقین شما هستم و نه از مخالفین شما؛ من فعلا اولاد خود و عیال خود را گذاشته‌ام و آمده‌ام و بر آنها از ابن زیاد نگرانم. حضرت فرمود: پس از این سرزمین به سرعت کوچ کن تا اینکه منظره جنگ با ما را نبینی؛ سوگند به آن خدائی که جان حسین در دست قدرت اوست، هر کس امروز واقعه نبرد با ما را ببیند و ما را یاری نکند، داخل در آتش خواهد شد. هرثمه می‌گوید: من در آن حال با سرعتی هر چه تمام‌تر پا به گریز نهادم، تا اینکه منظره کشتار از دیدگانم پنهان باشد! 📚نصربن مزاحم؛ وقعه الصفین؛ النص ؛ ص140 - 141 📚ابن ابی‌ الحدید، شرح نهج‌البلاغه، ج 3، ص 169 ✅واقعه عاشورا شگفتی های بسیاری دارد. سرنوشت عجیب این شخص که روزی در صفین در کنار امیرالمومنین علی علیه السلام بود و بعدا در لشکر یزید علیه امام حسین علیه السلام قرار گرفت و در آخر نیز از فیض حضور در کربلا و شهادت با امام حسین علیه السلام باز ماند در مقایسه با وهب نصرانی که مسیحی بود و یازده روز مانده به عاشورا مسلمان شد و در کربلا به شهادت رسید، از دیگر عجایب عاشورا است. #امام_علی_علیه_السلام #عاشورا #کربلا #محرم #راه_آسمان_آرامش #حدیث #روایت #مذهبی 🔻برای آشنایی بیشتر با احادیث امیرالمومنین علی (علیه السلام) در کانال راه آسمان👇عضو شوید.🔺 💠@RAHEASEMAN_ARAMESH💠 🪄انتشار مطالب کانال با ذکر منبع یا بدون ذکر منبع جایـــــــــز اســـــــت.

🌹قال الامام الصادق علیه السلام: ✨لَمَّا صَعِدَ الْحُسَيْنُ بْنُ عَلِيٍّ ع عَقَبَةَ الْبَطْنِ قَالَ لِأَصْحَابِهِ مَا أَرَانِي إِلَّا مَقْتُولًا قَالُوا وَ مَا ذَاكَ يَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ قَالَ رُؤْيًا رَأَيْتُهَا فِي الْمَنَامِ قَالُوا وَ مَا هِيَ قَالَ رَأَيْتُ كِلَاباً تَنْهَشُنِي أَشَدُّهَا عَلَيَّ كَلْبٌ أَبْقَعُ.✨ 🌹امام صادق علیه السلام می فرمایند: 🖌وقتی که امام حسین علیه السلام به منزل عقبه البطن رسیدند، در آنجا به اصحابشان فرمودند: که من حتما کشته خواهم شد! اصحاب گفتند: این چه مطلبی است که می فرمائید؟! حضرت فرمودند: رویایی است که در خواب دیده ام! گفتند خوابتان چه بوده است؟ حضرت فرمود: سگهایی را دیدم که مرا می درند(شاید ترجمه دقیق آن به فارسی لت و پارکردن باشد) و شدیدترین آنها سگی اَبقَع بود.(سگی که مرض پیسی دارد.) 📚كامل الزيارات ؛ النص ؛ ص75 ‼ترجمه دقيق برخی از لغات عربی برای نویسنده این احادیث سخت و دشوار است. ولی برای این که کلام امام معصوم علیه السلام درست معنا شود و تا حد توان به صورت دقیق به فارسی برگردانده شود، ناچار و ناگزیر از این هستیم که برخی از عبارتهای فارسی را که بیانشان سخت و سنگین است به کار بگیریم تا اولا ترجمه درست انجام بگیرد و ثانیا مظلومیت اهل بیت علیهم السلام و اوج مصیبت عاشورا بیش از پیش نمایان گردد. ✅توضیح برخی از لغات در روایت 1⃣اول: منزل بَطْن العَقَبه منزل بَطْن العَقَبه، یکی از منازل در مسیر کاروانهایی بود که از کوفه به سوی مکه می‌رفتند. این منزل بعد از منزل واقصه و قبل از منزل قاع واقع بود و چون گردنه باریکی بوده، به آن عقبه یا بطن عقبه می‌گفتند. حموی، یاقوت بن عبدالله، معجم البلدان، ج۴، ص۱۳۴ 2⃣دوم: نهش النّهش‏: و هو أخذ اللّحم بالفم.(نهش به معنای گاز گرفتن گوشت با دندان است) معجم المقاييس اللغة، ج‏5، ص363 3⃣سوم: سگ ابقع سگی که مرض پیسی دارد یا سگی که سیاه است و در برخی از اعضای بدنش رنگ سفید نیز هست یا به معنای سگ خبیث می باشد. در مورد کلاغ نیز این لفظ کاربرد دارد. عرب وقتی می گوید: «غراب ابقع» به نوع خاصی از کلاغ اشاره دارد که در آن سیاهی و سفید است و سیاهی غلبه دارد که آن را خبیث ترین نوع کلاغ می داند. برای همین لفظ «ابقع» تبدیل به مثال در مورد هر خبیثی گردید. لفظ «ابقع» دارای بار معنایی منفی در عرف عرب است. لذا «کلب ابقع» یا به معنای سگی است که پیسی دارد یا به معنای سگی سیاه که خالهای سفیدی روی بدنش هست یا به معنای سگ خبیث است. به نظر می رسد معنای اول درست باشد که بر شمر نیز تطبیق دارد چرا که او نیز مبتلا به مرض پیسی بود. (ابقع در لغت نامه: معنی: بقع. [ ب َ ق َ ] (ع اِ) پیسی در مرغ و سگ . (ناظم الاطباء). پیسگی در مرغ و سگ . (منتهی الارب ) (آنندراج ). لغت نامه دهخدا بقع‏: الباء و القاف و العين أصلٌ واحدٌ ترجع إليه فروعُها كلُّها، و إنْ كان فى بعضِها بُعْدٌ فالجنسُ واحدُ، و هو مخالَفةُ الألوانِ بعضِها بعضا. معجم المقاييس اللغة ج‏1 281 البَقَع‏: لون يخالف بعضه بعضا مثل الغراب الأسود في صدره بياض، غراب‏ أَبْقَعُ‏، و كلب‏ أَبْقَع‏. كتاب العين ؛ ج‏1 ؛ ص184 الأبقَع‏: البَقَع‏: بياض فى صدر الكلب‏ الأسود. الإفصاح ؛ ج‏2 ؛ ص827 بقع:البَقَعُ‏ و البُقْعةُ: تَخالُفُ اللَّوْنِ. و قيل: الأبقع‏ ما خالَط بياضَه لونٌ آخر. و لهذا يقال للغراب‏ أَبْقَعُ‏ إذا كان فيه بياض، و هو أَخْبَثُ ما يكون من الغِرْبان، فصار مثلًا لكل خَبِيث‏. لسان اللسان ؛ ج‏1 ؛ ص99) #پیامبر_اکرم_صلی_الله_علیه_و_آله #امام_حسين_عليه_السلام #كربلا #عاشورا #روضه #مصيبت #عقبه_البطن #تحدثون #حدیث #روایت 🔻برای آشنایی بیشتر با احادیث اهل بیت (علیهم‌السلام) در کانال تحدثون👇عضو شوید.🔺 💠@Tohaddethun💠 🪄انتشار مطالب کانال با ذکر منبع یا بدون ذکر منبع جایـــــــــز اســـــــت.

🌹الامام السجاد علیه السلام: ✨أَشْرَفَ مَوْلًى لِعَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ ع وَ هُوَ فِي سَقِيفَةٍ لَهُ سَاجِدٌ يَبْكِي فَقَالَ لَهُ يَا مَوْلَايَ يَا عَلِيَّ بْنَ الْحُسَيْنِ أَ مَا آنَ لِحُزْنِكَ أَنْ يَنْقَضِيَ فَرَفَعَ رَأْسَهُ إِلَيْهِ وَ قَالَ وَيْلَكَ أَوْ ثَكِلَتْكَ أُمُّكَ وَ اللَّهِ لَقَدْ شَكَا يَعْقُوبُ إِلَى رَبِّهِ فِي أَقَلَّ مِمَّا رَأَيْتَ حَتَّى قَالَ‏ يا أَسَفى‏ عَلى‏ يُوسُفَ‏ أَنَّهُ فَقَدَ ابْناً وَاحِداً وَ أَنَا رَأَيْتُ أَبِي وَ جَمَاعَةَ أَهْلِ بَيْتِي يُذْبَحُونَ حَوْلِي قَالَ وَ كَانَ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ ع يَمِيلُ إِلَى وُلْدِ عَقِيلٍ فَقِيلَ لَهُ مَا بَالُكَ تَمِيلُ إِلَى بَنِي عَمِّكَ هَؤُلَاءِ دُونَ آلِ جَعْفَرٍ فَقَالَ إِنِّي أَذْكُرُ يَوْمَهُمْ مَعَ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ ع فَأَرِقُّ لَهُمْ. ✨ 🌹امام سجاد عليه السلام: 🖌یکی از غلامان امام علی بن الحسین (علیه‌السلام)، حضرت را دید که در سایبانی مشغول سجده و گریه است. غلام عرض کرد: «ای سرورم، ای علی بن الحسین! آیا وقت آن نرسیده که اندوهت پایان یابد؟» امام (علیه‌السلام) سر بلند کرد و فرمود: «وای بر تو! مادرت به عزایت بنشیند! به خدا سوگند، یعقوب در غمِ چیزی بسیار کمتر از آنچه من دیده‌ام، به درگاه پروردگار شکایت کرد، تا آنجا که گفت: یا أَسَفى‏ عَلى‏ يُوسُفَ (ای دریغا بر یوسف!). او تنها یک پسر را از دست داده بود، اما من دیدم که پدرم و گروهی از اهل بیتم در اطرافم کشته شدند.» راوی ادامه می‌دهد: علی بن الحسین (علیه‌السلام) به فرزندان عقیل گرایش و علاقه خاصی داشت. از ایشان پرسیده شد: «چرا به پسرعموهای خود از نسل عقیل تمایل داری، ولی به خاندان جعفر چنین نیستی؟» حضرت فرمود: «من روز همراهی آن‌ها با پدرم حسین بن علی (علیه‌السلام) را به یاد می‌آورم، و دل‌سوزی و مهربانی‌ام نسبت به آن‌ها افزوده می‌شود.» 📚كامل الزيارات ؛ النص ؛ ص107 #امام_سجاد_علیه_السلام #کربلا #عاشورا #روضه #گریه #تحدثون #حدیث #روایت 🔻برای آشنایی بیشتر با احادیث اهل بیت (علیهم‌السلام) در کانال تحدثون👇عضو شوید.🔺 💠@Tohaddethun💠 🪄انتشار مطالب کانال با ذکر منبع یا بدون ذکر منبع جایـــــــــز اســـــــت.