◾️وداع امیرالمومنینعلیهالسّلام با حضرتزهراسلاماللهعلیها (قسمت اوّل)◾️
▪️«فَلَمّا نَفَضَ يَدَهُ مِنْ تُرابِ الْقَبْرِ»:
وقتی #امیرالمؤمنین علیهالسّلام دستها را از خاک قبر فاطمهسلاماللهعلیها تکان داد، «هاجَ بِهِ الْحُزْنُ»: موج عظیم حزن و اندوه سراغ امیرالمؤمنینعلیهالسّلام آمد. حالا پیکر فاطمهسلاماللهعلیها را هم نمیبیند؛ #علی کاملاً دست خالی و تنها و غریب شد.
▪️«فَأرْسَلَ دُموعَهُ عَلىٰ خَدَّيْهِ»:
اشکهای امیرالمؤمنینعلیهالسّلام بر گونههای حضرت جاری شد.
▪️«وَ حَوَّلَ وَجْهَهُ إلىٰ قَبْرِ رَسولِ اللهِ»: امیرالمؤمنینعلیهالسّلام به قبر پیغمبراکرمصلّیاللهعلیهوالهوسلّم رو کردند؛
▪️«فَقالَ: السَّلامُ عَلَيْكَ يا رَسولَ اللهِ؛ السَّلامُ عَلَيْكَ مِنِ ابْنَتِكَ وَ حَبِيبَتِكَ»:
سلام بر تو ای رسول خدا! سلام بر تو از دختر تو و از کسی که محبوب تو بود!
▪️«وَ قُرَّةِ عَيْنِكَ وَ زائِرَتِكَ»:
سلام بر تو از نور دیدگان تو، #فاطمه و سلام بر تو از زائر قبر تو، فاطمهی زهرا!
▪️ «وَ الْبائِتَةِ فِي الثَّرىٰ بِبَقِيعِكَ (بِالْبُقْعَتِكَ)»: و سلام بر تو از جانب آن بانویی که زیر قبّهی تو اکنون در خاک خوابیده است!
▪️«الْمُخْتارِ اللهُ لَها سُرْعَةَ اللَّحاقِ بِكَ»:
گوهر دردانهای که خدا انتخاب کرد که او را خیلی زود به تو ملحق کند.
▪️«قَلَّ يا رَسولَ اللهِ عَنْ صَفِيَّتِكَ صَبْرِي»: ای رسول خدا! صبر منِ علی در فراغ #فاطمه به پایان رسید و دیگر تحمّل و صبر ندارم. امیرالمؤمنینی که کوه استوار صبر است، امیرالمؤمنینی که آن همه مصائب را متحمّل شدند و کمر خم نکردند، کوچکترین اظهار ناتوانی و عجزی نکردند، امیرالمؤمنینی که کوه اقتدار است، امّا کنار مرقد مطهّر فاطمهی زهراسلاماللهعلیها اظهار عجز میکند. امیرالمؤمنینی که بعد از آن واقعههای عجیبِ دوران کودتای سقیفه فرمودند: «صَبَرْتُ وَ فِي الْعَيْنِ قَذًى وَ فِي الْحَلْقِ شَجًى»: صبر کردم در حالی که خار در چشم و استخوان در گلو داشتم، امیرالمؤمنینی که چنین صبری دارند، امّا کنار قبر فاطمهسلاماللهعلیها میگویند: «قَلَّ يا رَسولَ اللهِ عَنْ صَفِيَّتِكَ صَبْرِي» صبرِ منِ علی به پایان رسیده است.
▪️«وَ ضَعُفَ عَنْ سَيِّدَةِ النِّساءِ تَجَلُّدِي»:
توان من در داغ این بانوی همهی بانوان هستی به پایان رسید.
▪️«إلاّ أنَّ فِي التَّأسِّي لِي بِسُنَّتِكَ وَ الْحُزْنِ الَّذِي حَلَّ بِي لِفِراقِكَ مَوْضِعَ التَّعَزِّي»: فقط تنها چیزی که دارم که با آن خودم را آرام میکنم این است که به سنّت تو تأسّی میکنم و به حزنی که بعد از فراق تو یا رسولالله به من دست داد و آن را تحمّل کردم، مدد میجویم که بالاخره فردی بودم که در رحلت تو یا رسولالله تحمّل کردم و حال هم باید تحمّل کنم. تنها الگوی من برای تحمّل همین است.
▪️«وَ لَقَدْ وَسَّدْتُكَ فِي مَلْحودِ قَبْرِكَ»:
خودِ منِ علی توی رسولالله را در قبرت نهادم؛
▪️«بَعْدَ أنْ فَاضَتْ نَفْسُكَ عَلىٰ صَدْرِي»:
بعد از اینکه در حالی که سرت در سینهی من بود، جان از پیکر تو خارج شد؛
▪️«وَ غَمَّضْتُكَ بِيَدِي»:
و منِ علی شما را با دست خودم در کفن پوشاندم؛
▪️«وَ تَوَلَّيْتُ أمْرَكَ بِنَفْسِي»:
و خودم شخصاً کار کفن و دفن شما را عهدهدار شدم؛ فقط همین است که میتواند قرین غم #فاطمه باشد و به من بگوید که علی تو آنجا تحمّل کردی، اینجا هم تحمّل کن!
▪️«نَعَمْ وَ فِي كِتابِ اللهِ أنْعَمُ الْقَبولِ «إنّا ِللهِ وَ إنّا إلَيْهِ راجِعونَ»:
آری، بهترین و نیکوترین آموزههای مورد پذیرش در کتاب خداست و آن این است که همهی ما از خداییم و به خدا باز میگردیم.
▪️«قَدِ اسْتُرْجِعَتِ الْوَدِيعَةُ»:
یا رسول الله! امانتی که به من سپرده بودی، شبِ ازدواج، من و فاطمه را دست به دست دادی، به منِ علی گفتی #فاطمه را به عنوان یک ودیعه و امانت به تو میسپارم، یا رسول الله! آن امانت به شما برگردانده شد. امیرالمؤمنینعلیهالسّلام به رسولاللهصلّیاللهعلیهوالهوسلّم عرض نکردند یا رسول الله! امانتتان را به شما برگرداندم؛ عرضه داشتند یا رسول الله! امانت به شما برگردانده شد. من برنگرداندم؛ فاطمه را کشتند؛ به #شهادت رساندند.
▪️«وَ اُخِذَتِ الرَّهِينَةُ»:
آنچه در گرو بود، بازستانده شد؛
▪️«وَ اخْتُلِسَتِ الزَّهْراءُ»:
زهرا را از من ربودند و من را غارت کردند.
▪️«فَما أقْبَحَ الْخَضْراءَ وَ الْغَبْراءَ يا رَسولَ اللهِ»:
بعد از شهادت زهرا، این جهان با آسمان و زمینش برای منِ #علی چقدر زشت و نفرتانگیز شده است.
▪️«أمّا حُزْنِي فَسَرْمَدٌ»:
غمِ منِ علی پایان نخواهد داشت؛
▪️«وَ أمّا لَيْلِی فَمُسَهَّدٌ»:
در این داغ و مصیبت، خواب به چشمان علی راه پیدا نخواهد کرد.
#ادامه_دارد…..
╭-┅═ঊঈ💠ঊঈ═┅-╮
@tollabe_khoy
╰-┅═ঊঈ💠ঊঈ═┅-╯
◾️وداع امیرالمومنینعلیهالسّلام با حضرتزهراسلاماللهعلیها (قسمت پایانی)◾️
▪️«كَمَدٌ مُقَيِّحٌ وَ هَمٌّ مُهَيِّجٌ»:
غصّهای است که دل من را خون کرده است و اندوه هیجانانگیزی است.
▪️«سَرْعانَ ما فَرَّقَ اللهُ بَيْنَنا»:
و چقدر زود خدای متعال بین ما جدایی انداخت!
▪️«وَ إلَىٰ اللهِ أشْكُو»:
و شکایت خودم را از این جنایتی که در حقّ عزیز من، فاطمهیزهرا، مرتکب شدند، پیش خدا میبرم.
▪️«وَ سَتُنَبِّئُكَ ابْنَتُكَ بِتَظاهُرِ اُمَّتِكَ عَلَيَّ»:
به زودی فاطمه برای تو خبرها را خواهد گفت که چگونه همهی امّت، علیه منِ علی دست به دست هم دادند؛ یکپارچه و متّحد شدند؛ «وَ عَلىٰ هَضْمِها حَقَّها»: و علیه فاطمه، برای اینکه حقّ او را از او بربایند و غارت کنند.
▪️بعد امیرالمؤمنینعلیهالسلام به یاد فاطمهسلاماللهعلیها افتادند. فاطمهای که آن همه غم را حتّی از خودِ علی پوشاند. با خود گفتند نکند فاطمهسلاماللهعلیها در آن عالم هم این غم و مصائب را از پیامبرصلّیاللهعلیهوالهوسلّم بپوشاند. لذا به پیامبرصلّیاللهعلیهوالهوسلّم عرضه داشتند:
▪️ «فَاسْتَخْبِرْهَا الْحالَ»:
یا رسول الله! خود شما حال را از #فاطمه بپرسید و وضعیت را سؤال کنید که چه گذشته است! چه بسا فاطمه به شما هم نگوید. «فَأحْفِهَا السُّؤالَ»: او را سؤالپیچ کنید! بهقدری از او بپرسید تا بالاخره فاطمه سخنِ پنهان و راز نهفتهی خود را برای شما بازگو کند.
▪️«فَكَمْ مِنْ غَلِيلٍ مُعْتَلِجٍ بِصَدْرِها لَمْ تَجِدْ إلىٰ بَثِّهِ سَبِيلاً»:
برای شما بگوید که چه آتشهای جانسوزی در سینه داشت که احدی را پیدا نمیکرد تا بتواند نزد او، داغهای سنگینی را که بر سینهاش سنگینی میکرد، اظهار کند.
▪️«وَ سَتَقولُ وَ «يَحْكُمَ اللهُ وَ هُوَ خَيْرُ الْحاكِمِينَ»: اگر شما به اصرار از او بپرسید، برای شما خواهد گفت که چهها بر فاطمه گذشت و خدای متعال داوری خواهد کرد و او بهترین داوران است.
▪️ بعد خواستند برگردند؛ نگران بچّهها در خانه شدند. از پیامبرصلّیاللهعلیهوالهوسلّم خداحافظی کردند. «سَلامٌ عَلَيْكَ يا رَسولَ اللهِ سَلامَ مُوَدِّعٍ لا سَئِمٍ وَ لا قالٍ»
▪️عرب هنگام جدایی هم سلام میکند؛
همانطور که در هنگام آغاز دیدار سلام میکند. این سلام، سلام وداع و خداحافظی است. سلام بر تو ای رسول خدا! سلامِ وداع کنندهای که نه از حضور در کنار شما خسته شده است و نه به بودن در جوار قبر نورانی شما بیرغبت است.
▪️فَإنْ أنْصَرِفْ فَلا عَنْ مَلالَةٍ»: اگر برمیگردم به خاطر این نیست که ملالت خاطری پیدا کردهام و خسته شدهام.
▪️وَ إنْ اُقِمْ فَلا عَنْ سُوءِ ظَنِّي بِما وَعَدَ اللهُ الصّابِرِينَ»:
اگر هم میبینید کنار قبر شما و فاطمه ایستادهام، نه به خاطر سوءظنّم است به آنچه خدای متعال به عنوان اجر، به صابران وعده داده است.
▪️بعد امیرالمؤمنینعلیهالسّلام فرمودند: «اَلصَّبْرُ أيْمَنُ وَ أجْمَلُ»: امّا صبر پیشه کردن، نیکوتر و خوشیمنتر و زیباتر است.
▪️وَ لَوْ لا غَلَبَةُ الْمُسْتَوْلِينَ عَلَيْنا لَجَعَلْتُ الْمُقامَ عِنْدَ قَبْرِكَ لِزاماً»:
یا رسول الله! اگر خطر این نبود که کسانی که حکومت را تصاحب و غصب کردهاند بر ما غلبه کنند، کنار قبر شما و زهرا را محلّ اقامت اختیار میکردم؛ هرگز اینجا را ترک نمیکردم.
▪️وَ التَّلَبُّثَ عِنْدَهُ مَعْكوفاً»:
و اینجا در کنار قبر شما و زهرا معتکف میشدم.
▪️وَ َلأعْوَلْتُ إعْوالَ الثَّكْلىٰ عَلىٰ جَلِيلِ الرَّزِيَّةِ»:
و اگر نبود خطر اینکه کودتاچیان خبردار شوند، بر مصیبتی که با شهادت زهرا بر من وارد شد، چنان ضجّهای میزدم، مثل ضجّه زدن زنانی که فرزندان جوانشان را از دست دادهاند و در مصیبت آنها گریه میکنند.
▪️«فَبِعَيْنِ اللهِ تُدْفَنُ بِنْتُكَ سِرّاً»:
در محضر الهی، در برابر دیدگان پروردگار، دیدی چگونه دختر تو مخفیانه دفن شد!
▪️وَ يُهْتَضَمُ حَقُّها قَهْراً»: دیدی چگونه حقّ او پایمال شد!
▪️وَ يُمْنَعُ إرْثُها جَهْراً»:
و چگونه آشکارا ارث او را از او دریغ میدارند!
▪️وَ لَمْ يَطُلِ الْعَهْدُ وَ لَمْ يَخْلُقْ مِنْكَ الذِّكْرُ»:
و این در شرایطی است که هنوز از رحلت شما چیزی نگذشته است. هنوز یکی دو روز نگذشته بود که بلوا به راه انداختند و آن حمله و یورش را آغاز کردند. از یک سو فدک را غصب کردند، از یک سو خانه را به آتش کشیدند و از سوی دیگر فاطمه را آنگونه مورد هجمه قرار دادند. هنوز چیزی از رحلت شما نگذشته بود؛ این همه جنایت پیدرپی نسبتبه فاطمهسلاماللهعلیها کردند.
▪️ «فَإلَى اللهِ يا رَسولَ اللهِ الْمُشْتَكىٰ»:
ای رسول خدا! من شکوه و گلایهی خودم را از این امّت نزد خدا خواهم برد.
╭-┅═ঊঈ💠ঊঈ═┅-╮
@tollabe_khoy
╰-┅═ঊঈ💠ঊঈ═┅-╯