🔸دخالت خانوادهها؛ دومین عامل طلاق در ایران
حجت الاسلام دکتر #مهدی_عباسی_آغوی در گفتگو با #وسائل:
🔹عامل دوم طلاق ها در کشور ما، طبق برخی از تحقیقات خانواده درمانی؛ مسئله دخالت های خانواده می باشد.
🔹من معمولا به زن و شوهرهایی که در ابتدای زندگی شان هستند و این اختلافات را مطرح می کنند، این نکته را عرض می کنم که شما یکی از این چند گزینه را پیش روی دارید: گزینه اول این است که شروع کنید به تقابل کردن با والدین همسرتان و وابستگان همسرتان و در حقیقت بر نظر و عقیده خودتان اصرار و پافشاری کنید و دیدگاه آنها را رد کنید و با آنها وارد یک جدال شوید. که طبیعتا در این جدال نه شما سود و منفعتی خواهید برد و نه آنها و آرامش روانی هردو هم به خطر خواهدافتاد.
🔹گزینه دوم این است که فرد با حالت انفعالی برخورد کند و هر آنچه آنها بگویند را بی چون و چرا بپذیرد و کاملا مطیع آنها شود که این شیوه قطعا به آرامش روانی خود فرد آسیب می رساند. چون چه بسا کافی است دیدگاه آنها چه بسا اشتباه باشد و در نتیجه مرزهای خانواده دچار مشکل شود.
🔹گزینه سوم این است که فرد قطع رابطه کنم و در واقع صورت مسئله را حذف کنم. پاک کردن صورت مسئله و قطع ارتباط هم باعث می شود من و همسرم از حمایت های عاطفی و شناختی محروم شویم که این هم قطعا خلاف دیدگاه اسلام و آموزه های دینی ما مبنی بر حفظ حرمت و احترام والدین، می باشد.
🔹گزینه چهارم که بهترین گزینه این است که راهکار تعامل را در پیش گیرم. من خانواده همسرم را با همان ویژگی هایی که دارند بپذیرم و توجه کنم که آنها قابل تغییر نیستند و اگر هم قابل تغییر باشند سال ها زمان می برد چراکه آنها در سنین بزرگسالی و کهنسالی اند.
🔹حال که نمی توانم آنها را تغییر دهم، باید برخورد و رفتار خودم را تغییر دهم، شیوه تعامل خودم را اصلاح کنم و مهارت های خودم را افزایش دهم؛ این نکته بسیار مهمی است.
🔹مسئله دخالت والدین گاهی اوقات توهم دخالت است نه دخالت. اگر عضوی از خانواده همسر من، تذکری به من می دهد یا انتقادی می کند، حتما به معنای دخالت او در زندگی ما نیست و این نباید باعث آشفتگی روحی من بشود بلکه باید نگاه تعاملی به این نقد داشته باشم و اگر مفید بود بپذیرم.
🔹نکته مهم در اینجا این است که باید عدم پذیرش ما همراه با احترام و رعایت حریم ها باشد. البته پذیرش این سخن، به این معنا نیست که دخالت وجود ندارد بلکه برخی مواقع واقعاً دخالت هست اما من می توانم از دخالت ها پیشگیری کنم.
@tollabolkarimeh 🌷
💠چهار شرط اصلی برای یک نماینده
🔻امام خامنه ای:
🔹به نظر من مهم ترین شرایط نماینده عبارت است از این که متدیّن، کارآمد، دلسوز و شجاع باشد. اگر این چهار شرط در نماینده ای جمع شد، همان کاری را که شما آرزو و توقّع دارید، انجام خواهد داد. نماینده باید متدیّن باشد. بی دینی و بی تقوایی چیز بدی است؛ هرجا باشد، انسان را آسیب پذیر می کند. اگر در جای حسّاس باشد، آسیب پذیری آن بسیار گران تمام خواهد شد. نماینده باید کارآمد هم باشد. بعضی ها متدیّن هستند، اما از آن ها کاری ساخته نیست. باید به گونه ای باشند که بتوانند وظایفی را که بر عهده شان قرار دارد، انجام دهند.
🔹سوم این که دلسوز مردم - بخصوص طبقات محروم - باشد و برای آن ها کار و فکر کند. نامزدهای انتخابات مراقب باشند خود را وامدار ثروتمندان و قدرتمندان و امثال این ها نکنند. اگر کسی وامدار دستگاه ها و اشخاص و وامدار پول و قدرت شد، دیگر نمی تواند برای مردم دلسوزی کند. پس دلسوزی هم یک شرط بزرگ است.
🔹شرط چهارم این است که نماینده ی مردم باید شجاع باشد. این ملت، ملت شجاع و آزاده ای است؛ ملتی است که تهدید قدرتهای متکبّر جهانی او را به عقب نمی نشاند؛ بنابراین نماینده ی او هم باید شجاع باشد و نترسد؛ شجاعت در مقابل دشمن، شجاعت در مقابل باطل، شجاعت در پذیرش حرف حق.
◽️«بیانات در خطبه های نماز جمعه تهران 1382/11/24
@tollabolkarimeh 🌷
✍ دیدار تاریخی علمای اعلام شاخص با حضرت #امام_خمینی رضوان الله تعالی علیه، در قبل و بعد از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی، در قاب تصاویر
✍ اکثر قریب به اتفاق آنان، دعوت حق را لبیک گفته یا به درجه رفیع شهادت نائل آمدند، یاد خاطره آنها زنده و جاوید باد
🌺🍃به مناسبت #ایام_الله #دهه_فجر #انقلاب_اسلامی🍃🌺
#تصاویر_تاریخی
/شهیدرابع
@tollabolkarimeh 🌷
💢 تبعیت از امر حکومت اسلامی وجوب عقلی و شرعی دارد
📌 حضرت آیتالله مکارم شیرازی، در درس خارج فقه امر به معروف و نهی از منکر، بیان کرد:
📚 امام خمینی(ره) اصرار دارند که امر به معروف و نهی از منکر باید به صورت امر باشد و نه موعظه مگر آنکه موعظه، تأثیر امر و نهی را داشته باشد.
📚 معتقدیم که امر به معروف، دعوت به کار واجب است در هر قالبی که بخواهد صورت بگیرد، اعم از امر، موعظه و … و نهی هم دعوت به ترک منکر است که میتواند در قالب بیان عقوبت، نهی و … باشد؛ بنابراین اصرار بر امر و نهی در امر به معروف و نهی از منکر وجود ندارد.
📚 امر دو قسمت است یکی مولوی که از ناحیه مولا صادر میشود و سه وجه دارد؛ یکی اینکه عقلاً واجبالاطاعه باشد؛ دیگر اینکه شرعاً واجبالاطاعه و سوم عرفا واجبالاطاعه باشد؛ لذا اگر واجبالاطاعه نباشد، مولوی نیست. در جایی که امر، بیان مفاسد و مصالح باشد، ارشادی خواهد بود.
📚 امر حکومت اسلامی به دو جهت امر مولوی است؛ یکی اینکه امر حکومت از جایگاه عالی صادر میشود که در حکومتهای دینی عقلاً و شرعاً، تبعیت از آن واجب است و دیگری خود امر است.
📖 متن کامل در:
🌐 http://meftaah.com/?p=15098
@tollabolkarimeh 🌷
💥 پاسخ صریح رهبری به سخنان حسن روحانی:
❌ وقتی به #دروغ می گویید این انتخابات مهندسی شده و یا اینکه انتخابات نیست #انتصابات است، مردم دلسرد می شوند.
❌ چگونه است که انتخابات وقتی به #نفع_شما است صحیح و متقن است اما وقتی به نفع شما نیست انتخابات خراب است.
⚠️ از دشمن نمی شود گلایه کرد اما فلان نویسنده، مرتبطین با فضای مجازی، نماینده مجلس و فلان #مسئول_مهم_دولتی باید مراقب باشند و اینجور نشود که بگوییم مردم شرکت کنید اما در عین حال، به #غلط، جوری حرف بزنیم که مردم از حضور در انتخابات دلسرد شوند.
@tollabolkarimeh 🌷
#معرفی_کتاب
#هیچ_کس_به_من_نگفت
نوشته های عاشقانه درباره حقایق شیرینی که در مورد امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف وجود دارد و هیچکس تا به حال به ما نگفته است.
👇👇👇
@tollabolkarimeh 🌷
کس به من نگفت.pdf
646.5K
#هیچ_کس_به_من_نگفت
#حسن_محمودی
@tollabolkarimeh 🌷
📸مصیبت بزرگ ملت،مسئولین #اشرافی
🔹وقتی که اشراف و اعیان و متمکنین متصدی امور یک کشور شدند، قهراً اینها مردم را به حساب نمیآورند. و در مقابل یک قدرتمند بزرگتر، از خودشان خاضعاند و در مقابل ضعفا و ملت خودشان، جابر و ستمگر. وقتی بنا شد که متصدی یک امور کشوری، قشر اشراف، مرفهها و صاحب اموال باشد، این یکی از مصیبتهای بزرگی است که در یک ملت هست.
📅 امام خمینی(ره) | ۷ شهریور ۱۳۶۱
@tollabolkarimeh 🌷
♨️اسلام شناس واقعی کیست؟
🔰امام خمینی (ره)
🌿🌿🌿🌿🌿🌿
🔅 مع الأسف اسلام هميشه مبتلا بوده به اين يك طرف ديدنها؛ هميشه مبتلا بوده. اينكه در روايت است كه اسلام غريب است، از اول غريب بوده و الآن هم غريب است، براى اينكه غريب آن است كه نمى شناسند او را. در يك جامعه اى هست او، اما نمى شناسند. نمى شناسند اسلام را. هيچ وقت شناخته نشده به آن طورى كه بايد باشد. هميشه يك ورق را گرفته اند، آن ورق ديگر را حذفش كرده اند؛ يا مخالفت با آن كرده اند.
🔅 يك مدت زيادى گرفتار عرفا ما بوديم، اسلام گرفتار عرفا بود. آنها خدمتشان خوب بود؛ اما گرفتارى براى اين بود كه همه چيز را برمى گردانند به آن ور. هر آيه اى دستشان مى آمد مى رفت آن طرف. مثل تفسير ملا عبد الرزاق. خوب بسيار مرد دانشمندى، بسيار مرد با فضيلتى [است] اما همه قرآن را برگردانده به آن طرف؛ كأنّه قرآن با اين كارها كار ندارد.
🔅 يك وقت هم گرفتار شديم به يك دسته ديگرى كه همه معنويات را برمى گردانند به اين، اصلًا به معنويات كار ندارند؛ كأنّه اسلام آمده براى اينكه [دنيا را بگيرد] اسلام هم طريقه اش مثل هيتلر كه او آمد كه دنياگيرى كند و كشورگشايى كند، اسلام هم آمده كشورگشايى كند! عرض مى كنم هر چه مربوط به زندگى است و هر چه مربوط به طبيعت است و هر چه اينها را گرفته اند؛ هر چه معنويات است برگردانده اند به اين طرف.
🔅 بعضى از تفسيرها، بعضى از اشخاصى كه مى خواهند اظهار فضيلت مثلًا بكنند، ملاحظه كنيد همه مسائل را برگردانده اند به اين آب و خاك؛ همه چيز را فداى حيوانيت كرده اند. عرفا همه چيز را فداى انسانيت كرده اند، خوب، باز او، باز او اما اينها غفلت از آن كرده اند.
🔅 اسلام همه چيز [است] آقا. اسلام آمده انسان درست كند و انسان همه چيز است؛ همه عالم است انسان. آن كه مربّى انسان است بايد همه عالم را آشنا بر آن باشد و انسان را به همه مراتب آن آشنا باشد تا بتواند اين انسان را به مدارجى كه دارد برساند؛ اسلام را به همه جهاتش بشناسد.
🔅 يكى مى آيد چهار تا از جنگهاى اسلام را بررسى مى كند، بعد مى شود اسلامشناس! خوب، تو جنگ شناسى، از اسلام بگو من اين ورقش را مى شناسم. فقيه حق ندارد بگويد كه من اسلام شناسم. فقيه بايد بگويد من فقه شناسم، من فقه اسلام را مى شناسم؛ آنى كه از همه بهتر مى داند همان است كه فقه اسلام را مى داند. فيلسوف حق ندارد بگويد من اسلام شناسم، اين بگويد من يك قسمى از مثلًا معقولات اسلام را ادراك كردم. آن هم كه حكومت اسلامى را بررسى كرده و اطلاع پيدا كرده كه وضع حكومت چه بوده، او حق ندارد بگويد من اسلام شناسم، بگو من حكومت اسلام شناسم.
🔅ادعاى اسلام شناسى جز براى آن كه همه جهات اسلام را بداند چه جورى است و همه مراتب معنويت اسلام و ماديت اسلام را بداند آن مى تواند بگويد من اسلام شناسم.
🔅 على ابن ابي طالب اسلام شناس بود، در عملش هم آن طور بود كه عملش هم اعجاز است، يك موجود[ى]، يك معجزه اى بود. و لهذا مى بينيد كه فقها حضرت امير را از خودشان مى دانند، خطبا هم از خودشان مى دانند، پهلوانها هم از خودشان مى دانند؛ زورخانه كارها هم از خودشان. زورخانه كارها وقتى اينجا مى آيند، همه دم از على است؛ شما هم همين طور. يك موجود اعجوبه اى بوده است كه همه كس او را از خودش مى دانسته، از همه بوده و از هيچ كدام نبوده. از همه بوده، براى اينكه هر كدام يك جهت على را توجه به آن داشته، آن كه خوب توجه دارد، از اين جهت، از آن جهتش از شما هم بوده، از اين جهتش از يك دسته ديگر هم بوده. نبوده، از باب اينكه يك جهت نبوده، همه چيز بوده، كى هست كه همه چيز باشد.
📚 صحیفه امام، ج۸، ص ۵۳۰
@tollabolkarimeh 🌷