"امام حسین مناجات
ای ذکر نام تو نمک روضه ها حسین
شکر خدا که با تو شدم آشنا حسین
سردرب خانه تو نوشتند از ازل
آقا شد هر کسی که شد اینجا گدا حسین
آلوده تر زمن نبود بر درت ولی
آقاتری از اینکه برانی مرا حسین
.
((لطفی که که کرده ای پدر ومادرم نکرد))
ای مهربانترین کسم ای با وفا حسین
زهرا اجازه داد که من نوکرت شدم
ورنه عزیز من، تو کجا من کجا حسین
گریه کن توام،بدم، اما شنیده ام
زهرا کند به گریه کنانت دعا حسین
فردا که هیچ کس به کسی نیست ،مادرت
خود میکند گریه کنت را سوا حسین
آقا تو را به دست جدای برادرت
دستم مکن زدامن لطفت جدا حسین
یک عمر من به روضه تو آمدم، تو هم
یک دم به شام اول قبرم بیا حسین
.........
زینب چو دید راس تو را روی نیزه ها
از سوز سینه ناله زد و گفت یاحسین....
.
موی تو بی وضو نزده شانه مادرم
کی راس تو زده به روی نیزه ها حسین
خاکم به سر بگو زچه خاکستری شدی
دیشب مگر که بوده سرت در کجا حسین"
#محرم_۱۴۰۳
#امام_حسین_علیه_السلام
#کربلا
🏴 نوحه اربعین🏴
🎶سبک :: صحرا صحرا دویده ام....
پای پیاده گلموشم
دیلده وار شور حسین
دل خسته چون مسافرم
قلبیمده نور حسین
قلبیم سنوب شکسته ام
منی سن دیندور حسین
غملر الیندن خسته ام
منی سن دیندور حسین
«کر»
من زینبیوم یارالی
من یارالی سن یارالی
گل گویلومی آل یارالی
من یارالی سن یارالی
قارداش حسین (۴)
چولری چوخ دولانمیشام
دور قوجالان باجیوام
مقتلینده سنون حسین
باشون یولان باجیوام
قانه. دونوبدی گوزیاشیم
زولیم داخی آقاروب
کوفه و. شامی. گزمیشم
دور زینبون قوجالوب
«کر»
من زینبیوم یارالی
من یارالی سن یارالی
گل گویلومی آل یارالی
من یارالی سن یارالی
قارداش حسین (۴)
گیتدیم قول باغلی شامه من
سالدیم تخدن یزیدی
کاخینده. سینه. داغلادیم
رسوا ایتدیم. پلیدی
آنام توخیان. کوینگی
گیتدیم. من. آلدیم. حسین
ویر. میر دیله . اونی منه
آغلیوب. آلدیم. حسین
«کر»
من زینبیوم یارالی
من یارالی سن یارالی
گل گویلومی آل یارالی
من یارالی سن یارالی
قارداش حسین (۴)
رقیه قالدی. گلمدی
واردور. قلبیمده سوزوم
قالدی خرابده قیزون
دفن ایلدیم من دوزوم
حتی. تاپیلمادی. کفن
حسیره بوکدوم. اوزوم
غربتده جان ویروب بالام
آغلار فراقه گوزوم
«کر»
من زینبیوم یارالی
من یارالی سن یارالی
گل گویلومی آل یارالی
من یارالی سن یارالی
قارداش حسین (۴)
بش یاشیمدان عزالیم
مصیب تیلدی. باشیم
بیر گونده. کربوبلاده
اولوب یدی قارداشین
باشین دالیجا یا اخا
شامه گیدیم قیدیم
دشمن لریوی. شامیده
رسوا ایتدیم قیدیم
«کر»
من زینبیوم یارالی
من یارالی سن یارالی
گل گویلومی آل یارالی
من یارالی سن یارالی
قارداش حسین (۴)
دگدی چوخ یاره یا حسین
یولاردا. بو باشیما
دشمنین رحمی گلمدی
بو آخان گوز یاشیما
عشقون. منی گنه چکوب
گلدیم مزاره حسین
یغدیم. باشیمه. قیزلاریم
گلدیم دیداره حسین
«کر»
من زینبیوم یارالی
من یارالی سن یارالی
گل گویلومی آل یارالی
من یارالی سن یارالی
قارداش حسین (۴)
✍️ شاعر علیرضا علوی زنجانی
۱۴٠۱شهریور 20
#محرم_۱۴۰۳
#امام_حسین_علیه_السلام
#کربلا
#اربعین
کــانــالـ بــابـ الــحــوائجـ
اشـــعــار نــاب مداحی و مولودی ترکی و فارسی
🏴 نوحه اربعین🏴 🎶سبک :: صحرا صحرا دویده ام.... پای پیاده گلموشم دیلده وار شور حس
483.9K
🏴نوحه اربعین
زبانحال حضرت زینب سلام الله علیها 🏴
قارداش حسین حسین 😭😭
•✾•🎤کربلایی سعیدسلطانی
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻http://eitaa.com/torkiy
16.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سینه زنی بسیار دلنشین
بانوای
حاج حسن شالبافان
🌷 آرزوی زیارت 🌷
🎶اهنگ: ای قلم سوزلرینده اثر یوخ....
کربلایه گیده هر کس آغلار
گورمین آه چکوب سینه داغلار
هاردا گلسه آدی کربلانین
اشگینی هی عذارینه باغلار
شاه کرب وبلا یا حسین جان
ایله درده دوا یا حسین جان
تربتین یا حسین کیمیادی
درده درماندی خاک شفادی
قتلگاهین سنون غم فزادی
خیمه گاهین سنون باصفادی
کربلا کربلا یا حسین جان
قسمت ایله بیزه. شاه خوبان
اربعین گلدی دوشدوم شراره
حسرتم من او کوی نگاره
عمرم آز قالدی اتمامه چاتسون
حرمین گورمدیم ندی چاره
کربلا کربلا یا حسین جان
قسمت ایله بیزه شاه خوبان
نی کیمی گلموشم من نوایه
نینیم چاتمور ال کربلایه
نهر علقمه گیدسم سوزوم وار
او سودان ایلرم من گلایه
کربلا کربلا یا حسین جان
قسمت ایله بیزه شاه خوبان
اوج ایدور آه یمیز نه سمایه
قسمت ایله من بینوایه
بیر گوریدیم اولوب قسمت الله
اربعین گیدرم کربلایه
کربلا کربلا یا حسین جان
قسمت ایله بیزه شاه خوبان
✍️ شاعر علیرضا علوی زنجانی
1401/6/16
#محرم_۱۴۰۳
#امام_حسین_علیه_السلام
#کربلا
#مقتل
#دیرراهب
#محرم_۱۴۰۳
#شام_بلا
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
🔸تمام این مخدرات و حوارى با گریه و زارى دور صندوق جمع شدند. دست آوردند در صندوق را گشودند.
سر پر خون امام مظلوم را بیرون آورده دست به دست دادند و زیارت مى كردند و صلوات مىفرستادند.
▪️نصرانى گوید: ناگاه دیدم ناله و زارى عظیم برپا شده كه گویا خانه از جا كنده شد. هودجى مثل چشمه خورشید در كمال نورانیت آمد.
كنیزانى با گریبان هاى دریده، پیراهن هاى مندرس و حریر و استبرق بر تن پاره كرده با موهاى افشان و گیسوان پریشان، حسین حسین گویان آمدند.
آن هودج را كنار صندوق بر زمین نهادند. ناگاه بانگى بر آن راهب زدند كه:
اى شیخ نصرانى نگاه مكن. زیرا فاطمه زهراء بانوی بانوان جهان، با موى پریشان از آسمان آمده، مى خواهد سر پسرش را زیارت كند.. 😭
پیر راهب گفت:
من از آن صیحه بیهوش افتادم. چون به هوش آمدم. حجابى پیش چشم خود دیدم كه دیگر اطاق و كسان در آن را نمى دیدم ولى صداى نوحه و ندبه ایشان را مى شنیدم كه همه ناله و زارى و بیقرارى داشتند.
لیكن در میان آن همه ناله و زارى صداى یك زنى به گوش من آمد. مثل مادرى كه بر پسرش نوحه كند. دیدم آن مخدره كه از همه بیشتر فغان داشت مى فرمود:
▪️«اى مظلوم مادر! اى شهید مادر! اى غریب مادر! و ای عطشان! آخر تو را لب تشنه كشتند. ای نور دیده! غمگین مباش كه من داد تو را از خصم مىستانم...»😭
پیر راهب از استماع ناله سیده زنان مدهوش افتاد. چون به هوش از آنان نشانى ندید.
▪️برخاست از آن خانه بیرون آمد. قفلى كه بر در آن خانه زده بودند. شكست وارد اطاق شد.
رفت به سر صندوق كه سر مطهر در او بود. او را برگشوده دید نور از آن سر ساطع بود. در پاى آن صندوق به خاك افتاد و بسیار گریست.
🔸پس سر را از صندوق بیرون آورده و با مشک و گلاب شست و شمع كافورى در اطراف سجاده روشن كرد. پس از روى حیرت نگاه به آن سر نورانى مى كرد و اشک مى بارید و آه سوزان از دل مى كشید. پس به زانوى ادب در آمد و رو به آن سر كرد. با گریه و زارى گفت:
▪️اى سر سروران عالم و اى مهتر اولاد آدم! یقین كردم كه تو از آن جماعتى كه صفات ایشان را در تورات موسى و انجیل عیسى خوانده ام هستى
به حق آن خدائى كه تو را این منزلت داده كه تمام محترمات عصمت و عزت و جلال به دیدن تو آمدند و از براى تو گریه و ناله كردند..
بگو كیستى؟
به فرمان خدا، سر مطهر امام حسین علیه السلام به سخن در آمد. گویا فرمود:
▪️اى راهب من ستم رسیده دوران و محنت زده جهانم. من كشته تیغ كوفیانم. آغشته به خون از شامیانم. آواره شهر و خاندانم. فرزند پیامبر زمانم..
راهب عرض كرد: فدایت شوم از این آشكارتر بفرما.
امام فرمود: اى راهب از حسب و نسب مى پرسى یا از تشنگى سوال مى كنى؟
اگر از نسب مى پرسى من فرزند پیغمبر برگزیده ام.
من پسر والى پسندیده ام.
آن سرور تمام مصائب خود را كه در عراق از كوفى پر نفاق دیده بود براى راهب بیان كرد و آن پیر تا صبح به آه و ناله به سر برد.
سپس از دیر خود در آمد و تمام اطرافیان خود را جمع كرد و آنچه دیده و شنیده بود همه را براى نصارى نقل كرد و اشک ریخت و همه را به گریه در آورد به نحوى كه همه گریبان ها چاك زدند و خاك بر سر ریختند.
همه به آن حالت نزد امام زین العابدین علیه السلام آمدند. چون چشم نصارى بر آن سرور افتاد دیدند یك مشت زن اسیر در قید و زنجیر به ریسمان بسته، اطفال پریشان حال به روى خاك خوابیده، در منزل ویرانه قرار دارند..😭
تمام ناله از دل بر آوردند و گریستند و گریبان دریدند. در قدم هاى امام سجاد علیه السلام افتادند.
كلمه شهادت بر زبان جارى نموده، مسلمان شدند.
🔸آن پیر نصرانى تمام واقعات را كه در عالم خلصه دیده بود براى امام نقل نموده و عرض كرد:
فدایت شوم ما را اذن ده تا از این دیر بیرون رویم بر سر این طایفه شبیخون آریم و دل خود را از ظلم این ظالمان خالى كنیم. اگر كشته شدیم جان هاى ما فداى شما باد.
🔹امام سجاد علیه السلام در حق ایشان دعاى خیر نمود، اسلام ایشان را قبول كرده، فرمود:
این طایفه را به خود واگذارید. زود است كه جزاى خود را ببینند و به سزاى خویش برسند، «و لا تحسبن الله غافلا عما یعمل الظالمون»، و ما را جز تسلیم و رضا چاره اى نیست.
منبع:
کتاب «مقتل الحسین علیه السلام، از مدینه تا مدینه»، آیت الله سیدمحمدجواد ذهنى تهرانى.
التماس دعا...