eitaa logo
کــانــالـ بــابـ الــحــوائجـ اشـــعــار نــاب مداحی و مولودی ترکی و فارسی
3.7هزار دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
1.6هزار ویدیو
209 فایل
《هدف از ایجاد این کانال : ارائه بهترین اشعار مداحی ،روضه،مرثیه ،مولودی و... برای دسترسی هر چه سریع شما ذاکرین آل الله می باشد .》 💠خادم کانال : 💠🎤کربلائی سعید سلطانی 🔰 💠جهت ارتباط بامدیر کانال به آیدی زیر مراجعه فرمائید ⇃⇂ @saeid1370 ______☆______
مشاهده در ایتا
دانلود
( علیه السلام ) 🎤استاد_حیدرزاده آقاجان ، امروز دل همه شیعیان شما سامرا ست پر میزند دوباره دلم در هوای تو دارم هوای بوسه به صحن و سرای تو سامرا رفتی ؟ الان خودت رو تووی اون حرم با صفا ببین ، برو کنار ضریح حضرت ... نمیدونم کسی هست امروز سامرا یا نه ؟ اما یه زائر قطعا داره امروز ، اون هم امام زمان ارواحنا فداست ، مجلس عزای امروز با همه مجلس ها فرق داره ، امروز آقا و مولامون ، شال عزا به گردن انداخته ، عزای پدر بزرگوارشون است ، امروز اگر سری بزنند ، ببینند کجا مجلس برای باباشون گرفتند ، لحظاتی شرکت کنند ، عزادارهای پدر بزرگوارشان را ببینند ... آقاجانم ... اِذنِ دخول خوانده دلم تا کنی نظر زائر شوم دوباره سوی سامرای تو ای دومین حسن چو حسن ، ذرّه پروری پُر میشود دو دست گدا از عطای تو هم تو غریب هستی و هم مَرقدت غریب اما غریب نیست دمی آشنای تو .. دشمن تو را نهاد به زندان و بی‌خبر از آنکه هست عالَمِ امکان برای تو مانند مادرت به جوانی شکسته‌ای زهر جفا گرفت رمق از صدای تو ✍شاعر_ناصر_شهریاری ( میدونید امام عسکری چند سالشون بود ؟ 28 سال داشت ، اما زهر ، کاری با حضرت کرد ، بدنشون می لرزید ، حتی آب را نتوانستند میل کنند ، به عقیل فرمود : عقیل ، برو تووی اون حجره ، پسرم را بگو بیاد ، میوه ی دلم را بگو بیاد ... قربانت یا امام زمان ... کاسه ی آب به دستم بنگر میلرزد زَهر افکنده شرَر در جگرم « مهدی جان » تصور کنید ، طفل 5 ساله ، آقازاده ی 5 ساله ای ، امروزدورِ بابا میگرده ... بابای غریبم ، بابای غریبم ، بابای غریبم ... اما غریبت تر از بابا ، خودِ امام زمان است ، چرا ؟ بعد من سر به بیابان بگذاری شب و روز ؟ باشد از حالتِ زارت خبرم « مهدی جان » ✍شاعر_ثابت ( بابا ، دشمن دورِ خونه ی مارو محاصره کرده ، میخواهند تورا دستگیرکنند بابا ... ) میان این همه دشمن چه ها کند مهدی ؟ ز غربت پسر من ، خدا خبر دارد ... ✍شاعر_استاد_موید سرِ بابارو روی زانو گذاشت ، سرِ بابارو روی سینه گذاشت ... بگم یا امام عسکری ، سرت روی زانویِ عزیزِ دلبندت بود ، آقا ، اما من فدای اون سری که : « أَلسَّلامُ عَلَى الرَّأْسِ الْمَرْفُوعِ » سلام برآن سرِ بالاى نیزه رفته .... حسیییین ... ( قسمتی از زیارت ناحیه ی مقدسه ) http://eitaa.com/torkiy