eitaa logo
کــانــالـ بــابـ الــحــوائجـ اشـــعــار نــاب مداحی و مولودی ترکی و فارسی
3.9هزار دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
1.9هزار ویدیو
248 فایل
《هدف از ایجاد این کانال : ارائه بهترین اشعار مداحی ،روضه،مرثیه ،مولودی و... برای دسترسی هر چه سریع شما ذاکرین آل الله می باشد .》 💠خادم کانال : 💠🎤کربلائی سعید سلطانی 🔰 💠جهت ارتباط بامدیر کانال به آیدی زیر مراجعه فرمائید ⇃⇂ @saeid1370 ______☆______
مشاهده در ایتا
دانلود
🥀بسم الله الرحمن الرحیم یا رحمن و یا رحیم🥀 🏴@torkiy🏴 ای غریبی که ز جد و پدر خویش جدایی ای امام‌ رضا آقا جانم... خفته در خاک خراسان تو غریب الغربایی قربون غریبیت برم‌ امام رضا... اغنیا مکه روند و فقرا سوی تو آیند جان به قربان تو شاها که تو حج فقرایی شب شهادت امام رضاست... آی اونایی که آرزوی حرم با صفاش رو دارید اما چند ساله نرفتید... ( بعد منزل نبود در سفر روحانی) امشب کبوتر دلتون رو با من همراه کنید... بریم کنار پنجره فولاد امام رضا... جان به قربان تو شاها که تو حج فقرایی فرمود اباصلت من میرم مجلس مامون... ساعتی بعد برمیگردم اگه دیدی عبا رو سرم کشیدم دیگه با من حرف نزن... بدان کارم تمامه... یا صاحب الزمان... اباصلت میگه دیدم امام رضا از مجلس مامون بیرون اومدن... عبا روی سر کشیدن... حالشون منقلبه... هی روی زمین میشینه... هی بلند میشه... وارد حجره شد... صدا زد اباصلت... درها رو ببند... میخام تنها باشم... یه گوشه ای داخل حجره... این فرش ها رو کنار زد... روی زمین نشست... مثل مار گزیده ای از شدت درد به خودش میپیچه و‌ناله میزنه... خدایا یدفعه دید یه جوانی اومده... یه گوشه ای ایستاده... اباصلت میگه اومدم نزدیکتر... عرضه داشتم... من تمام درها رو بسته بودم شما از کجا وارد شدید... فرمود اباصلت... اون خدایی که منو از مدینه تا طوس آورده... از در های بسته هم عبور میده... میگه دیدم تا این‌ آقازاده وارد حجره امام رضا شد... حضرت خوشحال شدند... از جاشون بلند شدند ... هی صدا میزدند... پسرم خوش آمدی بابا... جوانم جواد... خوش آمدی بابا... فهمیدم میوه‌ی دل امام رضا... آقام جوادالائمه است... سر بابا رو در آغوش گرفت... دارن با هم نجوا میکنن ... عجب لحظات سختیه... امام رضا داره وصیت میکنه... اما طولی نکشید... یه دفعه دیدن حضرت آرام آرام چشمانشون رو از این دنیا بستند... صدای اقا جوادالائمه به ناله بلند شد... اما خود امام رضا فرمودند... یَا ابْنَ شَبِیبٍ إِنْ کُنْتَ بَاکِیاً لِشَیْ ءٍ فَابْکِ لِلْحُسَیْنِ همه روضه ها به کربلا ختم میشه... اگر اینجا پسر سر بابا رو در آغوش گرفت... کربلا قضیه برعکس بود... ابی عبدالله سر پسر رو در آغوش گرفت... آماده ای بگم یا نه... سپه کوفه و شام استاده به تماشای شه و شهزاده شه به روی پسرش افتاده همه گفتن حسین جان داده اومد کنار جوانش نشست... سر علی اکبرش رو به دامن گرفت... دلش طاقت نیاورد... سر جوانش رو به سینه چسباند... دید دلش طاقت نمیاره... لحظات آخره... خدایا... ابی عبدالله چکار کنه... علی اکبرش داره جلو چشماش جان میده... یدفعه دیدند حسین صورت به صورت علی چسباند... هی صدا میزنه... عَلَى الدُّنْیا بَعْدَکَ الْعَفا علی جان... بابا... اُف بر این دنیا بعد از تو علی... تسلای دل ابی عبدالله... ناله بزن یاحسین... الا لعنت الله علی القوم الظالمین 🏴@torkiy🏴
|⇦•گمان مدار که‌گفتم برو ... به امام رضا علیه السلام اجراشده ماه مبارک رمضان سال ۱۴۰۱به نفس حاج مهدی رسولی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ ددی اباصلت گدرم ایچری،قیدندگوردون عباموباشوما چکمشم منی دیندیرم.اباصلت دیی ساعتی منتظر اوتوم گوردوم قاپی آچیلدی آقام قاپودان خارج اولدو .گوردوم عبانی علی بن موسی الرضا چکیب باشینه، آقامی دیندیرمدم ،گوردوم‌گوجودن یول گدیر اما نامتعادل یول گدیر،او‌وقارینن یول یرین آقا هردم دایانی،اوتورور،دیی آقا گلده یتیشدی قاپونو آشدوم وارد اولدو، اله حجره گچنده سسلدی ابا صلت قاپلاری باقلا گینان.من قاپولارو باقلایانا گوردوم او‌حالینن حصیر خانه انی یقیشدریر آقا نی الیسیس؟ ابا صلت! جان‌ ورررم، اباصلت جان‌ ورن لحظه امدی ،اباصلت ایستیرم‌ جدیم‌حسین تکی قورو یرده جان ورم. گوردوم‌ آقاحالدان منقلب او لحظهرد باشیمی دولاندوردوم گوردوم بیر آقا زاده ای وارد حجره اولدو. چیخدیم قاباقونا آقاسیز، کیم سیز؟بویوردو‌ من جواد الائمه ایم. آقا بوردا نی ایلیسیس ؟ قاپولار باقلودو‌نجه وارد اولدیز؟ بیر منه باخدو بویوردو ابا صلت ایمانین کامل اله.بو‌اللهی که بیر گوز و‌وراندا منی مدینَدَن بورا یتیریب، قاپلارودا اوزو‌ن آچوب،اله دانشاندا بیردن گوردوم گوزلرین آشدی اباصلت یوباندورما جوادمی.گوردوم آقازاده‌گلدی دیزلرینی وردی یره بابانی باشونو‌آلدو‌ دیزینه جواد الائمه ال آتوب امام رضانی محاسینه. امام رضا زحمتینن اللرنی گتریب جواد الائمه چکیر اوزونه، عزیزیم‌.. "لَا یَوْمَ‏ کَیَوْمِکَ یَا اَبا عَبْدِالله"امام رضا آتانیریر باشی بالانی گوجاقینده ..نه‌گولن وار، نه هولیان وار، سلام اولا او‌آقاما علینی باشینی زحمتینن یردن آلدی قوجاقینه، النی آتو بالانینن باشونا،باشونو.گویدو‌دیزینه گمان مدار که گفتم برو‌ دل از تو بریدم نفس شمرده زدم‌ هم‌ رمق پیاده دویدم محاسنم به کفِ دست واشک به‌ چشمم گهی به خاک فتادم، گهی زجای پریدم دو‌ چشم خود بگشا و سؤال کن‌که بگویم ز خیمه تا سرجسمِ تو‌ من‌ چگونه رسیدم نه تیغ شمر مرا میکُشد نه نیزه ی خولی زمانه کُشت مرا لحظه ای که داغ تو‌دیدم ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ 🎤حاج_مهدی_رسولی ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═
. |⇦•ای رئوف همیشه خوب.... و توسل به علیه السلام ویژهٔ اجرا شده به نفسِ سیدمهدی حسینی ●━━━━━━─────── صَلَّیَ اللهُ عَلَیکَ یا علیّ بنَ موسَی الرِضــا ای رئوف همیشه خوب، سلام پیش تو می‌شود دلم آرام شد زیارت همیشه نیمه تمام هرکه رویت ندید، شد ناکام کاش قلب مرا تکان بدهی دیگر این بار رخ نشان بدهی از همه غیر تو بُریدم من خویش را تا حرم کشیدم من گرچه رویِ تورا ندیدم من طعم آغوشِ تو چشیدم من آبرو رفته را خریدی تو دست، رویِ سرم کشیدی تو این رئوفی که می‌شناسم من رَد نکرده ز خانه‌اش دشمن پسرِ فاطمه است پس حتما به قسم نیست احتیاج اصلا دردهامان دوا شود اینجا گِرِهِ کور واشود اینجا تو گنهکار را عوض کردی دلِ بیمار را عوض کردی هر گرفتار را عوض کردی آخرِ کار را عوض کردی راهم از حادثه به تو افتاد عوضم کن تو را بجان جواد شاهِ گنبد طلا، امام رضا جلوه‌های خدا، امام رضا بقیع و سامرا، امام رضا نجف و کربلا، امام رضا صاحبِ سرزمین ایرانی تو برای همیشه سلطانی قبله‌ی نور حضرت خورشید نورِ حیدر زصحنِ تو تابید هر شب از گنبد تو بی تردید می‌شود جلوه‌ی نجف را دید در حریمِ تو زائرِ نجفم با سلامی مسافرِ نجفم صحن هایت بهشت این دنیاست چون حریم تو جنت الزهراست کُنجِ باب الجواد، عرشِ خداست چون نسیمش نسیمِ کرببلاست در حرم هرغروب، بی تابم یادِ صحن و سرایِ اربابم تا کشیدی عبا به روی سرت نظر انداختی به دور وبرت یک نفس پاره پاره شد جگرت جمع کردی زکوچه بال و پرت سرِ پا بودی و زمین خوردی ناگهان نامِ مادرت بُردی همه درهایِ حجره را بستی روی پهلو گرفته‌ای دستی یادِ گودالِ کربلا هستی کِی گرفتار عده‌ای مستی بین یک دسته گرگ، شیر افتاد جایِ تنگی حسین گیر افتاد لبش از تشنگی تکان می‌خورد نیزه او را به هر طرف می‌بُرد گُل لبهاش با لگد پژمُرد نیزه داری گلویِ او آزُرد عده‌ای صبرِ خواهرش بُردند دورِ لب تشنه آب می‌خوردند تا بدن پایمال مرکب شد وقت دیدار، نیمه‌ی شب شد از حسینی که نامرتب شد حنجری پاره سهم زینب شد چه حسینی مرمل بدماء چه حسینی مقطع الاعضاء در کنار تنی که شد بی سر نیمه شب خواهر آمد و مادر دو زنِ مو سپید و یک پیکر وا نمودند تا ز سر معجر ناگهان ساربان ز راه آمد بهرِ غارت به قتلگاه آمد .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... گریز 🎤سید_مهدی_حسینی ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅