20.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍁ای عمه سینون زینت آغوشی رقیه
🍁پوزقون چمنون بلبل خاموشی رقیه
🎤سلطان الذاکرین استاد حاج سلیم موذن زاده اردبیلی
#شاعر:زندهیادحاجانوراردبیلی
#آهنگ:ضربی قره باغی
#احوالاتخرابهشامسال1354
خسروی:
🏴@torkiy🏴
🥀🥀🥀💦💦💦🥀🥀🥀
🕊﷽🕊
🥀#زبانحال
#شهادت حضرت رقیه (سلام الله علیها)🥀
🏴http://eitaa.com/torkiy🏴
✍#شاعر رسول چهارمحالی(ساقی)
🎼#سبک:یا ابا صالح مددی مولا
-----------------------
در بغل دارم ،من سرت مولا(2)
------------،،،،،،------
در خرابه منم ،بی تو بابا چرا
عمه جان می زند،صد فغان از جفا
.......بابا........
شد طعام ما ،ضربت سیلی
روی ما گشته،از چه رو نیلی
----------------------
بر سر نیزه شد ،رأس پاکت پدر
روی خاک دیده ام ،پیکرت را بی سر
............جانا.........
زیر سم اسب ،اربأ اربایی
از چه رو بابا ،از ما جدایی
-----------------------
از کوفه تا به شام ،دیده ام صد فغان
از دست شامیان ،الامان الا مان
.......حالا.........
بچه های شام ،چه بی اخلاقند
با زخم زبان ،آ زارم دادند
---------------------
آ مدی ای پدر ،در خرابه ی ما
کن نظر جای ما ،ناسزا ناسزا
..........بابا.........
عمه جان زینب،سنگ صبورم
موقع کتک،سپر بر رویم
-----------------------
ای پدر از چه رو ،خاکی است موی تو
چه کسی سنگ و زد ،صورت و روی تو
............بابا..............
شیب الخضیبی،قطع الوریدی
آ مدی بابا ،دخترت دیدی
----------------------
سوز و اشک مرا ،کن نظر مهربان
با خودت تو ببر،دخترت از جهان
.............جانا........
این جهان تنگ است،بهر من بابا
دوریت سخت است،عمر من جانا
------------------------------
در بغل دارم ،من سرت بابا(2)
-------------------------------
✍#شاعر و مداح اهل بیت کربلایی رسول چهارمحالی(ساقی عطشان)
1399/12/4
کانال باب الحوائج
اشعار ناب ( مداحی و مولودی ترکی و فارسی)
لینک کانال👇
http://eitaa.com/torkiy
---•••◇🔹️💢🔹️◇•••---
@torkiy
1. الهی آمدم.mp3
زمان:
حجم:
1.83M
#مناجات_با_خدا
#استاد_کریمخانی🎤
#آواز_دشتی🎼
#سبک_چو_گیسوی_تو_من
الهی آمدم بر درگهت
« بهرِ گدایی »
کرَم کن از کمَندِ معصیت
« یابم رهایی »
نهادم با دلی بشکسته
سر بر آستانت
که با سوز و نوا
خوانم حدیث بی نوایی
ندارد دل قراری ،
ندارم جز تو یاری
بگیر از دستم ای دوست
که ما را غمگساری
الهی یا الهی یا الهی
#شاعر #استاد_کلامی_زنجانی
•ای دائم از خدا و نَبییّن تو را سلام...
#روضه_وتوسل ویژۀ شهادت امام هادی علیه السلام_
"صَلَّی اللَّهُ عَلَیْکَ یَا أَبَا الْحَسَنِ يا عَلِىَّ بْنَ مُحَمَّدٍ أَيُّهَا الْهادِى النَّقِىُّ يَا بْنَ رَسُولِ اللّه"
ای دائم از خدا و نَبییّن تو را سلام
وی روی عالمی به حریمِ تو صبح و شام
اِبنالرّضای دومی و چارمین علی
جدِّ امامِ منتظرّی و دهم امام
مِهر جهان فروزِ سپهرِ هدایتی
هادی است کُنیهات، به تو و کُنیهات سلام
ای بابِ عسکری، پسرِ حضرتِ جواد
ای نورِ چشم فاطمه و سیّدِ اَنام
ما آروزیِ سامره داریم، رحمتی
تا خاکِ زائرِ تو ببوسیم، گام گام
*ان شاءالله به زودی از نزدیک عرضِ ادب کنیم، سامرا و عَسْکَریَّیْن علیهم السلام، قبرِ شش گوشه رو در بر بگیریم...*
دردا که چرخ بر تو جفا کرد روز و شب
آوَخ که خصم، خون به دلت کرد صبح و شام
دشمن تو را به زور به بزمِ شراب برد
کرد از تو و رسول خدا، هتکِ احترام
#شاعر حاج غلامرضا سازگار
*ریختن تویِ خونه آقارو بردن، واردِ اون مجلس شد، حجتِ خدا، پسرِ پیغمبرِ خدا، به ایشان شراب تعارف کردن، فرمود: پوست و گوشتِ ما از اینها بیگانه است...نانجیب گفت: برام شعر بخوان، حضرت ابیاتی رو فرمود،دیدن اون ملعون داره گریه میکنه، بساط اون ملعون رو بهم ریخت...
اما دلا برِ کنارِ دلِ زینبِ کبری، لحظه ای که واردِ مجلسِ یزید ملعون شد، صدا زد:" أمِنَ العَدلِ یَابنَ الطّـُلَقاˈءِ تَخدیرُکَ حَراˈئِرَکَ وَ إماˈءَکَ وَ سَوقُکَ بَناˈتِ رَسولِ اللهِ، سَباˈیاˈ؟!" یعنی: آی ای پسرِ آزاد شده، آیا این از عدالتِ، زنها و دخترانِ تو پشتِ پرده، اما دخترانِ رسولِ خدا تو کوچه و بازار، اسیرِ تو...*
گه بر فروش حکم کنی، گه به قتلِ ما
ظالم مگر تو، آلِ علی را خریده ای؟
* دید سَرِ بریده هم به یاریِ خواهر اومده، صدا میزنه:" وَ سَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُون"...یه وقت دیدن اون نانجیب، چوب خیزران برداشت...حسین...
یه پیرمردِ شامی از جا بلند شد، صدا زد: یزید! چوبت رو از رویِ این لبها بردار، خودم دیدم، رسولِ خدا این لبها رو می بوسید، حسین..."صَلَّى اللَّهُ عَلَیْکَ یَا أَبَا عَبْدِ اللَّه..."
🎤حاج_مهدی_سماواتی
#روضه_امام_هادی_علیه_السلام
سرود جشن میلاد امام علی علیه السلام
#آهنگ : محرم رازیم آلله ....
#شاعر:مرتضی اسکندری(ساعد)زنجانی
گوزلرون آیدین اولسون
یابن الحسن بو آیدا
قویدی قدم جهانه
شاه زَمَن بو آیدا
گلدی حیدر شیعه لرون یاری اولا
عشق طاها فاطمه دلداری اولا
یاعلی حیدر یاعلی حیدر(۲)
کعبه ایشیقلانوبدی
مقدم مرتضادن
گول گتیروب ملک لر
تهنیته سمادن
شیر یزدان شیعه لرون آقاسیدی
دردون اولسا بیر باخیشی دواسیدی
یاعلی حیدر یاعلی حیدر(۲)
ای پدر زمانه
دوشدی اله بهانه
روز پدردی مولا
ویر بیزه عیدیانه
بیزده مولا شیر خدا شیعه سیوک
ذکر حیدر دیلده ئورکدن اسیوک
یا علی حیدر یاعلی حیدر(۲)
شیر خدادی حیدر
روحه صفادی حیدر
دردون اگر چوخ اولسا
سسله دوادی حیدر
روح طاعت صاحب اوصاف جلی
شاه مردان رهبر بین المللی
یاعلی حیدر یاعلی حیدر(۲)
در دو جهان اگر چه
گردن دین وَبالم
مفتخرم که مست از
جام علیّ و آلم
ذکر حیدر ذکر مناجات من است
مرقد او قبله حاجات من است
یاعلی حیدر یاعلی حیدر(۲)
هر که به نام حیدر
عاشق و مبتلا شد
حاجت او به دست ِ
آل علی روا شد
گشته ام از کودکیم غلام تو
مرغ روحم گشته اسیر دام تو
یاعلی حیدر یاعلی حیدر۲
#ولادت_امام_علی_علیه_السلام
#روضه_امام_کاظم_ع
مداح: #حاج_محمود_کریمی
کُنج سیاه چال غریبی عزیز داشت
پیری شکسته که جگری ریز ریز داشت
دلتنگیاش برایِ رضا سینه سوز بود
قلبی برای دخترکَش ناله خیز داشت
با دستهای بسته فقط ناسزا شنید
زخمِ زبانِ قاتلِ او نیشِ تیز داشت
دیشب صدای سرفهی او تا سحر كشيد
زنجیر بِینِ حلقهی خود یک مریض داشت
زنجیر را کشید کمی قد کشیده شد
این استخوانِ پا چِقَدر خُرده ریز داشت
او روی در شکسته و مادر به پشتِ در
تشییع او به روضهی زهرا گریز داشت
بر روی تخته پاره تنش گیر کرده بود
انگار لنگه در دو سه تا میخِ تیز داشت
اول مدینه بعد دلم کاخِ شام رفت
زندان هرآنچه داشت ویرانه نیز داشت
با گریه گفت عمه مرا میدهد نشان
نامحرمی که تکه کلامِ کنیز داشت...
سر بين طشت بود و حرامی کنارِ طشت
نامرد بِینِ دست شرابی غلیظ داشت
#شاعر:حسن لطفي
*ديدن دَرِ زندان باز شد ، چهار حَمّال روي يك تخته ي در،امام ما رو مي آوردند، با خودشون مي گفتند:چقدر اين بدن سنگينِ،اين همه سال تو زندان بوده،چقدر سنگين؟ روپوش رو كنار زدن ديدن غل و زنجير هنوز به دست و پاشه...جانِ عالم فداش...
جارچي كنارشون جار ميزد: رافضي ها! بياييد بدن امام خودتون رو ببريد،هي صدا مي زد: "هذا امام الرافضه" اين امام از دين خارج شده هاست...بدن رو روي پل گذاشتن،چند روز نگذاشتن دست بزنن...اما موقع كفن و دفن كردن، كفن هاي نفيس آوردن...اي بي كفن حسين....*
کیست این کشته که جان همه قربان تنش!
خاک صحرا کفن و خونِ گلو پیرهنش
نيزه را سرور من بسترِ راهت كردي
شام را غلغه ي صبحِ قيامت كردي
بر لب تشنه ات آن روز حکایت می کرد
خاتمی را که در انگشت شهادت کردی
اکبر و قاسم و عباس کجایند ، کجا
عشق چون این همه را بردی و غارت کردی؟
*اما موسي بن جعفر،هلاكِ عمو جانش اباالفضلِ...*
بر لب آبم و از داغ لبت می میرم
هر دم از غصه ي جانسوز تو آتش گیرم
دست من خورد به آبی که نصیب تو نشد
چشم من داد از آن آب روان تصویرم
.
|⇦•آوازه اش در کوچه...
#روضه و توسل ویژه ارتحال بنیانگذار انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی(ره) به نفس حاج حسن شالبافان
●━━━━━━───────
السَّلامُ عَلَيْكُمْ يا أهلَ بَيْتِ النُّبُوَّة
اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ الله
اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنین
اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَباعَبدِ الله
اَلسَلامُ عَلَیکَ یا روحَ الله، اِمامَ الخُمَینی
آوازه اش در کوچه و پس کوچه پیچیده
از خاک مرده این مسیحا کوهی از زر ساخت
دیروز دلها تحت تاثیر کلامش بود
با منبر خود مادرانی کاوه پرور ساخت
میراث دار او بسیج چند میلیونی ست
با میثم و مقداد و حُجر و حمزه لشگر ساخت
چشمان او دنبالِ تقریبِ مذاهب بود
از شیعه و سُنی برای هم برادر ساخت
پیر و جوان بر روی لب الله اکبر داشت
این عارف بالله شهری حیرت آور ساخت
دنیا مرید مکتبِ طیبِ سرشت اوست
سربازهایی مثل حُر پاک و مطهر ساخت
مشکل گشای خط شکن های دو کوهه بود
با هر دعا راهی برای فتح خیبر ساخت
دامان او مَهدِ تمامی شهیدان بود
صیاد و زین الدین و چمران و هنرور ساخت
در روضه های آتشینِ کوثری هربار
آهی کشید از دل، جماران را معطر ساخت
ما نه، پدرهامان ولی با چشم خود دیدند
اعجازِ روح الله یک ایرانِ دیگر ساخت
#شاعر علیرضا خاکساری
*وقتی محضر امام خمینی رحمةالله علیه روضه خوان شروع می کرد روضه خواندن تا می گفت:" اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّه" می دیدن امام به پهنای صورت اشک می ریخت، مخصوصاً روضه ی مشهوری که مرحوم کوثری محضر امام می خوندن...*
بوی بهشت میوزد از کربلای تو
ای صد هزار جان گرامی فدای تو
*وقتی حضرت امام رحلت فرمودن، برای اینکه همه ی مردم از سراسر کشور برسند، دو سه روز جنازه رو نگه داشتن، عجب تشییع جنازه ی باشکوهی شد، حق هم همین بود، آخه امام از فرزندان حضرت زهرا بود، از دنیا رفته بود، اون تشییع و احترام...
خود امام هم برای این روضه بلند بلند گریه می کرد، اما من بمیرم برای اون ساعتی که یه وقت خواهرِ حسین نگاه کرد، ببینه بدن مبارکِ ابی عبدالله برهنه روی زمین رها شده، ای کاش فقط بدن رو رها می کردن، امامِ عزیزِ مارو میلیون ها نفر با احترام اومدن به خاک سپردن، اما مردم! سادات! اینجوری میگن: کربلا یه وقت خواهرش نگاه کرد، دید ده نفر اسباشون رو نعل تازه زدن، اینقدر بر بدنِ حسین تاختن...*
از حرم تا قتلگه، زینب صدا میزد: حسین!
دست و پا می زد حسین، زینب صدا میزد: حسین!
*کاری با بدنِ ابی عبدالله کردن، که امام صادق می فرمایند: عمه جانِ ما زینب هر چه نگاه بر بدنِ حسینش کرد، یه جایِ سالم به اندازه ی نگین انگشتری ندید، لذا زینب خم شد لبهاش رو گذاشت بر حلقومِ بریده...
وقتی خبر رحلت پسر امام، آقا مصطفی رو به امام دادن، هر کاری کردن دیدن امام گریه نمیکنه، اما همچین که روضه خوان روضه ی علی اکبر خواند دیدن امام شونه هاش داره تکون میخوره، دستمال اشکش رو جلوی چشماش گرفت، آخه میدونست کربلا به حسین بالای سَرِ علی اکبرش خندیدن، همه حسین رو هُو کردن، همچین که حسین رسید، گفت:...*
بنا نبود که آفت به باغ ما بزند
پسر بزرگ نکردم که دست و پا بزند
*صَلَّ اللهُ علیکَ یا مظلوم یا اباعبدالله...*
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#روضه_امام_خمینی
کــانــالـ بــابـ الــحــوائجـ
اشـــعــار نــاب مداحی و مولودی ترکی و فارسی
|⇦•بر روی لب هایت به جز... #روضه و توسل به #امام_کاظم موسی ابن جعفر علیه السلام اجرا شده به نفس حاج
.
|⇦•بر روی لب هایت به جز یا ربنا نیست
#روضه موسی بن جعفر علیه السلام اجرا شده به نفس حاج #مهدی_رسولی
●━━━━━━───────
بر روی لبهایت به جز یا ربنا نیست
غیر از خدا، غیر از خدا، غیر از خدا نیست
چیزی نمانده از تمام پیکر تو
انگار که یک پوستی بر استخوانی است
زنجیر ها راه گلویت را گرفتند
در این نفس بالا که می آید صدا نیست
زخم گلویِ تو پذیرفته است اما
زخم دهانت کار این زنجیر ها نیست
این ایستادن با زمین خوردن مساوی است
از چه تقلا میکنی؟ این پا که پا نیست
اصلا رها کن این پلید بد دهان را
از چه توقع میکنی وقتی حیا نیست
*خیلی شیعیان فشار آوُردن به هارون، گفتن که آقای ما در سختی است، این نانجیب زیرِ این فشار، یه مَکری زد، میگه: دستور داد آقا موسی بن جعفر رو لباسِ تازه پوشاندن، آوُردنش تویِ یک تالاری، میوه ها و غذاها جلویِ آقا گذاشتن، یه عده هم شاهد آوُرد، از همون تالار بالا و ایوان ها گفت: نگاه کنید موسی بن جعفر رو، برید به شیعیانش بگید چطوری در ناز و نعمتِ، کجا تویِ زندانِ؟ میگه: اینهارو آوُردن از بالا نگاه میکردن، آقا در لباسِ تازه، جلویِ آقا بهترین غذاها و نوشیدنی ها، میگه: یهو موسی بن جعفر سر رو بالا گرفت، گفت: همه ی اینها دروغِ، دروغ میگن...
نقشه ی هارون رو زد بهم....دوباره آقارو برگردوندن تویِ سیاه چال، زندانبانش هم آمد، موسی بن جعفر نیمه شب تویِ زندان، این زندانبانِ آخری یهودیِ خبیث، دست بُرد به تازیانه، گفت: حالا نقشه ی مارو خراب میکنی؟ اینقدر با تازیانه به سر و صورتِ موسی بن جعفر زد..*
نامرد، زندان بان، در این زندان تاریک
اینکه کنارش میزنی با پا، عبا نیست
*اما یا موسی بن جعفر!...*
اما تو را با نیزه ها بالا نبردند
پس هیچ روزی مثل روزِ کربلا نیست
#شاعر علی اکبر لطیفیان ✍
*یا موسی بن جعفر! تازیانه خوردی آقا! اما آقاجان! شما عزیزی، شما بزرگی، شما مَرد هستید، اما بمیرم برا عمه جانِ شما زینب، به جای همه ی بچه ها تازیانه خورد، به جای تمامِ اُسرا کتک خورد...ای حسین...*
روضه_امام_کاظم
🎤حاج مهدی رسولی
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
#شهادت_امام_کاظم_علیه_السلام
. ((#شهدایِ_خدمت))
#شاعر: بهمن جعفری زینجناب
به سبک : منم باید برم
👇👇👇
سلامیمیز اولا ، اُول خادمانِ ملته
سلامیمیز اولا ، شهیدِ راهِ خدمته
هدف بولاردادی ، گوزل شرف بولاردادی
دیلده مُحبَّتِ ، شاهِ نجف بولاردادی
اورک لرینده وار ، وِلایِ حقِّ حیدری
اولوبلا دائما ، پیروِ خطِّ رهبری
یُوخلاریدی اَزل ، بیگانیه وابسته لیق
خدمت لرینده هِش ، بیلمزیدیله خسته لیق
اورکده آیری بیر ، طوفان یارالدیب گئدیلر
جهاندا اسوه یِ ، ایمان یارالدیب گئدیلر
مسیر عشقده ، باش آغاریب قوجالدیلار
مقام و شأنیده ، باخ نجه گور اوجالدیلار
ظلمه باش اَیمییب ، ساتمادیلار ایمانلارین
فدا ائدیبدیلر ، بو خاکِ پاکَه جانلارین
دوزوب هامی غمه ، صبر اِیلییب دایاندیلار
بو یولدا عاقبت ، ئوز قانینا بویاندیلار
حلال قازاندی ئوز ، دوز چورکین یِیبدیلر
اودور کی صدقیلن ، حسین حسین دییبدیلر
شهیدِ خدمتون ، عزّ و شرف و جاهی وار
حسین آقام کیمی ،سلطان و پادشاهی وار
واگیر 1:
صَلَّ_اللهُ_عَلَیک <-------->
یا_أیُّهَا_الشُّهدا
#واگیر 2:
صَلَّ_اللهُ_عَلَیک <--------> ای_خادمانِ_مِلَّت
صَلَّ_اللهُ_عَلَیک <--------> ای_شُهدایِ_خِدمت
#شهید_جمهور
#شهید_خدمت
✍شعر از :بهمن_جعفریِ_زینجناب
کــانــالـ بــابـ الــحــوائجـ
اشـــعــار نــاب مداحی و مولودی ترکی و فارسی
|⇦•جهان پهلوان حسین...
#روضه و توسل به حضرت عباس علیه السلام اجرا شده #شب_نهم_محرم۱۴۰۳به نفسِ حاج میثممطیعی•✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
برادر! ابالفضلجانِ حسین!
مَه کاملِ آسمان حسین!
به یک خشم تو لشکری میگریخت
فدایت شوم مهربانِ حسین
*اونقدر مهربان بود.اومد مقابل برادر "فَسَمِعَ الاطفال، یُنادونَ العطش، العطش" وقتی صدای العطش بچه ها رو روز عاشورا شنید،اومد صدا زد برادرم،مولای من"قد ضاقَت صدری" سینه ام تنگی می کنه"وَ سَئِمتَ من الحیاة"دیگه از زندگی خسته ام...اینو از خودم میگم:حسین جان! از اون دنیایی که به یه بچه شش ماهه رحم نمی کنه خسته ام...علی اصغرت تشنه ست*
فقیه و بصیری، خطیب و دلیر
علیخویِ زهرانشانِ حسین!
همیشه به من «چشم» گفتی و کُشت
سکوتت مرا، رازدانِ حسین
*دیگه آقا میخواد برامون روضه بخونه اولین روضه خون اباالفضل،خود امام حسینه"و لما رئاه الحسین مصروعا علی شط الفرات..."وقتی دید برادرش بی دست،بی پا کنار علقمه افتاده،شروع کرد های های گریه کردن روضه خوند... "الانَ انکسرَ ظهری"کمرم شکست" وَ قَلَّت حیلتی..." *
نشسته به چشمانِ تو تیرها
سیه چشمِ ابروکمانِ حسین!
نه تنها دو دست و دو چشمت؛
که بودتمامِ وجودت از آنِ حسین...
که بر فرقت ای ماهِ من! زد عمود؟
که تیره شده آسمانِ حسین!
تو برگرد! دیگر کسی تشنه نیست
قرارِ دل کودکان حسین!
*دخترا همه پیغام دادند به عمو بگو برگرد...دیگه کسی تشنه نیست...*
چرا ساکتی؟ کاشفُ الکرب من!
نبینم غمت را جهانِ حسین!
فتوحات کردی تو! بالا بگیر
سرت را! جهان پهلوانِ حسین
تو فتحِ دلِ عالمی کردهای
تویی قبلهی عاشقان حسین
برادر! «برادر» صدایم بزن
صدایم کن ای خوش زبان حسین
*همیشه میگفت:سیدی...مولای...علی راسی...اونقدر نگفت...نگفت...یه جایی گفت...یه وقت صدا زد: " یا اخا ادرک اخاک."دیگه بیا به دادم برس...خیلی هم حرف نزدتوان نداشت.امام حسین سعی کرد این بدن رو جمع کنه...فقط دو سه کلمه گفت:" یا اخی! ماتُرید مِنّی."میخوای با من چه کنی؟یه وقت من رو به خیمه ها نبری*
سبکبال بر دستِ من می روی
چه سنگین شده امتحانِ حسین
به زهرا قسم ! بی تو در این غروب
به آتش کِشند آشیانِ حسین
*یه وقتی یه ملعونی صدا زد:"علیَّ بالنار..."
برام آتش بیارید.زینب صدای یه نفر دیگه تو گوشش تداعی شد...یه وقت زینب کبری عصر عاشورا رفت مدینه...یه نفر اونجا صدا زد: هیزم بیارید.میخوام خونه رو بسوزونم اهل خونه رو بسوزونم.مردم تعجب کردند" اِنَّ فیها فاطمَه"نمیشه تو این خونه فاطمه هست.اگه باشه هم می سوزونم.عباس بیا به داد برس...دخترا دامنشون آتیش گرفته.فقط یه صدا از عمه شنیدند.فرمود:" علیکنَّ بالفرار"بعضی دخترا که دامنشون آتیش گرفته بود،هول شدند.نمیدونستند باید چه کار کنند.آتش صورتشون رو می سوزوند.*
پس از تو، جوانمردِ امّالبنین!
اسارت رَوَد خاندانِ حسین
پس از تو، علمدارِ خوشغیرتم!
کجا میرود کاروان حسین...؟!
*بچه ها رو که اسیری بردند، به شهر شام که رسیدند"فَوَقَفَ اهلُ الذِّمَّه"ذمی ها همه ایستادند...دختران امام حسین رو عبور می دادند..."یَفسُقون فی وجوهِهنَّ"به صورتای اینا...*
#شاعر : میلاد عرفان پور
#محرم_۱۴۰۴
#شب_نهم_محرم
#تاسوعا
#شهادت_حضرت_ابوالفضل_علیه_السلام
#کانال_باب_الحوائج
http://eitaa.com/torkiy