غفلت از یار گرفتار شدن هم دارد...
🍃در توقيعي صادره از ناحيه امام عصر (عج) براي شيخ مفيد (ره) آمده که حضرت فرمودند:
إِنَّا غَيْرُ مُهمِلِينَ لِمُرَاعَاتِكُم وَ لَا نَاسِينَ لِذِكْرِكُم وَ لَو لَا ذَلِكَ لَنَزَلَ
بِكُمُ اللَّأوَاءُ وَ اصطَلَمَكُمُ الْأَعدَاءُ...
همانا، ما از رعايت حـال شما كوتاهى نمى كنيم و شما را از ياد نمى بريم، چه، در غير اين صورت سختيها و گرفتاريها برشما فرو مى آيدو دشمنان شما را ريشه كن كرده و از بين می بردند.
#طوبای_عفاف
هدایت شده از سید صمصام الدین قوامی
روز بزرگداشت شیخ مفید(9آذر)
محمد بن محمد بن نُعمان مشهور به شیخ مُفید(۳۳۶ یا ۳۳۸ ـ ۴۱۳ق) متکلم و فقیه امامیه در قرنهای چهارم و پنجم قمری. گفتهاند شیخ مفید با تدوین علم اصول فقه، روشی جدید در اجتهاد فقهی ارائه داد که راه میانهای بود در برابر دو روش عقلگرایی افراطی و اکتفاکردن به روایات بدون توجه به عقل.
شیخ صدوق، ابن جنید اسکافی و ابن قولویه ازجمله برجستهترین استادان شیخ مفید هستند. شیخ طوسی، سید مرتضی، سید رضی و نَجاشی هم از مشهورترین شاگردان اویند. المُقنِعَة در علم فقه، اوائل المقالات در دانش کلام و الاِرشاد در شرححال امامان شیعه معروفترین آثار وی است.✍️
@Qavami
♨️پادشاه و زهره نوجوان
یکی از پادشاهان به بیماری هولناکی که نام نبردن آن بیماری بهتر از نام بردنش است، گرفتار گردید. گروه حکیمان و پزشکان یونان به اتفاق رأی گفتند : چنین بیماری، دوا و درمانی ندارد مگر اینکه زهره (کیسه صفرا) یک انسان دارای چنین و چنان صفتی را بیاورند.
پادشاه به مأمورانش فرمان داد تا به جستجوی مردی که دارای آن اوصاف و نشانه ها می باشد ، بپردازند و او را نزدش بیاورند.
مأموران به جستجو پرداختند ، تا اینکه پسری (نوجوان) با را همان مشخصات و نشانه ها که حکیمان گفته بودند ، یافتند و نزد شاه آوردند.
شاه پدر و مادر آن نوجوان را طلبید و ماجرا را به آنها گفت و انعام و پول زیادی به آنها داد و آنها به کشته شدن پسرشان راضی شدند. قاضی وقت نیز فتوا داد که: ریختن خون یک نفر از ملت به خاطر حفظ سلامتی شاه جایز است.
جلاد آماده شد که آن نوجوان را بکشد و زهره او را برای درمان شاه، از بدنش درآورد. آن نوجوان در این حالت، لبخندی زد و سر به سوی آسمان بلند نمود.
شاه از او پرسید: در این حالت مرگ، چرا خندیدی؟ اینجا جای خنده نیست.
نوجوان جواب داد : در چنین وقتی، پدر و مادر ناز فرزند را می گیرند و به حمایت از فرزند بر می خیزند و نزد قاضی رفته و از او برای نجات فرزند استمداد می کنند و از پیشگاه شاه دادخواهی می نمایند ، ولی اکنون در مورد من ، پدر و مادر به خاطر ثروت ناچیز دنیا ، به کشته شدنم رضایت داده اند و قاضی به کشتنم فتوا داده و شاه مصلحت خود را بر هلاکت من مقدم می دارد.
کسی را جز خدا نداشتم که به من پناه دهد، از این رو به او پناهنده شدم.
سخنان نوجوان، پادشاه را منقلب کرد و دلش به حال نوجوان سوخت و اشکش جاری شد و گفت : هلاکت من از ریختن خون بی گناهی مقدمتر و بهتر است.
سر و چشم نوجوان را بوسید و او را در آغوش گرفت و به او نعمت بسیار بخشید و سپس آزادش کرد. پس در آخر همان هفته شفا یافت(و به پاداش احسانش رسید.)
همچنان در فکر آن بیتم که گفت
پیل بانی بر لب دریای نیل
زیر پایت گر بدانی حال مور
همچو حال توست زیر پای پیل
گلستان سعدی، باب اول، حکایت ۲۲
#طوبای_عفاف
https://eitaa.com/joinchat/4252696586Ce586060fd5
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
...با توام ای یل نام آور باقیمانده....
@toubaefaf
✍از مدرس شهید تا شهید فخری زاده
سلام.
گاهی ریشه گرفتاری ها اینه که از حادثه های روزگار غافل میشیم.
اشاره ولایت را باید با بصیرت از حوادث روزگار فهمید. به دو پیام توجه بفرمایید:
اول اینکه امروز سالروز شهید مدرس هست که در سال ۱۳۱۶ه.ش به دست نفوذی های وقت به شهادت رسید.
دوم اینکه شهادت دانشمند هسته ای، شهید فخری زاده در عصر جمعه گویای نکات مهمی برای مردم و مسئولان است. از جمله رسوایی بیشتر نفوذی ها یا همان منافقین که در طول تاریخ از همین ها ضربه خوردیم. بین ما، آشنا به رسوم مردم، شاید از همین جامعه و خانه و در کنار خودمان.
آیا بستر رشد منافق جز بی تقوایی، بی عفافی و جهل و غفلت است؟
باید توجه داشت که شاخص ولایت برای دور راندن نفاق از دل، خانه و جامعه است.
دور ماندن از شاخص ولایت و سخنان او را نشنیدن و نشناختن، نفاق و باز شدن دست کفار را به دنبال خواهد داشت.
ثمره با ولایت پیش رفتن و فانی در او شدن نیز، سداد، صلاح و فلاح خواهد بود.
برای فهم شأن ولایت و شناخت جریان نفوذ و تضعیف، شایسته است سیر شهادت دانشمندان راستین دیار عشق «علی» علیه السلام، از رشید حجری ها و میثم تمارها تا شهید اول و شهید ثانی تا شهید مدرس و شیخ فضل الله نوری و شهید حججی و تا شهید خلیلی و طلبه همدانی و شهید حاج قاسم و امروز شهید فخری زاده را مرور کنیم.
آیا جز نفاق و همان نفوذی های امروز ردپایی یافت می شود؟
کفر و استکبار با نفوذی ها یار گیری دارند برای پارس کردن و القا ناامنی برای جری شدن و هتک حرمت.
با شناخت شأن ولایت و پی بردن به وجود حیاتی آن، بصیرت تشخیص جریان ننگ نفوذ و نفاق رو خواهد شد و دیگر شاهد عقب افتادگی بعضی مسئولان و سردرگمی آن برای مذاکره با کفر و طاغوت نخواهیم بود.
«فٱعتبروا یا أولی ٱلأبصار»
#طوبای_عفاف
May 11
«... پرورش ویژگی عفاف در پوشش و حجاب صحیح از زمان کودکی است؛ یعنی در هفت سالگی اولِ سن کودک، با عمل صحیح و در هفتسالگی دوم، با آموزش مناسب و به زبان با حکمت و کرامت، او را به وظایفش دربارهی خدا، خود و خلق خدا آشنا کرد. زیرا اگر کودک جواب پرسشهای خویش را به همان زبان کودکی و با بزرگواری و حکیمانه بشنود، در لوح جانش حک گشته و هیچگاه جدا نخواهد شد و خود در آینده مربی خویش، خانواده و دیگران خواهد شد.
نقش مادر و پدر با ایمان برای تربیت فرزند، در هفت سال اول (زمان کودکی) در خانه و در هفتسال دوم یعنی ورود به سن نوجوانی در جامعه ومدرسه، نقش بسیار مهمی است.
دقت در سه هفت سال اول زندگی، یعنی از کودکی تا جوانی و چگونگی برنامهریزی برای آموزش و پرورش فرزندان امری سرنوشت ساز است.
در نامه 31 نهج البلاغه، در تربیت فرزند آمده است:
«...پس آنگونه که پدری مهربان، نیکیها را برای فرزندش میپسندد، من نیز برآن شدم تو را با خوبیها تربیت کنم؛ زیرا در آغاز زندگی قرار داری، تازه به روزگار روی آوردهای، نیتی سالم و روحی با صفا داری.
پس در آغاز تربیت، تصمیم گرفتم تا کتاب خدای توانا و بزرگ را همراه تفسیر آیات به تو بیاموزم و شریعت اسلام واحکام آن از حلال و حرام به تو تعلیم دهم و به چیز دیگری نپردازم. اما از آن ترسیدم که مبادا رأی و هوایی که مردم را دچار اختلاف کرد و کار را بر آنان شبهه ناک ساخت به تو نیز هجوم آورد...» نهج البلاغه، نامه 31
#طوبای_عفاف
🌱🌹🌿نقشه تربیت فرزند
در زندگی امروز و با آموزشهای برخط و فضای مجازی شایسته است به موضوع فرزند و جایگاه آن در سبک زندگی اسلامی توجه بیشتر شود. چند محور تربیت فرزند با آدرس برای مطالعه بیشتر تقدیم می گردد، امید است مفید واقع شود:
🍃اکرام فرزند: در حدیثی از پیامبر خدا(صلی الله علیه و آله) آمده: «أكرموا أولادكم و أحسنوا آدابهم» فرزندان خود را گرامى شماريد و نيكو تربيتشان كنيد. مكارم الأخلاق(شیخ طبرسی ره)، ص218، نهج الفصاحة (مجموعه كلمات قصار حضرت رسول (صلى الله عليه و آله)، ص239، الفصل السادس في الأولاد و ما يتعلق بهمفي فضل الأولاد.
🌺پیامبر خدا(صلی الله علیه و آله)فرمود: «فرزندانتان را بر سه چيز پرورش دهيد: دوستى پيغمبرتان، دوستى اهلبیت ایشان(علیهمالسلام) و تلاوت قرآن.» قاموس قرآن، مقدمه، ص2
🌸تربیت بر مدار محبت امام أمیرالمؤمنین علی (علیه السلام) باشد. «مَعَاشِرَ الْأَنْصَارِ اغْدُوا أَوْلَادَكُمْ عَلَى مَحَبَّةِ عَلِيٍّ» شواهد التنزيل لقواعد التفضيل(عالم حسکانی(5ه.ق)، ج1، ص449 ، من لا يحضره الفقيه، ج3، ص492: «عَلِيٌّ خَيْرُ الْبَشَرِ فَمَنْ أَبَى فَقَدْ كَفَرَ يَا مَعَاشِرَ الْأَنْصَارِ أَدِّبُوا أَوْلَادَكُمْ عَلَى حُبِّ عَلِيٍّ فَمَنْ أَبَى فَانْظُرُوا فِي شَأْنِ أُمِّهِ» و روضة المتقين في شرح من لا يحضره الفقيه، ج8، ص643، بَابُ تَأْدِيبِ الْوَلَدِ وَ امْتِحَانِه
🌺دعا کردن برای فرزندان(صحیفه سجادیه، دعای 25) و از دعاهای مستجاب است.
💐مهربانی و احترام متقابل پدر و مادر که زمینه ساز تربیت فرزندان است.
🍀طهارت و تقوای پدر و مادر که باعث رشد و طهارت معنوی اطرافیان نیز میشود.
🌷نام نیک برایش انتخاب کنند.
🌿غذایش را حلال تهیه کنند و به امور واجب مالی مانند خمس و زکات توجه کنند، زیرا در حال فعلی و ذریه انسان مؤثر است.
آری از شئون مهم سبک زندگی اسلامی، توجه به موضوع فرزند است. برای دست یابی به یک نقشه جامع در تربیت فرزند به نامه 31 نهج البلاغه؛ وسایل الشیعه، ج21، ص476 و جامع احادیث الشیعه، ج26، ص848 (جامع أحاديث الشيعة: باب ما ورد فى تأديب الولد وتعليمه بالحديث والدّلالة على ربّه واستصلاحه وإكرامه وإحسانه وإسراره وجملة من حقوقه) ؛ مکارم الأخلاق شیخ طبرسی، ص218 وتذکره المتقین علامه بهاری، ص72، حکمت نامه کودک محمدی ری شهری و ... مراجعه کنید.
هر که در او جوهر دانایی است بر همه کاریش توانایی است.
#طوبای_عفاف
https://eitaa.com/joinchat/4252696586Ce586060fd5
چرایی ابتلاء امتهابه «باساء» و «ضراء»
«وَ لَقَدْ أَرْسَلْنٰا إِلىٰ أُمَمٍ مِنْ قَبْلِكَ فَأَخَذْنٰاهُمْ بِالْبَأْسٰاءِ وَ اَلضَّرّٰاءِ لَعَلَّهُمْ يَتَضَرَّعُونَ» ﴿أنعام، 42﴾
و بی تردید ما به سوی امت هایی که پیش از تو بودند [پیامبرانی] فرستادیم؛ پس آنان را [هنگامی که با پیامبران به مخالفت و دشمنی برخاستند] به تهیدستی و سختی و رنج و بیماری دچار کردیم، باشد که [در پیشگاه ما] فروتنی و زاری کنند
خلاصه تفسیر:
«باساء و بؤس و بأس» هر سه به معناى شدت گرفتارى است، الا اينكه «بؤس» بيشتر در جنگ و امثال آن استعمال مىشود و «باس و باساء» بيشتر در غير جنگ، از قبيل فقر و قحطى و امثال آن به كار مى رود
«ضرّ و ضرّاء» به معناى بد حالى است چه بد حالى روحى، مانند: اندوه و نادانى يا بد حالى جسمى، مانند: مرض و نقصهاى بدنى و يا بد حالتهاى خارجى، مانند: سقوط از رياست و جاه و از بين رفتن مال و امثال آن...
شايد مقصود از اينكه هم «باساء» را ذكر كرد و هم «ضراء» را اين بوده كه دلالت كند بر شدايدى كه در خارج واقع شده، نظير قحطى و سيل و زلزله و همچنين خوف و فقر و بد حالى مردم.
و «ضراعة» به معناى ذلت و خوارى و «تضرّع» به معناى تذلّل است و مراد از آن در اينجا ذليل شدن در برابر خداى سبحان است به اين منظور كه شايد گرفتاريها را رفع نمايد.
در اين آيه و چهار آيه بعديش خداى سبحان براى پيغمبر گراميش رفتار خود را با امتهایی كه قبل از وى مى زيسته اند، ذكر مىكند و بيان مى فرمايد كه آن امت ها، بعد از ديدن معجزات، چه عكس العملى از خود نشان ميدادند و حاصل مضمون آن اين است كه: خداى تعالى انبيايى در آن امم مبعوث نمود و هر كدام از آنان، امت خود را به توحيد خداى سبحان و تضرع در درگاه او و به توبه خالص متذكر مى ساختند و خدا امتهاى نامبرده را تا آنجا كه پاى جبر در كار نيايد و مجبور به تضرع و التماس و اظهار مسكنت نشوند به انواع شدتها و محنتها امتحان مى نمود و به اقسام باساء و ضراء مبتلا مى كرد، تا شايد كه با حسن اختيار به درگاه خدا سر فرود آورده و دلهایشان نرم شده، از خوردن فريب جلوه هاى شيطانى و از اتكاى به اسباب ظاهرى اعراض نمايند. ولى زحمات انبياء به جايى نرسيد و امتها در برابر پروردگار سر فرود نياوردند، بلكه اشتغال به مال دنيا، دلهايشان را سنگين نمود، و شيطان هم عمل زشتشان را در نظرشان جلوه داده و ياد خداى را از دلهاىشان برد.
وقتى كارشان به اينجا رسيد خداى تعالى هم درهاى همه نعمتها را به روىشان گشود و چنان به انواع نعمتها متنعمشان كرد كه از شدت خوشحالى به آنچه كه از نعمتها در اختيار داشتند مغرور شده و خود را از احتياج به پروردگار متعال بى نياز و مستقل دانستند، آن وقت بود كه به طور ناگهانى و از جايى كه احتمالش را نمى دادند، عذاب را بر آنان نازل كرد، يك وقت به خود آمدند كه ديگر كار از كار گذشته و اميدى به نجات برايشان نمانده بود و به چشم خود ديدند كه چگونه از جميع وسائل زندگى ساقط مى شوند «فقطع دابر القوم الذين ظلموا و الحمد لله رب العالمين»
اين همان سنت استدراج و مكرى است كه خداى تعالى آن را در آيه «و الذين كذبوا بآياتنا سنستدرجهم من حيث لا يعلمون و أملي لهم إن كيدي متين» خلاصه كرده است...»
...مشركين از اسباب ظاهرى غافل نشدند و گرفتاريشان به حدى نبوده كه به كلى اسباب ظاهرى را فراموش كنند، بلكه از غرورى كه در مغزشان پيدا شده بود مى خواستند با نيرو و تدابيرى كه براى رفع موانع و منافيات زندگى انديشيده بودند، پريشانى خود را بر طرف سازند، و همين سرگرمى به اسباب طبيعى آنان را از تضرع در درگاه خداى سبحان و خود را به او سپردن بازداشت...» ترجمه تفسير الميزان، ج7 ، ص128- 126
#طوبای_عفاف
https://eitaa.com/joinchat/4252696586Ce586060fd5
🍃🌸🍃گزيده تفسير
«الله» برترين نامِ خدايي است كه داراي همه كمالات وجودي است و «الرحمن» و «الرحيم» از صفات اوست كه نشانه رحمتِ آن هستيِ بيپايان است؛ با اين فرق كه رحمان بر «كثرت» رحمت دلالت ميكند و رحيم بر «ثبات و دوام» آن. پس رحمان خدايي است كه رحمت فراگيرش همه چيز و همه كس را شامل ميشود (مؤمن، كافر، دنيا و آخرت) و چنين رحمتي در برابر غضب نيست، بلكه غضب نيز از مصاديق آن است و اما رحيم خدايي است كه رحمتي ويژه براي مؤمنان دارد و اين رحمت در برابر غضب اوست. خداي سبحان، قرآن و نيز سوره را با نام خود ميگشايد و بدين گونه، ادب شروع كار با نام خدا را به انسانها ميآموزد...» تسنيم(علامه جوادی آملی)، ج1، ص 277
برای مطالعه بیشتر به👆آدرس مراجعه فرمایید.
#طوبای_عفاف
https://eitaa.com/joinchat/4252696586Ce586060fd5