eitaa logo
طوبای عفاف
666 دنبال‌کننده
5.4هزار عکس
3.8هزار ویدیو
458 فایل
قرآن، زندگی، اندیشه ارتباط با مدیر @mfathi135
مشاهده در ایتا
دانلود
علیه السلام: «خداوند بن مریم را نشانه ای برای عالمیان قرار نداد مگر به خاطر خضوع او نسبت به صلوات الله علیه» بحار الانوار ج۲۶ ص۲۹۴ https://eitaa.com/joinchat/4252696586Ce586060fd5 https://chat.whatsapp.com/Cf6mXNx35WSCf0SdIKuiit
🍃یک آیه، یک فضیلت «وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْرِي نَفْسَهُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللَّهِ وَ اللَّهُ رَؤُفٌ بِالْعِبادِ» سوره بقره، ۲۰۷ و از مردم كسى است كه براى كسب خشنودى خدا، جان خود را مى‌فروشد و خداوند نسبت به بندگان مهربان است. نکته ها ابن‌ابى‌الحديد كه از علماى قرن هفتم اهل‌سنّت است، در شرح نهج‌البلاغه خود آورده است: تمام مفسّران گفته‌اند اين آيه درباره عليه السلام نازل شده است كه در ليلةالمبيت در بستر صلى الله عليه و آله خوابيد. و اين موضوع در حدى از تواتر است كه جز كافر يا ديوانه آنرا انكار نمى‌كند. شرح نهج‌البلاغه ابن ابی الحدید، ج۱۳، ص۲۶۲ مشركانِ مكّه، قرار گذاشتند از هر قبيله‌اى يك نفر را براى كشتن پيامبر صلى الله عليه و آله انتخاب كنند و آن حضرت را دسته جمعى از بين ببرند تا بنى‌هاشم به خونخواهى او قيام نكنند و با اين عمل از دعوت پيامبر راحت شوند. پيامبر صلى الله عليه و آله از نقشه‌ى آنان با خبر شد و على عليه السلام براى اينكه پيامبر به سلامت از مكّه خارج شود، در بستر ايشان خوابيد و اين آيه در شأن آن‌ حضرت نازل گرديد. همين كه عليه السلام در آن شب خطرناك به جاى حضرت پيامبر خوابيد، خداوند به دو فرشته‌ى خود، جبرئيل و ميكائيل فرمود: كداميك از شما حاضريد فداى ديگرى شويد؟! هيچكدام از آنها حاضر نشدند. خداوند فرمود: اينك مشاهده كنيد كه چگونه عليهما السلام حاضر است جان خود را فداى رسول خدا كند. گاهى بايد براى احياى يك معروف ويا محو يك منكر، جان را تسليم كرد. حضرت عليه السلام فرمودند: كسى كه در راه امر به معروف و نهى از منكر كشته شود، يكى از مصاديق اين آيه است. (تفسير صافى، ج۱، ص۲۴۱) پیام ها ۱. نااهل، حرفش زيباست وانسان را به تعجّب وامى‌دارد، ولى مؤمن، عملش دنيا را متعجّب مى‌كند. «مِنَ النَّاسِ مَنْ يُعْجِبُكَ قَوْلُهُ»، «مِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْرِي نَفْسَهُ» ۲. ياد ايثارگران را زنده بداريم. «مِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْرِي» ۳. پيش مرگِ اولياى خدا شدن، يك ارزش است. «مِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْرِي» ۴. بزرگ‌ترين سود آن است كه انسان بهترين متاع را كه جان اوست به خالق خودبفروشد، آن هم نه براى بهشت و يا نجات از دوزخ، بلكه فقط براى كسب‌ رضاى او «ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللَّهِ» ۵. در راه خدا، استقبال از خطر و آمادگى براى جانفشانى همچون دريافت خطر است. با توجّه به شأن نزول آيه، ستايش از كسى است كه جان خود را در معرض خطر قرار داد، هرچند حادثه‌اى اتفاق نيفتاد. «مَنْ يَشْرِي نَفْسَهُ...» ۶. رأفت خداوند، بهترين پاداش است. خداوند براى هركارى پاداشى قرار داده است، امّا در اين آيه مى‌فرمايد: خداوند رئوف است. «اللَّهُ رَؤُفٌ بِالْعِبادِ» تفسیر نور، ج۱، ص۳۲۲ @toubaefaf
🍃یک آیه، یک فضیلت «وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْرِي نَفْسَهُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللَّهِ وَ اللَّهُ رَؤُفٌ بِالْعِبادِ» سوره بقره، ۲۰۷ و از مردم كسى است كه براى كسب خشنودى خدا، جان خود را مى‌فروشد و خداوند نسبت به بندگان مهربان است. نکته ها ابن‌ابى‌الحديد كه از علماى قرن هفتم اهل‌سنّت است، در شرح نهج‌البلاغه خود آورده است: تمام مفسّران گفته‌اند اين آيه درباره عليه السلام نازل شده است كه در ليلةالمبيت در بستر صلى الله عليه و آله خوابيد. و اين موضوع در حدى از تواتر است كه جز كافر يا ديوانه آنرا انكار نمى‌كند. شرح نهج‌البلاغه ابن ابی الحدید، ج۱۳، ص۲۶۲ مشركانِ مكّه، قرار گذاشتند از هر قبيله‌اى يك نفر را براى كشتن پيامبر صلى الله عليه و آله انتخاب كنند و آن حضرت را دسته جمعى از بين ببرند تا بنى‌هاشم به خونخواهى او قيام نكنند و با اين عمل از دعوت پيامبر راحت شوند. پيامبر صلى الله عليه و آله از نقشه‌ى آنان با خبر شد و على عليه السلام براى اينكه پيامبر به سلامت از مكّه خارج شود، در بستر ايشان خوابيد و اين آيه در شأن آن‌ حضرت نازل گرديد. همين كه عليه السلام در آن شب خطرناك به جاى حضرت پيامبر خوابيد، خداوند به دو فرشته‌ى خود، جبرئيل و ميكائيل فرمود: كداميك از شما حاضريد فداى ديگرى شويد؟! هيچكدام از آنها حاضر نشدند. خداوند فرمود: اينك مشاهده كنيد كه چگونه عليهما السلام حاضر است جان خود را فداى رسول خدا كند. گاهى بايد براى احياى يك معروف ويا محو يك منكر، جان را تسليم كرد. حضرت عليه السلام فرمودند: كسى كه در راه امر به معروف و نهى از منكر كشته شود، يكى از مصاديق اين آيه است. (تفسير صافى، ج۱، ص۲۴۱) پیام ها ۱. نااهل، حرفش زيباست وانسان را به تعجّب وامى‌دارد، ولى مؤمن، عملش دنيا را متعجّب مى‌كند. «مِنَ النَّاسِ مَنْ يُعْجِبُكَ قَوْلُهُ»، «مِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْرِي نَفْسَهُ» ۲. ياد ايثارگران را زنده بداريم. «مِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْرِي» ۳. پيش مرگِ اولياى خدا شدن، يك ارزش است. «مِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْرِي» ۴. بزرگ‌ترين سود آن است كه انسان بهترين متاع را كه جان اوست به خالق خودبفروشد، آن هم نه براى بهشت و يا نجات از دوزخ، بلكه فقط براى كسب‌ رضاى او «ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللَّهِ» ۵. در راه خدا، استقبال از خطر و آمادگى براى جانفشانى همچون دريافت خطر است. با توجّه به شأن نزول آيه، ستايش از كسى است كه جان خود را در معرض خطر قرار داد، هرچند حادثه‌اى اتفاق نيفتاد. «مَنْ يَشْرِي نَفْسَهُ...» ۶. رأفت خداوند، بهترين پاداش است. خداوند براى هركارى پاداشى قرار داده است، امّا در اين آيه مى‌فرمايد: خداوند رئوف است. «اللَّهُ رَؤُفٌ بِالْعِبادِ» تفسیر نور، ج۱، ص۳۲۲ @toubaefaf
🍃یک آیه، یک فضیلت «وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْرِي نَفْسَهُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللَّهِ وَ اللَّهُ رَؤُفٌ بِالْعِبادِ» سوره بقره، ۲۰۷ و از مردم كسى است كه براى كسب خشنودى خدا، جان خود را مى‌فروشد و خداوند نسبت به بندگان مهربان است. نکته ها ابن‌ابى‌الحديد كه از علماى قرن هفتم اهل‌سنّت است، در شرح نهج‌البلاغه خود آورده است: تمام مفسّران گفته‌اند اين آيه درباره عليه السلام نازل شده است كه در ليلةالمبيت در بستر صلى الله عليه و آله خوابيد. و اين موضوع در حدى از تواتر است كه جز كافر يا ديوانه آنرا انكار نمى‌كند. شرح نهج‌البلاغه ابن ابی الحدید، ج۱۳، ص۲۶۲ مشركانِ مكّه، قرار گذاشتند از هر قبيله‌اى يك نفر را براى كشتن پيامبر صلى الله عليه و آله انتخاب كنند و آن حضرت را دسته جمعى از بين ببرند تا بنى‌هاشم به خونخواهى او قيام نكنند و با اين عمل از دعوت پيامبر راحت شوند. پيامبر صلى الله عليه و آله از نقشه‌ى آنان با خبر شد و على عليه السلام براى اينكه پيامبر به سلامت از مكّه خارج شود، در بستر ايشان خوابيد و اين آيه در شأن آن‌ حضرت نازل گرديد. همين كه عليه السلام در آن شب خطرناك به جاى حضرت پيامبر خوابيد، خداوند به دو فرشته‌ى خود، جبرئيل و ميكائيل فرمود: كداميك از شما حاضريد فداى ديگرى شويد؟! هيچكدام از آنها حاضر نشدند. خداوند فرمود: اينك مشاهده كنيد كه چگونه عليهما السلام حاضر است جان خود را فداى رسول خدا كند. گاهى بايد براى احياى يك معروف ويا محو يك منكر، جان را تسليم كرد. حضرت عليه السلام فرمودند: كسى كه در راه امر به معروف و نهى از منكر كشته شود، يكى از مصاديق اين آيه است. (تفسير صافى، ج۱، ص۲۴۱) پیام ها ۱. نااهل، حرفش زيباست وانسان را به تعجّب وامى‌دارد، ولى مؤمن، عملش دنيا را متعجّب مى‌كند. «مِنَ النَّاسِ مَنْ يُعْجِبُكَ قَوْلُهُ»، «مِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْرِي نَفْسَهُ» ۲. ياد ايثارگران را زنده بداريم. «مِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْرِي» ۳. پيش مرگِ اولياى خدا شدن، يك ارزش است. «مِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْرِي» ۴. بزرگ‌ترين سود آن است كه انسان بهترين متاع را كه جان اوست به خالق خودبفروشد، آن هم نه براى بهشت و يا نجات از دوزخ، بلكه فقط براى كسب‌ رضاى او «ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللَّهِ» ۵. در راه خدا، استقبال از خطر و آمادگى براى جانفشانى همچون دريافت خطر است. با توجّه به شأن نزول آيه، ستايش از كسى است كه جان خود را در معرض خطر قرار داد، هرچند حادثه‌اى اتفاق نيفتاد. «مَنْ يَشْرِي نَفْسَهُ...» ۶. رأفت خداوند، بهترين پاداش است. خداوند براى هركارى پاداشى قرار داده است، امّا در اين آيه مى‌فرمايد: خداوند رئوف است. «اللَّهُ رَؤُفٌ بِالْعِبادِ» تفسیر نور، ج۱، ص۳۲۲ @toubaefaf
با کاروان امام حسین علیه السلام(۲۶) خطابه سلام الله علیها در شام، تجلی نور ، بسم الله الرحمن الرحیم « دختر علیه السلام برخاست و فرمود؛ حمد خدای، پروردگار جهانیان را سزاست و درود خدا بر محمّد و بر همه آل او باد. خدا راست فرموده: «ثُمَّ كانَ عاقِبَةَ الَّذِينَ أَساؤُا السُّواى‌ أَنْ كَذَّبُوا بِآياتِ اللَّهِ وَ كانُوا بِها يَسْتَهْزِؤُنَ» سوره روم، ۱۰ سپس عاقبت كسانى كه كارهاى بد مرتكب شدند، اين شد كه آيات خدا را تكذيب كردند و همواره آن را به مسخره مى‌گرفتند. ای یزید، آیا گمان برده‌ای حال که جای جای زمین و آفاق آسمان را بر ما گرفتی و بستی و ما چونان کنیزان رانده شدیم، مایه خواری ما و موجب کرامت توست! و حکایت از عظمت مکانت تو دارد که این چنین باد در بینی انداخته‌ای و برق شادی و سرور از دیدگانت می‌جهد، حال که دنیا را برای خود مرتّب و امور را برایت منظم می‌بینی و ملک و سلطنت ما برایت صافی گردیده. لختی آرام گیر، مگر سخن خدای را فراموش کرده‌ای که فرمود: «گمان مبرند آنان که کافر شدند و ما آنان را مهلت دادیم، (این مهلت) برای آنان خیر است، ما همانا مهلت دادیم آنان را که بر گناه خود بیفزایند و برای آنان عذاب خوارکننده خواهد بود». آل عمران، ۱۷۸ آیا این از عدل است‌ ای فرزند آزادشده‌ها که زنان و کنیزان تو در پس پرده باشند و دختران رسول الله اسیر؟! پرده‌های حُرمتشان را دریدی، و چهره‌هایشان را آشکار کردی، آنان را چونان دشمنان از شهری به شهری کوچانیده، ساکنان منازل و مناهل (بومی و غریب) بر آنان اشراف یافتند، و مردم دور و نزدیک و پست و فرو مایه و شریف چهره‌هایشان را نگریستند، در حالی که از مردان آنان حامی و سرپرستی همراهشان نبود. چگونه امید دلسوزی و غمگساری باشد از فرزند کسی که جگرهای پاکان را به دهان گرفته و گوشت وی از خون شهداء پرورش یافته است؟! و چسان در عداوت ما اهل البیت کُندی ورزد آن که نظرش به ما نظر دشمنی و کینه‌توزی است؟! آن گاه بدون احساس چنین گناه بزرگی بگویی: (اجداد تو) برخیزند و پایکوبی کنند و به تو بگویند:‌ ای یزید دست مریزاد، در حالی که با تازیانه و عصایت بر دندان‌های پیشین ابی عبد الله علیه‌السلام بزنی، چرا چنین نگویی و حال آن که از قرحه و جراحت پوست برداشتی و با ریختن خون ذرّیه محمّد صلّی اللَّه علیه و آله که ستارگان زمین از آل عبدالمطلب‌اند خاندان او را مستأصل کردی و نیاکان خود را می‌خوانی و به گمان خود آنها را ندا در می‌دهی. (ای یزید) زودا که به آنان بپیوندی و در آن روز آرزو می‌کردی که‌ای کاش شل بودی و لال و نمی‌گفتی آنچه را که گفتی و نمی‌کردی آنچه را که کردی. خداوندا حقّ ما را بگیر و از آن که به ما ستم کرد انتقام ستان و غضب خود را بر آن که خون‌های ما را ریخته، حامیان ما را کشته فرو فرست. (ای یزید) به خدا سوگند جز پوست خود را ندریدی و جز گوشتت را نبریدی، بی‌تردید بر رسول الله صلّی الله علیه و آله وارد می‌شوی در حالی که خون ذرّیه‌اش را ریختی و پرده حرمت فرزندانش را دریدی و این جایی است که خدا پراکندگی‌هایشان را جمع و پریشانی‌هایشان را دفع و حقوق آنان را بگیرد «آنان را که در راه خدا به شهادت رسیدند مرده مپندار، بل زندگانی هستند که نزد پروردگارشان روزی داده می‌شوند.» آل عمران، ۱۶۹ (ای یزید) همین قدر تو را بس است که خدای داور و محمّد صلّی الله علیه و آله دشمنت و صاحب خون و جبرئیل پشت و پشتوان باشد و زودا بداند آن کس که فریبت داد و تو را بر گرده مسلمانان سوار کرد، چه بد جانشینی برگزیده و کدام یک مکانتی بدتر داشته نیرویی اندکتر دارد. یزید، گر چه دواهی و بلاهای زیاد از تو بر من فرود آمد ولی هماره قدر تو را ناچیز دانسته فاجعه‌ات را بزرگ و نکوهشت را بزرگ می‌شمرم، چه کنم که دیدگان، اشکبار و سینه‌ها سوزان است. شگفتا و بس شگفتا کشته شدن حزب الله نجیبان به دست حزب شیطان طُلَقاء است، از دست‌های پلیدشان خون‌های ما می‌چکد و دهان‌های ناپاکشان از گوشت ما می‌خورد و آن جسدهای پاک و پاکیزه با یورش گرگ‌های درنده روبروست و آثارشان را کفتارها محو می‌کند و اگر ما را غنیمت گرفتی، زودا دریابی غنیمت نه، که غرامت بوده است، آن روز که جز آنچه دست‌هایت از پیش فرستاده نیابی و پروردگارت ستمگر بر بندگانش نیست، و شکایت‌ها به سوی خداست. هر کید و مکر و هر سعی و تلاش که داری به کار بند، سوگند به خدای که هرگز نمی‌توانی، یاد و نام ما را محو و وحی ما را بمیرانی، چه دوران ما را درک نکرده، این عار و ننگ از تو زدوده نگردد. آیا جز این است که رأی تو سست است و باطل و روزگارت محدود و اندک و جمعیت تو پراکنده گردد، آری، آن روز که ندا رسد: أَلا لَعْنَةُ اللهِ عَلَی الظَّالِمِینَ.
السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا مردی از علیه السلام پرسید: «[آیا] به عجل الله تعالی فرجه الشریف با عنوان امیرمؤمنان سلام می‌کنند»؟ فرمود: «نه! خداوند آن نام را مخصوص علیه السلام نهاده است، پیش از او کسی به این نام، نامیده نشده و بعد از او هم جز کافر آن نام را برخود نبندد». عرض کردم: «قربانت شوم! پس چگونه بر او سلام کنند»؟ فرمود: می‌گویند: «السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا »! سپس این آیه را قرائت فرمود: « خَیْرٌ لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِین» تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۶، ص۷۷۰  الکافی، ج۱، ص۴۱۱ وسایل الشیعهًْ، ج۱۴، ص۶۰۰ تأویل الآیات الظاهرهًْ، ص۱۹۱ نور الثقلین @toubaefaf https://ble.ir/toubaefaf
با کاروان امام حسین علیه السلام(۲۷) خطابه سلام الله علیها بسم الله الرحمن الرحیم دختر علیه السلام برخاست و فرمود: «حمد خدای، پروردگار جهانیان را سزاست و درود خدا بر محمّد و بر همه آل او باد. خدا راست فرموده: «ثُمَّ كانَ عاقِبَةَ الَّذِينَ أَساؤُا السُّواى‌ أَنْ كَذَّبُوا بِآياتِ اللَّهِ وَ كانُوا بِها يَسْتَهْزِؤُنَ» سوره روم، ۱۰ سپس عاقبت كسانى كه كارهاى بد مرتكب شدند، اين شد كه آيات خدا را تكذيب كردند و همواره آن را به مسخره مى‌گرفتند. ای یزید، آیا گمان برده‌ای حال که جای جای زمین و آفاق آسمان را بر ما گرفتی و بستی و ما چونان کنیزان رانده شدیم، مایه خواری ما و موجب کرامت توست! و حکایت از عظمت مکانت تو دارد که این چنین باد در بینی انداخته‌ای و برق شادی و سرور از دیدگانت می‌جهد، حال که دنیا را برای خود مرتّب و امور را برایت منظم می‌بینی و ملک و سلطنت ما برایت صافی گردیده. لختی آرام گیر، مگر سخن خدای را فراموش کرده‌ای که فرمود: «گمان مبرند آنان که کافر شدند و ما آنان را مهلت دادیم، (این مهلت) برای آنان خیر است، ما همانا مهلت دادیم آنان را که بر گناه خود بیفزایند و برای آنان عذاب خوارکننده خواهد بود». آل عمران، ۱۷۸ آیا این از عدل است‌ ای فرزند آزادشده‌ها که زنان و کنیزان تو در پس پرده باشند و دختران رسول الله اسیر؟! پرده‌های حُرمتشان را دریدی، و چهره‌هایشان را آشکار کردی، آنان را چونان دشمنان از شهری به شهری کوچانیده، ساکنان منازل و مناهل (بومی و غریب) بر آنان اشراف یافتند، و مردم دور و نزدیک و پست و فرو مایه و شریف چهره‌هایشان را نگریستند، در حالی که از مردان آنان حامی و سرپرستی همراهشان نبود. چگونه امید دلسوزی و غمگساری باشد از فرزند کسی که جگرهای پاکان را به دهان گرفته و گوشت وی از خون شهداء پرورش یافته است؟! و چسان در عداوت ما اهل البیت کُندی ورزد آن که نظرش به ما نظر دشمنی و کینه‌توزی است؟! آن گاه بدون احساس چنین گناه بزرگی بگویی: (اجداد تو) برخیزند و پایکوبی کنند و به تو بگویند:‌ ای یزید دست مریزاد، در حالی که با تازیانه و عصایت بر دندان‌های پیشین ابی عبد الله علیه‌السلام بزنی، چرا چنین نگویی و حال آن که از قرحه و جراحت پوست برداشتی و با ریختن خون ذرّیه محمّد صلّی اللَّه علیه و آله که ستارگان زمین از آل عبدالمطلب‌اند خاندان او را مستأصل کردی و نیاکان خود را می‌خوانی و به گمان خود آنها را ندا در می‌دهی. (ای یزید) زودا که به آنان بپیوندی و در آن روز آرزو می‌کردی که‌ای کاش شل بودی و لال و نمی‌گفتی آنچه را که گفتی و نمی‌کردی آنچه را که کردی. خداوندا حقّ ما را بگیر و از آن که به ما ستم کرد انتقام ستان و غضب خود را بر آن که خون‌های ما را ریخته، حامیان ما را کشته فرو فرست. (ای یزید) به خدا سوگند جز پوست خود را ندریدی و جز گوشتت را نبریدی، بی‌تردید بر رسول الله صلّی الله علیه و آله وارد می‌شوی در حالی که خون ذرّیه‌اش را ریختی و پرده حرمت فرزندانش را دریدی و این جایی است که خدا پراکندگی‌هایشان را جمع و پریشانی‌هایشان را دفع و حقوق آنان را بگیرد «آنان را که در راه خدا به شهادت رسیدند مرده مپندار، بل زندگانی هستند که نزد پروردگارشان روزی داده می‌شوند.» آل عمران، ۱۶۹ (ای یزید) همین قدر تو را بس است که خدای داور و محمّد صلّی الله علیه و آله دشمنت و صاحب خون و جبرئیل پشت و پشتوان باشد و زودا بداند آن کس که فریبت داد و تو را بر گرده مسلمانان سوار کرد، چه بد جانشینی برگزیده و کدام یک مکانتی بدتر داشته نیرویی اندکتر دارد. یزید، گر چه دواهی و بلاهای زیاد از تو بر من فرود آمد ولی هماره قدر تو را ناچیز دانسته فاجعه‌ات را بزرگ و نکوهشت را بزرگ می‌شمرم، چه کنم که دیدگان، اشکبار و سینه‌ها سوزان است. شگفتا و بس شگفتا کشته شدن حزب الله نجیبان به دست حزب شیطان طُلَقاء است، از دست‌های پلیدشان خون‌های ما می‌چکد و دهان‌های ناپاکشان از گوشت ما می‌خورد و آن جسدهای پاک و پاکیزه با یورش گرگ‌های درنده روبروست و آثارشان را کفتارها محو می‌کند و اگر ما را غنیمت گرفتی، زودا دریابی غنیمت نه، که غرامت بوده است، آن روز که جز آنچه دست‌هایت از پیش فرستاده نیابی و پروردگارت ستمگر بر بندگانش نیست، و شکایت‌ها به سوی خداست. هر کید و مکر و هر سعی و تلاش که داری به کار بند، سوگند به خدای که هرگز نمی‌توانی، یاد و نام ما را محو و وحی ما را بمیرانی، چه دوران ما را درک نکرده، این عار و ننگ از تو زدوده شوند نگردد. آیا جز این است که رأی تو سست است و باطل و روزگارت محدود و اندک و جمعیت تو پراکنده گردد، آری، آن روز که ندا رسد: أَلا لَعْنَةُ اللهِ عَلَی الظَّالِمِینَ.» الإحتجاج @toubaefaf