eitaa logo
طوبای عفاف
623 دنبال‌کننده
5.7هزار عکس
4هزار ویدیو
480 فایل
قرآن، زندگی، اندیشه ارتباط با مدیر @mfathi135
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_5911360160332251688.mp3
17.97M
قطره ای از عظمت سلام الله علیها اَللّهُــــمَّ_عَجـِّــل_لِوَلیِّــــکَ_الفَـــــرَج @toubaefaf
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✅ هدف اصلی از خلقت و راز به خوشبختی رسیدن هر فردی در است و حیا و عفاف مسیر رسیدن. «باید به گوش خانم ها برسد... که مسأله و از مسائل اساسی و از ارکان است. فکر نکنید کراهت یا استحباب دارد؛ از ارکان است. یعنی اگر شما خانم ها بخواهید در مسیر موفق باشید باید این مسأله را به طور جدی رعایت کنید. به هر اندازه در این زمینه سستی کردید، معطل هستید. از حکمت های علیه السلام است...» از بیانات عالم عارف مرحوم آیةالله محمد شجاعی(آرامگاه ایشان: حرم حضرت معصومه سلام الله علیها، حجره شهید مفتح ره) (۱۰۵) هزار و یک نکته پیرامون @toubaefaf
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1_1061133378.pdf
203.1K
با شخصیت با عظمت حضرت سلام الله علیها بیشتر آشنا شویم. 🍃برگ گلی از زندگی نامه، نور ، عطر پارسایی، بصیرت، تجلی و ثمره های آن، علم نافع و عمل صالح حضرت کریمه أهلبیت(علیها السلام) تقدیم به محضر قدسی و نورانی سلام الله علیها @toubaefaf
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
عليه‌السلام: تُقْبَضُ فِیهَا امْرَأَةٌ مِنْ وُلْدِی اسْمُهَا فَاطِمَةُ بِنْتُ مُوسَى وَ تُدْخَلُ بِشَفَاعَتِهَا شِیعَتِی الْجَنَّةَ بِأَجْمَعِهِمْ در قم بانویی از فرزندان من که نامش فاطمه (حضرت معصومه) دختر موسی علیه السلام است، از دنیا می‌رود؛ بانویی که به شفاعت او همه شیعیانم داخل بهشت می‌گردند. 📚 بحارالانوار، ج۶۰، ص ۲۲۸ رهبرانقلاب‌اسلامی: این دختر جوان تربیت‌شده دامان اهل‌بیت، با پاشیدن بذر معرفت در طول مسیر و بعد رسیدن به قم، موجب شد که قم به عنوان پایگاه اصلی معارف اهل‌بیت بدرخشد. @toubaefaf
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شعر حضرت ره در مدح و سلام الله علیهم ای ازلیت به تربت تو مُخَمّر وی ابدیّت به طلعت تو مقرّر آیت رحمت ز جلوۀ تو هویدا رایت قدرت در آستین تو مُضمَر جودت هم‌بسترا به فیض مقدس لطفت هم‌بالشا، به صَدرِ مُصَدّر عصمت تو تا کشید پرتو به اجسام عالَم اجسام گردد، عالم دیگر جلوۀ تو نور ایزدی را مَجلی عصمتِ تو سرّ مُختفی را مظهر گویم واجب تو را، نه آنَتْ رتبت خوانم ممکن تو را، ز ممکن برتر ممکن اندر لباس واجب پیدا واجبی اندر ردای امکان مَظهر ممکن امّا چه ممکن، علتِ امکان  واجب، امّا شعاع خالق اکبر ممکن امّا یگانه واسطۀ فیض  فیض به مهتر رسد و زآن پس کهتر ممکن امّا نمودِ هستی از وی ممکن اما ز ممکنات فزون‌تر وین نه عجب زآنکه نور اوست ز زهرا نور وی از حیدر است و او ز پیمبر نور خدا در رسول اکرم پیدا کرد تجلی ز وی به حیدر صفدر وز وی تابان شده به حضرت زهرا اینک ظاهر ز دخت موسی جعفر این است آن نور کز مشیت «کُن» کرد عالم، آن کو به عالم است منوّر این است آن نور کز تجلّی قدرت داد به دوشیزگان هستی زیور شیطانْ عالِم شدی اگر که بدین نور ناگفتی آدم است خاک و من آذر آبروی ممکنات جمله از این نور گر نَبُدی، باطل آمدند سراسر جلوۀ این خود عَرَض نمود عَرَض را ظِلّش بخشود، جوهریّت جوهر عیسی مریم به پیشگاهش دربان موسی عمران به بارگاهش چاکر آن یک چون دیده‌بان فرا شده بر دار وین یک چون قاپقان معطّی بر در یا که دو طفلند در حریم جلالش از پی تکمیل نفس آمده مُضطر آن یک انجیل را نماید از حفظ و ین یک تورات را بخواند از بر گر که نگفتی امام، هستم بر خلق موسی جعفر، ولیّ حضرت داور فاش بگفتم که این رسول خدایست معجزه‌اش می‌بوَد همانا دختر دختر جز فاطمه نیابد چون این صُلب پدر را و هم مَشیمه مادر دختر چون این دو از مَشیمۀ قدرت نامد و ناید دگر هماره مقدّر آن یک امواج علم را شده مبدأ وین یک افواج حلم را شده مصدر آن یک موجود از خطابش مَجلی وین یک معدوم از عقابش مُستر آن یک بر فرق انبیا شده تارک وین یک اندر سرْ اولیا را مِغفر آن یک در عالم جلالت «کعبه» وین یک در مُلک کبریایی «مشعَر» لَمْ یَلِدم بسته لب وگرنه بگفتم دختِ خدایند این دو نور مُطهّر آن یک کون و مکانش بسته به مَقنَع  وین یک ملک جهانش بسته به مِعجر چادرِ آن یک، حجابِ عصمت ایزد مِعجَر این یک، نقابِ عفت داور آن یک بر ملک لایزالی تارک این یک بر عرش کبریایی افسر تابشی از لطفِ آن، بهشت مُخَلَّد سایه‌ای از قهر این، جحیم مُقعَّر قطره‌ای از جودِ آن بِحار سماوی رشحه‌ای از فیض این ذخایر اغبر آن یک خاک مدینه کرده مزیّن صفحه قم را نموده این یک انور خاک قم این کرده از شرافت جنّت آب مدینه نموده آن یک کوثر عرصه قم غیرت بهشت برین است بلکه بهشتش یَساولی است برابر زیبد اگر خاک قم به عرش کند فخر شاید گر لوح را بیابد همسر خاکی عجب خاک، آبروی خلایق ملجأ بر مسلم و پناه به کافر گر که شنیدندی این قصیده «هندی»  شاعر شیراز و آن ادیب سخنور آن یک طوطی صفت همی نسرودی ای به جلالت ز آفرینش برتر وین یک قمری نمط هماره نگفتی «ای که جهان از رخ تو گشته منوّر» ره @toubaefaf