TERRA-INFINITA.pdf
3.02M
جهان های فرازمینی و تمدن های آنها: داستان زنی که در سرزمین های پشت دیوارهای یخی به دنیا آمد.
مترجم: Esfandiar-gh
بخشی از ترجمهء فصل یک - هلن، زن متولد شده در سرزمین های پشت دیوارهای یخی
ساعت ۹/۱۵ صبح را در این اتاق خاکستری خفه کننده و غمگین نشان داد.چشمانم به سختی باز شد و آنها سعی کردند به من یک نمای کلی از جایی که واقعاً هستم ارائه دهند. باید اعتراف کنم که هر روز سازگاری با این دنیا برایم سختتر میشود، ذهنم دقایقی طول میکشد تا بفهمم به «سرزمینهای دیواری» که اجدادم در آنجا قدم میزدند، برگشته ام.روی در روزنامه ای پیچ خورده پیدا کردم که روی آن نوشته شده بود ۲۲ ژوئن، اینگونه روزها را اینجا می شمارند، هرکدام به شبکه کبوترشان وفادارند، جایی که به نظر می رسد هیچ چیز نمی تواند از فیلمنامه بیرون بیاید، آن فیلمنامه پیش پا افتاده ای که برای آن ساخته اند...»
#کوه / #قاف / #زمین_تخت / #زمین_مرکزی / #دیوار / #قطب_جنوب/ #کتاب
ادامه در فایل پی دی اف .
#حقایق_داغ
@Truthsgram
«بدین ترتیب به آنها خواهید گفت: خدا که آسمانها و زمین را نساخته است، حتی آنها از زمین و از زیر این آسمانها هلاک خواهند شد... ارمیا نسخهء کینگ جیمز ۱۰:۱۱…»
#نفالیم / #غول / #پترا
#حقایق_داغ
@Truthsgram
aie1_000.mp3
24.71M
🎧بشنوید: هوش مصنوعی، بحث داغ این روزها/ بخش اول
👆با صحبتهای مهندس میزوجی و عزیزان محقق، مورخ 1402/1/12
آیا قانونی برای نظارت بر هوش مصنوعی در ایران هست؟ متأسفانه روی خیلی چیزها برچسب تخصص و دانش بنیان میزنند و بدین ترتیب پای رعیت را از حضور در آن مقوله و دانستن کوتاه میکنند!
♨️اساساً میخواهند هوش مصنوعی را به جایی برسانند که خودش توسعه یابد. در حال حاضر این انسان هست که به هوش مصنوعی کمک میکند، ولی قرار است به جایی برسد که خودش توسعه یابد و تشخیص دهد و خداگونه شود!... اگر به اینجا برسیم که هوش مصنوعی اجازه داشته باشد برای بشر تصمیم بگیرد، لازم است که از الان بدانیم در برابر آن چه میخواهیم بکنیم؟
ما الان با جمهوری اسلامی هستیم و هنوز به اهداف انقلاب اسلامی نرسیدیم... حاکمیت الان با بانکهای ربوی است! این نوع حاکمیت با در دست داشتن هوش مصنوعی خطرناکتر میشود.
❌۸۰% مشاغل، در ۵ سال آینده، متأثر از این تکنولوژی، آسیب خواهند دید. این همان انقلاب صنعتی چهارم هست!چه شد که با وجود این همه تحریم، درگاه رایگان هوش مصنوعی به سرعت برای ما در ایران باز شد؟
#حقایق_داغ
@Truthsgram
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کانیبالیست🔞 تماشای این ویدیو برای افراد زیر ۱۸ سال و بیماران قلبی و روانی به هیچ وجه توصیه نمیشود.
⚠️ «ظَهَرَ الْفَسَادُ فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ بِمَا كَسَبَتْ أَيْدِي النَّاسِ لِيُذِيقَهُمْ بَعْضَ الَّذِي عَمِلُوا لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ»
“فساد، در خشکی و دریا بخاطر کارهایی که مردم انجام دادهاند آشکار شده است؛ خدا میخواهد نتیجه بعضی از اعمالشان را به آنان بچشاند، شاید (بسوی حق) بازگردند • 📖 ۴۱ روم”
#آدمخواری
#حقایق_داغ
@Truthsgram
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎦 بردهداری در شهرهای ۱۵ دقیقهای
⚠️ یکی از اهداف مجمع جهانی اقتصاد راهاندازی شهرهای ۱۵ دقیقه ای ذیل سند ۲۰۳۰ یا همان سند توسعه پایدار است.
☀️ به بهانه نجات زمین از گرمایش جهانی یا همان تغییرات اقلیمی
🌆 شهرهای ۱۵ دقیقهای شامل مجموعهای از محلههای پنج دقیقهایست که بهعنوان جوامع کامل یا محلههای قابل پیادهروی نیز شناخته میشوند که در آن اکثر نیازهای روزانه را میتوان با پیادهروی یا دوچرخهسواری حداکثر تا ۱۵ دقیقه برطرف کرد.
🚨 شهرهای ۱۵ دقیقهای یک توطئه تکنوکراتیک و دروغین است تا همه را زندانی، محصور و در نهایت کنترل کنند.
☣️ یکی از دلایل آلودگیهای محیطی که در جای جای جهان در حال وقوع است در حقیقت فراری دادن مردم از محلهای سکونت خود و هدایت آنها به سمت این شهرکها است.
#حقایق_داغ
@Truthsgram
عملیات گیره کاغذ: حقایقی در مورد آوردن دانشمندان نازی به آمریکا
توسط : دکتر یویته آلت میلر
قسمت اول «این برنامه فوق سری ۱۶۰۰ نازی را به آمریکا آورد و گذشته آنها را سفید کرد.طرح اصلی برنامه تلویزیونی شکارچیان شامل کشف عملیات گیره کاغذ، یک برنامه فوق سری است که هزاران نفر از مقامات نازی را وارد ایالات متحده کرد و به آنها کمک کرد تا گذشته وحشیانه خود را پنهان کنند.این سریال جنجالی تخیلی است، اما عملیات گیره کاغذ بر اساس یک برنامه واقعی است که ایالات متحده و سایر کشورها به طور فعال دانشمندان نازی را برای کار بر روی برنامه های تسلیحاتی داخلی استخدام می کنند.
ریشه در جنگ جهانی دوم
"عملیات گیره کاغذ" در حالی آغاز شد که جنگ جهانی دوم هنوز در جریان بود.از سال ۱۹۴۳، یک برنامه نظامی فوق محرمانه آمریکایی به نام مأموریت السوس، دانشمندان آمریکایی را همراه با نیروهای متفقین به اروپای نازی فرستاد:
مأموریت آنها جستجوی اطلاعات در مورد برنامه های بیولوژیکی، شیمیایی و هسته ای نازی ها و انتقال آن اطلاعات به نازی ها بود.ایالات متحده
در ابتدا، مقامات آلسوس توانستند با دانشمندان ایتالیایی و بعداً فرانسوی که برای نازیها کار میکردند، تماس برقرار کنند، آنها به آمریکاییها اطمینان دادند که نازیها از ساخت سلاحهای پیشرفته غیرمتعارف فاصله دارند.عوامل السوس در کشف اسرار اسلحه سازی دانشمندان نازی پیشرفت چندانی نداشتند.
شانس آنها در اواخر سال ۱۹۴۴ و در جریان نبردهای طولانی در شهر استراسبورگ فرانسه تغییر کرد. در حالی که درگیری ها در بیرون ادامه داشت، ساموئل گودسمیت، دانشمند هلندی الاصل که برای آمریکایی ها تحت السوس کار می کرد، راهی خانه دکتر یوگن هاگن، دانشمند ارشد نازی شد که به برنامه ریزی برنامه ترسناک سلاح های بیولوژیکی آلمان نازی کمک کرد.هاگن چند ساعت قبل از آن فرار کرده بود و اوراق خود را در آپارتمان مجلل خود رها کرده بود.در حالی که سربازان آمریکایی از آنها محافظت می کردند، دکتر گودسمیت و تیم آلس او تمام شب را بیدار ماندند و در زیر نور شمع مشغول خواندن مقالات هاگن بودند.
آنها برای خواندن تلخ ساخته شده اند.دکتر هاگن به یکی از همکارانش نوشته بود: «از ۱۰۰ زندانی که شما من را فرستادید، ۱۸ نفر در حمل و نقل جان باختند. فقط ۱۲ نفر در شرایط مناسب برای آزمایشات من هستند.از این رو از شما تقاضا دارم که ۱۰۰ زندانی دیگر بین ۲۰ تا ۴۰ سال را برای من بفرستید که سالم و از نظر جسمی قابل مقایسه با سربازان هستند. این و سایر مقالات نشان داد که نازیها واقعاً با سرعت تمام به سمت ساخت سلاحهای بیولوژیکی، شیمیایی و هستهای قوی پیش میرفتند.ادامه در قسمت دوم …
@Truthsgram
قسمت دوم«گروهی متشکل از ۱۰۴ دانشمند موشکی در فورت بلیس، تگزاس
مقامات آلسوس یادداشت های فراوانی نوشتند و اسامی دانشمندانی را که در این پروژه ها مشارکت داشتند یادداشت کردند.هدف آنها این نبود که این دانشمندان را به خاطر آزمایش های شیطانی خود به دست عدالت بسپارند.آنها در حال ایجاد فهرستی از دانشمندان برای ردیابی، دستگیری و بازجویی بودند. ایالات متحده مصمم بود که بیاموزد در مورد سلاح های شیطانی که آنها اختراع می کردند چه کاری می تواند انجام دهد. آنی یاکوبسن، روزنامه نگار در کتابش توضیح می دهد: «یکی یکی، آن سوی رایش».
عملیات گیره کاغذ :
برنامه مخفی اطلاعاتی برای آوردن دانشمندان نازی به آمریکا (کتابهای بک بی: ۲۰۱۴)، "دانشمندان هیتلر بازداشت و بازجویی شدند." دو هدف اصلی در میان افسران متفقین آشکار شد که میزان کشتار و وحشت در اروپا ایجاد شده توسط رژیم نازی را کشف کردند.بسیاری به دنبال نازی ها برای دستگیری و محاکمه بودند.در همان زمان، یکی از اهداف کلیدی ایالات متحده و متفقین نیز مهار دانش فنی دانشمندان نازی بود و فارن، کارشناس هوانوردی بریتانیایی با تأسیسات هواپیماهای سلطنتی.در حال حاضر چیزهای زیادی در آلمان وجود دارد که باید یاد گرفت.
عملیات گیره کاغذ
در ۶ ژوئیه ۱۹۴۵، رئیس ستاد مشترک ارتش ایالات متحده یادداشتی فوق محرمانه صادر کرد که آنقدر انفجاری بود که حتی هرگز به رئیس جمهور ترومن نشان داده نشد.
با عنوان "بهره برداری از متخصصان آلمانی در علم و فناوری در ایالات متحده"، برنامه ای را برای "تهیه، استفاده و کنترل متخصصان" ترسیم کرد - به عبارت دیگر، طرحی برای استخدام دانشمندان اسلحه نازی و آوردن آنها به ایالات متحده. اطلاعات نظامی وزارت جنگ، واحدی به نام جی-۲ کنترل این برنامه را به عهده گرفت.
ایالات متحده و همچنین بریتانیا درگیر مسابقه تسلیحاتی با اتحاد جماهیر شوروی بودند. جنگ سرد زمان وحشتناکی از تشدید رقابت های تسلیحاتی بود و به خدمت گرفتن کارشناسان تسلیحات نازی به جای محاکمه آنها به عنوان یک راه کلیدی برای به دست آوردن برتری تلقی می شد. با این حال، این برنامه از نظر اخلاقی مشکلساز تلقی میشد و مقامات مایل بودند آن را پنهان کنند.
این برنامه در ابتدا عملیات ابری نام داشت. فهرستی به نام "فهرست ۱" شامل بیش از صد دانشمند موشکی آلمانی بود که باید استخدام شوند.قبل از اینکه به دانشمندان موشکی نازی اجازه مهاجرت به آمریکا داده شود، بریتانیا از دانشمندان درخواست کرد تا آزمایشهای موشکی خود را با کارشناسان نازی انجام دهند.یکی از کارشناسان تسلیحات نازی، آرتور رودلف، بعداً به یاد آورد که چگونه نازیها و کارشناسان تسلیحات بریتانیا بلافاصله رابطه دوستانهای برقرار کردند.یک شب، گروهی از کارشناسان راکت انگلیسی و نازی حتی با هم مست شدند.رودولف به یاد آورد که آنها دست در دستانشان ایستاده بودند، «ظاهراً اکنون رفقایشان، و با هوس آواز «ما علیه انگلستان راهپیمایی خواهیم کرد» (به نقل از عملیات گیره کاغذ) می خواندند. به دور از محکوم کردن این نازی ها به خاطر اقداماتشان، به نظر می رسد که در مراحل اولیه، دانشمندان متفقین مایل بودند که جنایات آنها را نادیده بگیرند و آنها را به عنوان همکار و حتی دوست بپذیرند.
تعدادی از این دانشمندان موشکی نازی که روی اولین آزمایش بریتانیایی کار کرده بودند، بعداً به آمریکا آورده شدند.با گذشت زمان، صدها نفر دیگر از کارشناسان سلاح به آنها پیوستند.پرونده آنها برای بررسی ویژه با گیره ای در پرونده آنها مشخص شد. این بدان معنی بود که صرف نظر از جنایاتی که آنها به عنوان نازی مرتکب شده بودند، با تایید آنها برای پذیرش در آمریکا، پرونده آنها تسریع می شد. در عرض چند ماه، عملیات ابری نام خود را تغییر داد تا این موضوع را منعکس کند و به عملیات گیره کاغذ تبدیل شد که به صدها نازی سرسخت اجازه داد تا از عدالت فرار کنند و زندگی جدیدی در ایالات متحده بسازند…»
ادامه در قسمت سوم
@Truthsgram
حقایق داغ Truthsgram
قسمت دوم«گروهی متشکل از ۱۰۴ دانشمند موشکی در فورت بلیس، تگزاس مقامات آلسوس یادداشت های فراوانی نو
قسمت سوم «آرتور رودولف
آرتور رودولف، مدیر عملیات اردوگاه کار میتلورک و متخصص در سیستمهای موشکی قدرتمند وی ۲ آلمان، توسط مقامات آمریکایی به عنوان یک دارایی مطلوب برای آوردن به آمریکا معرفی شد.
(در عکس بالای مقاله، دکتر ورنهر فون براون، مرکز، سیستم پرتاب زحل را به رئیس جمهور جان اف کندی در سال ۱۹۶۳ در حالی که رابرت سیمنز معاون ناسا در حال بررسی است، توضیح می دهد.
میتل ورک در سال ۱۹۴۳ به عنوان یک اردوگاه فرعی بوخنوالد راه اندازی شد. وقتی در مارس ۱۹۴۴ آزاد شد، ۴۰۰۰۰ زندانی در اردوگاه بودند. موزه هولوکاست ایالات متحده در مورد شرایط ساخت و توسعه اردوگاه خاطرنشان می کند: «صدا، گرد و غبار و گازهای مضر... وضعیت سلامتی فاجعه بار زندانیان را تشدید کرد. «آب کمبود داشت.تنها توالتها بشکههای نفتی بودند که از وسط نصف شده بودند و تختههایی روی آنها قرار داشت، اما تعدادشان بسیار کم بود. بسیاری از آنها در تونل های (تولید زیرزمینی) راحت شدند.بوی تعفن غیر قابل تحمل شد و بیماری و حیوانات موذی تکثیر شدند.به زودی، موارد ذات الریه، سل، حصبه و اسهال خونی تلفات وحشتناکی را به همراه داشت، همراه با خستگی کامل ناشی از زایمان کمرشکن ۱۲ ساعته با خواب ضعیف و حداقل تجهیزات…”
آرتور رودولف - نیروی اصلی در توسعه موشک وی ۲ برای آلمان نازی.
عکس: سازمان ملی هوانوردی و فضایی
تقریباً ۲۰۰۰۰ کارگر در این کمپ جان باختند.
با این حال، علیرغم شرایط وحشتناکی که برای کارگران برده میتل ورک وجود داشت، این کارخانه فناوری و سلاح های سطح بالایی تولید کرد.
این تخصص بود که ایالات متحده حاضر بود برای به دست آوردن آن دست به هر کاری بزند، حتی با نادیده گرفتن جنایات دانشمند نازی مانند رودولف.زمانی که رودلف تحت عملیات گیره کاغذ اجازه ورود به ایالات متحده را دریافت کرد، توسط مقامات آمریکایی در آلمان به عنوان یک "نازی سرسخت" توصیف شد.او شخصاً بر کار بردگان نظارت می کرد و در زمان اعدام زندانیان حضور داشت.مقامات آلمان غربی و آمریکا او را به عنوان جنایتکار جنگی طبقه بندی کردند.با این حال این اتهامات بی سر و صدا از پرونده رسمی او پاک شد و رودولف برای ناسا کار می کرد.
در دهه ۱۹۶۰، رودلف یک مهندس کلیدی در مرکز پرواز فضایی مارشال در هانتسویل، آلاباما شد و تیمهایی از دانشمندان را که بر روی موشک زحل ۵ کار میکردند، مدیریت میکرد که در سال ۱۹۶۹ موشک آپولو را در اولین پرواز سرنشین دار به ماه پرتاب کرد…»
ادامه در قسمت چهارم
@Truthsgram
قسمت چهارم «…رودولف هرگز به شغل قبلی خود به عنوان مدیر میتل ورک اشاره نکرد، جایی که کارگرانش بردگان لاغر شده در آلمان نازی بودند.به لطف عملیات گیره کاغذ، تقریباً هیچ چیز از گذشته نازی رودولف شناخته نشد تا اینکه در سال ۱۹۷۹ دفتر تحقیقات ویژه وزارت امور خارجه که مسئول شکار نازی هایی بود که گذشته خود را پنهان کرده بودند و در ایالات متحده زندگی می کردند، تشکیل شد.
مقامات دفتر تحقیقات ویژه وزارت امور خارجه با کارگران برده از میتل ورک مصاحبه کردند و به رودولف پیشنهاد دادند: اگر او داوطلبانه ایالات متحده را ترک کند و تابعیت ایالات متحده را رها کند، اتهامی متوجه او نخواهد شد. او و همسرش به آلمان بازگشتند، اما در سال ۱۹۸۷ یک دادگاه آلمانی حکم داد که شواهد کافی برای محاکمه او برای جنایات جنگی وجود ندارد.او سال ها تلاش کرد تا شهروندی ایالات متحده خود را به دست آورد - با کمک برخی از همکاران سابق ناسا - اما ناموفق بود. او در سال ۱۹۹۶ در سن ۸۹ سالگی درگذشت.
ورنر فون براون
آرتور رودولف در ناسا تحت رهبری یکی دیگر از استخدامکنندگان «عملیات گیره کاغذ»، وارنر فون براون، کار میکرد.براون که در پایان جنگ به دلیل کارش بر روی موشک وی ۲ نازی ها به عنوان یک دارایی کلیدی شناخته شد، برای بازجویی توسط نیروهای متفقین به گارمیش-پارتنکیرشن، یک شهر اسکی مجلل در بایرن منتقل شد.ورنر فون براون (مرکز) در سال ۱۹۶۱ به همراه دانشمندان عملیات گیره کاغذ که روی موشک زحل کار می کردند.
در ابتدا او و همکارانش دانشمندان موشکی از همکاری با شکارچیان متفقین خودداری کردند و از افشای هرگونه اطلاعات علمی خودداری کردند. او میدانست که یک برگه چانهزنی در اختیار دارد: در روزهای رو به زوال جنگ، براون و همکارانش اسناد حیاتی را در یک معدن نمک متروکه پنهان کرده بودند. براون مصمم بود که این اوراق را با زندگی جدیدی در ایالات متحده عوض کند.
پس از دستگیری، براون «تصاویر بیپایانی با دستگاههای جی آی میگیرد، که در آنها با پرتو میفرستد، دست میفشارد، به مدالها اشاره میکند و در غیر این صورت خود را بهعنوان یک فرد مشهور به جای زندانی رفتار میکند، و با سربازان ما با تواضع دلپذیر رفتار میکند. یکی از مقامات منزجر ارتش ضد جاسوسی آمریکا (به نقل از عملیات گیره کاغذ) به یاد آورد….»
ادامه در قسمت پنجم
@Truthsgram
حقایق داغ Truthsgram
قسمت چهارم «…رودولف هرگز به شغل قبلی خود به عنوان مدیر میتل ورک اشاره نکرد، جایی که کارگرانش بردگان
قسمت پنجم «…براون در سال ۱۹۴۵ به ایالات متحده آورده شد و برای پانزده سال بعد برای ارتش ایالات متحده کار کرد، به ویژه به عنوان رئیس برنامه تسلیحات بالستیک ارتش ایالات متحده.او تیم هایی را که سیستم های موشکی روداستون، ژوپیتر سی، جونو و پرشینگ را توسعه دادند، نظارت کرد. تحت فرمان او، ۱۲۰ دانشمند سابق نازی باورنکردنی بر روی این و سایر سیستم های جت کار کردند.در سال ۱۹۷۷ براون حتی مدال آزادی ریاست جمهوری، بالاترین افتخار غیرنظامی ایالات متحده را دریافت کرد.براون که شخصیتی دوست داشتنی و کاریزماتیک بود، کتاب ها و مقالات محبوبی در مورد پرواز فضایی نوشت و به چهره ای مشهور تبدیل شد که برنامه فضایی رو به رشد را برای مردم آمریکا توضیح می داد.در دهه ۱۹۶۰، او به هانتسویل، آلاباما نقل مکان کرد و مدیر مرکز پرواز فضایی مارشال ناسا شد، جایی که تقویتکنندههای فضایی زحل که پرواز فضایی سرنشیندار را امکانپذیر میکردند.براون یک شخصیت محبوب در سال ۱۹۷۷ حتی مدال آزادی ریاست جمهوری، بالاترین افتخار غیرنظامی ایالات متحده را دریافت کرد.
ورنر فون براون و تیمش در پاییز ۱۹۵۹ در هانتسویل، آلاباما. کسانی که در عکس هستند ارنست اشتولینگر، فردریک فون سارما، فریتز مولر، هرمان ویدنر، اریش دبلیو نوبرت (تا حدی پنهان)، دبلیو ای مرازک، کارل هایمبورگ، آرتور رودولف، اتو هوبرگ، فون براون، اسوالد لانگه، ژنرال بروس شناسایی شدهاند. مداریس، هلموت هولزر، هانس ماوس، ای.د. گیسلر، هانس هوتر و جورج کنستان.
براون اعتراف کرد که عضو حزب نازی بوده است، اما ادعا کرد که هرگز یک مؤمن واقعی نبوده و چاره ای نداشته است.او اصرار داشت که تحقیق، نه سیاست، علاقه اوست.
با این حال، براون بسیار بیشتر از این نسخه سفید شده از تاریخ او بود، و ارتش ایالات متحده و عملیات گیره کاغذ او را قادر ساخت تا از عدالت فرار کند. براون به دور از اینکه یک نازی ناخواسته باشد، عضوی از اس اس بود. براون به جای اینکه از وحشت "راه حل نهایی" قتل و تخریب هیتلر بی خبر باشد، در واقع از اردوگاه کار اجباری بوخنوالد بازدید کرد تا شخصاً کارگرانی را برای تبدیل شدن به برده کارگر در برنامه موشکی وی ۲ خود انتخاب کند.
درجه افسر اس اس و سوابق نازی او توسط ارتش ایالات متحده طبقه بندی شده بود. براون سال ها تا زمان مرگش در سال ۱۹۷۷ توانست از عدالت فرار کند.او در اسکندریه، ویرجینیا، یک شخصیت محبوب درگذشت. رئیس جمهور کارتر
حتی پس از مرگش بیانیه ای رسمی صادر کرد: «برای میلیون ها آمریکایی، نام ورنر فون براون به طور جدایی ناپذیری با اکتشاف ما در فضا و کاربرد خلاقانه فناوری مرتبط بود.نه فقط مردم ملت ما، بلکه همه مردم جهان از کار او سود برده اند.»
بسیاری از قربانیان ناشناس شکنجه و کار اجباری او فراموش شدند و ظاهراً توسط عملیات گیره کاغذ از تاریخ پاک شدند….
ادامه در قسمت ششم
@Truthsgram
حقایق داغ Truthsgram
قسمت پنجم «…براون در سال ۱۹۴۵ به ایالات متحده آورده شد و برای پانزده سال بعد برای ارتش ایالات متحده
قسمت ششم «استخدام ماموران شکنجه
دکتر لئوپولد الکساندر روزی در سال ۱۹۴۵ به همسرش گفت: "گاهی به نظر می رسد که نازی ها برای تحقق بخشیدن به هر کابوس، زحمت خاصی کشیده اند." دکتر الکساندر یک پزشک یهودی اهل وین بود.او قبل از هولوکاست از اروپا فرار کرده بود و راهی آمریکا شد، جایی که در بیمارستانهای روانی در نیوانگلند، متخصص در صدف و تروما کار کرد. او برای ارتش ایالات متحده داوطلب شد و در پایان جنگ، به اروپا فرستاده شد تا ادعاهای مربوط به آزمایشات پزشکی وحشتناکی که توسط پزشکان نازی انجام شده بود را بررسی کند.
یکی از پزشکان کلیدی که او با او مصاحبه کرد، دکتر هوبرتوس استراگولد، یک مقام ارشد نازی بود که بر شبکه وسیعی از محققان که آزمایشاتی را در مورد هیپوترمی انجام می دادند، نظارت داشت. دانشمندان نازی به دکتر الکساندر اصرار کردند که آنها فقط آزمایشاتی را روی حیوانات انجام دهند، اما به زودی آشکار شد که انسان ها - به ویژه یهودیان - مورد صدها آزمایش پزشکی سادیستی قرار گرفتند.
ورنر فون براون، آرتور رودولف، هوبرتوس استروگلد
بدون اینکه دکتر الکساندر بداند، استراگلد دوست شخصی طولانی مدت یک مقام ارشد نظامی آمریکایی، سرهنگ دوم هری آرمسترانگ، جراح ارشد نیروی هوایی هشتم بود. در حالی که دکتر الکساندر در اروپا برای تحقیق در مورد جنایات جنگی و جنایات علیه بشریت مستقر بود، سرهنگ دوم آرمسترانگ وظایف بسیار متفاوتی داشت: پیدا کردن محققان پزشکی نازی و آوردن آنها به ایالات متحده.
آنی یاکوبسن، روزنامه نگار توضیح می دهد: «در طول جنگ، پزشکان نیروی هوایی ارتش ایالات متحده شایعاتی در مورد تحقیقات پیشرفته ای شنیدند که توسط پزشکان هوانوردی رایش (سوم) در حال توسعه است. این آزمایشها هرگز در مجلات پزشکی رایج منتشر نشدند، اما در مجلات نازی مانند Luftfahrtmedizin ("طب هوانوردی") منتشر شدند.به طور مخفیانه، هر دو نیروی هوایی بریتانیا و ایالات متحده اغلب آثار را ترجمه می کردند و آنها را برای مطالعه در اختیار پزشکان متفقین قرار می دادند.با پایان یافتن جنگ جهانی دوم، سرهنگ آرمسترانگ و دیگر مقامات نظامی ایالات متحده می خواستند به دکتر استراولد و دیگر دانشمندان نازی برسند و آنها را به آمریکا بیاورند.
سرهنگ دوم آرمسترانگ پیشنهادی کاملاً محرمانه به دکتر استروگلد ارائه کرد: اگر او به همراه آرمسترانگ رئیس مشترک مرکز تحقیقاتی جدیدی شود که نیروی هوایی آمریکا در هایدلبرگ به نام ارتش ایجاد کرده بود، هیچ اتهامی علیه او مطرح نخواهد شد.مرکز پزشکی هوایی نیروی هوایی. دکتر استروگلد اجازه داشت پزشکانی را که میخواست با آنها کار کند انتخاب کند، و او ۵۸ پزشک نازی را انتخاب کرد، از جمله برخی که با او در آزمایشهای وحشتناک و بیرحمانه انسانی کار کرده بودند. در عرض چند سال، بسیاری از این پزشکان تحت عملیات گیره کاغذ به ایالات متحده آورده شدند.
در مورد دکتر استروگلد، مشکلی در هموار کردن راه او وجود داشت.افبیآی از او در آلمان تحقیق کرده بود و متوجه شد که او یک نازی سرسخت بوده است. او "این عقیده را ابراز کرده بود که حزب نازی کارهای بزرگی برای آلمان انجام داده است" و ادعا می کند که "قبل از نازیسم، یهودیان دانشکده های پزشکی را شلوغ کرده بودند و ثبت نام برای دیگران تقریبا غیرممکن بود." مقامات نظامی از یک پزشک آلمانی دیگر، که خود متهم به جنایات جنگی بود، خواستند تا تضمین کند که دکتر استروگلد دارای «اصول اخلاقی» بالایی است.با در دست داشتن این تایید ساختگی، استراگولد عازم ایالات متحده شد.
استراگلد استاد پزشکی فضایی در دانشکده پزشکی هوافضای نیروی هوایی ایالات متحده شد. او در سال ۱۹۵۰ شعبه پزشکی فضایی انجمن پزشکی هوافضا را تأسیس کرد. در سال ۱۹۶۳، "جایزه هربرتوس استروگلد" را تأسیس کرد که هر سال برای قدردانی از برتری در پزشکی فضایی اعطا می شود. (در سال ۲۰۰۶ کمیته اجرایی انجمن پزشکی فضایی در مورد حذف نام استروگلد از جایزه بحث کرد. گذشته نازی او تا حدی توسط ارتش ایالات متحده کاملاً پنهان شده بود که هیچ مدرکی دال بر جنایت یافت نشد و جایزه همچنان نام استراولد را یدک می کشید.پس از مقاله ای در سال ۲۰۱۲ در مورد جنایات نازی های دکتر استروگلد، جایزه در نهایت به حالت تعلیق درآمد.)
در مجموع، حدود ۱۶۰۰ دانشمند نازی و همچنین خانواده های آنها تحت عملیات گیره کاغذ به ایالات متحده آورده شدند.
ادامه در قسمت هفتم
@Truthsgram
حقایق داغ Truthsgram
قسمت ششم «استخدام ماموران شکنجه دکتر لئوپولد الکساندر روزی در سال ۱۹۴۵ به همسرش گفت: "گاهی به نظر م
قسمت هفتم «در مجموع، حدود ۱۶۰۰ دانشمند نازی و همچنین خانواده های آنها تحت عملیات گیره کاغذ به ایالات متحده آورده شدند.آنها از عدالت دوری کردند و در بسیاری از موارد توانستند تمام ذکر گذشته نازی خود را در بیوگرافی رسمی خود پاک کنند…
برای بسیاری از این دانشمندان، عدالت هرگز برآورده نشد و بسیاری در آمریکا مردند، کارگران به ظاهر بی گناهی که همسایگان، دوستان و همکارانشان هرگز از اسرار وحشتناک گذشته خود خبر نداشتند.
تنها در سال ۲۰۰۶ بود که دفتر تحقیقات ویژه مرکز تحقیقات وزارت امور خارجه سرانجام پس از مخالفت های وزارت دادگستری، موفق به انتشار یک پرونده رسمی مستند عملیات گیرهء کاغذ شد. مرکز تحقیقات وزارت امور خارجه در سال ۲۰۱۰ منحل شد، اما تحقیقات آن و آیینه ای که برای آمریکا در نظر گرفته بود همچنان به روشن کردن عملیات گیره کاغذ و این فصل شرم آور در تاریخ آمریکا ادامه می دهد.
مرکز تحقیقات وزارت امور خارجه
به این نتیجه رسید که برای سال ها، نازی ها "در واقع آگاهانه اجازه ورود به ایالات متحده را داشتند". «آمریکا که به خود میبالید که پناهگاهی امن برای شکنجهشدگان است، - تا حدودی کوچک - به پناهگاه امنی برای شکنجهگران نیز تبدیل شد.»
نازی ها همان صهیونیست ها یا (یهودیان جعلی) هستند و صهیونیست ها همان شیطان پرستان پدو خزری هستند که به اوکراین رفته و از آنجا به اروپا رفته اند.
روچیلد ها صهیونیست هستند و اسقاطیل را در سال ۱۹۶۷ تأسیس کردند .هیتلر یک روچیلد بود.
نقطه ها را وصل کنید
چیز پنهانی باقی نمی ماند؟
عملیات گیره کاغذ
برنامه اطلاعاتی مخفی
#حقایق_داغ
@Truthsgram