eitaa logo
سفیر
243 دنبال‌کننده
754 عکس
63 ویدیو
4.8هزار فایل
ارتباط با ادمین @Sibesorkh22
مشاهده در ایتا
دانلود
می‌گویند: وقتی قانون اساسی عراق را نزد آیت الله سیستانی بردند و نظر خواستند، ایشان هیچ دخالتی ننمودند و فقط گفتند: «حرمت اسلام را نگه دارید» و نیز گفته‌اند کسی عکس مرا در خانه‌ها نصب نکند. پس چرا امام (ره) و ولی فقیه چنین مواضعی نگرفتند؟ ش: می‌گویند: وقتی قانون اساسی عراق را نزد آیت الله سیستانی بردند و نظر خواستند، ایشان هیچ دخالتی ننمودند و فقط گفتند: «حرمت اسلام را نگه دارید» و نیز گفته‌اند کسی عکس مرا در خانه‌ها نصب نکند. پس چرا امام (ره) و ولی فقیه چنین مواضعی نگرفتند؟ ش: می‌گویند: وقتی قانون اساسی عراق را نزد آیت الله سیستانی بردند نظر خواستند، ایشان هیچ دخالتی نمردند و فقط گفتند: «حرمت اسلام را نگه دارید» و نیز گفته‌اند کسی عکس مرا در خانه‌ها نصب نکند. پس چرا امام (ره) و ولی فقیه چنین مواضعی نگرفتند؟ «ایکس – شبهه»: به فرض آن که هر دو نقل از ناحیه ایشان باشد، پاسخ ذیل ایفاد می‌گردد: الف – این طور نیست که ایشان در تدوین قانون اساسی هیچ دخالتی ننموده باشند و هیچ نظری نداده باشند، چرا که مکرر تذکرات لازم را ابلاغ نموده‌اند، بلکه (احتمالاً) از صدور تأییدیه امتناع ورزیدند. ب - علت عدم تأیید این است که نظام سیاسی عراق «حکومت اسلامی» نیست و معنا ندارد که یک مرجع تقلید شیعه، قانون اساسی حکومتی به غیر ازحتمالاً حکومت اسلامی را تأیید نماید. ج – این که فرموده باشند «حرمت اسلام را نگه دارید» بدین معنا نیست که دخالت در امور سیاسی یا قانون اساسی بی حرمتی به اسلام است، بلکه تأکید بر این است که اگر چه نظام سیاسی عراق حکومت اسلامی نیست، اما دست کم سعی کنید چه در تدوین قوانین و چه در اجرای، حرمت اسلام را حفظ کنید. د – گمان نشود که مثلاً ایشان دین و سیاست را جدا از هم می‌دانند: چرا که اولاً «جدا کردن دین از سیاست» نهایت بی حرمتی به اسلام است و نه تنها هیچ مرجعی، بلکه هیچ آشنا به اسلامی چنین اعتقادی ندارد، ثانیاً ایشان در عراق در بطن سیاست هستند. و هر کس جز را این مدعی شود، به ایشان افترا بسته است. ھ – دقت شود که از نظر یک مرجع شیعی، فقط حکومت اسلامی به رهبری ولی‌فقیه مورد قبول و تأیید است و «ولی فقیه» نیز دو تا و سه تا نمی‌شود، بلکه فقط یک ولی فقیه است و همه‌ی امت شیعه و حتی مراجع باید در امور حکومتی مطیع وی باشند. چنان چه ایشان در جریانات اخیر خطاب به هاشمی فرمودند: «فكر نكنید نظام جمهوری اسلامی فقط متعلق به ایران است‌، بلكه به كل عالم اسلام و شیعیان جهان تعلق دارد و لازم است شما و بقیه مسئولان نظام پشت سر رهبری نظام و در ظل هدایت ایشان به گونه‌ای حركت كنید كه مؤید وحدت و یكپارچگی نظام باشد» (مرکز اسناد انقلاب اسلامی). لذا اگر شرایط و امکانات [مانند امروز عراق یا سایر کشورهای اسلامی و شیعی] برای تحقق این معنا مساعد نباشد، دلیل نمی‌شود که یک مرجع دینی، حکومت دیگری را بپذیرد و یا قانون اساسی آن را تأیید کند. بلکه در نهایت ممکن است به خاطر شرایط، مصالح، حفظ اسلام و حرمت اسلام، نظر ندهد و یا سکوت کند. و – آیت الله سیستانی نیز یک مرجع شیعی است و نظری جز این ندارد که ذیلاً به برخی از پاسخ‌های ایشان به استفتائات ایفاد می‌گردد: و/1: سؤال: نظر معظم له درباره ولایت فقیه چیست؟ جواب: ولایت در آن چه - به اصطلاح فقها - امور حسبیه خوانده می شود برای هر فقیهی كه جامع شرایط تقلید باشد ثابت است و اما در امور عامه كه نظم جامعه اسلامی بر آنها متوقف است هم در شخص فقیه و هم در شرایط به كار بستن ولایت امور دیگری معتبر است از جمله مقبول بودن نزد عامه مؤمنین. و/2: سؤال: می خواستم بدانم اگر حكم مرجع تقلیدی با حكم ولی فقیه فرق داشت مقلد باید از كدام اطاعت كند هم در مورد حكومتی و هم غیر حكومتی پاسخ دهید. جواب: حكم كسی [كه] ولایت شرعی دارد در امور عامّه كه نظام جامعه و معاش مردم بر آن مبتنی است بر همه نافذ است حتی بر مجتهدین دیگر. و/3: سؤال: اگر ولى فقیه در هنگام جنگ حكم جهاد ولى پدر یا مادر مخالفت كنند و راضى نباشند در اینجا حكم كدامیك ارجح است؟ ولى فقیه یا پدر؟ جواب: اگر واجب تعیینى باشد حكم جهاد مقدم است. ز: اما در مورد نصب عکس در خانه یا دفتر یا محل کار و ...، نیز دقت شود که هیچ یک از مراجع و فقها از مردم نخواسته‌اند که عکس‌شان نصب شود. بلکه مردم از روی میل و عشق خود به این کار مبادرت می‌کنند و هیچ مرجعی نیز تا احساس لزوم نشود، دخالت در میل مشروع مردم نمی‌کنند. پس اگر ایشان دخالت کرده‌اند، به این دلیل است که نصب این عکس در مملکت و شرایطی چون عراق، موجب دو دستگی، اختلاف، جنگ‌های شیعه و سنی، قبیله‌ای و ... می‌شود، اما در ایران اصلاً چنین نیست. پس منعی ندارد که مردم میل مشروع خود را محقق نمایند. https://eitaa.com/tth_ir
آیا می‌توان شیطان را نابود کرد؟ پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه): اگر چه منظور روشن است، اما باید در کلمات و واژگان دقت نمود، چرا که ما تمامی مفاهیم را با همین کلمات بیان و درک می‌نماییم. بنابراین، دقت شود که "بود" یا "نابود" کردن، کار خداوند متعال است، نه کار بشر یا هیچ مخلوق دیگری. همان‌گونه که کسی جز او نمی‌تواند چیزی بیافریند، کسی جز او نیز نمی‌تواند چیزی را نابود نماید. و البته به لحاظ عقلی، حِکَمی و فلسفی نیز می‌دانیم که پس از هستی یافتن و "بود" شدن، هیچ بودی "نابود" نمی‌شود، اگر چه دچار تغییرات و تحولات مستمر می‌گردد، چنان که یک بذر، مبدل به ریشه می‌شود، ریشه ساقه می‌دهد، بذر درخت می‌شود و گل و میوه می‌دهد و بذری دیگر پدید می‌آید و ... . (که وارد این مبحث نمی‌گردیم). شیطان: شیطان یک لقب ، به معنای دور شده از رحمت الهی و بالتبع سوخت شده در آتش تکبر، حرص، جهالت و ... می‌باشد. لذا هر منحرف و منحرف کننده‌ای نیز "شیطان" است. پس شیطنت، یک صفت است و شیطان یک وصف است از موصوف، نه این که اسم شخصی خاص باشد. بنابراین ابلیس لعین شیطان است و گروه‌های بسیاری از اجنه نیز شیطان می‌شوند، چنان که گروه بسیاری از انسان‌ها نیز شیطان می‌گردند. از این‌رو، شیطان جمع بسته شده و گفته شده: «شیاطین جن و انس». یعنی انواع و اقسام شیطان‌های بزرگ و کوچک، از نوع جن و انسان. موجود یا صفت: موجود را می‌توان متغیر یا مهار نمود، اما نمی‌توان "نابود" کرد. حتی با کشتن نیز کسی "نابود" نمی‌شود. بنابراین، می‌شود "باذن الله"، صفت بد را به صفت خوب مبدل نمود، می‌شود صفات شیطانی را به صفات رحمانی مبدل نمود و اساساً اسلام برای همین است که حیوانی به نام بشر، مبدل به انسان گردد و مراتب رشد را تا مقام محمود طی نماید و در مقام قرب الهی جای‌گیرد. کودک بزرگ می‌شود، بی‌سواد با سواد می‌گردد، ضعیف قوی می‌شود، بیمار بهبود می‌یابد، بد اخلاق خوش اخلاق می‌شود، فاسق متقی می‌گردد ... (یا بالعکس)، اما اینها تغییر صفات است و نه نابودی شخص. شیطان: بنابراین، شیطان (چه جنّ و چه انس) را می‌شود کنترل و مهار کرد و می‌توان مانع از هر گونه نفوذ او برای شیطنت و ضربه زدن شد؛ یک معنای "تقوا" همین سپر بودن است، سپری که مانع نفوذ و ضربه می‌گرد؛ و حتی چه بسا شیطان‌هایی از نوع جنّ و انس، به وسیله انسان مؤمن و متقی، هدایت شوند و ایمان بیاورند. چنان که پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله فرمودند: شیطان من، به وسیله من ایمان آورد (مضمون)، و چنان که خود ما (به هنگام شیطان شدن و شیطنت)، به لطف خداوند متعال و به وسیله‌ی تذکر، قرآن کریم، نماز، توسل، تفکر، تعقل، عاقبت اندیشی و ... بالاخره با استغفار و توبه، به ایمان باز می‌گردیم؛ و هم چنین شاهد تغییر مواضع نظری و عملی در دیگران نیز هستیم، اما "نابود" نمی‌شویم، بلکه تغییر مواضع، حالت، صفت و بالتبع رفتار می‌دهیم. و التبه بسیاری هرگز ایمان نمی‌آورند، اگر چه به وجود خدا، معاد، حقانیت وحی و ... علم داشته باشند، چرا که "تکبر" مانع از پذیرش و تسلیم آنان می‌گردد؛ مانند ابلیس لعین و سایر شیاطین جنّ و انس. هدایت شدن به هدایت الهی نیز چارچوب و شرایط و ضوابط دارد، زمینه و قابلیت می‌خواهد، رفع موانع می‌خواهد، لذا کافر و معاندی که عالماً و عامداً تکبر، لجاج و کفر می‌ورزد و در حق خود و دیگران ظلم می‌نماید، هدایت نمی‌شود: « كَيْفَ يَهْدِي اللَّهُ قَوْمًا كَفَرُوا بَعْدَ إِيمَانِهِمْ وَشَهِدُوا أَنَّ الرَّسُولَ حَقٌّ وَجَاءَهُمُ الْبَيِّنَاتُ وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ » (آل‌عمران، 86) ترجمه: چگونه خداوند قومى را كه بعد از ايمانشان كافر شدند هدايت مى كند با آنكه شهادت دادند كه اين رسول بر حق است و برايشان دلايل روشن آمد و خداوند قوم بيدادگر را هدايت نمى‌كند. https://eitaa.com/tth_ir
آیا عشق در یک نگاه درست است و واقعا با همان نگاه اول ممکن است عشقی اتفاق بیفتد و این عشق واقعی است؟ پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه): اذهان عمومی مردمان در سرتاسر جهان، بیش از آن که با حقیقت عشق آشنا باشند، فقط با کلمه‌ی آن آشنا هستند، لذا آن را در مورد هر نوع خوشایندی چون: میل غریزی، پسند، گرایش، دوست داشتن به هر حدی و ... به کار می‌برند، در حالی که هیچ کدام "عشق" نیستند. حتی در محاوره شاهدید که یکی می‌گوید: من عاشق طبیعت هستم، دیگری می‌گوید: عاشق فلان خوراک هستم، یا ... . ●- ریشه عشق، همان محبت است، به شدت محبت، "عشق" می‌گویند و البته که هیچ محبتی بدون شناخت حاصل نمی‌گردد. ●- بنابراین، در اولین نگاه، هیچ شناختی به جز ظاهری که دیده می‌شود حاصل نمی‌گردد، پس حتی محبت نیز ایجاد نمی‌گردد، چه رسد به عشق! ●- در اولین نگاه، یک خوشایند سطحی ایجاد می‌شود، اگر چه بسیار شدید باشد. آدمی با چشم ظاهر، یک ظاهری را می‌بیند (یا با حواس پنجگانه دیگر درک می‌کند) و بسیار از آن خوشش می‌آید. حال خواه ظاهر یک طبیعت باشد، یا یک متن ادبی، یا یک مزه، یا یک صوت خوش، و یا یک انسان دیگر. سپس به خاطر این خوشایند، سعی می‌کند تا در ذهن، ظاهر و باطن به او نزدیک‌تر گردد و بدین ترتیب، شناخت، انس و محبت ایجاد می‌گردد و اگر ادامه یابد تشدید می‌گردد، تا برسد به مرحله "شدت محبت"، که به آن عشق می‌گویند. ●- محبت و عشق، اسرار و پیچیدگی‌هایی دارند، که در رأس آن، محبت به خداوند متعال و غیرت اوست که "غیر را نمی‌پذیرد". آدمی فطرتاً جمال (زیبایی)، علم، حکمت، قدرت، عظمت، حِلم، جود، کرم، رحمت ... و صفات کمالیه را دوست دارد، در واقع او را دوست دارد؛ سپس اگر تجلی این محبوب‌های خود را در چیزی یا کسی دید، آن را نیز دوست خواهد داشت. مانند کسی که چون زیبا (جمیل) را دوست دارد، زیبایی را دوست دارد، پس تجلی زیبایی در انسان، گُل، طبیعت، صنعت، معماری و ... را نیز دوست می‌دارد. ●- ممکن است آدمی به خاطر جهل از یک سو و مشتهیات، تمایلات، نیازها و ...، سراغ محبوب‌های کاذب برود و تمامی آن محبتی که باید به خدا داشته باشد را به آن محبوب دروغین اختصاص دهد و واقعاً از ته دل، محب و عاشق یک صنمی گردد، حال خواه یک انسان دیگر باشد، یا پول، علم، قدرت، شهوت، طاغوت و مظاهرش ... و حتی بت مجسمه‌ای، لذا به تمامی این جایگزین‌ها در یک کلمه «نِد = جمع انداد» می‌گویند، یعنی شریک‌های جایگزین. به این آیه دقت نمایید: « وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَتَّخِذُ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَنْدَادًا يُحِبُّونَهُمْ كَحُبِّ اللَّهِ وَالَّذِينَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبًّا لِلَّهِ وَلَوْ يَرَى الَّذِينَ ظَلَمُوا إِذْ يَرَوْنَ الْعَذَابَ أَنَّ الْقُوَّةَ لِلَّهِ جَمِيعًا وَأَنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعَذَابِ » ترجمه: و برخى از مردم، در برابر خدا، همانندهايى [براى او] برمى‌گزينند، و آنها را چون دوست داشتن خدا، دوست مى‌دارند؛ ولى كسانى كه ايمان آورده‌اند، به خدا محبت بيشترى دارند. كسانى كه [با برگزيدن بتها، به خود] ستم نموده‌اند اگر مى‌دانستند هنگامى كه عذاب را مشاهده كنند تمام نيرو[ها] از آنِ خداست، و خدا سخت‌كيفر است. *- دقت شود کهدر این آیه، از یک سو به مقوله‌ی «محبت ذاتی و فطری به خداوند متعال (عشق به کمال محض) اشاره دارد، از سوی دیگر شدت محبت به هر چیز دیگری را جایگزین (نِد) خوانده است، از سویی دیگر تصریح دارد که محبت خدا را به جایگزین کاذب اختصاص می‌دهند، از سویی دیگر تصریح دارد که اهل ایمان نیز چیزها یا اشخاص دیگر را دوست دارند، اما شدت محبت‌شان یا محبوب غایی‌شان خداوند متعال است و دیگران را در راستای محبت او دوست دارند، و بالاخره دیگری تصریح دارد که این جایگزین‌سازی‌ها، به خاطر عشق به "قوة" است! یعنی انسان چون از یک سوضعیف و نیازمند است و از سویی دیگر عاشق کمال است، چیزی یا کسی را "قوت محض" فرض می‌کند و به سوی او [آن] می‌رود تا به کمال برسد؛ اما این گروه نمی‌دانند که تمام قوت، از آنِ خداوند متعال می‌باشد. ***- بنابراین، با یک نگاه (نگاه اول)، که آن هم ظاهری است، فقط خوشایند، میل، کشش و رغبت ایجاد می‌شود که آن هم معلوم نیست، ریشه در شهوات گوناگون (از شهوت جنسی گرفته تا سایر شهوات) دارد، یا ریشه در عقل و قلب دارد و سپس این میل یا گرایش، در شناخت‌ها، کنش‌ها و واکنش‌های بعدی، سمت و سوی خود را به سوی نفس یا عقل و قلب پیدا می‌کند. مرتبط: ●- چرا عشق و عاشقی چشم و گوش انسان رو کور و کر می‌کنه؟ راه درمان عشق و عاشقی چیست؟ آیا ذکری وجود دارد و ...؟ (6 اسفند 1395) ●- آیا عاشقی حرام است؟ (15 بهمن 1391) ●- از عشق بگویید. چرا پسر و دختر عاشق هم می‌شوند و چرا دنیای امروز همه عشق و عاشقی است؟ آیا در قرآن و اسلام نیز اشاره‌ای به عشق و محبت شده است؟ (28 مرداد 1391) https://eitaa.com/tth_ir
چرا خانواده‌های ما که برای دوره شاه هستن، مومن‌تر و نمازخون‌تر هستن، ولی دوره ما که کشور اسلامی و مسلمون هستیم با مانتوهای خیلی باز بیرون میرن؟ پاسخ: اول باید اثبات شود که مردم در آن دوره مسلمان‌تر و مؤمن‌تر بودند، پس سؤال شود که چرا؟! نوجوانان ما نه از شیوع فساد در آن دوره خبر دارند، نه از وضعیت بی‌حجابی در آن دوران و ... ! مضافاً بر این که دینداری فقط به حجاب نیست و حجاب نیز الزاماً چادر نیست، بلکه حد پوشش شرعی می‌باشد، حال چه با چادر حفظ شود و چه با مقنعه و مانتو، و انصافاً اکثریت مردم رعایت می‌کنند. دیندار و بی‌دین، یا مقید و بی‌قید، در هر عصر و مکانی هستند. در دوره‌ی قبل نیز اکثریت این مردم، [اگر چه شاخت زیادی نداشتند]، اما ایمان داشتند که "الله اکبر" گویان، علیه طاغوت قیام کردند. اما، مملکت ما بیش از سه قرن در استعمار و استثمار بیگانه قرار داشت، در این اعصار نیز اکثریت مسلمان بودند و یقیناً حجاب را بیشتر رعایت می‌کردند، اما بسیاری از آنان، نه تنها در مقابل استیلای طاغوت، سکوت کرده بودند، بلکه بسیاری از آنها از این ذلت، راضی و خشنود هم بودند (مثل غرب‌زده‌های خودباخته و خودزن امروزی، در هر سطح و قشری)! اگر دقت کنیم، در ادامه‌ی همان آیه‌‌ای که می‌فرماید: «دین (اعتقادات) اجباری نیست، و آیه‌ی بعد آن، فوری مردمان را بر اساس "ولایت پذیری"، به دو دسته‌‌ی "گرویدگان به ولایت الهی" و "گرویدگان به ولایت طواغیت" تقسیم می‌کند. « لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ قَدْ تَبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ فَمَنْ يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَيُؤْمِنْ بِاللَّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَى لَا انْفِصَامَ لَهَا وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ * اللَّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُوا يُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ وَالَّذِينَ كَفَرُوا أَوْلِيَاؤُهُمُ الطَّاغُوتُ يُخْرِجُونَهُمْ مِنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُمَاتِ أُولَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ » (البقرة، 257) ترجمه: در دين هيچ اجبارى نيست و راه از بيراهه بخوبى آشكار شده است؛ پس هر كس به طاغوت كفر ورزد و به خدا ايمان آورد به يقين به دستاويزى استوار كه آن را گسستن نيست چنگ زده است و خداوند شنواى داناست * خداوند سرور (دوست و سرپرست) كسانى است كه ايمان آورده‌اند، آنان را از تاريكي‌ها به سوى روشنايى به در مى‌برد؛ و[لى] كسانى كه كفر ورزيده‌اند سرورانشان [همان عصيانگران=] طاغوتند كه آنان را از روشنايى به سوى تاريكي‌ها به در مى‌برند آنان اهل آتشند كه خود در آن جاودانند. جمعیت مملکت ما، از 35 میلیون در زمان انقلاب، به 85 میلیون نفر رسیده است؛ و البته هنوز مسلمانان، مؤمنان و متقیان در کثرت هستند، اگر چه دیگران را نیز نمی‌توان به خاطر غفلت در مسائلی چون نماز یا حجاب، بی‌دین یا طاغوت‌گرا خواند. همگان دائماً در خیابان‌های شهرها نمی‌چرخند، لذا آن چه از کم تقیدی یا حتی لاابالی‌گری به چشم می‌آید، نسبت به همانها می‌باشد، اما به وقتش، مثل تظاهرات‌های 22 بهمن، روز قدس، شب‌های قدر، انتخابات‌ها، تشییع‌ها، اعتکاف‌ها و ...، این کثرت مؤمنان، همگان از دوست و دشمن را به تعجب وا می‌دارد!
💠 حدیث روز 🔵 امام رضا‌ علیه السلام 💎 إنَّ مِنْ عَلاماتِ الْفِقْهِ: أَلْحِلْمُ وَ الْعِلْمُ، وَ الصَّمْتُ بابٌ مِنْ أَبْوابِ الْحِکْمَةِ إِنَّ الصَّمْتَ یَکْسِبُ الَْمحَبَّةَ، إِنَّهُ دَلیلٌ عَلى کُلِّ خَیْر... 💎 از نشانه‌هاى دین فهمى، حلم و علم است، و خاموشى درى از درهاى حکمت است. خاموشى و سکوت، دوستی‌آور و راهنماى هر کار خیرى است. 📚 عیون اخبار الرضا‌ علیه السلام/ج1/ص258 https://eitaa.com/tth_ir
❄️ سخن روز ✅ تسلیم شدن در مقابل دشمن عنود و لجوج و خبیث، جز لگدمال شدن، جز ذلیل شدن، جز بی‌هویّت شدن هیچ اثری ندارد؛ این را بایستی همه بدانند. این قانون لایتخلّف پروردگار است که فرمود: فَلا تَهِنوا وَ تَدعوا اِلَی السَّلمِ وَ اَنتُمُ الاَعلَونَ وَ اللهُ مَعَکُم وَ لَن یَتِرَکُم اَعمالَکُم؛ سست نشوید، دعوت به سازش با دشمن نکنید، خدای متعال شما را برتر قرار داده است و برتر هستید... امام خامنه ای 1397/9/4
🍀📚 🍀 ☘️ ﮔﺮﻳﻪ ﺍﺯ ﺑﻬﺮ ﺧﻮﻳﺶ!☘️ ﺁﻭﺭﺩﻩ ﺍﻧﺪ ﻛﻪ ﺯﺍﻫﺪﻯ ﺩﺭ ﺑﺼﺮﻩ ﺑﻴﻤﺎﺭ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ. ﭼﻮﻥ ﺑﻪ ﺩﺭ ﻣﺮﮒ ﺭﺳﻴﺪ، ﺧﻮﻳﺸﺎﻧﺶ ﻫﻤﻪ ﺍﺯ ﮔﺮﺩ ﻭﻯ ﺩﺭ ﻧﺸﺴﺘﻨﺪ ﻭ ﻣﻰ ﮔﺮﻳﺴﺘﻨﺪ. ﮔﻔﺖ: ﻣﺮﺍ ﺑﺎﺯ ﻧﺸﺎﻧﻴﺪ. ﻭﻯ ﺭﺍ ﺑﺎﺯ ﻧﺸﺎﻧﻴﺪﻧﺪ. ﺭﻭ ﺳﻮﻯ ﭘﺪﺭ ﻛﺮﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ: ﺍﻯ ﭘﺪﺭ! ﺗﻮ ﭼﺮﺍ ﻣﻰ ﮔﺮﻳﻰ؟ ﮔﻔﺖ: ﭼﮕﻮﻧﻪ ﻧﮕﺮﻳﻢ ﻛﻪ ﻓﺮﺯﻧﺪﻯ ﭼﻮﻥ ﺗﻮ ﺑﻤﻴﺮﺩ ﻭ پشتم ﺑﺸﻜﻨﺪ. ﻣﺎﺩﺭ ﺭﺍ ﮔﻔﺖ: ﺗﻮ ﭼﺮﺍ ﻣﻰ ﮔﺮﻳﻰ؟ ﮔﻔﺖ: ﺍﻣﻴﺪ ﻣﻰ ﺩﺍﺷﺘﻢ ﻛﻪ ﺩﺭ ﭘﻴﺮﻯ ﺧﺪﻣﺖ ﻣﻦ ﻛﻨﻰ ﻭ ﺩﺭ ﺑﻴﻤﺎﺭﻯ ﺑﺮ ﺳﺮ ﺑﺎﻟﻴﻦ ﻣﻦ ﺑﺎﺷﻰ. ﺭﻭﻯ ﺳﻮﻯ ﻓﺮﺯﻧﺪﺍﻥ ﻛﺮﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ: ﺷﻤﺎ ﭼﺮﺍ ﻣﻰ ﮔﺮﻳﻴﺪ؟ ﮔﻔﺘﻨﺪ: ﺯﻳﺮﺍ ﻛﻪ ﻳﺘﻴﻢ ﺷﺪﻳﻢ ﻭ ﺧﻮﺍﺭ ﻭ ﺫﻟﻴﻞ ﮔﺸﺘﻴﻢ. ﺭﻭ ﺳﻮﻯ ﻋﻴﺎﻝ ﻛﺮﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ: ﺗﻮ ﭼﺮﺍ ﻣﻰ ﮔﺮﻳﻰ؟ ﮔﻔﺖ: ﻣﻦ ﭼﮕﻮﻧﻪ نگه ﺩﺍﺭﻡ ﺍﻳﻦ ﻳﺘﻴﻤﺎﻥ ﺭﺍ؟ ﮔﻔﺖ: ﺁﻩ! ﺁﻩ! ﺷﻤﺎ ﻫﻤﻪ، ﺑﺮﺍﻯ ﺧﻮﺩ ﻣﻰ ﮔﺮﻳﻴﺪ، ﻫﻴﭽﻜﺪﺍﻡ ﺑﺮﺍﻯ ﻣﻦ ﻧﻤﻰ ﮔﺮﻳﻴﺪ ﻛﻪ ﺗﺎ ﻣﻦ ﭼﮕﻮﻧﻪ ﭼِﺸَﻢ ﺗﻠﺨﻰ ﻣﺮﮒ ﺭﺍ ﻭ ﭼﻪ ﮔﻮﻳﻢ ﺟﻮﺍﺏ ﺍﻋﻤﺎﻝ ﻭ ﻛﺮﺩﺍﺭ ﺧﻮﻳﺶ ﺭﺍ؟ ﺍﻳﻦ ﺑﮕﻔﺖ ﻭ ﺑﺨﺮﻭﺷﻴﺪ ﻭ ﺟﺎﻥ ﺑﻪ ﺣﻖ ﺗﺴﻠﻴﻢ ﻛﺮﺩ. @tth_ir
💎امام کاظم علیه السلام: مؤمن کم حرف و پر کار است و منافق پر حرف و کم کار 📚تحف العقول، ص۳۹۷ 〰️➿〰️➿〰️➿〰️➿〰️➿ 💎امام رضا عليه السلام: يك كار نيك پنهانى، با هفتاد كار نيك[علنى] برابرى مى كند المُستَتِرُ بالحَسَنةِ تَعدِلُ سَبعينَ حَسَنةً 〰️➿〰️➿〰️➿〰️➿〰️➿ 💎امام جواد علیه السلام: نعمتی که شکر آن گزارده نشود، مانند گناهی است که آمرزیده نشود نِعمَةٌ لا تشكَرُ كَسیِّئَةٍ لا تُغْفَرُ 📚نزهه الناظر، ص۱۳۷ 〰️➿〰️➿〰️➿〰️➿〰️ 💎امام هادی علیه السلام: بر زیردستان خشمگین شدن نشانه پَستی است اَلغَضَبُ عَلى مَن تَملِكُ لُؤمٌ 📚بحارالانوار، جلد78، صفحه370 @tth_ir
🔴اسماعیل‌طلا کیست؟ ⁉️چرا سقاخانه حرم امام رضا به نام او مشهور است؟ از میان سقاخانه‌هایی که وجود دارد، سقاخانه «اسماعیل طلا»ی صحن کهنه حرم رضوی یکی از معروف‌ترین و قدیمی‌ترین آن‌هاست. سنگ بنای این سقاخانه را نادرشاه افشار گذاشت و یکی از فرماندهان فتحعلی‌شاه، بهای روکش طلای آن را مهیا کرد. 🔅اسماعیل طلا کیست؟ ماجرا از این قرار بود که در زمان فتحعلی شاه قاجار از طرف يكی از دولت‌های خارجی بسته‌ای به عنوان هديه به دربار رسيد و شاه قصد گشودن آن را كرد. «اسماعيل‌خان» كه جزء ملتزمين بود استدعا كرد اين كار در محوطه كاخ به وسيله خدمتگزاران انجام شود چرا که احتمال سوء قصد را نمی توان از نظر دور داشت. اتفاقا هنگام باز كردن بسته منفجر شد و خساراتی به بار آورد. 🔅 فتحعلی شاه با اطلاع از اين امر، دستور داد برای اين دورانديشی، هم وزن سرداراسماعيل‌خان سكه‌های طلا به او مرحمت شود. چنين كردند و اسماعيل خان معروف به «زر ريز خان» شد. 🔅 او آن طلاها را صرف ساختن جایگاه آن سنگاب کرد تا گنبد و پایه‌های سقاخانه با روکشی از طلا مزین شود از آن زمان این سقاخانه را به «سقاخانه اسماعیل طلا» میشناسند @tth_ir
هدایت شده از شکوفه های زندگی
شیوه اردوداری.pdf
1.2M
📙کتاب "شیوه اردوداری"🎪 🔰شامل فصلهای👇 ⛳️کلیات اردو ،مانند :تعریف اردو ،ارکان وعناصر اردو، انواع اردو،اهداف وفواید اردو و.. 🚌 در مسیر اردو 🚴بازی وسرگرمی های اردو 🎧شعر وسرود های اردویی
🌻امام صادق عليه السلام : 🍃🌺قالَ لُقْمانُ لاِءِبنِهِ: لِلْحاسِدِ ثَلاثُ عَلاماتٍ: يَغْتابُ اِذا غابَ، وَ يَتَمَلَّقُ اِذا شَهِدَ وَ يَشْمِتُ بِالْمُصيبَةِ.🌺🍃 🍃🌼لقمان به پسرش گفت: حسود، سه نشان دارد: ۱ ـ پشت سر غيبت مى كند، ۲ ـ رو در رو، تملّق و چاپلوسى مى كند، ۳ ـ و در مصيبت و گرفتارى، زبان به شماتت مى گشايد.🌼🍃 📚بحار الانوار: ج ۹۶، ص ۲۰۶