🔻 #روح_کوچک به دنبال خواهشهای تن می رود، هرچه را که تن فرمان بدهد اطاعت می کند. روح کوچک به دنبال لقمه برای بدن می رود اگر چه از راه دریوزگی و تملّق و چاپلوسی باشد. روح کوچک تن به هر ذلت و بدبختی می دهد برای اینکه می خواهد در خانه اش فرش یا مبل داشته باشد، آسایش داشته باشد، خواب راحت داشته باشد.
🔻متنبی می گوید:وقتی که #روح_بزرگ شد جسم و تن چاره ای ندارد جز آنکه به دنبال روح بیاید، به زحمت بیفتد و ناراحت شود. حسین بن علی ع یک روح بزرگ و یک روح مقدس است. اساساً روح که بزرگ شد تن به زحمت می افتد. روح بزرگ آرزو می کند که در راه هدفهای الهی و هدفهای بزرگ خودش کشته شود؛ فرقش شکافته می شود، خدا را شکر می کند روح وقتی که بزرگ شد، خواه ناخواه باید در روز عاشورا سیصد زخم به بدنش وارد شود.
🔻آن تنی که در زیر سم اسبها لگدمال می شود، جریمه یک روحیه بزرگ را می دهد، جریمه یک حماسه را می دهد، جریمه حق پرستی را می دهد، جریمه روح شهید را می دهد.
استاد مطهری
⚫️امام حسین و پرنده کوکَر
◾️«قَطا» که در زبان فارسی به آن «کوکَر» یا «سنگخوارک» میگویند پرندهای از خانواده کوکران است. در ویژگیهای این پرنده گفتهاند: چشمانی تیزبین دارد به گونهای که از ارتفاع بسیار بالا و از فاصلههای بسیار دور وجود آب را تشخیص میدهد؛ در شناخت آبها و چشمهسارها و راهها مهارت دارد. دهها کیلومتر به سراغ آب میرود و بدون آنکه مسیر را اشتباه کند مجددا به آشیانه خود بازمیگردد. در قدیم کاروانها با صدای کوکر متوجه وجود آب و چشمه میشدند. گفته میشود که از خوف صیادان آرامش ندارد و فقط اواخر شب میخوابد. و برای خوابیدن سر خود را در سوراخی میکند و این بدان دلیل است که صیادان از طریق چهره و صدایش او را میشناسند.
◾️روز عاشورا در آخرین وداع وقتی سکینه از #امام_حسین خواست که آنان را به مدینه باز گرداند آن حضرت فرمود: «هَيْهَاتَ لَوْ تُرِكَ الْقَطَا لَنَامَ؛ افسوس! اگر پرنده قطا را وامىگذاشتند، در آشیانه خویش مىآرمید.».
◾️استفاده امام از این ضرب المثل و تشبیه خود به پرنده کوکر، معانی و دلالتهای فراوانی دارد. حسین چراغ هدایت است و حسینیان هرگز راه را با چاه اشتباه نمیگیرند. اهل ظلمت گمان میکردند با شهادت حسین، هدایتگری و بصیرت حسینی را هم از میان میبرند! در حالی که به تعبیر زیبای یکی از نویسندگان: «یزید «بووود»، اما حسین «مااااند»
احمدحسین شریفی
مردان و زنان، به دو گروه فاتحان تاریخی و فاتحان تاریخ، تقسیم می شوند؛ نخستین گروه، کسانی هستند که قلمروها گشوده اند و سرزمین ها گرفته اند. آنان «فاتحان تاریخی» اند. گروه دوم، کسانی هستند که به جای سرزمین، دل و دفترها را گشوده اند و از خویش، نامی نیک به جای نهاده اند. آنان «فاتحان تاریخ» و راهبر تاریخ اند و در سرزمین قلب ها و قلم ها جاویدند. امام حسین بن علی و یزید بن معاویه، دو نمونه شاخص از این دوگانگی تاریخی به شمار می روند. بی گمان، امام حسین و بسیاری از یارانش به ظاهر شکست خوردند، اما دل و دفتر تاریخ به گونه ای دیگر رقم خورد و از او «فاتحِ تاریخ» ساخت و عاشورا برای همیشه، الگوی «پیروزی خون بر شمشیر» شد. شواهدی پرشمار، این فتح بی مانند را تأیید می کنند؛ از جمله: «ادبیات شعر عاشورایی»، «ادبیات تاریخی» و «سوگ جاوید و اشک جاری در شهادت او».
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 حسن زورق، پژوهشگر جهان اسلام: امام حسین شهادت را بهعنوان یک رسانه انتخاب کرد
بزرگترین اثر حادثه کربلا این بود که پرده نفاق را درید و حساب سلطنت عملًا از حساب دین جدا شد؛ و اگر حادثه کربلا نبود، امویین به نام دین بر مردم حکومت میکردند و البته این چسبیدن آنها به دین، در نظر عدهای آنها را تبرئه میکرد و در نظر عده بیشتری دین را ملوّث مینمود.
حداقل اثر قیام حسینی این بود که میان خلفا و دین برای همیشه تفکیک شد.
(استاد مطهری، حماسهحسینی، ج۲، ص۱۴۱)
◼️ شدت ظلم و مصیبت بر اهل بیت علیهمالسلام
📝 امام سجاد علیه السلام:
به خدا قسم اگر پیامبر خدا آن طور که به این مردم دربارهٔ ما سفارش کرده بود، راجع به قتل ما سفارش میکرد اینان بیش از این به ما ظلم نمیکردند !
📌وَ اَللَّهِ لَوْ أَنَّ اَلنَّبِيَّ تَقَدَّمَ إِلَيْهِمْ فِي قِتَالِنَا كَمَا تَقَدَّمَ إِلَيْهِمْ فِي اَلْوِصَايَةِ بِنَا لَمَا زَادُوا عَلَى مَا فَعَلُوا بِنَا.
📚 اللهوف ج۱ ص۱۹۶
11.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️ ثبت نام بیش از 300 هزار دانشجوی دختر کانادایی برای تنفروشی!
🔻 یکی از سایتهای تنفروشی در کانادا اعلام کرده است که بیش از 300 هزار عضو دختر دانشجو دارد که این تعداد تقریبا 30 درصد کل دانشجویان دختر در کانادا میشود.
🔻در این سایتها، دخترها در ازای دریافت پول، دوست دختر مردان میانسال و یا پیر می شوند.
🔻بسیاری از این دختران برای تامین هزینه های دانشگاهی وارد چنین مراوداتی می شوند.
رضاشاه: "حیف که ما را وحشی مینامند!"
«اسدالله علم» معتمد «محمدرضا پهلوی» در خاطراتش مینویسد: "سر شام رفتم. صحبتهای مختلف شد، ولی دو قسمت بسیار مهم پیش آمد. یکی صحبت ۱۷ دی (۱۳۱۴) و آزادی بانوان که علیاحضرت ملکه پهلوی تعریف کردند روزی که رضاشاه مرا از اندرون برداشتند و بدون حجاب با خود به دانشسرای عالی بردند، در بین راه در اتومبیل به من گفتند: «من امروز مرگ را بر این زندگی ترجیح میدادم که زنم را سر برهنه پیش اغیار ببرم، ولی چه کنم کاری است که برای کشور لازم است و گرنه (غربیها) ما را وحشی و عقبافتاده مینامند(!!)»"
📚 منبع: خاطرات علم، جلد چهارم، ص ۲۹۸ (۷ دی ۱۳۵۳)
________________________