هدایت شده از با شهدا گم نمی شویم
🌹پسرعمه و دختردایی بودیم و در جریان انقلاب دوتا همرزم.
🌹 وقتی ازم خواستگاری کرد خیلی بهم برخورد، یک سال و چندماه گذشت ؛ اما اسماعیل دست بردار نبود.
🌹آن روز آمده بود برای اتمام حجت . گفت : معصومه! خودت میدونی که ملاک من برای انتخاب تو ظاهر و قیافه نبوده؛ ولی اگه بازم فکرمیکنی این قضیه منتفیه. بگو که دیگه با اصرارم اذیتت نکنم.
🌹 نشستم با خودم خلوت کردم. توی روایتی از امام صادق علیه السلام خونده بودم "با کسی که از اخلاق و دینش رضایت دارد ازدواج کنید، خودداری شما از وصلت با او باعث فتنه و فساد بزرگ در جامعه میشود¹"
🌹 هیچ دلیلی به ذهنم نرسید تا اسماعیل را رد کنم . گفتم : "راضیام" .
"شهید اسماعیل دقایقی"
✍راوی:همسر شهید
📚کتاب: ازدواج به سبک شهدا
1- اصولکافی، ج۵، ص۳۴۷
#خاطره 📝
#ایران_قوی 🇮🇷
#لبیک_یا_خامنه_ای ✊️
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
@Sedaye_Enghelab
هدایت شده از با شهدا گم نمی شویم
🌷بارها با لبخند به شوخى خطاب به ابراهیم و زهرا میگفت: «اگر باباى شما شهید شد، چه کار می کنید؟»
یا می گفت: «باباى شما باید شهید شود!»
🌷او می خواست پدیده شهادت را در دل و دیده فرزندانش عادى جلوه دهد و بر این باور بود که: «نباید کلمه شهید و شهادت، بچهها را ناراحت کند و یا در روحیه آنان اثر منفى بگذارد.»
🌷وقتى شهید شد آرامش خاطرى در ابراهیم ۶ ساله دیده می شد و سخن او در فراق پدر چنین بود: «پدرم شهید شده و اکنون در بهشت است.»
"شهید اسماعیل دقایقی"
#سالگرد_شهادت
#خاطره
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
@Sedaye_Enghelab
هدایت شده از با شهدا گم نمی شویم
🌷مهدی یک جعبه مهمات را داده بود طبقه زده بودند و به جای کتابخانه گذاشتیم کنار اتاق و کتابهایمان را چیدیم داخل آن.
🌷میگفت: «اگر وقت نمیکنم بخوانم، اقلاً چشمم که به آنها میافتد خجالت میکشم.»
🌷 به من سپرده بود از المعجم آیات ایثار و شهادت و جهاد و هجرت را در بیاورم. هر بار میآمد، چیزهایی که درآورده بودم، میدادم بخواند.
"شهید مهدی باکری"
#خاطره
#با_شهدا_گم_نمیشویم
@Sedaye_Enghelab
هدایت شده از با شهدا گم نمی شویم
🌷معلم وارد کلاس شد، چشمش به نوشته ی روی تخته افتاد: ” ورود خانم های بیحجاب به کلاس درس ممنوع!”
🌷عصبانی شد و به دفتر رفت، مدیر به کلاس آمد، اول با زبان خوش پرسید: چه کسی این جمله را نوشته؟ کسی جواب نداد.
🌷مدیر عصبانی شد و بچه ها را خارج کرد، به صف کشید و تا توانست با چوب به کف دستشان زد، باز کسی چیزی نگفت.
"شهید محمد رضا توانگر"
#خاطره
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
@Sedaye_Enghelab
هدایت شده از با شهدا گم نمی شویم
🌷خودم نیروی داوطلب بنیاد شهید بودم هر جا در مشهد کار بود می رفتیم در بیمارستان دکتر علی شریعتی به مجروحین کمک می کردیم یا می رفتیم معراج، شهدای خاکی را با گلاب می شستیم که مادراشون اذیت نشن
تو سردخونه مثل میدون بار میوه شهید میاوردن.
🌷مهدی هم کلاسی پسرم بود
می گفت عمه دوست دارم اولین نفر باشی در سردخونه منو می بینی
🌷یک شب خواب دیدم دو تا کبوتر خونمون بود رفتم بگیرمشون پریدن گردن یکیشون خونی بود
🌷تعبیرش پسرم و مهدی بود از گردن زخمی شد
🌷بیمارستان بودم که فهمیدم شهید آوردن تماس گرفتم و اسم بچه ها رو دادم
مدتی بعد تماس گرفتن یکی از اسمایی که دادی توی شهداست
بیهوش شدم
"شهید مهدی حقانی"
✍راوی: عمه شهید
#خاطره
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
@Sedaye_Enghelab
7.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
توی تاکسی نشسته بودم. نوجوون دبیرستانی کنارم، رو کرد به سمتم و گفت: حاج آقا! چرا حکومت دست از سر مردم بر نمی داره؟ پرسیدم: منظورت کدوم مردمه ...
1️⃣ توی یه 🎤صوت #حداکثر 4 دقیقه ای برامون یه #خاطره بگین در دفاعی که از 🇮🇷کشور عزیزمون و دستاوردهاش کردید و یا ظلم های دشمنای کشورمون رو در اون برای طرف مقابلتون توضیح دادید!
2️⃣ اون رو به آیدی
@modaafe14
بفرستین و
3️⃣ از 🎁هدایای متبرک مثل پلاک #طلا منقش به اسم زیبای #امام_رضا صلی الله علیه بهرمند بشین!
ضمنا این مسابقه رو حرم مطهر امام رضا علیه السلام برگزار می کنه! ☺️
@twiita
7.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا